سلام حضرت ِ از درک ما، فراترها
سلام سایه بالاسر ابوذرها
به جز تو نیست کسی در جهان علیپرور
به جز تو نیست کسی سید پیمبرها
تو با علی و خدیجه قیامتی کردید
که نیست تا ابدالدهر، کار لشکرها
جماعتی که همه دشمنان هم بودند
شدند با هنرت خواهر و برادرها
هنوز هم که هنوز است نام فاطمهات
نشانده لرزه به جان تمام ابترها
بزرگ و کوچک نسلت همیشه سلطانند
غلام خانهی این قوم، تاجدارانند
تو نور عالم امکان، تو ماه تابانی
تو قبلهای، تو مرادی، تو جان جانانی
تو با وفا، تو خدای مکارم اخلاق
تو قبلهگاهِ تمام مهربانانی
به آشنا، به غریبه، به کافر و مومن
رسیده بخشش و لطفت، تو مثل بارانی
تو آن شهنشهِ خاکیِ روزگاری که
نه حاجبی به سرایت بُوَد نه دربانی
بزرگواری و کارَت عطای بی منت
غم دل همگان را نگفته میدانی
به یُمنِ مَقدم تو بتکده، مصلا شد
زمین ز خواب زمستانی ِخودش پا شد
......
جهان برای همیشه است، آرزومندت
شده هوایی ِ شصت و سه سال لبخندت
چه ساده عاشق خود کردهای دو عالم را
یگانهای و زمانه، ندیده مانندت
قسم به جان ِکه از اهل آسمان و زمین
به جز تو خورده به قرآن خود، خداوندت؟
خدا ز دامن تو دست من جدا نکند
خدا رهام نگرداند هرگز از بندت
هزار شکر که مدیون صادقت هستم
ره نجات به من یاد داده فرزندت
همان که خواستهای شد، مسیر عاشقیام
هزار شکر خدا را امام صادقی ام
همیشه بر سر این سفره میهمان هستم
همیشه شامل این لطف بی کران هستم
نه دلبریست مرا جز نوادگان شما
نه جیرهخوار و فدائی این و آن هستم
بگو چه بهتر ازین خواهم از تو من دیگر
به زیر سایهی زهرای مهربان هستم
شنیدهام که تویی عاشق حسینیها
منم همان که رفیق حسینتان هستم
به جان فاطمه آقا بیا و کاری کن
شوم شهید ِحسین ِتو تا جوان هستم
درین زمانه که دلسوز و تکیه گاهی نیست
"به جز حسین مرا ملجا و پناهی نیست"
محمدحسین رحیمیان
#مدح_پیامبر صلی الله علیه و آله
https://eitaa.com/sobhehoseini
لب نگار که باشد رطب حرام بود
زمان واجبمان مستحب حرام بود
فقیه نیستم اما به تجربه دیدم
بدون عشق ؛ مناجات شب حرام بود
اگر که هست طبیبم طبیب دوّاری
به من معالجه ی در مطب حرام بود
.
.
.
تو را در کمال نوشتند یا رسول الله
بزرگ آل نوشتند یا رسول الله
تو آفریده شدی و سرآمدت گفتند
هزار مرتبه اَحسن به ایزدت گفتند
تو را به سمت زمین با نسیم آوردند
تو آمدی و ملائک خوش آمدت گفتند
نشان دهنده ی معصومیِ قبیله توست
اگر که قّبه ی خضرا به گنبدت گفتند
تمام آل عبا «کُلنا محمّد» بود
تو عین نوری و در رفت و آمدت گفتند
اگر چه یک نفری ، جمع چهارده نفری
تو را محمّد و آل محمّدت گفتند
شب ولادتت ای یار می کنم خیرات
نثار مقدم خیر تو چهارده صلوات
برای خُلق تو باید کنند تحسینت
نشد مشاهده شصت و سه سال نفرینت
از آن طرف تو اگر نور آخرین هستی
نوشته اند از این سو تو را نخستینت
هزار و سیصد و هشتاد و چندمین سال است
شدیم کوچه نشینت ، شدیم مسکینت
شدیم ریزه خور سفره های سیّدی ات
گدای سفره ی هر سال چهارده سینت
تو آمدی که علی را فقط ببینی و بس
نداده اند به جز دیده ی خدا بینت
یتیم مکه ای اما بزرگ دنیایی
اگر چه خاک نشینی ، همیشه بالایی
مرا اویس شدن در هوای تو کافی ست
اگر چه باز ندیدم ، دعای تو کافی ست
همین که بوی تو را در مدینه حس کردم
لبم رسید به خاک سرای تو کافی ست
چه حاجتی به پسر داری ای بزرگ قریش
همین که فاطمه داری برای تو کافی ست
همین که اوّل هر صبح پیش زهرایی
برای روشنی لحظه های تو کافی ست
تو آن پیمبر دنباله داری و بعدت
اگر علی تو باشد به جای تو کافی ست
قسم به اشهد ان لااله الا الله
تو آمدی که بگویی علی ولی الله
تو آمدی و ترحّم شدند دخترها
چقدر صاحب دختر شدند مادرها
تو آمدی و رعیّت شکوه عبد گرفت
بدین طریق چه آقا شدند نوکرها
خدای خوب به جای خدای چوب نشست
و با اذان تو بالا گرفت باورها
