#شهید
#یادنامه_شهدای_هیدج
#شهید_مصطفی_بلاغتنیا
بیستو پنجم آبانماه (۱۳۶۱) سالروز شهادت #شهید_مصطفی_بلاغتنیا گرامی باد.
نام: مصطفی
نام خانوادگی: بلاغتنیا
نام پدر: مرحوم حجهالاسلام شکرالله بلاغتنیا
تاریخ تولد : ۱۵ فروردین سال ۱۳۳۹
وضعیت تاهل: متاهل
میزان تحصیلات: دیپلم
عضویت: بسیجی
تاریخ شهادت: ۲۵ آبان ۱۳۶۱
محل شهادت: سومار
نحوهٔ شهادت: انداختن خود بهروی نارنجک جهت نجات همرزمان
سِن در زمان شهادت: ۲۲ سال ۷ ماهو ۱۰ روز
خصوصیات بارز اخلاقی: باوقار، متفکر، عاشق امام زمانعج
محل مزار شهید: بهشت زهرای تهران ، قطعه۲۸، ردیف۳۳، شماره۸
#شهید_مصطفی_بلاغتنیا از یارقلیهای هیدج که بعدها پدرش شهرتشان را به بلاغتنیا تغییر دادهاند تنها شهید #آتش_نشان از شهر هیدج است که بعد از تحصیلات و شروع به خدمت در اداره آتشنشانی تهران، داوطلبانه و به صورت بسیجی به جبهه اعزام و از فرماندهان گروهان بوده است.
برای اطلاع بیشتر از زندگینامه و خاطرات شهید به صفحات ۱۰۹ تا ۱۲۸ کتاب《 #ازشکن_زلف_یار》به قلم #عارف_یارقلی_هیدجی مراجعه فرمائید.
✍️ #عارف_یارقلی_هیدجی
کانال #شعرای_هیدج در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈•
#یافاطمهالزهراس
به فلک میرسد از سینهی پردرد من آه
میشود لاغر و رو زرد، ازاین حادثه ماه
باز افتاده در این پیچ و خم سرد زمان
نوبت چشم منوحسرت یکگوشه نگاه
بههمانکوچهکهشرمندهٔیاساستهنوز
به جفایی که شده باز در این منزلگاه
قصهی آتش و در باز به تکرار رسید
برگ گل، پشت در آورد به دیوار پناه
روضهخواناستگمانمخودصاحبمجلس
میچکد خون دل از دیدهی حضرت ناگاه
باز حرمت شکنی باب شده صد افسوس
محرم هرشبهی ماه شده سینهی چاه
آی آتش جگرم سوخت ز بدعهدی تو
نشنیدی که گل از کینهی تو، می کشد آه؟
#مهتاب_بهشتی
─═┅✰❣✰┅═─
کانال #شعرای_هیدج در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈•
#یافاطمهالزهراس
بداهه،
یادش به خیر فصل دل من بهار بود
عشق میان ما به خدا بی شمار بود
هم او قرار قلب و دلم بود مثا ماه
هم او برای دیدن من بی قرار بود
زهرا طلیعه کرد زمین را به خندهاش
زهرا قصیدهی غزلی آشکار بود
وقتیکه سر بهسجده خدا را قنوت گفت
او جلوهای از آینهی روی یار بود
با نور مثل خویش دمادم قرار داشت
با حضرت پدر غزلی ماندگار بود
نقشی که میکشیدحسن داشت با حسین
زینب به دامن غزل او دچار بود
اما چه شد که دست خزانی بهار را
از من گرفت او که برایم نگار بود
آتش زدند خانهٔ من را به فتنهها
آری سقیفه فتنهی یاران غار بود
دستی زد و بهار دلم را کبود کرد
سیلی در آستین دلی فتنهکار بود
آن قدر بیهوا به رویش ضربهها زدند که چشم فاطمه بهخدا تارِتار بود
از در خبر رسید که قرآن مرتضی
پرپر شده به روی زمین چون انار بود
از در خبر رسید بهارش به باد رفت
از در خبر رسید و علی سوگوار بود
از در خبر رسید و حسن مات کوچه ماند
خون در جگر برای علی ذوالفقار بود
دستان بستهی غم مولا رجز نخواند
حتی برای گریه علی داغدار بود
حتی برای گفتن دردی که لب نگفت
