eitaa logo
صبحانه ای با شهدا
3.8هزار دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
2.9هزار ویدیو
2 فایل
🌷سعی‌داریم‌هرروزباهمراهی‌شما ومددشهیدان‌به‌معرفی‌شهدابپردازیم. 📌مجوزاستفاده‌ازمطالب‌کانال 1️⃣ذکرصلوات 2️⃣عدم‌استفاده‌ازلوگودرتصاویروفیلم‌ها، به‌جهت‌نشربیشترمطالب https://t.me/sobhaneh_ba_shohada :تلگرام📲 👤ارتباط‌باادمین: @hosseinzadehfazl
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 شهیدی که بعد از شهادت گریه کرد... 🔹 هیچگاه پاهایش رو جلوم دراز نکرد جلوی پام تمام قد می ایستاد وتا من نمی نشستم، او هم نمی نشست. ◇ فقط یکجا پایش رو دراز کرد؛ اونم وقتی بود که شد... ◇ بهش گفتم: سید تو هیچوقت جلوی من پاهات رو دراز نمیکردی؛ حالا چی شده مادر؟ ◇ یهو دیدم چشمای پسرم به اذن خدا برای چند لحظه باز شد و یک قطره اشک از چشمانش اومد. ◇ شاید میخواسته بگه مادر اگر مجبور نبودم جلوی پاهات تمام قد می ایستادم... 📚 منبع: کتاب رموز موفقیت شهدا جلد۱ ◇◇ یکم شهریور 1336، در روستای استیر از توابع شهرستان سبزوار به دنیا آمد. ◇ پدرش سید حسن، کشاورز بود. و مادرش شمسی نام داشت. تا پایان سطح 3 در حوزه علمیه درس خواند. ◇ روحانی و مسئول واحد عقیدتی سیاسی لشگر 16 قزوین بود. چهاردهم آذر 1360، در بستان بر اثر اصابت ترکش به سر، شهید شد. مزار او در زادگاهش واقع است. «او را سیدعلی نیز می‌نامیدند...» 🌷 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada
📌 فردی که سردار سلیمانی دوست داشت همانند او شهید شود. 🔹 محمود خالقی از دوستان نزدیک حاج قاسم نقل قولی از علاقه آن شهید به نحوه شهادتش داشته است.  ◇ وی در این خصوص گفته است: در یکی از دیدارهایمان حاج قاسم می‌گفت دوست دارم طوری شهید شوم که همه ذرات بدن من را متاثر کند و چیزی از من باقی نماند و بعد آقای حکیم را مثال زد و گفت دوست دارم مثل او شهید شوم و اعضای بدنم مانند آن ها پراکنده می شد. ◇ شهید محراب، آیت الله سید محمدباقر حکیم از علمای بزرگ شیعه در عراق و رئیس و بنیان‌گذار مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق، فرزند آیت الله العظمی سید محسن حکیم مرجع تقلید شیعه و از شاگردان دو مرجع تقلید دیگر «شهید آیت الله سید محمدباقر صدر» و «آیت الله سید ابوالقاسم خویی» بود. ◇ وی همچنین از بنیانگذاران حزب الدعوة الاسلامیة بود و سال‌ها با حزب بعث حاکم بر عراق مبارزه کرد و بعد از آزادی از زندان، مبارزات خود را از ایران ادامه داد. ◇ با سرنگونی رژیم بعث، در سال 1382 به عراق بازگشت و در نجف اقامت گزید و در هفتم شهریور (مصادف با یکم رجب) همان سال، وقتی در حال خروج از صحن مبارک حضرت امیرالمومنین علی (ع) بود، بر اثر یک انفجار تروریستی (بمب تعبیه شده در یک خودرو) به شهادت رسید. 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada 🔺️ کانال ما را از طریق لینک زیر دنبال و به دوستان خود معرفی کنید: https://eitaa.com/joinchat/3191341256C69ef75b671
