هدایت شده از صبح حسینی
اول صبح بگویید حسین جان رخصت
تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد
🌴🌴🌴
السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین (علیهالسلام )
https://eitaa.com/sobhehoseini
چند آسمان ورای تمنای ابرها
فریاد میزنند که مولای ابرها
بی تو قرار نیست ببارند غیر خون
این سرنوشت حتمی فردای ابرها
باران! که چون نرفتن تو غیر ممکن است
لختی بمان به روی حرم جای ابرها
اطفال صف کشیده که بر شانه ات روند
چون دیدنیست دشت زبالای ابرها
از شرم آب شد بدنت تا بخار شد
از جسم توست تک تک اجزای ابرها
اینگونه شد که راز فراوانی غمت
پیوند میخورد به معمای ابرها
یک ماه گمشده! به تمنای آب نیست
منظور خواهرت ز تماشای ابرها
در امتداد آبی سیر نگاه تو
پا میگذاشت قافله جا پای ابرها
برخیز چون به علقمه مه گرفته ات
خیره شده خدای تو از لای ابرها
هادی جانفدا
#مرثیه_حضرت_عباس علیه السلام
https://eitaa.com/sobhehoseini
هدایت شده از صبح حسینی
اول صبح بگویید حسین جان رخصت
تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد
🌴🌴🌴
السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین (علیهالسلام )
https://eitaa.com/sobhehoseini
بیتو چه کند مولا؟ یا فاطمة الزهرا
افتاده علی از پا، یا فاطمة الزهرا
وقت است که از رحمت، دستی ز علی گیری
افتاده ز پا مولا، یا فاطمة الزهرا
بعد از تو علی، از پای افتاد و به غم خو کرد
با خانهنشینیها، یا فاطمة الزهرا...
چون محرم رازی نیست، با چاه سخن گوید
تنهاست علی، تنها، یا فاطمة الزهرا...
بر خرمن جان او، چون شعله شرر میزد
میریخت چو آب اسما، یا فاطمة الزهرا...
هم وصف تو ناممکن، هم قدر تو نامعلوم
هم قبر تو ناپیدا، یا فاطمة الزهرا
محمدعلی مجاهدی
#مرثیه_حضرت_زهرا سلام الله علیها
https://eitaa.com/sobhehoseini
هدایت شده از صبح حسینی
اول صبح بگویید حسین جان رخصت
تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد
🌴🌴🌴
السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین (علیهالسلام )
https://eitaa.com/sobhehoseini
شعله بالا گرفت اما ... میخ
با خجالت نشست از پا ... میخ
ناگهان ضربه ای به در خورد و ...
سر برون کرد بی هوا تا میخ ...
صاعقه بود و بر چمن می خورد
خورد می کرد استخوان را میخ
علت قتل مادر ما چیست ... ؟
ضربه های غلاف ها یا ... میخ
دختری گیسویش پریشان شد
گفت : بابا! ...شراره بابا!...میخ
یاسر حوتی
#مرثیه_حضرت_زهرا سلام الله علیها
https://eitaa.com/sobhehoseini
هدایت شده از صبح حسینی
اول صبح بگویید حسین جان رخصت
تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد
🌴🌴🌴
السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین (علیهالسلام )
https://eitaa.com/sobhehoseini
کاش میشد کسی سفید کند
پیش ارباب روی مسلم را
ببرد سوی او پیام مرا
بخرد آبروی مسلم را
ببرد سویش این خبر را که
کوفه در سر خیال ها دارد
سر بازار نیزه سازیشان
آه، خیلی برو بیا دارد
کوفیانی که دعوتت کردند
دربروی سفیر تو بستند
کوچه گردیست کار من اما
همه در خانه های خود هستند
کاش بودی نگاه میکردی
لبم از تشنگی ترک برداشت
هردری را زدم جواب شدم
مسلمت حال و روز مضطر داشت
کاش بودی نگاه میکردی
زیر این ماه راه میرفتم
کوچه در کوچه بغض میکردم
گاه و بیگاه راه میرفتم
کاش بودی نگاه میکردی
سهمم از کوفیان خیانت شد
از من بی پناه با سنگ و
آتش و طعنه ها ضیافت شد
سر دارالعماره ام اما
فکر خود نیستم به فکر توام
غصه ی غربت تورا دارم
زار و لبریز غم به فکر توام
کاش میشد که از همین حالا
زینب و دختر تو برگردد
قبل ازینکه اسیرشان بکنند
سوره کوثر تو برگردد
این جماعت به دست های اسیر
پیش مردم طناب میبندند
مشک هارا بگو که پر بکنند
که بروی تو آب میبندند
تیرهارا سه شعبه میسازند
تاکه بهتر سوی هدف بزنند
رسمشان است وقت صید شکار
رقص شادی کنند کف بزنند
یوسف کربلا دراین فکرم
رحم بر پاره پیرهن نکنند
لال گردد زبان من آقا
پیش زینب تورا کفن نکنند
سید پوریا هاشمی
#مرثیه_حضرت_مسلم علیه السلام
https://eitaa.com/sobhehoseini
هدایت شده از صبح حسینی
اول صبح بگویید حسین جان رخصت
تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد
🌴🌴🌴
السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین (علیهالسلام )
https://eitaa.com/sobhehoseini
مادری بین خیمه غمگین بود
سرش از شرم رو به پایین بود
پیش چشمان بانوان حرم
دیده اش پر شد از نم و شبنم
بانویی که دگر نظیر نداشت
کودکش تشنه بود و شیر نداشت
دست خود را تکان تکان می داد
کودکش تشنه داشت جان می داد
چه کند با دل گرفتارش؟!
