eitaa logo
شعرای هیدج
315 دنبال‌کننده
504 عکس
68 ویدیو
1 فایل
برای آشنایی با اشعار و آثار شعرای هیدج
مشاهده در ایتا
دانلود
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈• غزلی از حافظ که فقط امام حسین(ع)، مصداق آن است! ای‌فروغِ‌ماهِ‌حُسن، ازروی‌رخشان‌شما آبروی خوبی از چاه زَنَخدان شما عزم دیدار تو دارد جانِ بر لب آمده بازگرددیا برآید؟ چیست فرمان شما؟ امام حسین(ع) که پیش از ولادت خود، از سمت خداوند به شرف شهادت سرافراز شده بودند، اجابت دعا را نیز در زیر قبه خود دارا هستند. در بین غزلیات شمس، این غزل از مولوی که در خصوص افرادی است که به شهادت راستین خداوند نائل شده‌اند، بیشتر مرا به یاد حضرت سیدالشهدا(ع) می‌اندازد که سروده است: باز آمد آن مغنی با چنگ ساز کرده دروازه‌ی بلا را بر عشق باز کرده بازار یوسفان را از حسن بر شکسته دکّان شکّران را یک یک فراز کرده شمشیر در نهاده سرهای سروران را وآن گاهشان‌ز معنی‌ بس‌ سرفرازکرده خودکشته‌عاشقان‌رادرخونشان‌نشسته و آن گاه بر جنازه هر یک نماز کرده آن‌حلقه‌های‌زلفت‌حلق‌که‌راست روزی ای ما برون حلقه گردن دراز کرده ازبس‌که‌نوح‌عشقت‌چون‌نوح‌نوحه‌دارد کشتی جان ما را دریای راز کرده ای‌یک‌ختن‌ شکسته‌ ای‌صدختن‌نموده وز نیم غمزه ترکی سیصد طراز کرده بخت ابد نهاده پای تو را به رخ بر کت بنده کمینم وآنگه تو ناز کرده ای خاک پای نازت سرهای نازنینان وز بهر ناز تو حق شکل نیاز کرده ای زرگر حقایق ای شمس حق تبریز گاهم چو زر بریده گاهم چو گاز کرده از قول بانو ام‌السلمه نقل شده است. روزی پیامبر(ص) به من فرمودند: بر جلوی درب خانه بایستم و فردی را پذیرا نشوم، زیرا قرار است وحی نازل شود، ایستاده بودم که سیدالشهدا(ع) با شیطنت کودکی خود در حال دویدن داخل شدند و به نزد پیامبر(ص) داخل خانه رفتند. بعد از مدتی که گذشت، هیچ یک از این معصومین بیرون نیامدند و من نگران شدم، به داخل خانه رفتم و دیدم که پیامبر(ص) یک مشت خاک قرمز بر دست دارند و از این دست به آن دست می‌کنند و اشک‌های ایشان سرازیر شده است، همچنین امام حسین(ع) هم در آغوش پدربزرگ خود در آرامش خوابیده است. در چنین شرایطی از حضرت رسول(ص) پرسیدم که چه اتفاقی افتاده است؟ حضرت پاسخ دادند: «جبرئیل بر من نازل شد و این خاک را از عراق برای من آورده است و خبر داد، که بعضی از نااهلان امت من این پسرم را به قتل خواهند رساند.» لازم به ذکر است عایشه نیز چنین امری را بیان کرده است. عظمت روان ملکوتی حضرت سیدالشهدا(ع) در شب عاشورا همواره برای ما آموزنده است، از قول حضرت سجاد(ع) بیان می‌شود که امام حسین(ع) بعد از امان گرفتن از لشکر یزید در شب تاسوعا، بر در خیمه نشسته بودند و درحالی که من در تب بیماری در بستر افتاده بودم، عمه‌ام زینب(س) در کنار من بودند و یکی از لشکریان پدرم در حال صیقل دادن شمشیر ایشان بود. امام حسین(ع) چند بیت اندوهگین را شروع به خواندن کردند: 《ای دنیا! اف بر دوستی تو که بسیار از دوستان و خواستارانت را سپیده دمان و شامگاهان به کشتن می‌دهی و هرگز به بدیل آنان قناعت نمی‌ورزی. همانا کارها به خدای بزرگ واگذارده و هر زنده‌ای رهروی ناگزیر این راه است.》 