صبحانه ای با شهدا
📸 مادر شهید «اوجاقی» در دیدار امروز با رهبر انقلاب. 🔹 شهید «حسین اوجاقی» شهریور ماه امسال از سوی آ
📌 وقتی مادر شهیدی ۲۰ سال پیر شد و میدان را رها نکرد
🔹 حسین اوجاقی، یکی از شهدای اغتشاشات ۱۴۰۱ است که کارشناسی ارشد حسابداریاش را گرفته و در حال آماده شدن برای شرکت در کنکور دکترا بود.
◇ ۳۰ شهریورماه همان سال یکی از اغتشاشگران چاقوی خود را در قلب او فرو کرد و حسین به شهادت رسید.
◇ حالا در کمتر از یک سال مادرش که انگار ۲۰ سال پیر شده، به کمک دوستان حسین، پایگاه بسیج علامه طباطبایی را میگرداند.
◇ او همه دیوارهای خانه را با عکسهای حسین زیبا کرده و راه پسری را ادامه میدهد که خودش مسیر را نشانش داده.
🔻 در یکی از دلنوشتههای مادر حسین آمده:
◇«مامانجان! شب شد و باز دلتنگی اومد سراغم.
◇ نفسِ مامان، تمام جهانِ مامان، آرومم کن.مگه شهید نیستی؟
◇ یک سربزن به مامان، دلتنگتم عشق مامان، مامان فدای خندههات.
◇ خوش میگذره کنار اهل بیت؟
◇ بیا ببینمت، الحمدلله عاقبت بخیر شدی بالاخره.
#مهندس_شهید_حسین_اوجاقی
🔹️ صبحانه ای با شهدا
@sobhaneh_ba_shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 واکنش علی رضوانی به خبر تحریمش توسط استرالیا
🔹️ صبحانه ای با شهدا
@sobhaneh_ba_shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 «از شما جدا نخواهیم شد.♥️»
🔹 لحظاتی از دیدار جانبازان حزب الله لبنان با رهبر انقلاب
#لبیک_یابن_الرسولاللهﷺ
🔹️ صبحانه ای با شهدا
@sobhaneh_ba_shohada
30.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌 تا خالص نشی، خلاص نمیشی...
🔹 شهیدی که با یک دروغ ،
شهادتش به تاخیر افتاد
و حاج قاسم راه حل بدست آوردن
شهادتش را به او گفت.
◇ و سرانجام در ۳۱ فروردین ماه سال ۱۳۹۴
پس از ۳۰ سال انتظار او برای شهادت،
به همراه همرزمش «سردار هادی کجباف» در منطقه بصری الحریر استان درعا در سوریه به شهادت رسید و پیکرش به ایران بازنگشت و شهید جاویدالاثر مدافع حرم شد.
#شهید_حسین_بادپا
#شهید_محمدرضا_کاظمی
🔹️ صبحانه ای با شهدا
@sobhaneh_ba_shohada
علی اکبر هایی
که رفتند
و علی اصغر
برگشتند.
🩸تصاویر شهدای تازه تفحص شده؛
که وارد کشور شدند.
🔹️ صبحانه ای با شهدا
@sobhaneh_ba_shohada
📌 علی عابدینی، فرمانده شهیدی که دکتر او را از ایستاده نماز خواندن منع نموده بود. اما او همیشه ایستاده نماز خواند..
🔹 پاسخ شهید به سردار شهید حاج قاسم سلیمانی برای ایستاده نماز خواندنش ، نشان از خضوع و معرفت بالای او در مقابل معبود ، خود بود!!
◇ شهید علی عابدینی به شدت آسیب دیده بود و دکتر به او گفته بود که نباید نمازش را ایستاده بخواند اما به این قضیه اهمیت نمی داد و ایستاده نماز می خواند.
◇ یک روز که حاج قاسم او را در این حال دید صبر کرد تا نماز علی تمام شود و سپس گفت: مگر توصیه نشده که نشسته نماز بخوانی؟
◇ علی کمی فکر کرد و گفت: وقتی فرمانده لشکر وارد می شود آیا من می نشینم؟! و پاسخ شنید که خیر بلند می شوی و احترام می کنی.
◇ آنگاه علی گفت: بعد شما چطور انتظار دارید که من در مقابل فرمانده لشکر ننشینم ولی در مقابل خدا بنشینم؟!
