eitaa logo
صبحانه ای با شهدا
3.8هزار دنبال‌کننده
4هزار عکس
3هزار ویدیو
2 فایل
🌷سعی‌داریم‌هرروزباهمراهی‌شما ومددشهیدان‌به‌معرفی‌شهدابپردازیم. 📌مجوزاستفاده‌ازمطالب‌کانال 1️⃣ذکرصلوات 2️⃣عدم‌استفاده‌ازلوگودرتصاویروفیلم‌ها، به‌جهت‌نشربیشترمطالب https://t.me/sobhaneh_ba_shohada :تلگرام📲 👤ارتباط‌باادمین: @hosseinzadehfazl
مشاهده در ایتا
دانلود
صبحانه ای با شهدا
📌 در اقدامی قابل تحسین خانواده سردار #شهید_نادر_بیرامی از شهدای اغتشاشات ۱۴۰۱، با حضور در منزل شهید
مَن مَات من العشق ؛ فقد مَات شهید .... الهی هیچ قلبی بدون شهادت ، از کار نیفته ... آرامگاه بسیجی شهید مدافع‌ حرم و امنیت سجاد امیری 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada
📌 گزارش تصویری وداع خانواده با پیکر شهید " عیسی شجاعی " واعلام برنامه های تشییع و خاکسپاری شهید 🔹شهید والامقام "عیسی شجاعی" فرزند رضا، در تاریخ ۱۳۴۴/۰۵/۰۲ متولد و از کرج به جبهه اعزام گردید و در تاریخ ۱۳۶۲/۵/۱۹ در سن ۱۸ سالگی در عملیات والفجر یک در منطقه فکه به درجه رفیع شهادت نائل آمد و پیکر مطهرش در منطقه بر جای ماند. ◇ به‌لطف الهی و با تلاش گروه‌های تفحص شهدا پیکر مطهر شهید شجاعی کشف و شناسایی گردید و پدر و مادر گرامی این شهید پس از ۴۰ سال از چشم انتظاری درآمدند. 🔻 پنجشنبه ۲۵ خرداد مراسم تشییع پیکر شهید شجاعی از معراج شهدای تهران در مقابل پارک شهر تهران برگزار و یکشنبه شب همزمان با بیست و هشتم خرداد محفل وداع با این شهید بزرگوار از ساعت ۲۰ در مسجد الزهرا شهر فردیس برگزار خواهد شد. ◇ همچنین مراسم تشییع پیکر شهید عیسی شجاعی عصر دوشنبه ۲۹ خرداد از ساعت ۱۶ از میدان شهدای کرج تا امام زاده حسن (ع) این شهر ادامه خواهد داشت و در امام زاده حسن بر پیکر این شهید بزرگوار نماز میت خوانده خواهد شد. ◇ و سرانجام عصر پنجشنبه یکم تیر از ساعت ۱۶ با تشییع پیکر این شهید در شهر طالقان در زادگاهش به خاک سپرده خواهد شد. 🔹️ صبحانه‌ای باشهدا @sobhaneh_ba_shohada
📌 جسم شهیدی که ذوب شد تا عملیات لو نرود 🔹️ وسط میدان جنگ بود و آرپیچی زن نوجوان معرکه را برهم زده بود . در حین حرکت کوله پشتی اش که پر از خرج گلوله بود؛ یکباره آتیش گرفت و هرکار کردند با توجه به حجم آتش نتوانستند کوله را از او جدا کنند. ◇ از بچه ها جدا شد و از آنها هم خواست که به پیشروی و جنگ با دشمن ادامه دهند . ◇ با چفیه دهان خودش رو بست و به پشت روی زمین خوابید تا کسی آسیب نبیند و آنقدر سوخت که وقتی آتش آرام شد تمام تنش از پشت سوخته بود و وقتی بچه ها بالای سرش آمدند شهید شد. ... 🔹️ بخش هایی از وصیت نامه شهید: ما هرچه داریم از ارتباط با خداوند است و بدانید که دنیا و زرق و برق دنیا همه‌اش فناپذیر است، آنچه باقی می‌ماند خداست. ◇ در پیشگاه خداوند رفتن ترس نیست اما ظلمت‌هایی که در این دنیا برای خودمان درست کرده‌ایم ترس دارد، علاقه به دنیا و مظاهر دنیوی دل را می‌میراند اما یاد خدا دلها را زنده می‌کند. ◇ شهید علی عرب متولد دهم تیر ماه ۱۳۴۹ روستای روح آباد زرند کرمان می‌باشد که در تاریخ دهم تیر ماه ۱۳۶۵، در سن شانزده سالگی در عملیات کربلای ۱ در منطقه مهران به شهادت رسید. 🔻 و چه زیبا استاد شهید مرتضی مطهری می‌گويد : چه معنی کنم شهید را؟! اگر شور یک عارفِ عاشقِ پروردگار را با منطق یک نفر مصلح با همدیگر ترکیب کنید از آنها "منطق شهید" در می آید.... 🔹️ صبحانه ای باشهدا @sobhaneh_ba_shohada
