☘☘☘☘
🕊من کاندیدای شهادت و گلوله ام نه کاندیدای ریاست جمهوری!
💠نماینده سابق رهبری در سپاه قدس(حاج آقا شیرازی):
به حاج قاسم گفتم ، خیلی از مردم مایل اند کاندیدای ریاست جمهوری شوی..نگذاشت حرفم تمام شود.
گفت "تو که نظر من را می دانی! هر کس پرسید ، از قول من بگو سلیمانی فقط یک سرباز است؛ نه چیز دیگر."
گفتم اگر مقام معظم رهبری راضی به این اقدام باشند چی؟
با همان لبخند همیشگی گفت:
اگر مقام معظم رهبری به من تکلیف کنند کاندیدای ریاست جمهوری شوم ، می روم پیش ایشان، آن قدر #گریه می کنم تا تکلیف را بردارند!
حاج قاسم به یکی از دوستان گفته بود:
این را که می گویم به مردم بگو.
بگو من کاندیدای شهادت ام؛ کاندیدای گلوله ام؛ نه کاندیدای ریاست جمهوری!
📚حاج قاسمی که من می شناسم ص ۵۱
◻️◽️◽️◽️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حکایات تکان دهنده از شهدا
حکایتی شنیدهنشده از زندانیانی که برای حاج قاسم زار زدند!
#اللهم_ارزقنا_کربلا_بحق_الحسین_ع
#حاج_قاسم
🏷 سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی:
▫️ این که عرض میکنم همهی این برونرفتها و موفقیتها در دل بحرانها، مدیون مقام معظم رهبری است؛ این امری است که من با بنِ دندان و همهی وجودم حس کردم.
تنہابہشوقڪربوبلامیکشمنفس
دنیاےِبیحُـسِینبہدردمنمیخورد")💔
صَباحاً اَتَنَفَسُ.. بِحُبِ الحُسَین💚
🍃رو به شش گوشهترین
قبلهی عالم
هر صبح بردن نام
حسیـــن بن علی میچسبد:
چِــقَدَر نـام تــو زیبـاست
اَبــاعَبـــــدالله...
هرکسی داد سَلامی به تو
و اَشکَش ریخت ،،،
او نَظـَرکَــردهی زَهــراست...
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ
وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ
وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ
وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ
وعَلی العباس الحسُیْن...
ارباب بيکفن ســــــــلام...
#صبحم_بنامتان_اربابم
سلام امام زمانم✋🌸
🔸 چنان در چنبره دغدغههاے روزمره خود گرفتار آمدهایم که نمیفهمیم کسی روز و شباش را به شوق ظهور در بینمان سر میکند و از غصهے گرفتارےها و غفلتهایمان سخت آزردهخاطر میشود. ما هم یاد او هستیم ولی نه آن گونه مشتاقانه که باید.
🔹 راستش بدمان نمیآید ظهور اتفاق بیفتد؛ ولی بعد از اینکه کار و بارمان ردیف شد و آرزوهایمان محقق گشت و خیالمان از بابت همه چیز راحت شد.
🔸 ولی تا شما نیایید مگر چیزے ختم به خیر و رو به راه میشود؟!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
"صحبت های تکاور شهید حسن حسین پور "
همسر شهید :
بعد از عقد من را به گلزار شهدای قزوین بردند، وقتی بین قبور شهدا راه می رفت و صحبت می کرد، حس و حال عجیب و غریبی داشت. همین طور که بین قبور شهدا راه می رفتیم و صحبت می کرد، یک قبر خالی کنار شهید قنبری بود. گفت : وای، خانم خوشا به حال آن کسی که این قبر قسمتش هست. و دقیقا همان قبر پیکر پاکش را قرار دادند
ولادت : ۱۳۶۱/۲/۲۰ قزوین
شهادت : ۱۳۹۰/۶/۱۴ منطقه سردشت، آذربایجان غربی ، ارتفاعات جاسوسان
"در درگیری با گروهک ضد انقلاب پژاک به شهادت رسید "
#یگان_ویژه_صابرین
#سپاه_پاسداران
سه شنبه و اولین🌷🍃
روز اسفند ماهتون
زیبا و بینظیر 🌷🍃
ان شاءالله کـه 🌷🍃
مـاه جـدید براتون
خوش یمن باشــه🌷🍃
پراز خبـرهای خوب
پراز اتفاقات شیـرین
پراز خیـر و بـرکت و🌷🍃
پراز نگاه خـدا باشــه
و به تمام آرزوهاتون برسید
روزتــون زیبـا و در پناه خـــدا🌷🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔅«بزرگترین دشمن»
🔺یکی از وظایف منتظران #امام_زمان عج دشمنشناسی است...
