eitaa logo
فروشگاه کتاب جان
5.4هزار دنبال‌کننده
7.6هزار عکس
411 ویدیو
62 فایل
🔷️مرکز توزیع کتاب های جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی 📚پاتوقی برای دیدن، خواندن و خریدن کتاب های خوب وابسته به مرکز کتاب جان/ فروش فقط به صورت غیر حضوری ارتباط با مدیر: @milad_m25
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺 آینده خواندنی است 🌺 به مناسبت هفته کتاب و کتابخوانی تا ۳۰ آبان میتوانیدهمه کتاب ها را با ۱۵ درصد تخفیف تهیه کنید‌.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📗کتاب سید ابراهیم کتاب «» از مجموعه کتاب‌های «یک گل سرخ» روایت زندگی شهید «» از زبان مادر و همسر شهید است.کتاب با نگاهی به زندگی خانوادگی و شخصی این شهید در کنار فعالیت‌های نظامی او به چاپ رسیده است. ❓نویسنده این‌کتاب درباره نگارشش گفته است: در جستجوی شهدای مدافع حرم ایرانی نام مصطفی صدر زاده درخششی داشت که مرا به سوی خود جلب می‌کرد. نیت کردم که این مجموعه را با یاد این شهید والامقام آغاز کنم. آوازه و وصفش را زیاد شنیده بودم. فیلم‌های زیادی از او در فضای مجازی منتشر شده است، اما یک فیلم، بسیار عجیب و قابل تأمل است. صدای ضبط ماشین می‌آید و مداح می‌خواند: «ان شاءالله تاسوعا پیش عباسم …» بعد شهید، دست روی سینه‌اش می‌گذارد و همین جمله را تکرار می‌کند! موضوع وقتی برایم عجیب‌تر شد که فهمیدم شهید صدر زاده روز تاسوعا به شهادت رسیده است. خیلی دوست داشتم سِرّ این فیلم را بدانم. به همین دلیل راهی شهریار شدم. ✍نویسنده: مهدی گودرزی 📖تعداد صفحات: ۷۲صفحه ▪️ناشر: انتشارات تقدیر 💰قیمت: ۴۰.۰۰۰تومان 🛍خرید آنلاین از سایت باسلام👇 https://basalam.com/sahifehnoor/product/57960 📲سفارش از طریق پیام رسان ایتا👇 👤@Milad_m25 🆔@sn_shop
✂️در بخشی از این کتاب می‌خوانیم: «عمده افرادی که در رأس پایگاه بودند دارای سن و سال بالایی بوده و تحمل شیطنت‌های نوجوانان را نداشتند و گاهی پیش می‌آمد که آنها را به خاطر بازیگوشی‌هایشان دعوا می‌کردند. مصطفی از فرمانده پایگاه خواست تا اجازه تأسیس یک پایگاه برای نوجوانان را بدهند. با این راه حل، نوجوانان، هم در برنامه‌ها حضور داشتند و هم باعث آزار و اذیت بزرگان پایگاه نمی‌شدند. خودش می‌گفت: «من زیاد فکر کردم و می‌دانستم که این بازیگوشی اقتضای سن آنهاست و آنها گناهی نکرده‌اند و از طرفی بزرگترها هم با توجه به وضعیت و سن و سالشان گناهی ندارند که این رفتار بچه‌ها را تحمل کنند. بعد شخصی را مثال زد که در محل به بچه گربه‌ها غذا می‌داد و هر زمان که غذا را به سمت آنها می‌برد همه دورش جمع می‌شدند. چطور برای گربه‌ها می‌شود دلسوزی کرد اما برای انسان‌ها نمی‌شود! اگر کاری نکنم بچه‌ها با این تشرهای بزرگترها می‌روند و دیگر پشت سر خود را نگاه نمی‌کنند.» 🔸@sn_shop