سر در سکوت چاه هلا شهریار بود
اشکم چکید از قلمم گریه دار شد
ابر تری به روی دو چشمم هوار بود
مشکی علم زدم که حسینیه باب شد
در فاطمیه رزق محرم قطار بود
بر زیر لب به اشک نوشتم بیا بیا
درد نهایت غزلم انتظار بود
#زینب_حسامی
─═┅✰❣✰┅═─
کانال #شعرای_هیدج در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈•
توسل به شهبانوی عالیقدر حضرت #زهرا_سلاماللهعلیها؛
سلام اولسون سنه ام الائمه
اولا هر صبح و شام ام الائمه
آدون زهرا، اوزون ام ابیها
یوزون بدر تمام ام الائمه
پیمبردن سنن بیر تک نشانه
پناه خاص و عام ام الائمه
قاپون یاندی حقون غصب ایتدی دشمن
جری اولدی ظلام ام الائمه
بالان سقط اولدی هم سیندی قبورقن
قولون اولدی ورام ام الائمه
ایشیقلی گون اولوب یاشلی گوزونده
قرانقو مثل شام ام الائمه
حسینون دائما" آدی دلونده
دئیرسن وای بالام ام الائمه
یولون دوشسه اگر کرب بلایه
یتیر بیزدن سلام ام الائمه
سفارش قیل بیزیحقِپیمبر
آتان خیرالانام ام الائمه
بو هیدج موکبین سینه زنانی
قبول ائتسین غلام ام الائمه
مرحوم آیتاللهحاج میرزا #عبدالرحمن_محمدی_هیدجی
─═┅✰❣✰┅═─
کانال #شعرای_هیدج در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈•
#ضربالمثل_ترکی (۱۵۶)
#ضربالمثل:
تِز بازار اولدی.
ترجمه:
زود بازار شد.
توضیح:
《تِز بازار اولدی》در معنای اولیه، منظور، کالا و چیزی است که در همان بازار اولیه و ابتدای کار زود فروش رود،
ولی در اصل کنایه است از زود از دست رفتن، جوانمرگ شدن چیزی یا کسی است.
در زبان و ادبیات فارسی معادل مستقیمی برای آن پیدا نکردم ولی میتوان روی همان اصطلاح 《 جوانمرگ》 تکیه کرد.
آنکه در جوانی فوت شده، چیز با ارزشی که در همان ابتدا که به دست آمده، از دست رفته است.
#شهریار در سوگ همسرش عزیزهخانم در بیتی ترکی گفته:
قیرخا سن یئتمهدون جاوان گئتدون
من گئدیدیم، کی یئتدیم آتمیشدی
(سِنّت به چهل نرسیده و جوان رفتی/ من باید میرفتم که سنّم به شصت رسیده)
#حافظ در مصرعی که گوید:
خوش درخشید ولی دولتِ مُستَعجِل بود
در همین معناست.
و #خاقانی نیز از هجرت زود هنگام فرزند نسبت به پدر ، همین مفهوم 《 زود بازار شدن》 را بیان کرده که گفته است:
فرزند که از تو بستد ایام
این جان بهتو باز داد تقدیر
او زود شد و تو دیر ماندی
اینسود بدان زیانهمیگیر
#عارف_یارقلی_هیدجی
#شعرای_هیدج
─═┅✰❣✰┅═─
کانال #شعرای_هیدج در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈•
شانه میگیری بهدست و شانه لرزان میشود
دست تو میلرزد و زینب پریشان میشود
خانهمان ویران شده جارو نمیخواهد عزیز!
خانه را جارو کنی این بچه ویران میشود
بعد از آن که غصههای قلب تو در میخ ریخت
میخِ در خون میچکد هر روز گریان میشود
تو کتک خوردی و این اطفال لاغر میشوند
ریشه وقتیکه بخشکد برگ ریزان میشود
رو مگیر از حیدر و احساس غربت هم نکن
صاحب خانه مگر در خانه مهمان میشود؟
دختر پیغمبر و بیحرمتی هایی چنین؟
آدم بیدین هم از این قصه حیران میشود ...
