هدایت شده از صبح بخیر شب بخیر
AUD-20220506-WA0021.mp3
10.88M
🎧 #صوت
صلوات ابوالحسن ضراب اصفهانی
🎙#مهدیصدقی
🌷اَلّلهُمـّ؏َجِّللِوَلیِّڪَالفَرَجَواَقِمنابِخِدمَـتِه🌷
#امام_زمان
@sobhbekheyrshabbekheyr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
باید از خویش بپرسم چرا حجت حق
خیمه را امنتر از خانهٔ ما میداند؟
🔅 اللهم عجل لولیک الفرج
#امام_زمان
#غروب_جمعه
@sobhbekheyrshabbekheyr
هدایت شده از صبح بخیر شب بخیر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
با پای پر ورمم ..
دردسر حرمم ...
#بابایےترین_دختر_عالم❤️
#شهادت_حضرت_رقیه(س)🥀
#تسلیٺ_باد🏴
@sobhbekheyrshabbekheyr
#مولاجانم
🍂تقویم، شرمسار هزاران نیامدن
یک بار آمدن وَ پس از آن نیامدن...
🍂این قصه مال توست، بیا مهربانترین!
کاری بکن، چقدر به میدان نیامدن؟
#العجلمولایغریبم
تعجیل در فرج مولایمان صلوات
#شبتونمهدوی🌙
@sobhbekheyrshabbekheyr
◼️ شهادت حضرتـــ رقیـــہ[س] تسلیتـــ باد🌹
♦️در گوشه خرابه کنار فرشته ها
با ناخنی شکسته ز پا خار میکشد
دارد به یاد مجلس نامحرمان صبح
بر روی خاک عکس علمدار میکشد
#السلام_علیک_یا_بنت_الحسین_ع
#السلام_علیک_یا_اباعبدالله_ع
@sobhbekheyrshabbekheyr
YEKNET.IR - roze 2 - shabe 3 muharram 1400 - narimani.mp3
4.91M
🔳 #شهادت_حضرت_رقیه(س)
چشم تو را چقدر به این در گذاشتن
گفتی پدر مقابل تو سر گذاشتن
🎤 #سید_رضا_نریمانی
#السلام_علیک_یا_بنت_الحسین_ع
#السلام_علیک_یا_اباعبدالله_ع
@sobhbekheyrshabbekheyr
#السلام_علیک_یا_بنت_الحسین_ع
بسکه سیلی خوردم😭
شامیان رونق صبح و سحرم را بردند
گریه کردم بابا
بسکه فریاد کشیدند، سرم را بردند😔
پیش چشم عباس
سرِ بازار، همه اهلِ حرم را بردند
#وحید_محمدی
#السلام_علیک_یا_اباعبدالله_ع
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان_عج
@sobhbekheyrshabbekheyr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام بابایی جونم
ببخش اگه کلافم...
🎙امیر کرمانشاهی
#امام_حسین #حضرت_رقیه #محرم
@sobhbekheyrshabbekheyr
#سوگوارهرقــیہخاتون
عاقبت سایه بالای سرم می آید
پدر خوبتر از خوبترم می آید
مثل یک شاخه خشکم که شکستند مرا
پدر از را ه رسد برگ و برم می آید
بی عصا روی زمین میکشم این پیکر را
به امیدی که ز ره بال و پرم می آید
باز هم میل تماشای فلک را دارم
با پدر نیز علمدار حرم می آید
نیست آهی به بساطم بخرم پارچه ای
پدرم گفته که چادر به سرم می آید
گوشواره و النگو به چه کارم آید
وقتی از عرشه نی ها گوهرم می آید
آبرویم نرود کاش در این وادی شام
همه جا گفته ام امشب پدرم می آید
منتظر مانده ام وجان به لبم آمده
خبری گرکه نیاید خبرم می آید
مو پریشانم و خاکستری و سوخته ام
است
هرچه امد به سر تو به سرم می آید
ای کسی که به من و خواهر من طعنه زدی
صبر کن صبر عموی قمرم می آید
#السلام_علیک_یا_بنت_الحسین_ع
#السلام_علیک_یا_اباعبدالله_ع
@sobhbekheyrshabbekheyr
✨خدایا...
🌷هر شب به آسمان نگاه می کنم
✨و می اندیشم...
🌷در این آرامش شب
✨چه بسیار دلها که
🌷غمگین و پر اضطرابند
✨خدایا تو آرام دلشان باش
🌷خدایا...
🌸شب مارا با یادت بخیر کن
🌷شبتون قشنگ و رویایی
#شب_خـوش
@sobhbekheyrshabbekheyr
#مولاتی_رقیه_جان
جان بابا ببر دخترت راشبــــــــــانه
خسته ام من برای تو گیرم بهـــانه
روی من چو روی زهرا شد کبود
پاسخ نگــــاه من سیـــــلی نبود😭
رسول میثمی
#السلام_علیک_یا_بنت_الحسین_ع
#السلام_علیک_یا_اباعبدالله_ع
@sobhbekheyrshabbekheyr
#داستانک
🍃یکی از هموطنان ایران یک سال در ایام محرم به انگلستان سفر کرده بود. یک روز که به منزل یکی از دوستان دعوت شده بود وقتی وارد حیاط منزل شد , با تعجب دید که آنجا نیز بساط دیگ و آتش و نذری امام حسین (ع) برپاست ، همه پیراهن مشکی بر تن کرده و شال عزا به گردن آویخته و عزادار حضرت سید الشهداء اباعبدالله الحسین (ع) هستند .
