eitaa logo
شعرای هیدج
315 دنبال‌کننده
504 عکس
68 ویدیو
1 فایل
برای آشنایی با اشعار و آثار شعرای هیدج
مشاهده در ایتا
دانلود
شعرای هیدج
سلام به همه شعرا، مخاطبان و عزیزان ادب دوست، ✍️ #معرفی_کتاب: _👈《 #شکوفه‌های_خیال 》👉_ ک
شکوفه های خیال!(شکوفه‌های خیانت) ۱۲بیت از قصیده حذف شد. دارم حکایتی که به کامت چو شکّر است دیوانِ خوش نگارِ مرا نقش و زیور است روزی بر آن شدیم کز آثار انجمن نشرش دهیم آن اثری را که برتر است (ایثار) نام انجمن و (رهگذر) رئیس هر هفته هم بساط ادیبان میسر است گفتند (راویا) تو به دیباچه اش بکوش تحریر کن که بازوی طبعت توانگر است بسیار رنج بردم و چندی قلم زدم دیباچه ای نگاشتم آنسان که خوشتر است گفتم شکوفه های خیالش نُهیم نام گفتند از این قشنگ نه عنوانِ دیگر است چندین شبانه روز به اصلاح این اثر اوقاتمان به سر شد و گفتیم پُر بَر است چندی گذشت و حاصلِ منظومه شد پدید خرسند از اینکه هر ورقش همچو گوهر است اوراق آن گشودم و اما نخواندمش چون دیدمش که رنگ خیانت به دفتر است یارانِ نا رفیق شبی در غیاب ما چیدند فتنه‌ای که دل از آن مکدر است آن شب هزار جلد کتاب آشکاره سوخت از شعله‌ی حسادت جمعی که پُر شَر است نامم به لاک و مُهر نمودند بی نشان زان کینه‌ها هنوز بر این سینه آذر است دیباچه مُهر خورد و زدندش به نام خویش نام ( دبیر انجمن) آنجا منوَّر است! این داستان به منزل شیخی گرفته پا خبط و خطا از او نه عجب بلکه نوبر است ................. در بزمِ دوستی نسِزد رزم و دشمنی آیا هدف مشاعره یا جنگ (اکبر) است؟! عطر شکوفه های خیال است یا عبیر کاینگونه بوستان ادب زان معطر است القصّه ما به محکمه بردیم شِکوه را غافل از اینکه قاضی این شهر کافر است نشنید آن دلیل و ندید آن سند دریغ گویی که چون فراعنه هم کو و هم کر است مرقومه ای نوشته رفیقان نارفیق بهر خیانتی که از ایشان مکرر است دادند هر گواهِ دروغی به دادگاه گفتند حرف ما به حقیقت برابر است گَردی هم از اداره فرهنگ برنخواست دیدم بسی وجودِ ( ... ) محقر است آیا چه بوده جرم و گناهم به جز وفا؟! کز جورتان به سینه مرا زخم خنجر است بر باد رفت حق من اما حساب خویش دیگر سپرده ام به خدایی که داور است باید تقاص پس دهد آن کس که ظلم کرد این رسمِ روزگار به چرخِ مدوّر است خون دلم بخاطر نام و نشان نبود سوزم از آن که مِهرِ مرا قهر کیفر است انسان ز قهر و کینه به جایی نمی رسد هر کس به مِهر و عاطفه از دیگران سر است هرگز ادا نشد به خدا حق دوستی آیا چه دشمنی به میانِ برادر است؟! نامم اگر چه محو ز اوراق شد ولی اکنون نشان من همه جا نور منظر است باید ز همنشینِ سیه پیشه دور بود با جغد نسبتی نه میان کبوتر است راوی ز دوستانِ ریایی کناره گیر با خار و خس چه الفتِ سرو و صنوبر است؟! از شعله های کینه و حقد و حسد دریغ گل ها به صحنِ گلشنِ فرهنگ پرپر است بهمن ۸۹ کانال در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
ماه در چشمانِ من می‌لرزد از غم ، نیستی در دلت جان می‌دهم امّا تو مرهم نیستی! مثل خوابی آمدی در چشمِ من، باران گرفت چون خزان می‌میرم و در فکرِ من هم نیستی! چشمِ تو در شعر هایم بهترین آرایه بود چشم بستی شعرهایم شد جهنم، نیستی! دفترم بازست و شعرم باز بی پایان شده جانِ من رحمی به آن کن در دلش کم نیستی! جانِ من گفتم؟! از این جان سخت بیزاری ولی تا که حرفی می‌شود از مرگ محکم نیستی! کانال در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
تــــرانه عشـق (ای صمـیـمی تـریـن تـرانـه ی عشق) وی حقـیـقی تـریـن فســانه ی عشق ای تــو در اوج قلــــه هـای خیــال (در بلنـــدای جـــاودانـه ی عشـق) (دل دوباره بهـــانه ی تـو گـــرفت) ای دل آرام! ای یگــــــانــه ی عشق دل تپیـد از خیــال آن خـط و خـال مــرغِ دربنـــد دام و دانـه ی عشق حـک شــده مُهــر مِهــر تـو بـه دلــم شـده روشـن‌تـریـن نشـانه ی عشق نـام تــو شــد ردیـف در شعــــرم در غــزل‌هـای عـاشقـــانه ی عشق جــان مـن نــذرِ روی مــاه تــو شــد خـوش تـریـن کــار عـاقلانه ی عشق غمـی از سختـی بیــابـان نیـست چـون بخوانی مـرا به خانه ی عشق بـاز دریـای دل چـه طـوفـانی است! دورم از رویـت ای کــرانـه ی عشق دم به دم جعفـر از تــو می‌گــویـد (کـه تـویی بهتــرین بهــانه ی عشق) توکـه راضـی۱ بـُدی، شـدم مـن هــم! مــزنی برهــم ایـن میــانه ی عشق! ۱- ابیات داخل کمانک ها از سروده های سرور گرامی حاج‌آقا جعفر جعفری می‌باشد و همه می‌دانند که ایشان (راضی) هستند! ۱۳۹۹/۲/۵ کانال در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