📌 ققنوس دفاع مقدس ذره ذره سوخت تا عملیات لو نرود 🔹️ شهید علی عرب که به ققنوس دفاع مقدس شهره شد ، ذره ذره در آتش سوخت تا عملیات لو نرود. 🔻 شرح لحظه شهادت "علی عرب "… ◇ کوله‌پشتی‌اش را محکم بسته بود. کوله سنگین بود. پر بود از خرج و موشک آر.پی.جی. داشتیم پشت سر هم به ستون از داخل معبر رد می‌شدیم. سنگرهای دشمن در 200 متری‌مان قرار داشتند. ◇ آرام‌آرام و بی هیچ صدایی جلو می‌رفتیم. اطرافمان میدان مین بود. کوچکترین صدایی فاجعه به بار می‌آورد… ناگهان کوله‌پشتی علی گلوله خورد. و خرج‌های آر پی چی آتش گرفتند… و علی شعله‌ور شد.کوله‌پشتی علی محکم بسته شده بود و خرج‌ها هم خیلی سریع آتش گرفته بودند. ◇ امکان اینکه کوله‌پشتی علی را باز کنیم نبود. ◇ همه بهت‌زده داشتند علی را نگاه می‌کردند. شعله‌های آتش لحظه به لحظه بیشتر علی را در کام خودشان می‌کشیدند و همه هر لحظه‌ منتظر بودند که علی فریاد بزند و دشمن شروع به تیراندازی کند. ◇ علی همانطور که داشت می‌سوخت، نارنجک‌هایش را از خودش جدا کرد و یک کار دیگر هم کرد. و با چفیه دستش را گرفت جلوی دهانش و مظلومانه روی زمین افتاد. فقط می‌شد نگاه کرد. ◇ شعله‌ها ذره ذره علی را می‌سوزاند و علی جلوی چشم‌های ما داشت جان می‌داد. علی داشت جان می‌داد ولی جلوی دهانش را محکم گرفته بود. آتش کم کم سرد شد. علی که هنوز ته‌رمقی برایش مانده بود با اشاره از یکی از بچه‌ها تقاضای آب کرد. رزمنده چفیه‌اش را خیس کرد و گذاشت روی لب‌های علی… ◇ دوباره چفیه خیس را که گذاشتند روی لب‌هایش، نگاهش برای همیشه خیره ماند و شهید شد. 🔹️ صبحانه‌ای باشهدا @sobhaneh_ba_shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 لحظه دردناک اعلام خبر شهادت شهید شاه‌ملکی 🔹‌پاسدار مدافع امنیت مهدی شاه‌ملکی در حال اجرای مأموریت در اسلام‌آباد غرب به شهادت رسید. ◇ شب گذشته تنی چند از پاسداران سپاه به منظور دستگیری یک نفر مظنون به شهرک جهاد واقع در شهرستان اسلام آباد غرب اعزام شدند. ◇ بر اثر درگیری صورت گرفته ۲ نفر از کارکنان سپاه بر اثر اصابت گلوله از ناحیه پا مجروح و به بیمارستان منتقل شدند. ◇ در این درگیری پاسدار مدافع امنیت مهدی شاه ملکی به دلیل شدت جراحات وارده به درجه رفیع شهادت نائل آمد. 🔹️ صبحانه ای باشهدا @sobhaneh_ba_shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 توجه،توجه 🔹 «تنها کسانی تا آخر خط با ما می مانند که...» ◇ مادر شهید قنبری: شهیدم، برای اسلام شهید شد، برای امام خمینی‌(ره) و برای سردار شهید شد... 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada
📌 ماجرای رزمنده لبنانی که در کنارچمران شهید دفاع مقدس شد 🔹️ شهید علی عباس در سال ۱۹۶۱ در شهر صور واقع در جنوب لبنان متولد شد و از همان آغاز تاسیس جنبش امل از سوی امام موسی صدر و شهید مصطفی چمران درآن عضویت پیدا کرد. ◇ وقتی با آغاز جنگ تحمیلی شهید چمران به ایران آمد، تعدادی از فرماندهان جنبش امل نیز او را همراهی می کردند که سرشناس ترین و نزدیک ترین این افراد به او شهید علی عباس بود. ◇ عباس با وجود سن کم، یک فرمانده باهوش بود تا جایی که شهید چمران ماموریت های ویژه را به او می داد. ◇ یکی از مهم ترین ماموریت هایی که به شهید علی عباس داده شد، تلاش برای متوقف کردن تانک های عراقی در اهواز بود؛ اوایل سال ۱۹۸۱ در حالی که تعداد اندکی از رزمندگان وی را همراهمی کردند به سمت یک سد حرکت کرد، در حالی که در محاصره تعداد زیادی از تانک های عراقی قرار گرفته بود با توسل به عملیات بمب گذاری این تانک ها را منهدم و غرق کرد و مانع از پیشروی نیروهای عراقی به سمت اهواز شد. ◇ شهید علی عباس تا آخرین لحظه همراه شهید مصطفی چمران بود تا جایی که در ژوئن ۱۹۸۱ در جبهه سوسنگرد هر دو مجروح شدند و دقایقی بعد علی عباس که ۲۰ سال بیشتر نداشت به شهادت رسید. 