🍃در این میان متوجه یک زوج جوان که خیلی عاشقانه در مجلس امام حسین (ع) فعالیت می کردند ، شد و وقتی از حال آنها جویا شد ، متوجه شد که آن دو مسیحی بوده اند و مسلمان شده اند و هر دو پزشک هستند. مرد متخصص قلب و عروق و زن هم فوق تخصص زنان.
برایش جالب بود که در انگلستان ، مردم این طور عاشق اهل بیت (ع) باشند و مخصوصا دو پزشک مسیحی ، مسلمان شوند و با این شور و حال و با کمال تواضع در مجلس امام حسین (ع) نوکری کنند.
🍃کمی نزدیکتر رفت , با آن زن تازه مسلمان شروع به صحبت کردن نمود و از او پرسید که به چه علت مسلمان شده و علت این همه شور و هیجان و عشق و محبت چیست ؟
🍃او گفت : درست است ، شاید عادی نباشد ، اما من دلم ربوده شده ، عاشق شدم و این شور و حال هم که می بینی به خاطر محبت قلبی من است.
از او پرسید : دلربای تو کیست ؟ چه عشقی و چه محبتی ؟!
🍃پاسخ داد : من وقتی مسلمان شدم ، همه چیز این دین را پذیرفتم ، به خصوص این که به شوهرم خیلی اطمینان داشتم و می دانستم بی جهت به دین دیگری رو نمی آورد . نماز و روزه و تمام برنامه ها و اعمال اسلام را پذیرفتم و دیگر هیچ شکی نداشتم .
🍃فقط در یک چیز شک داشتم و هر چه می کردم دلم آرام نمی گرفت و آن مساله آخرین امام و منجی این دین مقدس بود که هرچه فکر می کردم برایم قابل هضم نبود که شخصی بیش از هزار سال عمر کرده باشد و باز در همان طراوت و جوانی ظهور کند واصلا پیر نشود.
🍃در همین سرگردانی به سر می بردم تا اینکه ایام حج رسید و ما هم رهسپار خانه خدا شدیم . شاید شما حج را به اندازه ما قدر ندانید. چون ما تازه مسلمانیم و برای یک تازه مسلمان خیلی جالب و دیدنی است که باشکوه ترین مظاهر دین جدیدش را از نزدیک ببیند.
🍃وقتی اولین بار خانه کعبه را دیدم ، به طوری متحول شدم که تا به آن موقع این طور منقلب نشده بودم . تمام وجودم می لرزید و بی اختیار اشک می ریختم و گریه می کردم .
🍃روز عرفه که به صحرای عرفات رفتیم ، تراکم جمعیت آن چنان بود که گویا قیامت برپا شده و مردم در صحرای محشر جمع شده بودند. ناگهان در آن شلوغی جمعیت متوجه شدم که کاروانم را گم کرده ام ، هوا خیلی گرم بود و من طاقت آن همه گرما را نداشتم ، سیل جمعیت مرا به این سو و آن سو می برد ،
🍃حیران و سرگردان ، کسی هم زبانم را نمی فهمید ، از دور چادرهایی را شبیه به چادرهای کاروان لندن می دیدم ، با سرعت به طرف آنها می رفتم ، ولی وقتی نزدیک می شدم متوجه می شدم که اشتباه کرده ام . خیلی خسته شدم ، واقعا نمی دانستم چه کنم . دیگر نزدیک غروب بود که گوشه ای نشستم و شروع کردم به گریه کردن ، گفتم : خدایا خودت به فریادم برس !
🍃در همین لحظه دیدم جوانی خوش سیما به طرف من می آید . جمعیت را کنار زد و به من رسید . چهره اش چنان جذاب و دلربا بود که تمام غم و ناراحتی خود را فراموش کردم .
🍃وقتی به من رسید با جملاتی شمرده و با لهجه انگلیسی فصیح به من گفت : « راه را گم کرده ای ؟ بیا تا من قافله ات را به تو نشان دهم . » او مرا راهنمایی کرد و چند قدمی بر نداشته بودیم که با چشم خود «کاروان لندن » را دیدم ! خیلی تعجب کردم که به این زودی مرا به کاروانم رسانده است . از او حسابی تشکر کردم و موقع خداحافظی به من گفت :
🍃« به شوهرت سلام مرا برسان » . من بی اختیار پرسیدم : بگویم چه کسی سلام رسانده ؟ او گفت : « بگو آن آخرین امام و آن منجی آخرالزمان که تو در رمز و راز عمر بلندش سرگردانی ! من همانم که تو سرگشته او شده ای !» تا به خودم آمدم دیگر آن آقا را ندیدم وهر چه جستجو کردم ، پیدایش نکردم . آنجا بود که متوجه شدم امام زمان عزیزم را ملاقات کرده ام و به این وسیله طول عمر حضرت نیز برایم یقینی شد.
🔎از آن سال به بعد ایام محرم ، روز عرفه ، نیمه شعبان و یا هر مناسبت دیگری که می آید من و شوهرم عاشقانه و به عشق آن حضرت خدمتش را می کنیم و آرزوی ما دیدن دوباره اوست .
✍️ کتاب ملاقات با امام زمان در عصر حاضر -ابوالفضل سبزی
@sobhbekheyrshabbekheyr