eitaa logo
صبح حسینی
474 دنبال‌کننده
37 عکس
21 ویدیو
1 فایل
صبحتان را با #اشک_بر_اباعبدالله علیه السلام آغاز کنید ارتباط با مدیر کانال 👇 @Alamdar1404
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از صبح حسینی
اول صبح بگویید حسین جان رخصت تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد 🌴🌴🌴 السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین (علیه‌السلام ) https://eitaa.com/sobhehoseini
‌ حدود ظهر دوشنبه دری کبود شد و رواق خانه ی نیلوفری کبود شد و لگد به عرش زدند، آسمان زمین افتاد و آیه آیه تن کوثری کبود شد و   حوالی گذر تندباد آتش و دود حریرِ روشن بال و پری کبود شد و چقدر غیرت آیینه‌ها به جوش آمد همینکه دور و بر معجری کبود شد و زلال صورت مهتاب بانویی بینِ خسوف کوچه ی خاکستری کبود شد و در امتداد همین کوچه های کوفه صفت گریزهای دم آخری کبود شد و "چه کربلاست که آدم به هوش می آيد" چه کربلاست در آن پیکری کبود شد و  "کمی گذشت و هجوم دوباره ای آمد" "بُنـیَّ" های دل مادری کبود شد و "هوا ز جور مخالف چو قیرگون گردید" نوشته اند مقاتل سری کبود شد و نگاه خواهر او تا به قتلگاه افتاد میان عرش خدا "زینبیه" راه افتاد.... محمد جواد مهدوی سلام الله علیها https://eitaa.com/sobhehoseini
از خانه چارچوب درت را شکسته‌اند باب الحوائج پدرت را شکسته‌اند عمداً مقابل پسر ارشدت زدند یعنی غرور گل پسرت را شکسته‌اند بازو و سینه، کتف و سرت درد می کند هرجا که بوسه زد پدرت، را شکسته‌اند ای مرغ عشق خانه حیدر کمی بــپـر باور نمی کنم که پرت را شکسته‌اند از طرز راه رفتن و قد هلالی ات احساس می کنم کمرت را شکسته‌اند ابری ضخیم سر زد و ماهت خسوف شد بی شک فروغ چشم ترت را شکسته‌اند دندانه های شانه پر از خون تازه شد اصلاً بعید نیست، سرت را شکسته‌اند با بستری کبود و پر از لاله های سرخ آئینه های دور و برت را شکسته‌اند زان آتشی که بر شجر طیبــه زدند ثلثی ز شاخ و برگ و برت را شکسته‌اند یاسر حوتی سلام الله علیها  https://eitaa.com/sobhehoseini
هدایت شده از صبح حسینی
اول صبح بگویید حسین جان رخصت تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد 🌴🌴🌴 السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین (علیه‌السلام ) https://eitaa.com/sobhehoseini
از خانه چارچوب درت را شکسته‌اند باب الحوائج پدرت را شکسته‌اند عمداً مقابل پسر ارشدت زدند یعنی غرور گل پسرت را شکسته‌اند بازو و سینه، کتف و سرت درد می کند هرجا که بوسه زد پدرت، را شکسته‌اند ای مرغ عشق خانه حیدر کمی بــپـر باور نمی کنم که پرت را شکسته‌اند از طرز راه رفتن و قد هلالی ات احساس می کنم کمرت را شکسته‌اند ابری ضخیم سر زد و ماهت خسوف شد بی شک فروغ چشم ترت را شکسته‌اند دندانه های شانه پر از خون تازه شد اصلاً بعید نیست، سرت را شکسته‌اند با بستری کبود و پر از لاله های سرخ آئینه های دور و برت را شکسته‌اند زان آتشی که بر شجر طیبــه زدند ثلثی ز شاخ و برگ و برت را شکسته‌اند یاسر حوتی سلام الله علیها  https://eitaa.com/sobhehoseini
هدایت شده از صبح حسینی
اول صبح بگویید حسین جان رخصت تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد 🌴🌴🌴 السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین (علیه‌السلام ) https://eitaa.com/sobhehoseini
