•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈•
غزل ۹۹
صبح میخندد و من گریه کنان از غم دوست
ای دم صبح چه داری خبر از مقدم دوست
بر خودم گریه همیآید و بر خنده تو
تا تبسم چه کنی بیخبر از مبسم دوست
ای نسیم سحر از من به دلارام بگوی
که کسی جز تو ندانم که بود محرم دوست
گو کم یار برای دل اغیار مگیر
دشمن این نیک پسندد که تو گیری کم دوست
تو که با جانب خصمت به ارادت نظرست
به که ضایع نگذاری طرف معظم دوست
من نه آنم که عدو گفت تو خود دانی نیک
که ندارد دل دشمن خبر از عالم دوست
نی نی ای باد مرو حال من خسته مگوی
تا غباری ننشیند به دل خرم دوست
هر کسی را غم خویشست و دل سعدی را
همه وقتی غم آن تا چه کند با غم دوست
#سعدی
─═┅✰❣✰┅═─
کانال #شعرای_هیدج در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈•
مذهبو کیش من توئی،
مظهر عیش من توئی
دل ز کمند موی تو مِنّتِ دار می کشد
#رهگذر_هیدجی
─═┅✰❣✰┅═─
کانال #شعرای_هیدج در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈•
من آن صبحم که ناگاهان چو آتش در شب افتادم
بیاای چشم روشن بین که خورشیدی عجب زادم
ز هر چاک گریبانم چراغی تازه می تابد
که در پیراهن خود آذرخش آسا درافتادم
چو از هر ذره ی من آفتابی نو به چرخ آمد
چه باک از آتش دوران که خواهد داد بر بادم
تنم افتاده خونین زیر این آوار شب ، اما
دری زین دخمه سوی خانه ی خورشید بگشادم
الا ای صبح آزادی به یاد آور در آن شادی
کزین شب های ناباور منت آواز می دادم
در آن دوری و بد حالی نبودم از رخت خالی
به دل می دیدمت وز جان سلامت می فرستادم
سزد کز خون من نقشی بر آرد لعل پیروزت
که من بر درج دل مهری به جز مهر تو ننهادم
به جز دام سر زلفت که آرام دل سایه ست
به بندی تن نخواهد داد هرگز جان آزادم
#هوشنگ_ابتهاج
─═┅✰❣✰┅═─
کانال #شعرای_هیدج در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈•
معنای صفا با تو فقط قابل درک است
روشن نشود روز، مگر با رخِ خورشید
#عارف_یارقلی_هیدجی
─═┅✰❣✰┅═─
کانال #شعرای_هیدج در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈•
هشیاریم افتاد به فردای قیامت
زان باده که از دست تو نوشیدهام امروز
#شیخبهائی
─═┅✰❣✰┅═─
کانال #شعرای_هیدج در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈•
بنازم به بزم محبّت که آنجا
گدائی به شاهی مقابل نشیند
#طبیب_اصفهانی
─═┅✰❣✰┅═─
کانال #شعرای_هیدج در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈•
ﺳﺒﻮﮐﺸﺎن ﮐﻪ ﺑﻪ ﻇﻠﻤﺎت ﻋﺸﻖ ﺧﻀﺮ رﻫﻨﺪ
ز ﺟﻮی آب ﺑﻘﺎ ﻫﻢ ﺑﻪ ﭼﺎﺑﮑﯽ ﺑﺠﻬﻨﺪ
ﺟﻼ و ﺟﻮﻫﺮ اﯾﻦ ﺑﻮاﻟﻌﺠﺐ ﮔﺪاﯾﺎن ﺑﯿﻦ
ﮐﻪ ﺟﻠﻮه ﮔﺎه ﺟﻼل و ﺟﻤﺎل ﭘﺎدﺷﻬﻨﺪ
ﺑﺮون رو از ﺧﻮد و آﻧﮕﻪ درون ﻣﯿﮑﺪه آی
ﮐﻪ ﺧﺮﻗﻪ ﻫﺎ ﻫﻤﻪ اﯾﻨﺠﺎ ﺑﻪ رﻫﻦ ﺑﺎده ﻧﻬﻨﺪ