✍ راوی: سردار شهید حاج قاسم سلیمانی
🩸#شهید_علی_عابدینی
فرمانده گردان خط شکن غواص از لشکر ۴۱ ثارالله در سال ۱۳۴۲ در روستای لاهیجان رفسنجان متولد شد و در سال ۱۳۶۵ در عملیات کربلای ۵ در منطقه شلمچه به شهادت رسید.
🔹️ صبحانه ای با شهدا
@sobhaneh_ba_shohada
📌 روایت شهادت دردناک سید مهدی رضوی توسط منافقین
| شهیدی که چشمهایش را درآوردند ، گوشهایش را بریدند ، بدنش را سوزاندن و بعد شهیدش کردند... |
🔹️ مادر شهید سید مهدی رضوی می گوید: دفعه آخر که به مرخصی آمد دیدم خیلی فرق کرده و حالت معنوی خاصی پیدا کرده. وقتی بغلش کردم با خودم گفتم برای آخرین بار است که می بینمش.
◇ به سید مهدی گفتم «مادر مگر جنگ تمام نشده و امام قطعنامه را امضا نکردند؟» گفت «مگر امام نفرمودند من جام زهر را نوشیدم، من باید دوباره برگردم.» گفتم «برو و مواظب خودت باش!» با اینکه خودش می دانست بر نمیگردد گفت «این دفعه که برگردم تحصیلاتم را ادامه می دهم به خاطر شما!»
🔸مادر سید مهدی , نحوه شهادت فرزندش توسط منافقین در عملیات مرصاد را اینچنین بیان میکند:
◇ سید مهدی در گردان مسلم لشکر 27 و در منطقه اسلام آباد غرب بود که به شهادت می رسد.
◇ منافقین سفّاک چشم هایش را در آورده بودند, گوشهایش را بریده بودند و آنقدر به فکش ضربه زنده بودند تا فکش خرد شده بود و پوستش را کنده بودند و بدنش را سوزانده بودند.
◇ زمانی که پیکرش را برای ما آوردند اجازه ندادند او را ببینم ولی بعدا فیلم پیکرش را دیدم.
#شهید_سیدمهدی_رضوی
🔹️ صبحانه ای باشهدا
@sobhaneh_ba_shohada
📌 سردار رنجبر به یاران شهیدش پیوست
🔹️ سردار «محمدباقر رنجبر» رزمنده و جانباز دوران دفاع مقدس و مسئول امور پیشکسوتان دفاع مقدس اداره کل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان فارس در سالروز رحلت نبی اکرم (ص) و شهادت امام حسن مجتبی (ع) به همرزمان شهیدش پیوست.
◇ سردار محمدباقر رنجبر از روزهای آغازین جنگ ، ۲۲ ساله بود که به عنوان پاسدار راهی جبهههای جنگ شد و در آخرین مسوولیتش جانشینی فرماندهی لشکر را بر عهده داشت و سپس فرماندهی لشکر ۱۹ فجر را عهده دار بود و فرماندهی تیپهای امام سجاد (ع) و امام حسن (ع) در دوران دفاع مقدس و فرماندهی اسبق عملیات سپاه فجر استان فارس از دیگر سمتهای وی بود.
◇ پس از بازنشستگی ریاست اداره امور پپیشکسوتان دفاع مقدس اداره کل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان فارس، پیگیری امور سازمانهای مردم نهاد مرتبط با حوزه ایثار و شهادت، مدیریت، تدوین و جمع آوری اسناد مجموعه اسناد لشکر 19 فجر در هشت سال دفاع مقدس و انجام پژوهش در باب شهدا و رزمندگان دفاع مقدس بخشی از فعالیتهای وی در این خصوص است.
◇ این فرمانده پیشکسوت دفاع مقدس در حین برگشت از سفر معنوی کربلای عراق دچار عارضه ای جسمی شد و در آی سی یو بیمارستان نمازی بستری شده و پس از اینکه به کما رفت در نهایت امروز در سالروز رحلت پیامبر اکرم و شهادت نوه مکرمش امام حسن مجتبی (ع)، به رفقای شهیدش پیوست.
🔹️ صبحانهای باشهدا
@sobhaneh_ba_shohada
📌 توشه شهیدی نوروزی از سفر زیارتی اربعین حسینی
🔹️ مریم عظیمی همسر شهید مدافع حرم مهدی نوروزی می گوید: انگار ناف مهـدی را با کـربلا بریده بودند.
◇ در طول زندگی ۳۲ ماهه مان، سه سفر اربعین رفت و دو بارش مرا هم با خودش برد. سفر اول، پس از سلامی به حضرت علی (ع) در نجف، حرکت کردیم.
◇ سفر با او اصلا خستگی نداشت. وسط راه روضه می خواند و همه را می گریاند.
