روایتی از گفتوگو، همدلی و ایستادگی در بستانآباد
چهار سال است که حجتالاسلام سعید آدمی در مسجد امام حسین(ع) بستانآباد، چراغ مسجد را روشن نگهداشته؛ نه فقط با اقامه نماز، که با گفتگو، شنیدن، و همراهی.
هر هفته، محفل پرسش و پاسخ برگزار میکند؛ محفلی ساده اما پُرثمر، که نه منبر یکطرفه است، نه جلسه خشک اداری. مردم که حاجآقا را به مردمداری و اخلاق خوش میشناسند، با هر سلیقهای مینشینند، میپرسند، و بیواسطه جواب میگیرند.
نماز جماعت مسجد، هر روز با حضور ۶۰ تا ۷۰ نفر برگزار میشود؛ اما رونق مسجد فقط به نماز نیست. حاجآقا و بزرگان محله، دست در دست هم، برای رسیدگی به نیازمندان و حل مشکلات اجتماعی تلاش میکنند؛ با استفاده از اعتبار مردمی و مشورت و همدلی اهالی محله.
در بستانآباد، تقسیم کار میان مساجد شکل گرفته. مثلاً صندوق قرضالحسنهای که در مسجد سیدالشهدا(ع) راهاندازی شده، با پشتیبانی مسجد امام حسین(ع) و حمایت امام جمعه فعال است.
نوجوانان هم فراموش نشدهاند؛ برنامههای خاص آنها در مسجد اجرا میشود. حاجآقا آدمی هم، همیشه پای کار است و خودش بین آنهاست.
هیأت شهدای گمنام هم با حضور جوانان مسجد فعال است و جمعیتی ۸۰ نفره را پای جلسات اهل بیت(ع) نگه داشته.
بانوان مسجد با برنامههای مستقل، سفرههای احسان و محفلهای قرآنی، سهم مؤثری در این جریان دارند.
اینجا مسجد فقط یک ساختمان نیست؛ حلقه وصل است و حاجآقا آدمی ایستاده دلهای متصل به مسجد، محله را متحول کنند.
👈 #یکی_از_هزاران
🚩 سید ناصر میرمحمدیان
میرمحمدیان | مردم، محله و مسجد
کشف موشک هایپرسونیک در یک مسجد!
دیروز نوشتم که بعد از نماز ظهر، رفتم دیدار حاجآقای حمیدیپور امام محله زنبیلآباد قم در مسجد امام حسین علیه السلام تا هم از قرارگاه عملیاتی مسجدمحورشان دیدن کنم و هم با برنامههای این قرارگاه در این روزها بیشتر آشنا بشم.
وقتی وارد مسجد شدم، با محرابی متفاوت و پرمعنا روبهرو شدم: سنگرگونه، با شعارهای انقلابی، تصویر شهید و حتی یک ماکت موشک هایپرسونیک! فضای مسجد و برنامههایی که داشتند، بیشتر شبیه ستاد فرماندهی جنگ در این محله بود تا یک مسجد معمولی!
یاد جمله معروف امام خمینی(ره) افتادم که فرمودند: "مسجد سنگر اسلام است و محراب محل جنگ. دشمن میخواهد این سنگر را از شما بگیرد... مسجد جایی بود که مردم را علیه ظلم بسیج میکرد."
حاجآقای حمیدیپور با روحیهای عالی از برنامهها گفتند؛ از مسیر تبدیل مسجد به سنگر مقاومت محله و فعالیتهای جریانسازی که در محله اجرا میکنند.
درباره این مسجد و این قرارگاه عملیات فرهنگی اجتماعی، باز هم مینویسم.
🔉بشنوید: نقش مساجد در روزگار جنگ
👈 #یکی_از_هزاران
🚩 سید ناصر میرمحمدیان
یک روستا همدلی و آرامش در روزگار جنگ!
حاجآقای آبدهیمقدم امام روستای «حاجعلی اسلامی» با مدیریت جهادی، روستا را به الگویی از همبستگی تبدیل کرده.
پایگاه بسیج و گروههای مردمی به صورت منظم برای گفتگو با مردم و مقابله با شبهات و جنگ روانی دشمن فعالند.
گروه سرود مسجد هم با اجراهای حماسی و مراسم یادبود شهیدان، روحیه مقاومت را تقویت میکند.
"گروه سواد رسانه" فعال شده تا، شبها پس از نماز، اخبار و شایعات روز فضای مجازی را تحلیل کند.
حاجآقای آبدهیمقدم، هر روز بین اقشار مختلف مردم حاضر است. از همراهی با کشاورزان تا گفتگوی چهره به چهره با مردم بویژه جوانان برای گپ و گفت درباره جنگ و پاسخ به سوالات و شبهات.
