eitaa logo
کانال سردار دلها
1.2هزار دنبال‌کننده
18.9هزار عکس
9.5هزار ویدیو
80 فایل
کانال سردار دلها با تاسی از الگوی حاج قاسم سلیمانی تمام همت را درمعرفی آن شهیدوالامقام بکار می بندد تا مکتب آن شهید را به نسل جامعه معرفی نمایید. قرارگاه بسوی ظهور
مشاهده در ایتا
دانلود
🎐 | 🏷 سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی: ▫️در کشور نباید کلامی بر خلاف سیاست ها و منویات مقام معظم رهبری گفته شود و اگر هم گفته شود و اعتراضی صورت نگیرد در گناه آن سهیم هستیم 👇👇 ┏━━━🥀🕊🌷━━━┓   @smmdjk ┗━━━🌷🕊🥀━━━┛
🔺️سوم خرداد؛ اعزام اولین کاروان حج تمتع 🔻رئیس سازمان حج و زیارت: 🔹براساس برنامه ریزی‌ها، اعزام نخستین کاروان زائران حج تمتع ۱۴۰۲ در سوم خرداد انجام می‌شود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦فضای مجازی، بازوی نظامی اوکراینی‌ها شد! 🔹جنگ روسیه و اوکراین بیش از ۱ سال است که ادامه دارد و حالا ابعاد جدیدی از این جنگ بزرگ افشا شده است. 🔹با هماهنگی میان دولت اوکراین و غربی‌ها، فضای مجازی به شکلی عجیب در خدمت زلینسکی قرار گرفته و تحریف اخبار تبدیل به یک سلاح عجیب در فیس‌بوک، توییتر و ... شده است. چقدر این سانسورها موثر است و به اتحادیه اروپا و اوکراین کمک می‌کند؟ 👇👇 ┏━━━🥀🕊🌷━━━┓   @smmdjk ┗━━━🌷🕊🥀━━━┛
•~🌿🌸~• گفتندشھیدگمنامہ،پلاک‌هم‌نداشت! اصلاًهیچ‌نشونہ‌ای‌نداشت! امیدواربودم‌روی‌زیرپیرهنیش‌اسمش‌ رو‌نوشتہ‌باشھ…ولی‌نوشتہ‌بود: 👀 اگربرای‌خداست‌بگذارگمنام‌بمانم🖤 ♥️ 👇👇 ┏━━━🥀🕊🌷━━━┓   @smmdjk ┗━━━🌷🕊🥀━━━┛
مداحی آنلاین - شهید غیرت - گروه سرود میثاق تهران.mp3
5.11M
احساسی 🍃سلام شهید غیرت 🍃کارت نداره قیمت 🎙 👌بسیار دلنشین 👇👇 ┏━━━🥀🕊🌷━━━┓   @smmdjk ┗━━━🌷🕊🥀━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
باید به این بلوغ برسیم که نباید دیده شویم!!! آن کسی که باید ببیند،می‌بیند... 👇👇 ┏━━━🥀🕊🌷━━━┓   @smmdjk ┗━━━🌷🕊🥀━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کل جمهوری اسلامی برکت است این کلیپ عمق نفوذ جمهوری اسلامی در هزاران کیلومتر آن طرف مرز های خود را بیانگر است و این فقط ذره کوچکی از این برکت عظیم است. اللهم عجل لولیک الفرج انشالله 👇👇 ┏━━━🥀🕊🌷━━━┓   @smmdjk ┗━━━🌷🕊🥀━━━┛
| 🏷مكتب حاج قاسم؛ شجاعت ▫️شهید سلیمانی در راه جهـاد فی سبیل الله بی پروا بود حاج قاسم صد بار در معرض شهادت قرار گرفته بود این بار اول ،نبود ولی در راه خدا در راه انجام وظیفه در راه جهاد فی سبیل الله پروا نداشت؛ از هیچ چیز پروا نداشت؛ نه از دشمن پروا داشت نه از حرف این و آن پروا ،داشت نه از تحمل زحمت پروا داشت . ▫️رهبرانقلاب اسلامی ۱۳۹۸/۱۰/۱۳ 👇👇 ┏━━━🥀🕊🌷━━━┓   @smmdjk ┗━━━🌷🕊🥀━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴فارسی حرف‌زدنِ نظامیان آمریکایی در خلیج فارس 🔹اقتدار ایران باعث شده تا نظامیان آمریکا و سایر کشورها مجبور شوند هنگام عبور از خلیج فارس به زبان فارسی صحبت کنند. 👇👇 ┏━━━🥀🕊🌷━━━┓   @smmdjk ┗━━━🌷🕊🥀━━━┛