🔹 وسط راه بچه ای دو ساله را دیدیم که به زائرها آب می داد. با دیدنش گل از گل مهدی شکفته بود. رفت با او عکس گرفت و گفت: «ان شاءالله خـدا چنین بچـه ای بهمان بدهد سال دیگر با او بیائیم اربعـین».
🔸 نزدیک کربلا از یکی از موکب ها جـارو گرفت و شروع به کار شد. جارو می کرد و می گفت: «این ها، خـاک قدم های زائـرین کـربلاست؛ بردارید برای قـبرهای تان.»
📚 "دیدار پس از غروب"
بقلم منصوره قنادیان/ نشر روایت فتح
#شهید_مهدی_نوروزی
🔹️ صبحانه ای باشهدا
@sobhaneh_ba_shohada
📌 شهیدی که اسم و رسم امام حسنی داشت و با ذکر یا اباعبدالله آسمانی شد
🔹️ سیزدهم ارديبهشت ۶۵ درکـربلای فـکه
همچـون مقـتدايش حضـرت ابوالفـضل العبـاس(ع) هـر دو دستش جـدا میشود و چشمانش هم مورد اصابت گلوله قرار ميگيرد. در حالی كه به علت خونريزی شديد دچار عطش شده بود و آب طلب می كرد، نیمه های شب آسمان شروع به باریدن كرد.
◽ دمادم صبح، یارانی که در کنارش بودند
دیدند که حسن نیـمخـیز شد و عرضـه داشت :
« الســلام علــیک یــا ابـــاعــبداللـــه ع »
و بعد سـر به زمین گذاشت و به آسمـان پــرکشید ..
◽ مدتی قبل برای دوستان نزدیکش، تاریخ و نحوۀ شهادتش را بیان کرده بود! و دقيقاً روز شهادتش با سالروز تولدش يكی می شود.
🔻 پیـکر مطهرش ۱۸ روز در سرزمین گرم و سوزان فـکه، زیر آتش بی امان دشمن ماند تا به آغوش خـانواده بازگشت.
📚 گنجینه لشگر ۱۰ / بقلم مراد کاکاوند
🔻 شهـید محـمد حـسن حسنـیان فـرمانده گـردان المـهدی (عج) لشــگر ده سیدالشـهدا(ع)
◇مزار مطهرش: بهشت زهـرا - قطعه ۲۴
#شهید_محمدحسن_حسنیان
🔹️ صبحانهای باشهدا
@sobhaneh_ba_shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 توصیف حاج قاسم از حالات بُکاء شهید عماد مغنیه، در زمان مشاهده فیلم امام رضا علیهالسلام
▪️انتشار به مناسبت سالروز شهادت حضرت ثامن الحجج علیهالسلام
🔹️ صبحانه ای با شهدا
@sobhaneh_ba_shohada
31.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌 دعای زنده دلان
صبح و شام یا حسن است...
▪️شعرخوانی آقای محمد سهرابی
در حضور رهبر معظم انقلاب
🔹️ صبحانه ای با شهدا
@sobhaneh_ba_shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 یادگاری حاج قاسم از انفجار حرم امام رضا(ع)
🔹نگین انگشتری حاج قاسم سلیمانی، بخشی از شیشه شکسته ضریح حرم امام رضا(ع) بعد از واقعه تروریستی انفجار در حرم رضوی بود، میگفت این زمرد نیست، بعدا برایم حرف در نیاورید.
#حاج_قاسم
#امام_رضا_علیهالسلام
🔹️ صبحانهای باشهدا
@sobhaneh_ba_shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 عملیاتی که ذاکر اهل بیت، حاج مهدی منصوری اولین بار در آن شرکت کرد و در آن روضه خواند و توصیف حاج مهدی از رزمندگانی که خودشان، روضه بودند...
|فیلمی از عزاداری و گریههای جانگداز رزمندگان دفاع مقدس از عشق و توسل آنها به اهل بیت(ع) با نوای حاج مهدی منصوری|
🔹 اولین عملیاتم، «عملیات محرم» بود. خاطرم هست منطقهای داشتیم به نام «عینخوش». شبهای قبل عملیات، آنجا و توی آن منطقه روضهخوانی و مداحی میشد. نمیدانید چه شوروحالی داشت.
◇ خود بچهها روضه بودند. یادم هست شام عاشورا بچهها پابرهنه روی خارهای بیابانها میدویدند و حسینحسین میگفتند. نمادی هم درست کرده بودند از آتشزدن خیمهها. شوروحال عجیبی داشت.