در چنین شرایطی امام سجاد(ع) متوجه شد که امام حسین(ع) به رسیدن قرب حضرت حق نزدیک شده است، اما حضرت زینب(س) گریه‌کنان خود را به نزدیک امام حسین(ع) رساند و سیدالشهداء(ع) فرمودند که خواهرم، اگر کبوتر را آزاد بگذارند، در خانه‌اش می‌خسبد» اما من را آزاد نگذاشتند». حضرت زینب(س) در چنین شرایطی فریاد کشید و گفت: «ای ‌وای بر من، خود خبر مرگ خود را پیشاپیش می‌دهید و بر زمین افتادند». پدرم سر خواهرشان را بر دامن گرفتند و گفتند: «ای خواهرم، مبادا شیطان بردباری‌ات را ببرد، مبادا در مرگ من چنگال به چهره زنی، همانگونه که خدای فرمان داده است سوگواری را به جای آورید. ما سوگوار امام حسن(ع)، امیرالمؤمنین(ع)، رسول اکرم(ص) و مادرمان حضرت فاطمه زهرا(س) هستیم.» چشم رضا و مرحمت بر همه باز می‌کنی چونکه به‌بخت مارسد این‌همه ناز می‌کنی حافظ در غزل شماره ۱۲ خود سروده است: ای‌فروغِ‌ماهِ‌حُسن، ازروی‌رخشان‌شما آبروی خوبی از چاه زَنَخدان شما عزم دیدار تو دارد جانِ بر لب آمده بازگرددیا برآید؟ چیست فرمان شما؟ بنا بر این روایات، تنها مصداقی که برای این شعر حافظ پیدا خواهم کرد، حضرت اباعبدالله الحسین(ع) است، زیرا ایشان تنها کسی هستند که برای خداوند از مال، جان و تمام دارایی خود هیچ دریغی نکردند. مردم در آن زمان نمی‌دانستند که پیامبر(ص) را کریم بدانند یا سیدالشهداء(ع) را کریم اهل‌بیت بخوانند، زیرا هر دو وجود بزرگوار در کریمی و کرامت بی‌بدیل بودند. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═┅✰❣✰┅═─ کانال در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈• در راهِ حقیقت من، دل داده و جانبازم بر جسمِ پر از زخمم می بالم و می نازم با یارچو بستم من عهدی ز ازل یاران صدجان اگرش بازم‌من‌خویش نمی‌بازم بی‌دستم و پا اما تاخون به رگم باشد باصبر و شکیبایی برخصمِ زبون تازم سخت است اگرجسمی‌درهم شکنداما ازعشقِ وطن هر دم با درد و بلا سازم راز دل بیمارم اغیار چه می داند؟! دلدار فقط داند حالِ دلِ پر رازم باید که حقیقت را بر تخت نشانم تا آن دیوِ مفاسد را از تخت بر اندازم دستم بگرفتند و دادند پر و بالی اکنون به‌جنان باشد سیرِ‌من و پروازم راوی زده ام چنگی بر تارِ سرِ زلفش تا بشنود عالم این سازِ من و آوازم کانال در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈• یاد ایامی که در گلشن فغانی داشتم    در میان لاله و گل آشیانی داشتم گرد آن شمع طرب می سوختم پروانه وار     پای آن سرو روان اشک روانی داشتم آتشم بر جان ولی از شکوه لب خاموش بود    عشق را از اشک حسرت ترجمانی داشتم چون سرشک از شوق بودم خاکبوس درگهی     چون غبار از شکر سر بر آستانی داشتم در خزان با سرو و نسرینم بهاری تازه بود     در زمین با ماه و پروین آسمانی داشتم درد بی عشقی ز جانم برده طاقت ورنه من     داشتم آرام تا آرام جانی داشتم بلبل طبعم رهی باشد ز تنهایی خموش     نغمه ها بودی مرا تا همزبانی داشتم ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═┅✰❣✰┅═─ کانال در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈• پیرم و گاهی دلم یاد جوانی می‎کند بلبل شوقم هوای نغمه‎خوانی می‎کند همتم تا می‎رود ساز غزل گیرد به دست طاقتم اظهار عجز و ناتوانی می‎کند بلبلی در سینه می‎نالد هنوزم کاین چمن با خزان هم آشتی و گل‎فشانی می‎کند ما به داغ عشقبازی‎ها نشستیم و هنوز چشم پروین همچنان