•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈•
#خاطرات
#نوستالژی
#دهه_شصت
یادِ ایامی که پیکانِ جوانان داشتم
برتمامِ آرزوها حکمِ سلطان داشتم
میکشیدم بادبان را بر فرازِ آسمان
فرفره،تیله،ترقههرسهیکآنداشتم
دلخوشیهایم دوچرخه بود با باندِ رمان
ایخوش آنروزی کهبوقیرویِ فرمان داشتم
یک سبد دردست و دنبالِ پنیر و تخمِ مرغ
درصفِ نان تادوساعت وقتو امکان داشتم
کیفِمان از جنسِ گونی بود اما باصفا
درمیانِ کِش مداد و هم قلمدان داشتم
کاش میشد تا دوباره بازگردم بر عقب
آنزمان خروارها شادیِ دوران داشتم
زیرِ کرسی گرم بود وقلبها زآن گرمتر
عفّت وحُجب وحیا در سینه مهمان داشتم
نه دروغ ونه کلک نه دزدی و نه احتکار
نه سیاست نه خیانت درگریبان داشتم
هم مروّت بود و هم انصاف و هم مردانگی
دورِ کرسی تودهی خوبان فراوان داشتم
حیف شدمصباح ایّامِ جوانی شد به در
مینوشتم تاکنون صدجلدِ دیوان داشتم
#داود_واعظی #مصباح_هیدجی
─═┅✰❣✰┅═─
کانال #شعرای_هیدج در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24