مشتی پر از تو مانده که در لانه ریخته خاکستر تو پشت در خانه ریخته اصلأ بنا نبود که ظلمی بنا شود اما چه شد که اینهمه ویرانه ریخته همدست بوده اند!در و دیوار و بعد از آن از پیلۀ وجود تو پروانه ریخته در پیش چشم ساقی کوثر سبو شکست یعنی تمام بادۀ میخانه ریخته ای حامی علی, در این کوچه های شهر از تو چقدر غیرت مردانه ریخته شکرت خدا نبوده نبی و ندیده که نیلوفرانه ساقه ی ریحانه ریخته مادر ببین به موی پریشان دخترت ناباورانه حسرت یک شانه ریخته این روزهای بعد تو تنها کنار چاه حیدر شبانه اشک غریبانه ریخته با گریه گفت:فاطمه یادت بخیر وحیف مشتی پراز تو مانده که در لانه ریخته محمدجواد مهدوی سلام الله علیها https://eitaa.com/sobhehoseini
هدایت شده از صبح حسینی
اول صبح بگویید حسین جان رخصت تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد 🌴🌴🌴 السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین (علیه‌السلام ) https://eitaa.com/sobhehoseini
ما را شب دیدار بود هر شب جمعه دل منتظر یار بود هر شب جمعه شب یلداشده بر گل زهرا بشتابید یوسف سر بازار بود هر شب جمعه خون شد جگر ما ز بس آدینه شمردیم بین دیده چه خونبار بود هر شب جمعه گویند چرا هیئتیان خواب ندارند گو فاطمه بیدار بود هر شب جمعه آدینه ای آن جان جهان می رسد از راه ز آن دل پی دلدار بود هر شب جمعه ای گمشده ی فاطمه برگرد که دل ها از که عشق تو سر شار بود هر شب جمعه مسعود نصری عجل الله تعالی فرجه الشریف https://eitaa.com/sobhehoseini
هدایت شده از صبح حسینی
اول صبح بگویید حسین جان رخصت تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد 🌴🌴🌴 السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین (علیه‌السلام ) https://eitaa.com/sobhehoseini
از تماس تازیانه هر تنی آزرده بود صحنه را عباس اگر می دید بی‌شک مُرده بود تا غروب روز عاشورا خدا خود شاهد است عمه‌ی سادات را کوچک کسی نشمرده بود از همان ساعت که سقا رفت سوی علقمه حال زینب مثل زن‌های «برادر‌مرده» بود خواست در آغوش خود گیرد حسینش را نشد بسکه تیر و نیزه بر نعش برادر خورده بود فکر می‌کردند نفرین کرده در حالی که او دست هایش را برای شکر بالا برده بود کاظم بهمنی سلام الله علیها https://eitaa.com/sobhehoseini
هدایت شده از صبح حسینی
اول صبح بگویید حسین جان رخصت تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد 🌴🌴🌴 السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین (علیه‌السلام ) https://eitaa.com/sobhehoseini
خون خورم در غم آن طفل که جای لَبَنَش ریخت دست ستم حرمله خون در دهنش کودکی کآب ز سرچشمه وحدت می خورد گشت از سوز عطش، آب، روان از بدنش گر تن نوگل لیلا، نبود لاله سرخ از چه آغشته به خون گشت چنین پیرهنش؟ غنچه ای از چمن زاده زهرا بشکفت که شد از زخم سِنان چون گل صد برگ، تنش گلشنی ساخته در دشت بلا گشت، که بود غنچه اش اصغر و گل قاسم و اکبر سمنش تشنه لب کشته شد آن شاه که با خنجر و تیر گشت ببریده و شد دوخته بر تن کفنش آنکه باشد نظرش داروی هر درد «سنا» چشم دارم که فتد گوشه چشمی به منش جلال الدین همایی(سنا) علیه السلام https://eitaa.com/sobhehoseini
هدایت شده از صبح حسینی
اول صبح بگویید حسین جان رخصت تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد 🌴🌴🌴 السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین (علیه‌السلام ) https://eitaa.com/sobhehoseini