چشمک‎پرانی می‎کند نای ما خاموش ولی این زهره‎ی شیطان هنوز با همان شور و نوا دارد شبانی می‎کند گر زمین دود هوا گردد همانا آسمان با همین نخوت که دارد آسمانی می‎کند سالها شد رفته دمسازم ز دست اما هنوز در درونم زنده است و زندگانی می‎کند با همه نسیان تو گویی کز پی آزار من خاطرم با خاطرات خود تبانی می‎کند بی‌ثمر هر ساله در فکر بهارانم ولی چون بهاران می‎رسد با من خزانی می‎کند طفل بودم دزدکی پیر و علیلم ساختند آنچه گردون می‎کند با ما نهانی می‎کند می‌رسد قرنی به پایان و سپهر بایگان دفتر دوران ما هم بایگانی می‌کند گو دل از ما مهربانان مشکنید ور نه قاضی در قضا نامهربانی می‎کند ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═┅✰❣✰┅═─ کانال در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈• غزل ۱۹۷ نظر خدای بینان طلب هوا* نباشد سفر نیازمندان قدم خطا نباشد همه وقت عارفان را نظرست و عامیان را نظری معاف دارند و دوم روا نباشد به نسیم صبح* باید که نبات زنده باشی نه جماد مرده کان را خبر از صبا نباشد اگرت سعادتی هست که زنده دل بمیری به حیاتی اوفتادی که دگر فنا نباشد به کسی نگر که ظلمت بزداید از وجودت نه کسی نعوذبالله که در او صفا نباشد تو خود از کدام شهری که ز دوستان نپرسی مگر اندر آن ولایت که تویی وفا نباشد اگر اهل معرفت را چو نی استخوان بسنبی چو دفش به هیچ سختی خبر از قفا نباشد اگرم تو خون بریزی به قیامتت نگیرم که میان دوستان این همه ماجرا نباشد نه حریف مهربانست حریف سست پیمان که به روز تیرباران سپر بلا نباشد تو در آینه نگه کن که چه دلبری ولیکن تو که خویشتن ببینی نظرت به ما نباشد تو گمان مبر که سعدی ز جفا ملول گردد که گرش تو بی جنایت بکشی جفا نباشد دگری همین حکایت بکند که من ولیکن چو معاملت* ندارد سخن آشنا نباشد ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═┅✰❣✰┅═─ کانال در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈• افتخارم‌اینکه من‌هم یک‌تنی جانباز دارم پیکرم از هم گسست اما دلی پر راز دارم درد من آرام گیرد با سرافرازی ایران من فقط درد دلم را با خدا ابراز دارم سینه چاک‌ملک ایرانم وطن را دوست دارم من به دل حبّ وطن را، از همان آغاز دارم گاه شب‌ها را نمی‌خوابم من از بسیاری درد نیمه شب‌را باخدای خویش سوزو ساز دارم گرچه یک‌دستم فدا شد، لیک بهر بینوایان همرهم با دست دیگر بانک خودپرداز دارم خسته از دنیا پرستان، منزجر از اختلاسم چشم پوشم از خطاها، دیده‌ای غمّاز دارم افت وخیز دشمنان را در نظر دارم همیشه پنجه‌ای مانند شیر و دیده‌ای چون باز دارم ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═┅✰❣✰┅═─ کانال در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
شعرای هیدج
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈• نگاهی"به پیام رهگذر به وکیل ابهر"،۹ بسکه‌خرجین‌چوخودی‌خلقی‌گتیردین‌جانه رفقالر