✨﷽✨ 🌼پدرم نهصد تومان به بانک تعاون روستایی بدهکار بود . تصمیم گرفتم من به شهر بروم و به هر قیمتی قرض پدر را ادا کنم، اما پدر و مادرم مخالفت کردند. ✍خلاصه اینکه با احمد و تاجعلی برای کار به کرمان رفتم. اولین بار بود که شهر و ماشین را می دیدم. احساس غریبی می کردم. درِ هر مغازه و کافه و رستوران و کارگاهی را می زدم و می گفتم:« کارگر نمی خواهید؟» و همه یک نگاهی به قد کوچک و جثه نحیفم می کردند و جواب رد می دادند. به یک خانه در حال ساخت وارد شدم. استادکار به من نگاهی کرد و گفت:« اسمت چیه؟» گفتم:« قاسم» گفت:«چند سالته؟» گفتم:« سیزده سال» گفت:« مگه درس نمی خونی!؟» گفتم:« ول کردم.» گفت:« چرا؟!» گفتم:« پدرم قرض دارد.» وقتی این را گفتم اشک در چشمانم جمع شد. منظره دستبند زدن به دست پدرم جلوی چشمم آمد و اشک بر گونه هایم روان شد و دلم برای مادرم هم تنگ شده بود. گفتم:« آقا، تو رو خدا به من کار بدید.» اوستا که دلش به رحم آمده بود، گفت:« می تونی آجر بیاری؟» گفتم:« بله.» گفت:« روزی دو تومان بهت میدم، به شرطی که کار کنی.» خوشحال شدم که کار پیدا کرده ام. به مدت شش روز بعد از طلوع آفتاب تا نزدیک غروب در ساختمان نیمه ساز خیابان خواجو مشغول کار بودم. جثه نحیف و سن کم من طاقت چنین کاری را نداشت. از دستهای کوچکم خون می آمد. اوستا بیست تومان اضافه مزد بهم داد و گفت:« این هم مزد این هفته ات.» حالا حدود سی تومان پول داشتم. با دو ریال بیسکویت خریدم و پنج ریال دادم و چهار عدد موز خریدم. خیلی کیف کردم، همه خستگی از تنم بیرون رفت. اولین بار بود که موز می خوردم. شب در خانه عبدالله تخم مرغ گوجه درست کردیم و خوردیم. عبدالله معتقد بود من نمی توانم این کار را ادامه بدهم، باید دنبال کار دیگری باشم. پولهایم را شمردم.، تا نهصد تومان هنوز خیلی فاصله داشت. یاد مادر و خواهر و برادرانم افتادم. سرم را زیر لحاف کردم و گریه کردم و با حالت گریه به خواب رفتم. صبح با صدای اذان از خواب بیدار شدم. از دوران کودکی نماز می خواندم. نمازم را که خواندم به یاد امامزاده سیدِ خوشنام، پیر خوشنام در روستا افتادم. ازش طلب کردم و نذر کردم اگر کار خوبی پیدا کردم یک کله قند داخل امامزاده بگذارم. صبح به اتفاق تاجعلی و عبدالله راه افتادیم. به هر مغازه، کافه، کبابی و هر درِ بازی که می رسیدیم سرک می کشیدیم و می گفتیم: «آقا، کارگر نمی خوای؟» همه یک نگاهی به جثه ضعیف ما می کردند و می گفتند:« نه.» تا اینکه یک کبابی گفت که یک نفرتان را می خواهم با روزی چهار تومان. تاجعلی رفت و من ماندم. جدا شدنم از او در این شهر سخت بود. هر دو مثل طفلان مسلم به هم