🔻 شهید علی عباس در بخشی از وصیت نامه خود نوشته است: ◇ ما مبارزه علیه رژیم بعث را که نبرد حق علیه ظلم است برگزیدیم و از شما می خواهم علیه کفر و سرکشی متحد شوید و اختلافات داخلی را کنار بگذارید. ◇ شهید علی عباس در بهشت زهرا و در نزدیکی شهید مصطفی چمران به خاک سپرده شد. 🔹️ صبحانه ای باشهدا @sobhaneh_ba_shohada
1️⃣ 📌 مادر شهید یوسف داورپناه : من مظلوم ترین مادر شهید ایرانی هستم 🔹 مادر شهید: پسرم یوسف بعد از عملیات آزادسازی خرمشهر برگشت ◇ کوموله ها ریختند و یوسف رو دستگیر کردند ، گفتند به خمینی توهین کن یوسف این کار رو نکرد. ◇ به من گفتند توهین کن، گفتم چنین کاری نمیکنم. گفتند: بچه ات را میکشیم بازهم قبول نکردم. ◇ پسرم رو بستند به گاری و جلو چشمم سر از تنش جدا کردند و با ساطور دست ها و پاهاش را قطع کردند، شکمش را پاره کردند و جگرش را درآوردند ◇ گفتند: به خمینی توهین کن، بازم توهین نکردم ، من رو با جنازه تکه پاره شده پسرم در یک اتاق گذاشتند و در رو قفل کردند ◇ بعداز ۲۴ ساعت در را باز کردند گفتند: باید خودت پسرت را دفن کنی.گفتم : من طاقت ندارم خاک روی سر پسرم بریزم ◇ گفتند: جنازه اش را میبندیم پشت ماشین و تو روستاها میگردانیم ◇ شروع کردم با دستان خودم قبر درست کردن، با گریه می گفتم: یا فاطمةالزهرا، یا زینب کبری؛ انگار همه عالم کمکم میکردند برای حفر قبر پسرم. ◇ دلم گرفت، آخه پسرم کفن نداشت که جنازه اش را کفن کنم گوشه ای از چادرم را جدا کردم و بدن تکه تکه پسرم را گذاشتم داخل چادر. ◇ فقط خدا خودش شاهد هست که یک خانم چادری بالای قبر ایستاده بود و به من دلداری میداد و میگفت: صبر داشته باش و لا اله الا الله بگو. ◇ کنار قبرش نشستم و با دستان خودم یواش یواش رو صورت یوسفم خاک ریختم؛ به همین خاطر من مظلوم ترین مادر شهید ایرانی هستم. 🔻 مادران شهدا مثل کوه پای نظام جمهوری اسلامی و ولایت ایستادند 🔹️ به راستی ما کجای کار هستیم ؟ 🔹️ صبحانه ای باشهدا @sobhaneh_ba_shohada
صبحانه ای با شهدا
1️⃣ 📌 مادر شهید یوسف داورپناه : من مظلوم ترین مادر شهید ایرانی هستم 🔹 مادر شهید: پسرم یوسف بعد از
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
2️⃣ 📌 خواهرشهید یوسف داورپناه: خوانواده های شهدا می‌خواهند که مسئولان بیشتر به مردم خدمت کنند 🔹️ خواهر شهید یوسف داورپناه درباره شهادت برادرش می گوید: در آن منطقه ما زمین کشاورزی داشتیم. ◇ برادرم برای کمک به خانواده به مرخصی آمده بود ولی توسط این حزب دموکرات در منطقه سقز کردستان  به اسارت گرفته شد و به فجیع‌ترین حالت هم شکنجه دید. ◇ مادرم می‌گفت: با چاقو بدنش را مجروح کرده و با سیگار او را سوزاندند و به سینه و پاهایش جراحت وارد کرده و در نهایت یوسف را جلوی چشمان مادرم به شهادت رساندند. ◇ مادرم با دست خودش پیکر فرزندش را دفن کرد و سال‌ها بعد که امنیت به منطقه برگشت، مادرم ترجیح داد که پیکر شهید در همان منطقه باقی بماند. ◇ از مردم می‌خواهم که مانند همیشه صبوری کنند ، مشکلات و کاستی‌ها را تحمل کنند، آن موقع یک نوع جنگ بود اما هم اینک هم در میدان دیگری می‌جنگیم. ◇ ما خانواده های شهدا هیچ درخواستی از مسئولان نداریم ، ولی از این موقعیت خویش استفاده کنند و به مردم بیشتر خدمت کرده و برای حل مشکلات‌شان تلاش کنند، چون به معنای واقعی مردم خوبی داریم. 🔹️ صبحانه‌ای باشهدا @sobhaneh_ba_shohada