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈• نگاهی"به پیام رهگذر به وکیل ابهر"،۱۰ قولتوقین یِئل گوتوروب، پاترولا،بنزَه مینیسَن خلبانَه قوشولوب خارجِیَه ترپَنی سَن یوخلونی‌صولدَه گورَندَه، ساقا ساری دونی‌سَن رأی‌وِئردیک سنه،چاتدین سروسامانَه‌ وکیل آمّا بِئل باقلامادین خدمتَه مردانه وکیل ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═┅✰❣✰┅═─ کانال در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈• چهره را صیقلی از آتش می ساخته‌ای خبر از خویش نداری که چه پرداخته‌ای ای بسا خانه تقوی که رسیده است به آب تا ز منزل عرق آلود برون تاخته‌ای در سر کوی تو چندان که نظر کار کند دل و دین است که بر یکدگر انداخته‌ای مگر از آب کنی آینه دیگر، ورنه هیچ آیینه نمانده است که نگداخته‌ای چون ز حال دل صاحب نظرانی غافل؟ تو که در آینه با خویش نظر باخته‌ای تو که از ناز به عشاق نمی پردازی صد هزار آینه هر سوی چه پرداخته‌ای؟ نیست یک سرو درین باغ به رعنایی تو بس که گردن به تماشای خود افراخته‌ای آتشی را که ازان طور به زنهار آید در دل صائب خونین جگر انداخته‌ای برخوری چون رهی از ساغر معنی صائب که درین تازه غزل، شیشه تهی ساخته‌ای ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═┅✰❣✰┅═─ کانال در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈• سایه جان رفتنی استیم بمانیم که چه زنده باشیم و همه روضه بخوانیم که چه درس این زندگی از بهر ندانستن ماست این همه درس بخوانیم و ندانیم که چه خود رسیدیم به جان نعش عزیزی هر روز دوش گیریم و به خاکش برسانیم که چه آری این زهر هلاهل به تشخص هر روز بچشیم و به عزیزان بچشانیم که چه دور سر هلهله و هاله شاهین اجل ما به سرگیجه کبوتر بپرانیم که چه کشتی ای را که پی غرق شدن ساخته اند هی به جان کندن از این ورطه برانیم که چه بدتر از خواستن این لطمه نتوانستن هی بخواهیم و رسیدن نتوانیم که چه ما طلسمی که قضا بسته ندانیم شکست کاسه و کوزه سر هم بشکانیم که چه گر رهایی است برای همه خواهید از غرق ورنه تنها خودی از لجه رهانیم که چه ما که در خانه ایمان خدا ننشستیم کفر ابلیس به کرسی بنشانیم که چه مرگ یک بار مثل دیدم و شیون یک بار این قدر پای تعلل بکشانیم که چه شهریارا دگران فاتحه از ما خوانند ما همه از دگران فاتحه خوانیم که چه ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═┅✰❣✰┅═─ کانال در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
امروز دل اهل ولایت شاد است میلاد سعید اشرف ایجاد است آن قدر به درگاه خدا کرده سجود معروف از آن به سید سجاد است 🌸 میلاد سید الساجدین، امام زین العابدین علیه السلام بر حضرت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و همه شیعیان مبارک باد کانال در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈• يَا ابْنَ آدَمَ! كُنْ وَصِىَّ نَفْسِكَ وَاعْمَلْ فى مالِكَ ما تُؤْثِرُ اَنْ يُعْمَلَ فيهِ مِنْ بَعْدِكَ.》 《 اى فرزند آدم! خودت وصىّ خود باش و درباره دارايى خود، آنگونه عمل كن كه مى‌خواهى پس از تو با آن، آنگونه عمل كنند.》 《نهج‌البلاغه، حکمت: ۲۴۶》 (ع) ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═┅✰❣✰┅═─ کانال در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈• توانگری نه به مالست پیش اهل کمال که مال تا لب گورست و بعد از آن اعمال من آنچه شرط بلاغست با تو می‌گویم تو خواه از سخنم پند گیر و خواه ملال ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═┅✰❣✰┅═─ کانال در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24