داد دست رقیه گهوارش
پیش او هم علی نشد آرام
زینب آمد ولی نشد آرام
کودکی زیر لب در آن محفل
گفت با گریه یا ابوفاضل
آه، از شرم ساقی توحید
پیکرش بین علقمه لرزید
ناگهان نور مشرقین آمد
پدرش حضرت حسین آمد
عمه گهواره را به آقا داد
به دل مادرش تسلا داد
گفت: او هم دلاوری شده است
تشنه ی جام کوثری شده است
رفت آقا به سوی آن لشکر
رفت در روبروی آن لشکر
گفت: این طفل را چه تقصیر است
دست او نه کمان نه شمشیر است
آتشی بر دل فلک خورده
لبش از تشنگی ترک خورده
نیست کس تا دوای او بدهد؟!
جرعه آبی برای او بدهد
طفل خود را گرفت بالاتر
عمر سعد بود و یک لشکر
بین شان سخت ولوله افتاد
ناگهان یاد حرمله افتاد
گفت: برخیز و صید کن در دم
با سه شعبه تو هر دو را با هم
قلب کون و مکان شراره گرفت
تیر را سوی شیرخواره گرفت
تیر از چله ی کمان رد شد
در حرم حال مادرش بد شد
طفل خنده به روی لب آورد
روی دست پدر تلظی کرد
دست و پا زد میان آغوشش
ذبح شد بچه گوش تا گوشش
سر اصغر میان یک دستش
پیکرش شد از آن یک دستش
روضه، مافوق هر تصور شد
پدر از خون محاسنش پر شد
عرش را داشت شعله ور می کرد
متحیر به او نظر می کرد
این همه اظطراب را چه کند؟!
مانده حالا رباب را چه کند؟!
در عبا گرچه طفل پنهان بود
خونِ زیر عبا نمایان بود
بیش از این بین این مسیر نماند
پیکرش را به پشت خیمه رساند
وای از ناله ی مهیب رباب
وای از غربت عجیب رباب
رفت خیمه، نه این که دل بکند
خواست گهواره را تکان بدهد
از دلش غصه بی گمان نرود
بعد از این زیر سایه بان نرود
محمد جواد شیرازی
#مرثیه_علی_اصغر علیه السلام
https://eitaa.com/sobhehoseini
هدایت شده از صبح حسینی
اول صبح بگویید حسین جان رخصت
تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد
🌴🌴🌴
السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین (علیهالسلام )
https://eitaa.com/sobhehoseini
خواهم اگر به آن قد و بالا ببینمت
باید تو را به وسعت صحرا ببینمت
تکه به تکه جسم تو را جمع کردم و
می چینمت به روی عبا تا ببینمت
حالا که نیزه خورده و پهلو گرفته ای
پیغمبرم... به کسوت زهرا ببینمت
خوبست این که حداقل مادر تو نیست
ور نه چگونه در بر لیلا ببینمت
جان کندن مرا به تمسخر گرفته اند
پیش بساط خنده این ها ببینمت
ترسم ز عمه بود بیاید... که آمده
حالا من عمه را ببرم ... یا ببینمت؟!
تشنه نرفته است ز خون تو دشنه ای
باید به نیزه ها نگرم تا ببینمت
محمد علی بیابانی
#مرثیه_علی_اکبر علیه السلام
https://eitaa.com/sobhehoseini