طوفانِ تیر،کار عمو را خراب کرد این مشکِ پاره، نقشۀ او را بر آب کرد میخواست«یاسکینه» به قولش عمل کند بارانِ تیر،سخت عمو را جواب کرد شرمندۀ تبِ لبِ اطفال شد عمو عباس را خجالت زینب مذاب کرد احساس شد،صدای حروف مقطعه ارباب را بریده بریده خطاب کرد نعش مرا به خیمه مبَر جان اصغرت سقای با وفای تو شرم از رباب کرد می خواست «یاحسین» به پایت ادب کند دستان من،مسیر تو را انتخاب کرد دستی،یمین و دست دگر در یسار ماند این کار،حرفِ علقمه را یک کتاب کرد دستی نمانده بود،علم بر زمین فتاد یک بی حیا رسید و به سویم عتاب کرد آمد عمود و تاجِ غرورِ مرا شکست دشمن جسور شد،زد و پا در رکاب کرد خصمِ من از حماسۀ صفین کینه داشت در کربلا حساب مرا بی حساب کرد چشمم به خیمه بود که تیری ز ره رسید این دیده را ز بُرد نگاهش مُجاب کرد انگار پیشِ چشم من آمد مصائبی کز گفتنش زبانِ مرا در حجاب کرد خون گریه میکنم که پس از این زنند جار این قوم،حمله بر حرم بوتراب کرد گفتید ماهِ علقمه،ماهِ رُخم گرفت مادر رسید و علقمه را آفتاب کرد محمود ژولیده https://eitaa.com/sobhehoseini
هدایت شده از صبح حسینی
اول صبح بگویید حسین جان رخصت تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد 🌴🌴🌴 السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین (علیه‌السلام ) https://eitaa.com/sobhehoseini
باد وقتی که برآن حلقه گیسو افتاد سنگ باران شد و میدان به هیاهو افتاد سنگ احساس ندارد که یتیمی سخت است سنگ آنقدر به او خورد که از رو افتاد نه توانی است به دست و نه رکابی است به پا نیزه ای خورد از این سو و از آن سو افتاد به زمین خورد ولی زیر لبی زهراگفت راه یک نیزه همان لحظه به پهلو افتاد سر نجمه به روی شانه زینب، غش کرد تا که پرشد حرم از هلهله بانو افتاد آه از آن آه که درسینه مزاحم می دید  وای از آن پنجه بی رحم که بر مو افتاد قوتی داشت عمو حیف علی اکبر برد برسرش آمد و یکباره به زانو افتاد عسل از کنج لبش ریخت ،سرش لشگر ریخت وسط غائله انگار که کندو افتاد کاش اینقدر نمی ریخت بهم این لشگر  جای یک نعل همان وقت به ابرو افتاد حسن لطفی علیه السلام https://eitaa.com/sobhehoseini
هدایت شده از صبح حسینی
اول صبح بگویید حسین جان رخصت تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد 🌴🌴🌴 السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین (علیه‌السلام ) https://eitaa.com/sobhehoseini
‌ بدون ماه قدم می زنم سحر ها را گرفته اند از این آسمان قمرها را چقدر خاک سرش ریخته است معلوم است رسانده است به خانم کسی خبرها را نگاه کن سر پیری چه بی عصا مانده گرفته اند از این پیر زن پسر ها را چه مشکل است که از چهار تا پسرهایش بیاورند برایش فقط سپرها را نشسته است سر راه ، روضه می خواند که در بیاورد آه ...آه رهگذرها را ندیده است اگر چه ولی خبر دارد سر عمود عوض کرده شکل سرها را کنار آب دو تا دست بر روی یک دست رسانده است به ما خانم این خبرها را بشیر آمد گفتی که از حسین بگو ز عون دم زد و گفتی که از حسین بگو ستاره بودی و یکدفعه آفتاب شدی برای خانه مولا که انتخاب شدی به خانه ی ولی الله اعظم آمدی و دلیل عزت قوم بنی کلاب شدی به جای اینکه شوی مدعی همسری اش کنیز حلقه به گوش ابوتراب شدی تنور خانه ی حیدر دوباره گرم شد و برای چرخش دستار انتخاب شدی چهار تا پسر آورده ای برای علی که جای فاطمه ام البنین خطاب شدی دلت همیشه چنین شوهری دعا میکرد تو مثل حضرت صدیقه مستجاب شدی اگر چه ضرب غلافی به بازویت نگرفت میان کوچه به دیوار زانویت نگرفت تو را به قصد جسارت کسی اسیر نکرد به چادر عربی تو خار گیر نکرد تو را که فرق علی دیده ای و خون حسن به غیر کرببلا هیچ چیز پیر نکرد به احترام همان تکه بوریا دیگر زمین خانه ی تو نیت حصیر نکرد از آن زمان که شنیدی خزان گلها را هوای کوی تو باغ دل پذیر نکرد چه خوب شد که نبودی و کربلا بینی که دست دشمن دون رحم بر صغیر نکرد به نعل تازه گرفتند تا بدن ها را به ضرب دست لگد میزدن زن ها را علی اکبر لطیفیان سلام الله علیها https://eitaa.com/sobhehoseini
