یاد دورانی که با او روزگاری داشتم
از محبّتهای او باغ و بهاری داشتم
مرغ دل از یُمنِ رویش دم به دم آواز داشت
شاد بودم در جهان، خوش روزگاری داشتم
از صفای روی او کاشانهام فردوس بود
با گُهَرهای لبش من کار و باری داشتم
همچُنان یک باغبانی مهربان با جهد و عشق
یا چو کوهی استوار اندر کناری داشتم
هجر جانسوز رُخَش روز مرا چون شام کرد
وَرنه من هم آفتاب و شهریاری داشتم
حالیا هردم کِشم آوازی از سوزِ غمش
عاشقان، من هم گلی در گل گذاری داشتم
دست گلچین فلک از کف ربودش فاضلا
دلسِتانی کز گلِ رویش قراری داشتم
#ابوالفضل_احمدخانی #فاضل
#شعرای_هیدج
کانال #شعرای_هیدج در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
صفای روی او را کس ندارد
شمیم موی او را کس ندارد
به خاک پای آن آهو شمایل
قد دلجوی او را کس ندارد
#ابوالفضل_احمدخانی #فاضل
#شعرای_هیدج
کانال #شعرای_هیدج در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
🍃درد دل با مطرب🍃
مطربا برخیزو برزن لحظهای آن ساز را
تا که شاید خوب سازد حال این جانباز را
روی برگی مینویسم درد مهجوری ولی
دوست دارم برکشی با سوز دل آواز را
روزگاری هجرِ یاری شد بلای جان من
سوختم ، با کس نگفتم قصهٔ این راز را
اوفتادم در کمندش همچو مرغی زار و مات
با دلی پر داغ و گریان میکشیدم ناز را
قامتم خم گشت و رویم زرد و اما باز هم
دوست دارم ، خواهمش ، آن دلبر طنّاز را
ماجرای عشق ما را نزد نامحرم مگو
نزد آن کس گو که دارد آرزو پرواز را
عندلیب طبع فاضل نیمه شب با یاد دوست
یاد می آرد خزان در خطهٔ شیراز را
#شعرای_هیدج
#ابوالفضل_احمدخانی #فاضل
کانال #شعرای_هیدج در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
دهانی تنگ دارد دلبر من
رُخی خوش رنگ دارددلبر من
دوچشمی شنگ دارد دلبر من
دلی چون سنگ دارد دلبر من
#ابوالفضل_احمدخانی #فاضل
#شعرای_هیدج
کانال #شعرای_هیدج در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
صفای روی او را کس ندارد
شمیم موی او را کس ندارد
به خاک پای آن آهو شمایل
قد دلجوی او را کس ندارد
#ابوالفضل_احمدخانی #فاضل
#شعرای_هیدج
کانال #شعرای_هیدج در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
یاد دورانی که با او روزگاری داشتم
از محبّت های او باغ و بهاری داشتم
مرغ دل از یُمن رویش دم به دم آواز داشت
شاد بودم در جهان خوش روزگاری داشتم
از صفای روی او کاشانهام فردوس بود
با گوهرهای لبش من کار و باری داشتم
همچنان یک باغبانی مهربان با جهد و عشق
یا چو کوهی استوار اندر کناری داشتم
هجر جانسوز رُخَش روز مرا چون شام کرد
ورنه من هم آفتاب و شهریاری داشتم
حالیا هردم کشم آوازی از سوز غمش
عاشقان من هم گلی در گل گذاری داشتم
دست گلچین فلک از کف ربودش فاضلا
دلسِتانی کز گلِ رویش قراری داشتم
#شعرای_هیدج
#ابوالفضل_احمدخانی #فاضل
کانال #شعرای_هیدج در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
دِئدیم اَر دِقَّت اِئدَن من سَنَه چوخ مِهریم وار
دِئدی من ایلَهمیشم سنَّن اورَک بیگانه
#شعرای_هیدج
#ابوالفضل_احمدخانی #فاضل
کانال #شعرای_هیدج در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
نگارا ، دلبرا ، شکّر دهانی
کمان ابرویی و نازک میانی
دوچشمت همچو چشم آهُوان مست
روان سروی و هم آرام جانی
#شعرای_هیدج
#ابوالفضل_احمدخانی #فاضل
کانال #شعرای_هیدج در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24