اجماع یا اختیار؟ پیروزی یا رشد؟
هدف در حاکمیت دینی چیست؟ آیا مسئله این است که به هر طریقی گزینه مد نظر ما در پست ریاست جمهوری قرار گیرد یا اینکه باید مردم به رشدی برسند که خودشان درست انتخاب کنند؟
به نظر میرسد تلاشها برای اجماع به هر قیمتی (به فرض اینکه اجماع باعث پیروزی خواهد شد)، بیشتر گزینه اول را در نظر دارد و میگوید ما باید با اجماع، اختیار مردم را محدود کنیم و اجازه اشتباه به آنها ندهیم و آرا را به یک سمت هدایت کنیم؛ اما سؤال این است که اگر این اصل است، وقتی حاکمیت در اختیار جریان انقلاب است، اساسا چرا رأی گیری؟ چرا تأیید صلاحیت کاندیدایی که از ابتدا مشخص است در موضوعات زیادی تفاوت نظر با حاکمیت دارد؟ خب همان گزینههای مطلوب فقط تأیید صلاحیت میشدند یا اساسا در قانون اساسی، انتصاب رئیس جمهور نوشته میشد!
هدف از ارسال انبیا، رشد دادن مردم و رساندن آنها به مرحلهای است که خودشان برای قسط و حق قیام و جهاد کنند «لیقوم النّاسُ بالقسط»، و لازمه این انتخاب این است که در این مسیر باید در حیطه مرزهای تعیین شده اسلام به مردم اختیار داد و اجازه اشتباه کردن داد تا نتایج انتخاب خود را ببینند و حرکت خود را اصلاح کنند؛ همچنانکه امام و رهبری همواره چنین عمل کردهاند؛
البته تشخیص گزینههای موجود در حیطه این مرزها و اصول اصلی حاکمیت اسلامی وظیفه شورای نگهبان است که تأیید حداقلهای صلاحیت کاندیداها را میکند (ان شاء الله وظیفه خود را به درستی انجام داده است)؛ اما در روشهای اعمال حاکمیت و اصلح بودن، مردم صاحب اختیارند.
اگر گمان میکنیم مردمی که 8 سال دولت غربزده و متکبر روحانی را دیدهاند و نتایج آن را چشیدهاند و پس از آن، سه سال دولت خدمتگزار شهید رئیسی را هم دیده و چشیدهاند، الان که هنوز فاصله زیادی از آن نگرفتهایم تا فراموش شود، به راحتی حاضرند به همان کاندیدای امتداد روحانی رأی بدهند، پس مردم هنوز به اندازه کافی رشد نکردهاند و باید دوباره سیلی بخورند تا شاید بیدار شوند! همانطور که رهبر انقلاب در ۹۴/۳/۱۴ انذار دادند:
«اگر ملّت ایران بخواهد به آن هدفها برسد... باید راه امام بزرگوار را درست بشناسد، اصول او را درست بشناسد، نگذارد شخصیّت امام را تحریف کنند، که تحریف شخصیّت امام، تحریف راه امام و منحرف کردن مسیر صراط مستقیم ملّت ایران است. اگر راه امام را گم کنیم یا فراموش کنیم یا خدای نکرده عمداً به کنار بگذاریم، ملّت ایران #سیلی خواهد خورد»،
پس بهجای پیگیری و تأکید بر اجماع، نگران نفهمیدن مردم و نشناختن راه امام و تحریف راه امام باشیم و این را مد نظر کارهایمان قرار دهیم؛ شکست دنیایی و آخرتی نگاه به غرب را نشان دهیم و پیروزی الگوی انقلاب در هرجا عمل شده را به رخ بکشیم؛ انقلاب اینگونه پیش میرود. درمان تحریف، تبیین است.
در واقع حضور سلایق مختلف داخل چارچوب کلی نظام، و انتخاب آزاد مردم بسیار مهم و ضروری است و نباید این را ولو با اجماع محدود کنیم؛ بله اگر اجماع مطالبه عمده مردم طرفدار چند کاندیدا باشد، همان اراده مردم است و مناسب است اما در شرایطی که از نظر طرفداران یک یا چند کاندیدا، کاندیداهای دیگر صلاحیت لازم را ندارند، اجماع یعنی محدود کردن اراده ایشان؛ بهخصوص اینکه تنوع دیدگاهها در جریان انقلابی هم برای رشد انقلاب بسیار ضروری است و اینکه همواره با ترساندن از رأی آوردن جریان دیگر مانع تلاش برای انتخاب اصلح توسط خود مردم شویم، مانع رشد ملت شدهایم.
بیانات رهبر انقلاب در حرم مطهر رضوی ۱۳۹۲/۱/۱:
«آنچه که اهمیت دارد، تشخیص شما و رأی شما است. باید خودتان تحقیق کنید، ملاحظه کنید، دقت کنید، از انسانهای مورد اعتمادتان بپرسید، تا به اصلح برسید و اصلح را انتخاب کنید.»
انقلاب روی شانه های مردم حرکت میکند؛ مردم باید رشد کنند، بخواهند، قیام کنند و حرکت کنند؛ به تعبیر آقا نظام اسلامی «سر و کارش با نسلها و قرنهاست» و این مسیر طولانی را در اهداف کوتاه مدت در نظر داشته باشیم.
@smj_abtahi