#بهنام_احمدخانی_هیدجی
─═┅✰❣✰┅═─
کانال #شعرای_هیدج در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
11.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
إنا لله وإنا إليه راجعون
کانال #شعرای_هیدج در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈•
یاسِ پرپر🏴🏴🏴🏴🏴
به چاه برده دوباره، علی سرِ خود را
گرفته ماتمِ پروازِ شهپرِ خود را
به غیرِ چاه کجا هست تا بَرَد آنجا
شکایت دلِ در خون شناورِ خود را
از آسمان و زمین سنگ تیره میبارد
ردیف کرده به صف غصّه لشگرِ خود را
چنین رسد به نظر، روزگار ِ بدکردار
گشاده دستِ دلِ نفرت آورِ خود را
هوای ساقیِ کوثر چقدر بارانی است
مشخصّ است که گم کرده ساغرِ خودرا
وغصّه دارترین غصّه اش، انیسی نیست
که بازگو بکند حال دیگر خود را
گرفته یأسِ عجیبی به خود ولیاله
عزا و یاسِ غمِ یاسِ پرپرِ خود را
عجب طلاطم سختی فتاده بر دریا
چو داده بر مَلَک الموت گوهر خود را
چگونه مرضیهی راضیه شده راضی
به خاک غم بنشاند دلاورِ خود را
تداعی در و دیوار و سیلی و مسمار
علی چگونه گشاید دگر درِ خود را
چه انتظار توان داشت از گلستانی
به باد داده گلِ سایه گستر خود را
علی که جایِ خودش، طفلهای معصومش
نهفتهاند به دل داغِ مادرِ خود را
چقدر صحنهی تلخی است، عاشقی تنها
شبانه دفن کند نعش دلبرِ خود را
همینکه رفت پدر، فاطمیه هم آمد
چه زود دید پدر رویِ دخترِ خود را
به محضِ آمدنِ فاطمیّه، " هادی " هم
به رنگ یاس و عزا کرد، دفتر خود را
#محمّدرضا_هادی_نیا #هادی_هیدجی
─═┅✰❣✰┅═─
کانال #شعرای_هیدج در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
#شهید
#یادنامه_شهدای_هیدج
#شهید_حسین_عربلو
بیستو ششم آبانماه (۱۳۶۱) سالروز شهادت #شهید_حسین_عربلو گرامی باد.
نام: حسین
نام خانوادگی: عربلو
نام پدر: عبدالغنی
نام مادر: محبوبه محمدعلی(قمرخانم)
تاریخ تولد : ۱۱ آبان سال ۱۳۴۴
وضعیت تاهل: مجرد
میزان تحصیلات: سیکل
عضویت: بسیجی
تاریخ شهادت: ۲۶ آبان ۱۳۶۱
محل شهادت: سومار
نحوهٔ شهادت: درگیری مستقیم با دشمن
سِن در زمان شهادت: ۱۷ سال و ۱۶ روز
خصوصیات بارز اخلاقی: دلسوز، مهربان،
محل مزار شهید: مفقودالجسد
#شهید_حسین_عربلو از شهدای مظلوم هیدجی است که بعد از شهادت، پیکرش مفقود شد و به وطن بازنگشت. به این ترتیب #شهید_حسین_عربلو به همراه شهید #شهید_عباس_صالحی و #شهید_علی_افشاری سه شهیدی هستند که هنوز پیکرشان به وطن باز نگشته است.
برای اطلاع بیشتر از زندگینامه و خاطرات شهید به صفحات ۱۲۹ تا ۱۴۰ کتاب《 #ازشکن_زلف_یار》به قلم #عارف_یارقلی_هیدجی مراجعه فرمائید.
✍️ #عارف_یارقلی_هیدجی
کانال #شعرای_هیدج در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈•
#شعرترکی
حق جِد و جَهد ایلینَه گوسترور یولی
ئوز غیرِحقّه قویما سنَهحق گتورسون ئوز
#ملامحمد_حکیم_هیدجی
─═┅✰❣✰┅═─
کانال #شعرای_هیدج در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24