ﮐﻼه ﺑﻔﮑﻦ و ﺑﺮ ﺧﺎک ﻧﻪ ﺳﺮ ﻧﺨﻮت
ﮐﻪ ﻣﻬﺮ و ﻣﺎه ﺑﺮ اﯾﻦ در ﺳﺮان ﺑﯽ ﮐﻠﻬﻨﺪ
ﭼﻪ ﭼﺎره ده ﻣﻪ ﺑﺮج ﺷﺮف ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﻣﺎﺳﺖ
ﮐﻪ از ﺷﻌﺎع و ﺷﻔﻖ رﺷﮓ ﻣﺎه ﭼﺎردﻫﻨﺪ
ﭼﻪ ﻓﺮ ﺑﺨﺖ ﺑﻠﻨﺪی اﺳﺖ ﺑﺎ ﻣﻪ و ﺧﻮرﺷﯿﺪ
ﮐﻪ ﭘﺎﺳﺒﺎن در اﯾﻦ ﺑﻠﻨﺪ ﺑﺎرﮔﻬﻨﺪ
ﺗﻮ ﺷﻬﺮﯾﺎر دراﯾﻦ ﻫﻔﺘﺨﻮان ﺗﻬﻤﺘﻦ ﺑﺎش
ﮐﻪ دﯾﻮ ﻧﻔﺲ ﺣﺮون اﺳﺖ و راﻫﺒﺎن ﻧﺮﻫﻨﺪ
#شهریار
─═┅✰❣✰┅═─
کانال #شعرای_هیدج در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈•
خود را اگرچه، سخت نگه داری از گناه
گاهی شرایطی است که ناچاری از گناه
هر لحظه ممکن است که با برق یک نگاه
بر دوش تو نهاده شود باری از گناه
گفتم: گناه کردم اگر عاشقت شدم...
گفتی تو هم چه ذهنیتی داری از گناه!!
سخت است اینکه دل بکنم از تو، از خودم
از این نفس کشیدن اجباری، از گناه
بالا گرفتهام سرِ خود را، اگرچه عشق
یک عمر ریخت بر سرم آواری از گناه
دارند پیلههای دلم درد میکشند
باید دوباره زاده شوم، عاری از گناه
#نجمه_زارع
─═┅✰❣✰┅═─
کانال #شعرای_هیدج در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈•
با رخ نیکوی تو افسانهای خورشید و ماه
با قد دلجوی تو سرو و صنوبر را چهراه؟
#علامه_حسنزاده
─═┅✰❣✰┅═─
کانال #شعرای_هیدج در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈•
امامعلی(ع):
در آنجا که باید سخن گفت، خاموشی سودی ندارد و آنجا که باید خاموش ماند، سخن گفتن ناآگاهانه خیری نخواهد داشت،
نهجالبلاغه، حکمت۴۷۱
─═┅✰❣✰┅═─
کانال #شعرای_هیدج در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈•
آشفته سخن چو زلف جانان خوش تر
چون کارجهان بیسروسامان خوش تر
مجموعهٔ عاشقان بود دفتر من
مجموعهٔ عاشقان پریشانخوش تر
#فروغی_بسطامی
─═┅✰❣✰┅═─
کانال #شعرای_هیدج در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈•
غزل ۱۰۰
این مطرب از کجاست که برگفت نام دوست
تا جان و جامه بذل کنم بر پیام دوست
دل زنده میشود به امید وفای یار
جان رقص میکند به سماع کلام دوست
تا نفخ صور بازنیاید به خویشتن
هرک اوفتاد مست محبت ز جام دوست
من بعد از این اگر به دیاری سفر کنم
هیچ ارمغانیی نبرم جز سلام دوست
رنجور عشق به نشود جز به بوی یار
ور رفتنیست جان ندهد جز به نام دوست
وقتی امیر مملکت خویش بودمی
اکنون به اختیار و ارادت غلام دوست
گر دوست را به دیگری از من فراغتست
من دیگری ندارم قایم مقام دوست
بالای بام دوست چو نتوان نهاد پای
هم چاره آن که سر بنهی زیر بام دوست
درویش را که نام برد پیش پادشاه
هیهات از افتقار من و احتشام دوست
گر کام دوست کشتن سعدیست باک نیست
اینم حیات بس که بمیرم به کام دوست
#سعدی
─═┅✰❣✰┅═─
کانال #شعرای_هیدج در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24