عاشق‌ چو روی‌خوش‌ از جان‌نبرده‌است جامی‌ ز حضرت‌ِجانان‌نبرده‌است تنها گُلی شُدِه زرد ونشسته‌ است آن گل که‌ پا به گلستان‌نبرده‌است گویا به بزم‌ رقیبان برَفته است نامم به محفل یاران‌نبرده‌است گویید یارِ مرا مرتضی گریست چون در فراغ تو سامان‌نبرده‌است
باسمه العزیز سوره‌ی (حجر)آیه‌ی ۹ "نحن نزلنا" به قرآن ۱ چون خدا نازل نمودش، خود بر او باشد نگهبان خصم اگر خواهد بسوزاند همه اوراق مصحف عاقبت خود می‌شود هر دم دچار سوز نیران خصم بر خاموشی نور خدا گشته مصمّم لیک نور حق بُوَد در هر کجا پیوسته رخشان ۲ آمده روز اُفول "صهیونیسم " دون ملحد محو گردند از زمین با جمله‌ی انصار و اعوان دشمن خوار و زبون ، ایمن مباش از اینهمه ظلم ! چون رسیده روز پیروزی فرزندان ایران تو که مست از باده‌ی کبر و غرور خویش هستی! می ندانی چیست عشق و بندگی کردن به رحمان تو چه دانی ، در پس پرده چه‌ها بر ما نوشتند تو چه دانی لذت نور حق و ایمان و عرفان مصحف حق را به‌زعم خویش ، سوزاندی بآتش دامنت را گیرد اینک ،آتش تشویش و حرمان واگذارش برخدا "راضی"، که حکمش باخود اوست چون عداوت با خدا دارند و با احکام قرآن ______ ۱ - " انا نحن نزلنا الذکر ‌و انا له لحافظون " ۲ - "یریدون لیطفئوا نور الله باَفواههم والله متمُّ نوره و لو کره الکافرون(الصف آیه‌ی۸ ) کانال در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
آنان  که  به درگاه   تو  در  حال  نمازند دستان به سما کرده و در  راز و نیازند در سینه چنان شوق به دیدار تو هستند مشتاق به یک  لحظه  زیارات  حجازند
ز بَس آشکاری نِیی دیدَنی نهانی ز بسیاری روشنی کانال در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
سلام به همه، شعرای عزیز گروه《محفل مجازی شعرای هیدج》ایجاد شد. چنانچه عزیز جا مانده اعلام کند تا اظافه شود و هر کس هم تمایل ندارد عضو شود اعلام نماید تا حذف کنیم. یا علی مدد
" و خورشیدی که می‌آید..." در این وانفس وامانده،که می‌سوزد به تب دنیا در این حیران ناکامی، در این اوقات وانفسا که شب بی‌پرده می‌تازد به دنیا از پس افسون؛ به آتش می‌کشد قرآن، دوباره فتنه‌ی صهیون! پس از یک چلّه کوشیدن برای حذف دینداری برای انزوای دین؛ پی تخریب بیداری ترور، تحریم یا آشوب، سیاست‌های دجّالی مجازی‌های گمراهی، هیاهوهای پوشالی شبیخون‌های فرهنگی که زن را کرده امروزی توییت یک سلبریتی، نماد عشق و دلسوزی! شده افکار آدم‌ها، عمومأ رنگ خاکستر... و ظلمت منعکس گویی درون سینه‌ها یکسر! "هوای شهر دلگیر" و هوای خانه افسرده و دزد شوم و اغواگر، ز دل‌‌ رنگ خدا برده ولی خورشید می‌تابد به این خاک اهورایی و در خط علی بودن، شده ترسیم زیبایی... ز اقصی تا خود کعبه، فلسطین، غزه و لبنان عراق و تونس و لیبی، یمن، سوریه تا ایران تمام مرز‌های حق، پی تکثیر قاسم‌ها و در این برهه‌ از غیبت، پی تغییر حاکم‌ها! جهان حالش دگرگون و به سمت صبح می‌خیزد و باران امید اینک به بام خانه می‌ریزد... ز نور حضرت قرآن، جهان هر روز بیناتر و در این جنگ ترکیبی، بصیرت‌نامه‌ی رهبر؛ شده مشی جهاد ما، خطوط سبز تبیین‌ها در این دنیای جنگنده،که احیا می‌کند دین را! چه خوش گوید مسیحامان ،از این ملت اگر کشتن که بیداری است راه ما،که بیزاری است از دشمن امامی منتظَر اینجا، سراغ از عشق می‌گیرد؛ بشارت می‌دهد حیدر، که ظلم آهسته می‌میرد تمام غایت فتنه، به زودی محو می‌باید... قریب آن صبح پیروزی و خورشیدی که می‌آید!
نُهم بهمن ماه(09/ 11/ 1390) سالروز وفات شاعر آئینی، مدّاح مخلص، رزمنده هشت سال دفاع مقدس، مرحوم حاج حسین یارقلی گرامی باد. مرحوم حاج کانال در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
خورشیدِ من طلوع بفرما و ديده‌ام روشن نما،حکایت تو گفت‌وگوی ماست مرحوم حاج کانال در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
ای شهسوار عشق قدم در رکاب نِه مارا در این فراق مکدَّر نموده‌ای مرحوم کانال در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24