اللهم عجل لولیک الفرج
🎙 #استاد_رفیعی
#اللهم_ارزقنا_کربلا_بحق_الحسین_ع
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ فرصت بزرگ!
✅ فرصت بزرگی که برای ایجاد تحول در کشور باید آن را غنیمت شمرد!
👈 چرا باید قدر این فرصت بزرگ را دانست؟
📎 #فکتیو
📎 #انتخابات
📎 #مجلس
📎 #سیاسی
📎 #ایران_جان
_برم رای بدم که چـی بشه؟
_چه اثری تو زندگی ما داره؟
+جدی میفرمایید؟🧐😂
+پس اینا رو ما از کجا آوردیم👇🏻:
🔅حقوق سربازا از ۴۰۰تومن رفت ۴میلیون تازه برای متاهل ها نزدیک ۹میلیون هم رسید تو همین دولت و مجلس به نتیجه رسید
🔅طرح جوانی جمعیت که وام و زمین و مسکن براش در نظر گرفتن تو همین دولت و مجلس به نتیجه رسید
🔅درگاه ملی مجوز ها که مردم راحت تو سامانه میرن کاراشونو انجام میدن و مجوز کسب و کارشون رو میگیرن تو همین دولت و مجلس به نتیجه رسید
🔅طرح کالابرگ الکترونیکی که مدلش اینه شما امروز خرید میکنی ولی کالایی که خریدی رو به قیمت شهریور ۱۴۰۱ پرداخت میکنی، این طرح تو همین دولت و مجلس به نتیجه رسید
✅کلی اقدامات دیگه که انجام شده، ریل گذاری و زیرساخت سالهای آینده س و اون موقع اثر مثبتش میاد تو زندگی مردم، نتیجه رای دادن منو و شماست!
با اینهمه کار باز هم مشکلات هست گرفتاری هست ولی باید صبر کرد و نتیجه ریل گذاری هارو دید
حالا بیا این اقداماتی که دولت و مجلس باهم تو این دوسال انجام دادن رو (دوسال دولت) با هشت سال حسن روحانی مقایسه کن!
بازم میگی رای دادن اثری نداره؟
من که باورم نمیشه اینو بگی
اصلا زشته😂😳
#انتخابات
💠 تو هم میتوانی مرزبانی کنی
⬅️ هرگاه برای رأی دادن مردد شدی، کافی است که به یاد بیاوری کسانی را که در سرمای منهای ۲۵ درجه، برای امنیت این کشور در حال مرزبانی هستند و در حالی که پاهای آنان گرفتار در کوران برف و سرما است؛ اما چشمان آنان به سوی مرز است تا تروریست های وابسته به دشمن، از نقاط مرزی وارد نشوند!
👌شما هم با هر برگ رأی می توانید از مرزهای سیاسی و امنیتی کشور مرزبانی کنید و از رخنه و نفوذ دشمن جلوگیری کنید
📎 #انتخابات
📎 #ایران_جان
📎 #جان_ما_جان_ایران
📎 #سیاسی
D1737305T16846483(Web)-mc.mp3
322.9K
🎬روایت شهدا از زبان سردار سلیمانی
🎙️شهید حاج قاسم #سلیمانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خيلى زيباست جملش
به فکر "مثل #شهدا مُردن" نباش!
به فکر "مثل شهدا زندگی کردن"باش.