هدایت شده از صبح حسینی
اول صبح بگویید حسین جان رخصت تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد 🌴🌴🌴 السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین (علیه‌السلام ) https://eitaa.com/sobhehoseini
مثل شمعى كنارِ خانه‌ى خود همه دَم او خدا خدا مى‌كرد گريه هايش چه گريه آور بود تا كه عباس را صدا مى كرد روضه خوانىِ او كنار بقيع مى‌زد آتش همه جگرها را روضه وقتى از علقمه مى‌خواند چون شرر بود رهگذرها را روضه‌هاى خرابه را مى‌خواند تا غمِ شام روضه را مى‌بُرد بِينِ بازار خويش را مى‌ديد سنگ جاى رباب هم مى‌خورد آه از لحظه‌اى كه زينب گفت قصه‌ى آب و آب آور را قصه.ى تير و حنجر اصغر اضطرار حسينِ مضطر را از خدا خواست تا زِ داغ حسين قامتش بيشتر هلال كند ملتمس با سكينه او مى‌گفت تا اباالفضل را حلال كند... من بميرم براى اين خانم سرِ پيرى چه بى عصا مانده پسرانش همه شهيد شدند به دلش داغِ كربلا مانده كاش همراه با اباالفضلش راهىِ دشت كربلا مى‌شد مثلِ عباسِ خود براىِ حسين پاسبان بهر خيمه‌ها مى‌شد آرمان صائمی علیه السلام https://eitaa.com/sobhehoseini
هدایت شده از صبح حسینی
اول صبح بگویید حسین جان رخصت تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد 🌴🌴🌴 السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین (علیه‌السلام ) https://eitaa.com/sobhehoseini
‌ دیدم اعضای تنت را جگرم سوخت علی پاره های بدنت را جگرم سوخت علی ناگهان زانویم افتاد زمین چون دیدم طرز چانه زدنت را جگرم سوخت علی چه کنم عمه نبیند بدن حمزه ای اَت مُثله دیدم بدنت را جگرم سوخت علی لخته خونی که برون از گلویت آوردم ریخت خون دهنت را جگرم سوخت علی باورم نیست که جسمت ز نظر پنهان است نیزه بینم کفنت را جگرم سوخت علی یوسفم ،کاش که می شد به میان حرمت ببرم پیرهنت را جگرم سوخت علی آن لبانی که اذان گفت، بهم ریخته است خُرد بینم دهنت را جگرم سوخت علی داغ پرپر شدنت جای خود، امّا بینم داغ بی سر شدنت را جگرم سوخت علی این همه نیزه میان بدنت گم شده است با که گویم محنت را جگرم سوخت علی از همان دور شنیدم رجزت را پسرم این حسین و حسنت را جگرم سوخت علی نعرة حیدری و نالة یا زهرایت می شنیدم سخنت را جگرم سوخت علی نشد آخر لب عطشان تو را آب دهم چه کنم سوختنت را جگرم سوخت علی گر نیایند جوانان حرم یاری من که بَرَد خیمه تنت را جگرم سوخت علی محمود ژولیده علیه السلام https://eitaa.com/sobhehoseini
هدایت شده از صبح حسینی
اول صبح بگویید حسین جان رخصت تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد 🌴🌴🌴 السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین (علیه‌السلام ) https://eitaa.com/sobhehoseini
بلند مرتبه شاهی و پیکرت افتاد همینکه پیکرت افتاد خواهرت افتاد تو نیزه خوردي و یکمرتبه زمین خوردي هزار مرتبه زینب، برابرت افتاد همینکه از طرف جمعیت دوتا چکمه رسید اول گودال، مادرت افتاد تو را به خاطر دِرهم چه درهمت کردند چنانکه شرح تن تو به آخرت افتاد ولی به جان خودت خواهرت مقصر نیست درآن شلوغی اگر بارها سرت افتاد خبر رسید که انگشتر تو را بردند میان راه، النگوي دخترت افتاد کنارخیمه رسیده است لشگرکوفه و خواهرتو به یاد برادرت افتاد علي اكبر لطيفيان علیه السلام http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872