این تلاشها نتیجه داده و حضور نوجوانان در مسجد بیش از ده برابر افزایش داشته. نتیجه مهمتر اینکه، اهالی روستای حاجعلی اسلامی در روزهای جنگ و پس از آن، آرامش و همدلی را تجربه میکند.
📝 مرور متن کامل گزارش
👈 #یکی_از_هزاران
🚩 سید ناصر میرمحمدیان
میرمحمدیان | مردم، محله و مسجد
کشف موشک هایپرسونیک در یک مسجد! دیروز نوشتم که بعد از نماز ظهر، رفتم دیدار حاجآقای حمیدیپور امام
40.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نقش مساجد در طراحی آینده پس از جنگ
توی مسجد امام حسین علیهالسلام خیابان لقمان قم، امام محله و بچههای پایکار مسجد جوری دور هم جمع شدن، که حرف از یه قرارگاه معمولی روزهای جنگ، فراتر رفته.
در جمع باصفای جوونای مسجد گفتم: فقط ۱۲ روز نبرد جانانه کافی بود تا رهبران کشورها صف بکشن برای حمایت!
حالا، ما دیگه تو یه بازی ساده نیستیم… این جنگ، میدون طراحی تاریخیه و مسجد باید نقش خودش رو پیدا کنه
✅ طراحی جنگ
✅ طراحی برای حذف کامل اسرائیل!
✅ طراحی بعد از جنگ
...و این مسجد ـ همین مسجد شما ـ
الگوی جدیده؛ الگویی که جنگ رو فقط گلوله و موشک نمیبینه.
رسانه، خانواده و تربیت فرزند، سایبر، امداد، موکب، خدمات اجتماعی و... همه شدن خط مقدم!
❓ اما سؤال اصلی تازه شروع میشه:
نقشه ما بعد از پایان اسرائیل چیه؟
ما فقط دنبال پایان نیستیم… دنبال تمدنسازیایم!
باید برای ساخت آینده، رویاپردازی کنیم و برای رسیدن به آن طراحی کنیم.
👈 #یکی_از_هزاران
🚩 سید ناصر میرمحمدیان
منبر برای یک هیئتِ بیصدا!
رضا اژدرمحمدی، اهل و ساکن مشهد بود و پدر و مادرش هر دو ناشنوا. میگفت: هر محرم که میرسید، اندوه محرومیت از شنیدن شور و شوق عزاداری رو توی چهره پدر و مادرم میدیدم. غرق در سکوت بودن و این غصه، کمکم به دغدغه من تبدیل شد.
با اینکه دانشجو بودم اما همین دغدغه من رو به سمت حوزه علمیه برد. پدر و مادرم انتظار هر اتفاق عجیبی را داشتن جز اینکه من بخواهم از دانشگاه انصراف بدهم. خیلی سخت بود بپذیرن من بعد از دو سال تحصیل در رشته عمران، بخوام دانشگاه رو رها کنم.
وقتی گفتم: تصمیم گرفتم برای ناشنوایان کاری کنم، خودشون رو سرزنش میکردن و میگفتن: «چه اشتباهی کردیم! کاش تو رو وارد هیئت خودمون نمیکردیم»
توی این مسیر با حاجآقا مهدی ظریفی که او هم پدر و مادری ناشنوا داشت رفیق شدم و با هم، زبان اشاره یاد گرفتیم.
کمکم، روضهها و نوحهها رو به زبان اشاره ترجمه کردیم، به لطف خدا هیئتی اختصاصی برای ناشنوایان برپا شد و حالا با گذشت ۱۰سال از آن روزها، پدر و مادرم، نهتنها ناراضی نیستن بلکه اصلیترین مشوق و پشتیبان من شدند.
اون سالها یه نفر جملات سخنران رو برای جمع ترجمه میکرد اما حالا ما با زبان اشاره و بیواسطه سخنرانی میکنیم و تاثیر خیلی بهتری داره.
👈 #یکی_از_هزاران
🚩 سید ناصر میرمحمدیان
مسجد سنگر مقاومت با «جوانان انقلابی خمین»
مسجد علیبنابیطالب(ع) خمین؛ جاییست که رد پای مجاهدت دیده میشه، نه فقط در معماری مسجد، که در دل جوانهایش. با حضور مجاهدانهٔ حاجآقای ترازی؛ امام محلهای که سالهاست بیادعا پای کار مردم این محله است.