نگاه می کردیم، گریه ام گرفته بود. عبدالله دستم را کشید و من هم راه افتادم، تا آخر خیابان به پشت سرم نگاه می کردم. حالا سه روز بود که از صبح تا شب به هر درِ بازی سر می زدم. رسیدیم داخل یک خیابان که تعدادی هتل و مسافرخانه در آن بود. به آخر خیابان رسیدیم و از پله های ساختمانی بالا رفتم. مردی پشت میز نشسته بود و پول می شمرد. محو تماشای پولها شده بودم و شامه ام مست از بوی غذا. آن مرد با قدری تندی گفت:« چکار داری؟!» با صدای زار گفتم:« آقا، کارگر نمی خوای؟» آن قدر زار بودم که خودم هم گریه ام گرفت. چهره مرد عوض شد و گفت:« بیا بالا.» بعد یکی را صدا زد و گفت:« یک پرس غذا بیار.» چند دقیقه بعد یک دیس برنج با خورشت آوردند. اولین بار بود که آن خورشت را می دیدم. بعداً فهمیدم به آن چلوخورشت سبزی می گویند. به خاطر مناعت طبعی که پدرم یادم داده بود با وجود گرسنگی زیاد و خستگی زیاد گفتم:« نه، ببخشید، من سیرم.» آن شخص که بعداً فهمیدم نامش حاج محمد است، با محبت خاصی گفت:« پسرم، بخور.» غذا را تا ته خوردم. حاج محمد گفت:« از امروز تو می تونی این جا کار کنی و همین جا هم بخوابی و غذا هم بخوری. روزی پنج تومان هم بهت می دهم.» برق از چشمانم پرید و از امامزاده سید خوشنام، پیر خوشنام تشکر کردم که مشکلم را حل کرد. پس از پنج ماه کار کردن شبی آهسته پولهایم را شمردم. سرجمع هزار و دویست و پنجاه تومان شد. از خوشحالی در پوست خودم نمی گنجیدم، هزار تومان برای پدرم پول فرستادم تا قرضش را ادا کند. 📚برگرفته از کتاب «از چیزی نمی ترسیدم» خاطرات خود نوشت شهید حاج قاسم سلیمانی
♦️‌ میرسد روزی که بی چون و چرا می بینمت میرسد روزی که ای شاه وفا می بینمت 🔹‌ عامل وصل من و تو ذوق بارانی بود میرسد روزی که با حال بکا می بینمت 🔹‌ میرسد روزی که تکیه میدهی بر کعبه و در کنار خانه ی امن خدا می بینمت... # سلام_امام_زمانم
هدایت شده از  کانال سردار دلها
زیارتنامه‌شهدا۩شهیدسلیمانی.mp3
1.25M
🕊🕊🕊 زیارتنامه ی شهدا 🕊🕊🕊 ☀️ بسمِ اللَّهِ الرَّحمَنِ الرَّحِيم ☀️ 🌷السَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَه ✋السَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَه ❇️السَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ الله 🌷السَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ الله ✋السَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنین ❇️السَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمین 🌷السَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِح ✋السَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ الله ❇️باَبی اَنتُم وَ اُمّی 🌷طبتُم وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ✋وفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ❇️فیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم 🌹☘️🌹☘️🌹☘️🌹☘️🌹☘️🌹 🎙 با نوای آسمانی شهید سلیمانی 💔 👇👇 ┏━━━🥀🕊🌷━━━┓   @smmdjk ┗━━━🌷🕊🥀━━━┛