◇ من اولینبار توی آن عملیات خواندم. عاشورای واقعی، عملیات محرم بود. نمیدانید این بچهها چطور به سینه میزدند و حسینحسین میگفتند.
◇ زیارت عاشورا که میخواندیم، تا میگفتیم: «السلام علیک یا اباعبدالله…»، چنان صدای ضجه بچهها بلند میشد که دیگر نمیتوانستیم بقیهاش را بخوانیم.
◇ ما روضه میخواندیم؛ ولی آنها خودشان روضه بودند. ما شعر میخواندیم؛ ولی آنها شعور داشتند. ما حرف میزدیم؛ ولی آن بچهها عمل میکردند. واقعا نمیتوانم ترسیم کنم آن شور و آن حالوهوا را.
◇ رزمندگان ما شب عملیات لباسهایشان را میشستند و عطر و گلاب به خودشان میزدند. حرفشان این بود:
◇ «حالا که ما داریم میرویم پیش امامحسین(ع)، زشت است که مثلا بدنهایمان بو بدهد و لباسهایمان کثیف باشد.»
◇ اتفاقا همان ها هم شهید میشدند..
🔹️ صبحانه ای با شهدا
@sobhaneh_ba_shohada
صبحانه ای با شهدا
📌 عملیاتی که ذاکر اهل بیت، حاج مهدی منصوری اولین بار در آن شرکت کرد و در آن روضه خواند و توصیف حاج م
«حاج مهدی منصوری»
مداح روشن دل اصفهانی و دلسوختهی اهل بیت(ع) در دوران دفاع مقدس .
مردی که خیلیها حاج مهدی، را در قامت یک ذاکر اهل بیت میشناسند و سالهاست حنجرهاش را برای امام حسین(ع) و فرزندانش وقف کرده است.
او هفت سال از عمرش را در جبهه گذرانده و #صدایش را در سنگرها و خاکریزها و البته #گوش بسیاری از بچه رزمندهها و شهدا جا گذاشته است..
در دوران دفاع مقدس سابقه حضور در لشکر ۱۴ امام حسین(ع) را دارد، و گنجینهای از خاطرات تلخ و شیرین آن دوران است..
🔹️ صبحانه ای با شهدا
@sobhaneh_ba_shohada
📌 آشوبگران تیر به گلوی علیاصغرم زدند و حرملهها باز تاریخ را تکرار کردند.
🔹 شهید «علیاصغر قورتبیگلو» دومین فرزند و تنها پسر خانواده بود که ۶ اسفند ۱۳۸۱ متولد شد. وی هم بسیجی بود و هم هیأتی.
◇ علیاصغر ترم دوم رشته حسابداری در دانشگاه آزاد کرج ثبتنام کرده بود که در ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ و در پی ناآرامیهای کرج، با تیر سلاح جنگی آشوبگران به شهادت رسید و پیکرش در بهشت سکینه کرج آرام گرفت.
🔹 فرزندم را هدیه شش ماهه امام حسین(ع) کردم.
◇ مادر شهید اغتشاشات ۱۴۰۱ میگوید: آن شب که تیر به گلویش اصابت کرد راز این فرق داشتن را فهمیدم.
◇ آن شبی که خیابان شلوغ شده بود علی اصغر وارد کوچه بن بست شده بود و تیر به او اصابت کرده بود. زیر گلوی علی اصغر یک برآمدگی داشت که با همه فرق میکرد.
◇ آن شب که تیر به گلویش اصابت کرد راز این فرق داشتن را فهمیدم. وقتی در بیمارستان دیدمش، گفتم پسرم علی اصغر امام حسین(ع) شش ماه بود با تیر سه شعبه شهید شد.
◇ گلویش را بوسیدم و گفتم مادر برایت بمیرد، تو هم مثل علیاصغر امام حسین(ع) تیر به گلویت زدند. هدیهات کردم به همان طفل شش ماهه و با اینکه بدن پسر من پر از تیر بود دیگر به جای دیگر توجه نکردم
🔹 «پسرم خیلی مظلوم و بچه حرفگوشکنی بود. یکبار به من و خانواده بیاحترامی نکرد. هر وقت صدایش میکردم یا کاری با او داشتم، فقط میگفت: جانم مامان!»
◇ این جملات حرفهای مادر داغداری است که با اشک برایمان تعریف میکند...
#شهید_امنیت
#شهید_علیاصغر_قورتبیگلو
🔹️ صبحانه ای با شهدا
@sobhaneh_ba_shohada