#حرفهای_من_و_خدا #دلنوشته سحر دوم ✍یادم آمـــد... همان اسم قشنگت را... امشب لاجرعه تکرارت میکنم؛ یقین دارم یکپارچه نور خواهــم شد! ✨یا نــورُ یا نـــورُ یا نـــورُ #ماه_رمضان #التماس_دعا .

🌟👆👆👆👆👆👆 #حرفهای_من_و_خدا سحر سوم 💛مرا خوانده ای... شوخی نیست! که ردپایم، به خلوتی دونفره، با تو باز شده است...

#حرفهای_من_و_خدا ❤️ #دلنوشته سحر چهارم ✍چهار سجاده گذشت... چهار آغوش گــرم... چهار ابرِ پر از بااران... ✨و مـــن دلنگرانــم.... #ماه_رمضان #رمضان

#حرفهای_من_و_خدا #دلنوشته سحر پنجم ✍پنجمین سحر است؛ که آرام، پلکهایم را باز میکنی، و خودت اولین لبخندی میشوی، که چشمان تارم، می بیند و به شوق می آید... 🌴🌳

#حرفهای_من_و_خدا #دلنوشته سحر ششم ✍امشب؛ شرمِ سیاهیِ تمامِ عمرم را پشت قشنگ ترین نامِ تو پنهان میکنم... و دل به دلِ دریا می سپارم... من حتما تطهیر خواهم شد؛ ✨یا الـــهِ العاصین .... 🌴🌳

‍ ‌ #حرفهای_من_و_خدا #دلنوشته سحر هفتم ✍ تنها از یک "قلب بیمار"، گم کردن ردپای تو، انتظار می رود. بیماری دلم، یک سو و گم کردن های مکرر تو،از سوی دیگر تمام حجم دلم را آلوده کرده! 🌴🌳

#حرفهای_من_و_خدا ۸ #دلنوشته سحر هشتم ✍ دلبر که تو باشی؛ جرات بیراهه رفتن، چقدر آسان است. ✨آنقدر مهربان و دلواپس، به انتظار برگشتنم می نشینی، که گویی جز من، بنده دیگری نداری... 🌴🌳

#حرفهای_من_و_خدا #سحر یازدهم باران می گیــرد.... بارانِ نامِ تو بارانِ نگاهِ تـــو بارانِ آغوشِ تــو....و مـــــن تازه می شوم! 🌴🌳

#حرفهای_من_و_خدا #سحر دوازدهم از کجا بگویم؛ که تاریخِ زمین، با همین انتظارِ عروسکیِ ما، بسرعت رو به زوال است... مگر آنکه دستهای تــــو احیایش کند! 🌴🌳

#حرفهای_من_و_خدا #سحر سیزدهم خدایی کردن، عادت توست ؛ برای بنده ای که از بندگی اش، چیزی جز توهم، باقی نمانده است ... 🌴🌳

#حرفهای_من_و_خدا #سحر چهاردهم این سحر آمده ام تا تو قول بدهی نه من؛ چنان زنجیر کنی پای دلم را ... تا جز حوالیِ تو، از در خانه ی کسی ، عبور نکند ... مرا پاگیرِ خودت کن؛ دلبر جان! 🌴🌳

#حرفهای_من_و_خدا #سحر پانزدهم ✨حسن جان... آمده‌ام قلبِ بیچاره ام را به گوشه‌ی قنداقه ات، دخیل ببندم تا سپیدِ سپید... تا سبکِ سبک... تا خودِ خــــدا بال بزند سلام #متولد_ماه_نور 🌟 تــولدت مبارڪ 🌟 🌴🌳

#حرفهای_من_و_خدا #سحر شانزدهم خسته ام دلبر جان! بی مهری های اهل زمین، بی تابم کرده .. و نفس هایم در میان دشمنی هایشان، حبس شده است! چاره ای برایم می اندیشی؟ @sobhbekheyrshabbekheyr

#حرفهای_من_و_خدا #سحر هفدهم راستی ! سحر هفدهم هنوز تمام نشده ... این چشمان خفته را به بارانِ توبه، بیدار کن؛ دلبر جان @ostad_shojae

#حرفهای_من_و_خدا #سحر هجدهم خــدایا به ڪه میتوان گفت جز تـــو... ڪه جز تو هیچ معشوقی جانمان را به سامان نمی رساند... ڪه جز تو هیـــچ طبیبی همه ی دردهایمان را درمان نمی ڪند... 🌴🌳

#حرفهای_من_و_خدا #سحر نوزدهم در اولین لحظه هایِ نخستین لیله القدر به آبروی همین پدر ؛ ببخش بر ما، هرآنچه که میان ما و تو، فاصله انداخته است ... 🌴🌳

#حرفهای_من_و_خدا #دلنوشته سحر بیستم ✍باز هم می آیم دلبرم، و تو را به "خودت" قسم می دهم ؛ تا مرا از "خودم" برهانی. ✨بِکَ یا اللّه... آیا مرا در زمره آزاد شدگان از نفسم، قرار می دهی؟ 🌴🌳 @sobhbekheyrshabbekheyr

#حرفهای_من_و_خدا #سحر بیست و یکم فزت ورب الکعبه... ▪️قلبِ کعبه تَرَک برداشت! و درد بارید بر سر اهالی زمین!... و دنیا تازه با دردی به نام یتیمی آشنا شد! ◾️◾️◾️

#حرفهای_من_و_خدا ❤️ #دلنوشته بیست و دوم ✍اولین سحر بدون علی است. و قلب زمین، برای هضم نداشتَنَش، در انقباضی سخت، درگیر شده است😭 .

‍ #حرفهای_من_و_خدا ❤️ #دلنوشته سحر بیست و سوم. 💢سالهاست که، بیست و سومین سحر رمضان را، گوش به زنگ نشانه ای از تـــو تا صبح، چشم انتظاری می کنیم. امــــا... 🌴🌳

#حرفهای_من_و_خدا ❤️ #دلنوشته سحر۲۴ دلم برایت تنگ میشود نميدانم تارمضان دیگر، چه برایم مقدر کرده ای؟ اما بگذار؛ سهم من از این رمضان، همین سجاده خیسی باشد، که در همه طول سال، نمناک بماند! .

‍ ‍ ‍ #حرفهای_من_و_خدا #دلنوشته سحر بیست و پنجم ✍ فقط چهار سحر مانده، تا جامه مهمانی مان را، از تن بدر کنیم. یادم هست؛ زیباترین سحر این مهمانی، بنام نامی تو رقم خورده بود؛ مـ💝ـادر 🌴🌳

#حرفهای_من_و_خدا ❤️ #دلنوشته سحر ۲۶ ✍دیگر سحرهای آخر است و ما... همچنان سهام دارِ دردهای ناتمام شماییم؛ یوسف... 🌴🌳

#حرفهای_من_و_خدا ❤️ #دلنوشته سحر ۲۸ نـرو از خانه ما، بمـان...همین جا، در لابلای تار و پود سجاده ای که به نگاهت خو گرفته است. بمـان! من، بی تو، فقیرترین انسانِ زمینم؛ خــ💛ـدا .

#حرفهای_من_و_خدا ❤️ #دلنوشته سحر آخر ✍میدانۍ؟ من عاشق شده ام ... و مرا هم، در عیدِ اهل عشق راه مۍ دهند. مۍ آیم، با تمام جان، صدایت مۍ ڪنم... اللّهم اهل الڪبریاء و العظمه... .