شهید #ابراهیم_هادی🕊🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری_موشن |
🔺️
ما می آییم چون حاج قاسم گفت: جمهوری اسلامی حرم است
ما می آییم چون حاج قاسم گفت: امروز قرار گاه حسین بن علی، ایران است
#یازدهم_اسفند
#انتخابات
🔷 و بالاخره اسفندماه هم با لشکر فرماندهان شهید و دوست داشتنی اش از راه رسید...
♦️شهید آوینی: «شهید منتظر مرگ نمیماند، این اوست که مرگ را برمیگزیند. شهید پیش از آنکه مرگ ناخواسته به سراغ او بیاید، به اختیار خویش میمیرد و لذت زیستن را نیز هم او می یابد نه آن کس که دغدغه مرگ حتی آنی به خود او وانمیگذاردش و خود را به ریسمان پوسیده غفلت میآمیزد.»
🔸منبع: کتاب «گنجینه آسمانی»
کانال ســـرבار בلها
🔷 و بالاخره اسفندماه هم با لشکر فرماندهان شهید و دوست داشتنی اش از راه رسید... ♦️شهید آوینی: «شهید
🔷 راهیان نور، سفری تضمینی برای رفتن به بهشت در جهنم دنیا! اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّور
♦️همین حالا وسایلتان را جمع کنید و به جنوب بروید. اولین شهیدی که به ذهنتان میآید شما را به این سفر دعوت کرده است!
🔸مسیحی بودم و اسمم «ژاکلین زکریا» بود. خیلی دوست داشتم با مریم به اردوی جنوب بروم اما مشکل پدر و مادرم بودند. به آنها نگفتم که به سفری زیارتی و فرهنگی میرویم، بلکه گفتم از طرف مدرسه به یک سفر سیاحتی میرویم اما باز مخالفت کردند.
🔸دو روز قهر کردم و لب به غذا نزدم. ضعف بدنی شدیدی پیدا کردم. ۲۸ اسفند ساعت ۳ نیمه شب بود. هیچ روشی برای راضی کردن آنها به ذهنم نرسید. با خودم گفتم خوب است دعای توسل بخوانم.
کتاب دعا را برداشتم و شروع کردم به خواندن. هرچه بیشتر در دعا غرق میشدم احساس میکردم حالم بهتر میشود.
🔸نمیدانم در کدام قسمت از دعا بود که خوابم برد. در عالم رؤیا دیدم که در بیابان برهوتی ایستادهام. دم غروب بود، مردی به طرفم آمد و به من گفت: «زهرا، بیا بیا، میخواهم چیزی نشانت بدهم». با تعجب گفتم: «آقا ببخشید من زهرا نیستم. اسمم ژاکلین است!» ولی هرچه میگفتم گوشش بدهکار نبود و مرتب مرا زهرا خطاب میکرد!
🔸با آرامش خاصی راه افتادم و دنبالش رفتم. در نقطهای از زمین چالهای بود. اشاره کرد به آنجا و گفت «داخل شو.» گفتم اما این چاله کوچک است! گفت دستت را بر زمین بگذار تا داخل شوی! به خودم جرأت دادم و این کار را کردم.
🔸آن پایین جای عجیبی بود! یک سالن خیلی بزرگ که از دیوارهای بلند و سفیدش نور آبی رنگی پخش میشد. درست می دیدم، آن نور منعکس از عکس شهدایی بود که بر دیوارها آویخته شده بودند! انتهای آن عکسها عکس رهبر معظم انقلاب آیت الله خامنه ای قرار داشت. به عکسها که نگاه می کردم با من حرف میزنند ولی من چیزی نمیفهمیدم تا اینکه رسیدم به عکس آقا!
🔸آقا شروع کرد با من حرف زدن. خوب یادم است که ایشان گفتند: «شهدا یک سوزی داشتند که همین سوزشان آنها را به مقام شهادت رساند مانند شهید جهانآرا، شهید همت، شهید باکری، شهید علمدار و…» همین که نام شهید علمدار را آورد پرسیدم ایشان کیست؟ چون اسم بقیه را شنیده بودم ولی اسم علمدار به گوشم نخورده بود.
