eitaa logo
مکتب خونه‌ حاج فِصال
8.2هزار دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
373 ویدیو
14 فایل
سفارش تبلیغات @F_Shojaeeii انجمن تنهایی😶 @anjomantanhai کانال خلق لکم من انفسکم @mohammadi2i کانال مکتب‌ خونه حاج فِصال @soalatkhososi کانال تلگرام t.me/mohammadi2i تعین وقت مشاوره و تهیه کارگاه ها 👇 @F_Shojaeeii
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
https://eitaa.com/soalatkhososi/3784 فشار جنسی از نیاز عاطفی هم خیلی بدتره خیلی ب نظرم یکی از سنگین ترین اموریه ک خدا داره امتحانمون میکنه باهاش🚶🏿‍♂️ ‌
دیشب وقتی این همزن رو توی مومی کنار حرم دیدم یاد شما افتادم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام آقای محمدی تو شبستان امام خمینی (ره) نشستم... انقدر اینجا زوج ، دست تو دست هم دیدم که روحم درد میکنه🚶‍♂🚶‍♂🚶‍♂... آقای محمدی لطفا رسیدگی کنین خدا شاهده یدونه بیشتر نمی خوایم 😕 همسر رو میگم🚶‍♂🚶‍♂
خواستم یه چیز کوچولو بگم امام حسن به دست همسرشون شهید شدن ولی همسر پیامبر شدن همراهشون،از همه چیزشون گذشتن آنقدری که اگر نبودن پیامبر به تنهایی نمیتونستن اسلام رو به این وسعت تبلیغ کنن.شدن مادر حضرت زهرا مادر همه ی ماها واقعا چقدر مهمه همسر آدم کی باشه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
https://eitaa.com/mohammadi2i/15475 من بعضی پیام‌ها رو می خونم مغزم سوت می کشه تا حالا وارد رابطه سمی نشدم با اینکه از نظر عاطفی و.. خیلی نیاز دارم، ولی عقلم رو دست احساسم ندادم به خودتون رحم کنید😶 حاج فصال هم گناه داره؛ کِی به زندگیش برسه🥺 تا کی رابطه سمی؟!🙄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پیاده روی حرم امام رضا نائب الزیاره همه بچه های کانال و به خصوص شما بودم. آمده ام ای شاه پناهم بده....
سلام حاج فصال یه چیزی تعریف کنم برای اربعین که رفته بودم، برای زیارت رفته بودیم حرم حضرت علی، ازدحام جمعیت خیلی زیاد بود، این وسطا یه مرد حدوداً ۶۰ ساله دیدم که از این ازدحام جمعیت و درهم شدن مرد و زن‌ها سواستفاده میکرد و خودش رو میچسبوند به خانم‌ها و با چشم های خودم دیدم که دستاش رو گذاشت روی اندام پشت یه خانمی، و اون خانم اصلاً نفهمید، شاید فکر کرده پشت سرش یه خانمه. ولی من همون لحظه به یاد شما افتادم و سروصدا کردم و گفتم تو حرم حضرت علی دیگه جای اینکارا نیست مردک هیز و اون مرد بدون اینکه توجهی کنه، راهش رو از جمعیت جدا کرد و رفت سمت مغازه ها تا گم بشه. مردم به من چپ چپ نگاه میکردن، انگار من مورد سوقصد قرار گرفتم، شاید هم فارسی متوجه نمیشدن، ولی من هدفم رسوا کردن اون ابلیس بود که تا حدی اثر کرد. هنوز باورم نمیشه، تو همچین زمان و مکانی و همچین کار زشتی! من به حضرت علی واگذارش کردم شمشیر عدالت حضرت علی از همه‌چی تیز تره.
https://eitaa.com/soalatkhososi/3791 سلام حاج فصال منم همین اربعین همچین اتفاقی برام افتاد کربلا بودیم بعد من تنها رفته بودم زیارت یهو چشمم خورد به مکانی که برای دستای بریده ی حضرت ابولفضل بود گفتم بزار برم زیارت کنم خلاصه رفتم بعد مرد و زن قاطی بود یه پسر جوون شاید ۳۰ ساله پشتم وایساده بود من یلحظه حس کردم دست این خورد بهم بعد برگشتم و با عصبانیت نگاش کردم گفتم لابد آدم شده و دیگه کاری نداره باهام عینک آفتابی هم زده بود خلاصه یکم رفتیم جلوتر بازم دیدم دست زد ایندفعه برگشتم و سرش داد زدم خجالت نمیکشی؟ خجالتم خوب چیزیه 🤬🤬🤬🤬 برگشت پرو پرو گفت من دست نزدم که یهو یه مرده بود کنار وایساده بود گفت آبجی چیشده من یهو از ترس زبونم بند اومد و نتونستم چیزی بگم ولی بعدش کلی گریه کردم و حتی تبم کردم و از دست خودم ناراحت بودم که چرا همونجا فکشو نیاوردم پایین یا به همون مرده نگفتم تا آبروش بره؟! گفتم من خیلی ها رو بخشیدم ولی از تو نمیگذرم خدا هم ازت نگذره از ته دلم آرزو کردم که به خاک سیاه بشینه چون من تا به حال همچین تجربه ای نداشتم و واقعا ترسیده بودم اگرم سرش داد زدم فقط بخاطر حرفای شما بود که گفته بودین باید از حقمون دفاع کنیم🥲🥲خیلی ازتون ممنونم🥲🙏🏻