شنیدم چطور با سیر مطالعاتی و تربیت منسجم، هستهای راه انداختهاند به نام «جوانان انقلابی خمین»؛ جوانهایی که نه در شعار، که در عمل پای کار انقلاباند و مسجد برایشان فقط محل عبادت نیست، میدان مأموریت است.
کنار مسجد هم، ساخت یک مجتمع فرهنگی خدماتی را پیگیری میکنند؛ تا هم به مردم خدمت برساند، هم برای مسجد منابع مالی پایدار فراهم کند.
حاجآقا ترازی اهل گفتوگوست؛ با جوان، با بزرگتر، با مردم. در این شرایط جنگ ترکیبی، خودش خط مقدم روشنگری است؛ نه با خطابههای رسمی، که با زبان پدرانه و همراهی.
اینچنین مسجدی، یک سنگر زنده است و امام محله هم، یک فرمانده!
👈 #یکی_از_هزاران
🚩 سید ناصر میرمحمدیان
🌹 خاطرهای از مردی بزرگ در سوریه
دیشب خبر تلخی شنیدم؛
شیخ رسول شحود، روحانی مجاهد سوری و از چهرههای فعال و مردمی شهر حمص، به دست عوامل گروهک تروریستی جولانی ترور شد و به شهادت رسید.
یادش به خیر، یک شب مهمانش بودم؛ مردی بیریا، اهل صفا، اهل مردم. هر روز صبح بعد از نماز، جلسه قرآن داشت. اهل دین بود، اما دینداریاش فقط در محراب نمیماند.
وقتی شهر ناامن شد، خیلیها گفتند برو؛ گفت: مردمم را رها نمیکنم. واقعاً هم رها نکرد.
در عزا و عروسی، در صلح و خصومت، در تولد و وفات، در نیاز و گرفتاری، کنار مردمش بود. نه فقط در مسجد، که در همه حمص، از شمال تا جنوب، نام او بود و نفس او.
وفادار به انقلاب اسلامی بود و واقعاً «امام» مردم خودش؛ بیآنکه مقام و عنوانی طلب کند.
خوشا به سعادتش... که با مردم ماند، در راه خدا رفت و با عزت شهید شد.
روحش شاد، نامش جاودان.
👈 #یکی_از_هزاران
✍ سید ناصر میرمحمدیان
یک ساعتی هست خبر تلخ و غمانگیز پر کشیدن یک امام محله فعال و پر کار را فرستادند.
خبر پرکشیدن و درگذشت حاجآقا زارع کیاسری رحمةاللهعلیه
روحانی باصفا، بیحاشیه، بیهیاهو… که چند سالی بود در خدمت مردم باصفای کیاسر بود.
نه دنبال نام بود، نه نان…
از مشاوره خانواده گرفته تا کلاس دانشآموزی، از سخنرانی و روضهخوانی بیچشمداشت در محرم و صفر ، تا بودن پای کار مراسمهای ملی و مذهبی… خلاصه، امام محله بود، به تمام معنا.
میگفتند: همین دهه محرم، خودش بیمار بود، همسرش بیمار، اما روضه اربابش را ترک نکرد. درست وقتی همه چیز دست به دست هم داده بود برای خسته شدن، محکمتر ایستاد.
یک ماه از معارفه رسمیاش نگذشته بود که خبر بیماریاش رسید… و دلها را لرزاند.
آخرش هم، در همین ماه محرم، پر زد.
چه پروازی…
«عاش سعیداً و مات سعیداً» یعنی همین.
روحش شاد و مهمان امام حسین علیه السلام
جایش بین ما خالی است… اما یقین داریم در جای بهتری نشسته؛ کنار اربابش، در حلقه خادمان بیادعای دین.
خدایا به بازماندگان بویژه همسر مکرمه ایشان صبر و سلامتی ببخش.
👈 #یکی_از_هزاران
🚩 سید ناصر میرمحمدیان
37.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🕌 مسجدی که کارخانه نخبهپروری شد
تا حالا به این فکر کردید چطوری یه مسجد معمولی رو تبدیل کنید به پایگاه نخبهپروری محله؟
به نظر شما میشه چند تا نوجوان، بدون سرمایه و امکانات، یه کانون فرهنگی راه بندازن که خانوادهها برای تربیت فرزندهاشون روش حساب کنن؟
ببینید چطور یه فکر ساده توی دسته عزاداری عاشورا، نقطه شروع یه مسیر تربیتی دقیق و عمیق شده!
🔸داستان مسجد امام حسن عسکری (ع) در خیابان شریعتی اصفهان
📲 تولید شده در مساجد نخبه پرور
👈 #یکی_از_هزاران
🚩 سید ناصر میرمحمدیان
🔸 شهربازی در حیاط یک مسجد!