🔸آقا نگاهی به من انداخت و گفت: «علمدار همانی است که پیش شما بود. همانی که ضمانت شما را کرد تا بتوانی به جنوب بیایی!» به یک باره از خواب پریدم. خیلی آشفته بودم. نمیدانستم چکار کنم. هنگام صبحانه به پدرم گفتم که فقط به این شرط صبحانه میخورم که بگذاری به جنوب بروم. او هم شرطی گذاشت و گفت به این شرط که بار اول و آخرت باشد.
🔸باورم نمیشد که پدرم به همین راحتی قبول کرده باشد. خیلی خوشحال شدم. به مریم زنگ زدم و این مژده را به او دادم. اینگونه بود که به خاطر شهید علمدار به سفر معنوی راهیان نور رفتم. نمی دانم برای چه، اما موقع ثبتنام وقتی اسمم را پرسیدند مکثی کردم و گفتم من زهرا علمدار هستم! بالاخره اول فروردین سال ۱۳۷۸ بعد از نماز مغرب و عشاء با بچه های مدرسه عازم جنوب شدیم. کسی نمیدانست که من و خانواده ام مسیحی هستیم به جز مریم
🔸در راه به خوابم خیلی فکر کردم.
از بچهها درباره شهید علمدار پرسیدم اما کسی چیزی نمیدانست. وقتی به حرم امام خمینی رسیدیم در نوار فروشی آنجا متوجه نوارهای مداحی شهید علمدار شدم. کم مانده بود از خوشحالی بال دربیاورم. چند نوار از مداحی هایش را خریدم. در راه هرچه بیشتر نوارهای او را گوش میدادم بیشتر متوجه میشدم که آقا چه گفته اند!
🔸درطی چند روزی که جنوب بودیم، تازه متوجه شدم که اسلام چه دین شیرینی است. وقتی بچهها نماز جماعت میخوانند من کناری مینشستم، زانوهایم را بغل میگرفتم و گریه میکردم. گریه به حال خودم که با آنها زمین تا آسمان فرق داشتم. شلمچه خیلی باصفا بود، حس غریبی داشتم.
🔸احساس میکردم که خاک آنجا با من حرف میزند. با مریم دعا میخواندیم که ناگهان در حالتی عجیب و در اوج هوشیاری احساس کردم شهدا دور ما جمع شده و زیارت عاشورا میخوانند! منقلب شدم و از هوش رفتم. در بیمارستان خرمشهر به هوش آمدم. صبح روز بعد هنگام اذان مسئول کاروان خبر عجیبی داد! تازه معنای خواب آن شبم را فهمیدم!
🔸خبر این بود که امروز دوباره به شلمچه میرویم چون قرار است امام خامنهای به شلمچه بیایند و نماز عید قربان را به امامت ایشان بخوانیم! از خوشحالی بال درآورده بودم! به همه چیز در خوابم رسیده بودم! بعد که از جنوب برگشتیم تمام شکهایم به یقین بدل گشت. آن موقع بود که از مریم خواستم راه اسلام آوردن را به من یاد دهد. او هم خیلی خوشحال شد وقتی شهادتین را میگفتم. احساس میکردم مثل مریم و دوستانش من هم مسلمان شدهام.
🔸منبع: «خبرگزاری دفاع مقدس به نقل از ماهنامه فکه، ۱۳۹۴/۲/۲۷ کد خبر: ۴۶۵۶۷»
#حاج_قاسم
🏷عاشقان عاشق بلایند . در حیات در احتجاب صدف عشق است و آن را جز در اقیانوس بلا نمی توان یافت، در ژرفای اقیانوس بلا عاشقان غواصان این بحرند و اگر مجنون نباشد چگونه به دریا زنند؟
33.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#حاج_قاسم
🏷خسارات و آسیاب های فتنه ی داعش در منطقه غرب آسیا