سلام وقت بخیر جهت اینکه گفتید دخترا مواظب خودشون باشن. یه پیشنهاد دارم دو ترم کلاس دفاع شخصی با هزینه لباسش که تو سایت دیوار دست دومشم هست نهایت میشه ۱۵۰۰ واسه خودتون هزینه کنید برید. یه بار خودم اون اوایل که میرفتم یکی افتاد دنبالم من هیچ حرکتی نزدم فقط گارد دفاعیمو گرفتم دمشو گذاشت رو کولش الفرار.اگر اونم نرفتید یه ضربه در نقطه ای که حساسه کارو تمام میکنه تا اون بیاد به خودش بپیچه شما فرار کردید. تا آموزش های بعدی بدورد😂😂😂😂
نشستم پارالمپیک نگاه می کنم. پر از صحنه های عجیب و انسان‌هایی عجیب تررر با خودم فکر کردم اینها با محدودیت هاشون قطعا یه دوره تنهایی رو پشت سر گذاشتن و یاد گرفتن چطور ازش استفاده کنن؛ درست مثل پروانه ای که از پیله تنهایی اش بیرون میاد و به یکی از شاهکارهای خلقت تبدیل میشه. پ.ن: دختر هندی با بیشترین محدودیت (دو دست نداشت)، فوق العاده بود.🥹💔
در رابطه با دفاع دخترا بگم که من اگه دختر داشته باشم حتما میفرستمش کلاس رزمی تا کسی بهش نگه بالا چشمت ابروعه 😌 زنم ک بگیرم خودم بهش رزمی یادم میدم اگه یاد نداشته باشه، ولی جوری که علیه خودم استفاده نکنه مسجد لازم بشم شبا 😢😂 البته اگه جلو خودم بی اهانتی بشه که دیگ واویلااااا...
آقای محمدی فانتزی من اینه که شوهر آینده‌ام : صدای حسین طاهری ولایت مداری مهدی رسولی دانش معرفتی در حد نجم‌الدین شریعتی دانش علمی در حد شهدای دانشمند قیافه حسنین شوخ طبعی حامد شاکر نژاد داشتن دکترا مثل میثم مطیعی باشه اگه دیدین سلام برسونین 😞😂
من تازه این کتاب رو تموم کردم و اولین کتاب خاطرات شهدا بود که می‌خوندم، خیلی ممنونم از پیشنهادتون بعد از این قصد دارم نور الدین پسر ایران رو بخونم 🥲
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
آقای محمدی یکی از فانتزی جدیدم اینه که یه گروه مافیایی من و بدزده و ببره یه کشوره دیگه ، رئیسشونم یه پسر جوون خوشتیپ و بد اخلاق باشه . پ.ن:فقط فکر اینم که غذایی که به من میدن ، حروم یا حلال . آخه نه این که همه چی جوره ، فقط این موضوع ذهنم و دیگر کرده .😁
فرفه محمدیون اینجا،فرقه محمدیون اونجا،فرقه محمدیون همه جا
با شله زرد نذری قاشق ندادن؟! خب ، عیب نداره که ما دوره های حاج فصال شرکت کردیم از پس همه چی برمیایم😏💪
سلام حاج فصال میخواستم بابت تمام زحماتتون ازتون تشکر کنم ، واقعا ممنونم که خالصانه و بی چشم داشت دانشتون رو در اختیار ما میذارین . کنار امام حسین جان و قمر بنی هاشم به یادتون بودم و برای عاقبت بخیری خودتون و خانوادتون دعا کردم 🙏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آقای محمدی می خوام براتون روضه بخونم روضه مصور ما پارسال با خواهرو دامادمون رفتیم کربلا اربعین روز قبل از اربعین درحالی که به شدت سرما خورده بودم وشرایط جسمی افتضاحی داشتم تو شلوغی با خواهرم وشوهرش راه افتادیم به سمت حرم یه آقای جوان با لباس عربی وشال سبز دور کمرش از کنارم رد می شد ودستش رو طوری می زد بهم که انگار موقع راه رفتن خورده اول فکر کردم اتفاقیه دومی گفتم سوظن دارم سومی زدم کنار به بهانه آب خوردن که اون از کنارم رد بشه بعدش ما راه بیافتیم که ما پشت اون باشیم ولی همین که ما وامی ایستادیم اونم وا می ستاد تا دیگه به خواهرم گفتم از پشت بهم به چسب گفت چی شده؟ گفتم هیچی بازم ولمون نکرد😭 تا خواهرم خودش متوجه شد به شوهرش گفت واون رفت پسره رو روشست فک کنید روز قبل اربعین تو بین الحرمین مرزهای بیشعوری رو یه تنه جابه جا کرد ولی حیییییف که من حتی توان گفتن به خواهرم رو نداشتم چه برسه که بخوابونم زیر گوشش🥺
اومدیم طرح ولایت و بچه ها بدون اینکه بدونن عضو فرقه محمدیون هستن😂😂 جای شما خالی سر سفره شام😁 -محمدیون -ولایت😂😂
سلام اقای محمدی داشتیم غذا میخوردیم یه دفعه ای یاد شما افتادیم😁 خواستیم برای اولین بار فرقه محمدیون را اجرا کنیم😄 قاشق هم داشتیم 🙄 دعا کنید به راه راست هدایت بشیم🤭