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 «دلتنگ امام زمان‌ام» آخرین صحبت های شهید عباس کردانی 🔹 ۲۰ اسفند ۱۳۵۸ در اهواز چشم به جهان گشود. این جوان برومند پس از حمله تکفیری‌ها به سوریه برای دفاع از حرم حضرت زینب کبری و حضرت رقیه سلام‌الله‌علیهما به این کشور رفت. ◇ دوست شهید نقل می‌کند: عباس علاقه‌ی خاصی به مولا امیرالمومنین علیه‌السلام داشت؛ ◇ نهج‌البلاغه را بارها خوانده بود و در کلاس آموزش و مواقع تدریس از احادیث امام علی علیه‌السلام استفاده می‌کرد. ◇ همچنین مواقع امر به معروف و نهی از منکر، اول حدیثی از امام علی علیه‌السلام یا پیغمبرﷺ می‌گفت و بعد امر به معروف می‌کرد. ◇ سرانجام این شهید بزرگوار در ۱۹ بهمن ۱۳۹۴ در عملیات آزادسازی شهرهای نبل و الزهرا سوریه در اثر اصابت تیر به سینه‌اش به شهادت رسید و پیکرش حدود چهار روز در همان محل ماند. ◇ زمانیکه پیکرش به دست همرزمانش رسید، جز ناحیه‌ای که تیر خورده بود، مابقی سالم بود. پیکر شهید کردانی چهارروز در حالت بود و بوی بسیار خوبی از پیکرش، آن محل را عطرآگین کرده بود... 🌷 ▫️تاریخ ولادت : ۱۳۵۸/۱۲/۲۰ ▫️محل ولادت : اهواز ▫️تاریخ شهادت : ۱۳۹۴/۱۱/۲۰ ▫️محل شهادت :نبل و الزهرا - سوریه ▫️محل مزار شهید : گلزار شهدای اهواز 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 «» خاطرات شنیدنی از جاذبه های مغناطیسی شخصیت شهید ابراهیم هادی از زبان دوستان و همسنگرانش 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada
صبحانه ای با شهدا
📌 سخنان حاج قاسم از طلبه هجده ساله‌ی قوی الروح شهید حسن یزدانی 🔹 نوجوان بود؛ پشت سرش می‌ایستادیم ب
📌 آیه‌ی تفأل قرآنی مادر شهید حسن یزدانی برای رضایت دادن به رفتن پسرش به جنگ چه بود؟!!.. 🔹 اولین بار که حسن می خواست به جبهه برود آشنایان دوستان می گفتند: بچه است نگذارید برود. ◇ اما اصرار حسن من را در یک دو راهی قرار داده بود. ◇ به ناچار تفألی به قرآن زدم. این آیه آمد؛ «وَفَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِينَ عَلَى الْقَاعِدِينَ أَجْرًا عَظِيمًا..» ◇ به رفتنش رضایت دادم حسن آن موقع سیزده سال بیشتر نداشت. ✍ راوی: مادر شهیدان یزدانی 📎 پ.ن تصویر: تصویر سردار شهید حسن یزدانی پس از شهادت در اثر بمب های شیمایی 🌷 ▫️ولادت : ۱۳۴۸ کرمان ▫️شهادت : ۱۳۶۴/۱۲/۴ والفجر۸ ، بمباران شیمیایی 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada
صبحانه ای با شهدا
📌 ″سوز عزا در برف در فراق از دست دادن یار″ 🔹 یک فیلم تاثیرگذار و کمتر دیده شده از مداحی شهید محمد ب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 «شیر دارخوین که سر نترسی داشت!» | نمایی از آخرین ساعات حیات شهید جواد دل آذر در جبهه خط کارخانه نمک_ | 🔹 باز هم بچه‌های تبلیغات بودند. که با دم و دستگاه فیلم برداری شان آمده بودند و سراغ جواد را می‌گرفتند. ◇ "دل آذر" اهل مصاحبه و فیلم برداری نبود. هر