در روزگار جنگ تحمیلی اخیر، مساجدی داشتیم که باور داشتند باید قلب تپنده و سنگر مقاومت مردم محله باشند.
اگر از اهالی شهرک آبشناسان باشید، با شنیدن این جملات خیلی زود، مسجد جامع رسولالله(ص) این شهرک را مثال میزنید!
در همین روزها، درهای مسجد ۲۴ ساعته باز بود و به پناهگاهی امن برای مسافران خسته و مأمنی برای عبادت و دعای مردم تبدیل شده بود.
در حیاط هم، شهربازی با قصرهای بادی و سرسرههای رنگین برپا کرده بودند تا کودکان را از فشار روانی جنگ برهاند.
از آشپزخانه مسجد، بوی غذای گرمی به مشام میرسید که زنان و مردان داوطلب برای نیروهای امنیتی محله میپختند.
جوانان نیز با توزیع بستههای آجیل و... و برگزاری کلاسهای سواد رسانهای، سنگر بصیرت را استوار نگاه داشته بودند.
این مسجد، در اوج بحران، در همه عرصهها، از فرهنگی و اجتماعی تا مادی، سنگری زنده و پایدار برای مردم بود.
خدا قوت خدمت حاجآقای سرمدی امام محله رباطکریم که حدود ۹ سال است که در این مسجد مشغول خدمت است.
📝 روایت کامل و تفصیلی این مسجد
👈 #یکی_از_هزاران
🚩 سید ناصر میرمحمدیان
مسجد ۵۰۰ ساله؛ پناهِ دل اهالی مهریز
هرکس مسجد باغ بهار مهریز رو دیده باشه، میگه در و دیوارش روایتگر چندین نسل و عصر از حضور مردم این شَهره!
این مسجد، با ۵۰۰ سال قدمت، هنوز پناه امن مردمه؛ همانطور که توی روزهای جنگ تحمیلی ۱۲ روزه هم، همین حال و هوا رو داشت.
حاجآقای فخری، امام محله؛ پنج ساله در خدمت مردم این محله هست. در صحن مسجد محفل انس با قرآن برقراره و پیر و جوون با شوق، قرآن میخونن، حدیث مرور میکنن و هویت دینیشان را از همین جمعها میگیرن.
در گوشه دیگر، پزشکان مستقرند و در خدمت بیماران محله. مرکز نیکوکاری مسجد صدقات و قربانیها را جمع میکنه تا دست نیازمندی را بگیرند.
بانوان محله هم پای کارند برای مجموعهای از خدمات فرهنگی و اجتماعی. گروه سرود دختران، صدای امید است، چه برای غزه، چه در اربعین! حتی اختلافات خانوادگی اندکِ محله هم با مشاوره و میانجیگری حاجآقا به صلح ختم میشه.
مسجد باغ بهار تنها یه مسجد قدیمی نیست؛ پایگاه ایستادگی و همدلی مردمیست که قرنها پای آرمانهایشان ایستادهاند.
#یکی_از_هزاران
🚩 سید ناصر میرمحمدیان
روپاییهایی که پای بچهها را به مسجد باز کرد
محله امام حسین(ع) اسلامشهر پر از سر و صدای توپ و بچهها وسط خیابان مشغول فوتبال بازی کردن. حاجآقای شکری از راه میرسه. گرم و صمیمی دعوتشون میکنه: «بیاین مسابقه روپایی راه بندازیم!» همین بازی ساده، دل بچهها را به امام محله گرم میکنه و پای بچهها به مسجد باز میشه.
حاجآقا شکری تازه کارش را توی این محله شروع کرده، اما همین ارتباط صمیمی حال و هوای محله را عوض کرده.
مسجد حالا پاتوق نوجوانهای محله شده. یک روز لیگ فوتبال، روز دیگه تئاتر و فیلم و کلاس خطاطی... .
جلسات قرآن و فعالیتهای فرهنگی برقراره و برای بانوان، کلاسهای خانواده و تربیت فرزند گذاشته و قراره میز خدمت و ویزیت رایگان هم فعال کنن.
حاجآقای شکری جهاد تبیین را هم جدی گرفته؛ کرسیهای آزاداندیشی و نمایشگاههای مختلفی برپا کرده تا مردم بیشتر با دستاوردهای انقلاب آشنا بشن.
با همت و حمایت مردم، مسجد امام حسین(ع) اسلامشهر کمکم به یه مسجد جریانساز در جمع مساجد شهر تبدیل میشه. ان شاءالله
☫ #یکی_از_هزاران
🚩 سید ناصر میرمحمدیان