🎥 صد پسر در خون بغلتد، گُم نگردد دختری شهید حمیدرضا الداغی شهادت: ۸ اردیبهشت ۱۴۰۲ سبزوار، هنگام دفاع از ناموس مردم 🌺 شادی روح این شهیدِ غریب صلوات 🌺اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم😭😭😭🕊🕊🕊🥀🥀🥀
🔺️کشف شبکه مرتبط با گروهک تروریستی منافقین در بابلسر 🔹️فرمانده سپاه بابلسر: با تلاش‌های پاسداران گمنام امام زمان(عج) در سپاه بابلسر، یک شبکه  با عنوان «جوانان محلات بابلسر» با هدف فریب و جذب جوانان و نوجوانان مرتبط با گروهک منافقین در بابلسر کشف و متلاشی شد. 🔹️ این شبکه از ابتدای اغتشاشات به دنبال تهیه محتوا برای رسانه‌های معاند و جذب جوانان و نوجوانان با وعده واهی پناهندگی به خارج از کشور بود. لیدرهای دستگیر شده ارتباط مستقیم با خارج از کشور داشتند و در این ارتباطات اقدامات ضدامنیتی زیادی را انجام می‌دادند که روز گذشته با حکم مقام قضایی دستگیر شده و صفحات آنان مسدود شد.
37.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
منم یه آرشامم... منم علی اصغر... نماهنگ ۲ اینبار به افتخار شهید الداغی گوش می کنیم....🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍂 چشمانی که نامحرم ندید... 🌱 شهید مدافع حرم عباس دانشگر ‎‎‌‌‎ 👇👇 ┏━━━🥀🕊🌷━━━┓   @smmdjk ┗━━━🌷🕊🥀━━━┛
🎐 | 🏷 سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی: ▫️بزرگترین امانت سپرده شده به ما جمهوری اسلامی است که امام عارفمان فرمود: حفظ ان از واجبات است، در حفظ این امانت از هر کوششی دریغ نفرمائید.
💢 خاطره ای زیبا از نماز حاج قاسم در کاخ پوتين! ✍ زدیم بغل. وقت نماز بود. گفتم: «حاجی قبول باشه.» ‌گفت: «خدا قبول کنه ان‌شاءاللّه.» نگاهم کرد. ‌گفت: «ابراهیم!» نگاهش کردم. گفت: نمازی خوندم که در طول عمرم توی جبهه هم نخوندم. گفتم:.حاج‌آقا شما همه نمازهاتون قبوله. 🔺قصه‌اش فرق ‌می‌کرد. رفته بود کاخ کرملین. قرار داشت با پوتین. تا رئیس‌ جمهور روسیه برسد وقت اذان شد. حاجی هم بلند شد. اذان و اقامه‌اش را گفت. صدایش ‌پیچید توی سالن. بعد هم ایستاد به نماز. می‌گفت در طول عمرش همچین لذتی از نماز نبرده بوده... پایان نماز پیشانی‌اش را گذاشت روی مهر. به خدای خودش ‌گفت: «خدایا این بود کرامت تو، یه روزی توی کاخ کرملین برای نابودی اسلام نقشه ‌می‌کشیدند، حالا منِ قاسم سلیمانی اومدم اینجا نماز خوندم.» ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌ ‎‌┄✦۞✦༻‌﷽‌༺‌‌‌✦۞✦┄ 💐 ألـلَّـھُمَ الرُزقنا زِیارَة ڪَربَلا💐 🌹ألـلَّـھُمَ ؏َـجــِّلْ لِوَلــیِـڪْ الفرج.
🏷شیری افتاد ز پا و همگی شیر شدند گذر گرگ به آهوی حرم‌ها افتاد 👇👇 ┏━━━🥀🕊🌷━━━┓   @smmdjk ┗━━━🌷🕊🥀━━━┛