بار به بهانه‌ای رد شان می‌کرد و از مصاحبه طفره می‌رفت. ◇ می‌گفت: «من به این چیزها اعتقاد ندارم.» گفتم: «آقا جواد! بگذار از تو فيلمی، عکسی، سخنی، چيزى به يادگار داشته باشند، چرا اين همه لجاجت؟» ◇ جواب داد: «فيلم بردار اصلی خداست و اوست که ناظر بر اعمال ماست، و همين برای ما کافی است!» ✍ راوی: رزمنده حسین بورانی 📚 منبع: عملداران سرفراز(جلد۱) 🌷 در میدان رزم، جلودار واقعی بود و در عمل، چنان چالاک و بی باک می نمود که 'شیر شجاع لشگر' لقب گرفت. ◇ نماز شبش ترک نمی شد. عاشق بسیجیان بود، به آنها احترام می گذاشت. او از گرد و غبار جبهه که بر سر و رویش می نشست لذت می برد و این خاک را مقدس می شمرد و متبرک!! ◇ فرمانده عملیات لشکر ۱۷ علی بن ابیطالب(ع)، این سردار خاکی و گمنام سپاه اسلام در ۱۳ اسفند ۱۳۶۴ در عملیات والفجر ۸ در منطقه فاو، زمانی که در حال خواندن نماز و قنوت عشق با معبود خویش در راز و نیاز بود، ◇ بر اثر اصابت ترکش خمپاره به آرزوی دیرینه‌اش رسید و با چهره گلگون به ملاقات پروردگار رفت.. ◇ پیکر مطهر او پس از تشییع باشکوه، در گلزار شهدای علی بن جعفر (ع) قم به خاک سپرده شد. 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada
🌷 به یاد اسطوره حزب الله دانشجوی پیرو خط امام(ره) فاتح بازی دراز فرمانده دلاور گردان حبیب و فرمانده محور لشکر۲۷محمدرسول الله ﷺ اولین فرمانده لشکر۱۰ سیدالشهداء 🔹 رتبه‌ی اول دانشگاه شریف رشته شیمی سال ۱۳۵۵ از قهرمانان عملیات از فاتحان توپخانه بزرگ ارتش بعث ◇ اوضاع وخیم بود. بالگردهای عراقی امان نمی‌دادند. یکی با ناراحتی گفت: «پس آن‌هایی که قرار بود ما را پشتیبانی کنند، کجایند؟» ◇ صدای محسن در فضا پیچید: «الم تر کیف فعل ربک باصحاب الفیل ...» بچه‌ها شروع به خواندن کردند. ◇ در همین لحظه یکی از بالگردها به‌اشتباه تانک عراقی را به آتش کشید و دو بالگرد دیگر با هم برخورد کردند! شهادت: ۶۱/۰۲/۱۰ عملیات الی بیت المقدس 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada
🌷 «ما ترس از شهادت نداریم و این تنهـا آرزوی مـاست.» ◇ اولین فرمانده لشکر۱۰سیدالشهدا (ع) شهادت: ۱۰ اردیبهشت عملیات الی بیت‌المقدس ۱۳٦۱ 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada
📌 «ماجرای خوابی که شهید می بیند.» 🔹 شهید نظرزاده خیلی به بچه هاش علاقه داشت، از آنجا که خودش خواهر نداشت، مادر و پدر هم نداشت فقط دو تا برادر داشت لذا خیلی به بچه هاش وابسته بود جای بچه ها روی سینه اش بود. ◇ وقتی برای بار دوم میخواست عازم جبهه شود زمستان بود گفتم الان نرو صبر کن تابستان که شد برو، چون این بچه ها بهت وابسته هستند و زمستان هم هست، بچه ها همه شون تو خونه‌اند بهانه گیری میکنن اگر هوا گرم بشه میرن تو حیاط بازی میکنن. گفت: نه من خواب دیدم باید برم. ◇ گفتم: چه خوابی گفت: خواب دیدم آقایی سبز پوش سوار بر اسب بود، من رو با اسم صدا کرد، گفت: برات بیا بریم. دل به این دنیا نبند، این دنیا ارزش نداره. ◇ گفتم: شما چه کار کردی؟! گفت: من پشت سر آقا سوار شدم و با آقا رفتم لذا من باید برم و شما رو به خدا می سپارم. ✍ به نقل از: همسر شهید 🩸 دوازدهم فروردین ۱۳۲۳، در روستای لوشاب از توابع شهرستان فریمان به دنیا آمد. پدرش علی‌نظر (فوت ۱۳۴۰) و مادرش صفیه نام داشت. ◇ خواندن و نوشتن نمی دانست. کشاورز بود. سال ۱۳۴۹ ازدواج کرد و صاحب سه پسر و سه دختر شد. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. ◇ یکم خرداد ۱۳۶۵، در مهران بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. مزار او در بهشت رضای شهرستان مشهد واقع است. 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada
🩸به یاد سردار شهید بدون مرز کوه باشی، سیل یا باران... چه فرقی می‌کند سرو باشی، باد یا طوفان... چه فرقی می‌کند؟      مرزها سهم زمینند و تو اهل آسمان آسمان شام با ایران چه فرقی می‌کند؟ قفل باید بشکند باید قفس را بشکنیم حصر «الزهرا» و «آبادان» چه فرقی می‌کند؟ مرز ما عشق است هر جا اوست آن‌جا خاک ماست سامرا، غزه، حلب، تهران چه فرقی می‌کند؟ هر که را صبح شهادت نیست شام مرگ هست بی شهادت مرگ با خسران چه فرقی می‌کند؟ شعله در شعله تن ققنوس می‌سوزد ولی لحظه آغاز با پایان چه فرقی می‌کند؟ 🔹 سلام بر او که می گفت: «جنگ ما، جنگ عقیده است و جغرافیا و مرز نمی شناسد ...» ✍ شهید رسول حیدری (اولین شهید بوسنی وهرزگوین ) ◇ ولادت: ۱۳۳۹/۱/۱_ملایر ◇ شهادت : ۱۳۷۲/۳/۱۹_بوسنی هرزگوین ◇ مـسئولیت: دیپلمات 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada
🩸، آخرین ایستگاه زمینی سردار شهید سیدمحمدرضا دستواره 🔹 تا هنگام شهادت ۱۱ بار مجروح شد ولی هرگز از پای ننشست. در عملیات کربلای ۱ که برادرش حسین در خط پدافندی شهید شد، جهت شرکت در مراسم تشییع و تدفین او به تهران رفت. ◇ ولی بیش از سه روز در تهران نماند و به منطقه بازگشت. وقتی به وی گفته می شود که خوب بود لااقل تا شب هفت برادرت می ماندی و بعد بر می گشتی، ◇‌ در جواب می‌گوید: «به آنها گفته‌ام کنار قبر حسین، قبری را برای من خالی نگهدارید.» ◇ بیش از ۱۰ روز از شهادت برادرش نگذشته بود که در عملیات کربلای۱ ، «روز آزادسازی شهر مهران» از چنگال دشمن بعثی، مظلومانه به شهادت رسید. ◇ سردار حاج علی درویش میگفت: پیکر نحیف و لاغرش یک ساعت در مقر تاکتیکی لشکر در جاده مهران در داخل کانتینر قرار داشت که همه برای آخرین بار با او وداع کردیم... اخوی شهیدان سید محمد و سید حسین دستواره شهادت : ۱۳ تیر ۱۳۶۵_عملیات کربلای یک 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 تو که نمیتونی اجرا کنی، چرا گرفتی؟! چه جوابی داریم؟!.. 🔹 صدای ماندگار از سخنرانی شهید علیرضا موحد دانش برای همه مردم، بویژه مسئولین ◇ تاریخ سند صوتی: عملیات بیت المقدس ۱۳۶۱/۲/۲۱ ◇ محل سند: مقر تیپ ۲۷ انرژی اتمی : ۱۳مرداد۱۳۶۲عملیات‌والفجر۲_منطقه حاج عمران 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada 🔻 با کلیک بر روی آدرس زیر ما را در صبحانه ای باشهدا دنبال کنید: https://eitaa.com/joinchat/3191341256C69ef75b671
