#جهاد_تبیین
#شعر_تبیینی(1)
#شعر_خوب_به_هم_هدیه_دهیم
#قادر_طهماسبی(فریداصفهانی)
بخشی از یک شعر بلند
ایران سربلند من، ایران سرافزار
ایران هوشیار من، ایران هوشمند
... هرچند داغداری و هرچند خستهدل
هرچند سوگواری و هرچند دردمند
تا دشمن حسود تو از خشم جان دهد،
با عاشقان سوتهدل خود بگو بخند
خوش باش ای فلات شهیدان! که دیر نیست
دستان شرقی تو، بت غرب بشکنند
با خاندان عشق تو را چون ارادت است،
خوش باش و شاد زی؛ چو شدی آسمانپسند
ای پرچم بلند تو با عشق، همنشین
وی نام سبزپوش تو چون سرو، سربلند!
ما گردی از تو را به صبا هم نمیدهیم!
هستیم همچو کوه بر این گفته، پایبند
این بوی کربلاست که مستانه میوزد
از کاکل سپید دماوند تا سهند
زلفی ز دختران تو از شانه عفاف
بیرون مباد! تا که پلشتان به هم زنند...
ایران بی شهید و شهادت چه ظلمتی است
یعنی تو را ز وحشت و ظلمت بیاکنند؟
شمعی ز مهر فاطمه در من شکفت و گفت:
ایرانیان پاک....(*)، پروانه منند
گفتم: ولی گروهی از اینان...، اشاره کرد
محتاج توبهاند ولی پاکدامنند
گفتم: ولی گروهی از اینان...، اشاره کرد
کم را فروگذار، بسان پاکدامنند
... خاتون صبح، زلف سحر شانه کرد و گفت:
برخیز خوابهای تو هم، سایهروشنند
با اهل شب، حکایت ظلمات تا به کی؟
با اهل روز، قصه خورشید تا به چند...
(*شعر از نظر وزنی مخدوش است؛ شاعر محترم، دچار خطا در قرائت شعر شده است)
نکته مهم:
در جشنواره شعر فجر سال 1401 شاعر انقلاب، آقای قادر طهماسبی(فرید اصفهانی) قبل از قرائت شعر خود این توضیح را ارائه نمود:
سال ۱۳۶۹ خوابی دیدم که برایم معما بود و امسال، این معما حل شد.
در این محفل، قسمتهایی از غزل جدیدم را میخوانم تا راه برای کسانی که میخواهند از انقلاب دفاع کنند، باز شود.