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 روایت خانم سبک خیز همسر شهید برونسی از روزهای سخت، پس از شهادت همسرش 🔹 وقتی آن‌قدر سرگردان چرخاندن امورات زندگی بشوی که مجبور شوی گوشواره‌هایت را برای تهیه‌ی غذا بفروشی... ◇ درون صحبت‌های خانم سبک‌خیز همسر شهید برونسی غم سنگینی از تنگدستی روزهای پس از شهادت همسرش وجود دارد که انگار حتی پس از گذشت سال‌ها از آن روزها همچنان دل این بانوی عزیز را می‌فشرد... ◇ پیشنهاد میکنم حتما ببینید 🔹️ صبحانه ای با شهدا https://eitaa.com/joinchat/3191341256C69ef75b671
🩸 🔹 از وقتی ازدواج کرده بود، قناری و سُهره‌هایش را هی کم و کمتر می‌کرد. محدثه می‌گفت: «دلم می‌گیرد طفلی‌ها را توی قفس می‌بینم.» ◇ از آن‌همه پرندهِ قفسی که روزی جانش به جان‌شان بسته بود، یک سُهره مانده بود برایش که آن‌را هم همان روز بعدازظهر، قبل رفتنش برد با محدثه‌سادات رهایش کرد. ◇‌ شب، وقتی می‌خواست برود، با همه که آمده بودند برای بدرقه‌اش، تک به تک خداحافظی و دیده‌بوسی کرد و آخر از همه، خم شد و کف دست‌هایم را گذاشت روی صورتش و بوسیدشان. ◇ دست‌هایم را حلقه کردم دور گردنش و یک دل سیر بویش کردم. درِ گوشم گفت: «ننه! دعا کن شهید برگردم...» و زل زد توی چشم‌هایم و گفت: «اگر شهید شدم، رخت سیاه نپوش و نگذار کسی رخت سیاه بپوشد. توی مجلسم جای خرما و حلوا، شیرینی و شکلات خیرات کنید...» ◇‌ و تنگ در آغوشم کشید و لحظه‌ای بعد، از حلقه دست‌هایم بیرون خزید و رفت که رفت... ✍ به روایت مادربزرگوارشهید 🌷 ● ولادت : ۱۳۶۷/۲/۲ تبریز ، آذربایجان‌شرقی ● شهادت : ۱۳۹۴/۲/۴ دلامه ، سوریه 🔹️ صبحانه ای با شهدا https://eitaa.com/joinchat/3191341256C69ef75b671
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 بازنشر یک نماهنگ زیبا به مناسبت سالروز شهادت شهید راه حیا و ناموس، حمیدرضا الداغی 🔹 با وجود این صحنه ها چه زیبا گفت شهید آوینی که فرمود: ◇ «اگر شهید نباشد، خورشید طلوع نمی كند و زمستان سپری نمی شود. اگر شهید نباشد، چشمه‌های اشک می خشكد، قلب‌ها سنگ می شود و دیگر نمی شكند، و سرنوشت انسان به شب تاریک شقاوت و زمستان سرد قساوت انتها می گیرد و امید صبح و انتظار بهار، در سراب یأس گم می شود.» 📚 منبع: کتاب «گنجینه آسمانی» 🩸شهید حمیدرضا الداغی ۸ اردیبهشت، در دفاع از نوامیس مردم در برابر اراذل و اوباش ایستادگی کرد، و با ضربات چاقوی آنان، به شهادت رسید. 🔹️ صبحانه ای با شهدا https://eitaa.com/joinchat/3191341256C69ef75b671
صبحانه ای با شهدا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ روایتگری شهید دین شعاری از رزمنده ای که متوسل شده بود به ذکر خدا و ائمه اطهار در حالی که عضوی از بدنش را از دست داده بود... 🔹️ صبحانه ای با شهدا https://eitaa.com/joinchat/3191341256C69ef75b671