بگو : مدینه ی علمی ، علی در آن است
بگو : که واجب عینی ست حرمت درها
بریز شیره پیغمبری به کام حسین
که از حسین بیاید علی اکبرها
زمان گذشت زمان ظهور دیگر شد
حسین منی انا من حسین اکبر شد
هزار حضرت مریم کنیز مادر توست
تو را بس است همین که بتول ، دختر توست
به دختران فلان و فلان نیازی نیست
اگر خدیجه والا مقام همسر توست
علی و فاطمه دو رحمت خداوندی
برای عالم دنیا و صبح محشر توست
به یک عروج تو جبریل از نفس افتاد
خبر نداشت که این تازه اوج یک پَر توست
به عرش رفتی و ماندی در آن تقّرب محض
خدا برابر تو یا علی برابر توست
تو با علی جریان ساز شیعه اید ، اما
شناسنامه ی شیعه به نام جعفر توست
همیشه شکر چنین نعمتی روی لب ماست
که جعفر بن محمد رئیس مذهب ماست
شاعر: علی اکبر لطیفیان
#مدح_پیامبر صلی الله علیه و آله
https://eitaa.com/sobhehoseini
ما تشنه ایم و راهی دریا شدن خوش است
سلمانمان کنید که منا شدن خوش است
یا حضرت رسول فدای ملاحتت
با نام دلربای تو شیدا شدن خوش است
از برکت تو سفرۀ ما برکتی گرفت
پس ریزه خوار سفرۀ آقاشدن خوش است
ما گم شدیم در دل دنیای بی کسی
پشت در حرای تو پیدا شدن خوش است
خوب است پیش دشمن تو قد علم کنیم
اما مقابل قد تو تا شدن خوش است
خاک در تو از دُر و زر قیمتی تر است
پس خاک پای حضرت زهرا شدن خوش است
ای اعتبار عالم و آدم خوش آمدی
تو مصطفایی احمدی آقا محمدی
با خلقت وجود تو خلقت شروع شد
با جلوۀ جمال تو عصمت شروع شد
سجاده پهن شد که تو باشی و ذات حق
از آن به بعد بود رفاقت شروع شد
عالم برای بوسه به دست تو آمدند
یک واژه ای بنام ارادت شروع شد
دست تو را که داد به دستان سعدیه
در آن قبیله بارش رحمت شروع شد
با بودنت حلیمۀ سعدیه دید که
لحظه به لحظه برکت و نعمت شروع شد
دستی نبود تا که نگیرد دعای آن
با مقدم تو سیل اجابت شروع شد
پیغمبرانه بود حضوری که داشتی
آقا نمک به سفرۀ آنها گذاشتی
آقای من تو واسطۀ نشر دین شدی
در بدترین زمانه شما بهترین شدی
بر روی مسند نبوی بین انبیا
دیر آمدی و از همه بالا نشین شدی
چشمان مکه شاهد آقایی تو بود
اینکه تو در تمامی عالم امین شدی
از لحظۀ ولادت خود حضرت رسول
تو رحمت خدایی و للعالمین شدی
عالم فدای نام ابالقاسم شما
زیرا شما قسیم بهشت برین شدی
نقش نگین خاتم تو گشت یاعلی
بانام حیدر است که صاحب نگین شدی
هرجا قدم زدی پُرِ یاس و عنبر است
قطعاً گل محمدی از تو معطر است
باید فقط تو راهی غار حرا شوی
باید فقط تو همنفس با خدا شوی
با این مقام و منزلت و شأن و عزتت
باید هم آبروی همه انبیا شوی
تنها به عشق نام تو گلدسته ساختند
تا اشهد اذان همه ماسوا شوی
اصلاًبعید نیست که حیدر نبی شود
اصلاً بعید نیست که تو مرتضی شوی
حق با علیست غیر علی ناحقند وبس
یک لحظه هم نشد که تو از حق جدا شوی
بعد تو هرکسی به علی اقتدا نمود
راه خود از مسیر شیاطین جدا نمود
مولای ما کسی ست که شیر دلاور است
مولای ما کسی ست که با حق برابر است
مولای ما کسی ست که جان و دل تو بود
مولای ما کسی ست که با تو برادر است
مولای ما کسی ست که لایق تر از همه ست
شیر خدا و همسر زهرای اطهر است
مولای ما کسی ست که مثل خدا یکی ست
نامش ولی ، علی، اسد الله، حیدر است
مولای ما کسی ست که بابای امت است
مولای ما کسی ست که مولای قنبر است
مولای ما کسی ست که شاگرد مکتبش
در فقه و در علوم الهیه جعفر است
آنکس که پای مکتب او جان گرفته ایم
درس خداشناسی و ایمان گرفته ایم
جعفر اگر نبود زمین محوری نداشت
کشتی علم ذات خدا لنگری نداشت
جعفر اگر نبود حسینیۀ زمین
تعطیل بود چونکه دگر منبری نداشت
جعفر اگر نبود علوم کتاب حق
سوگند بر خدا که روایتگری نداشت
بیچاره می شدیم به دین خدا قسم
پسوند نام مذهب ما جعفری نداشت
او روضه خوان مادر پهلو شکسته بود
می خواند کاش خانۀ حیدر دری نداشت
او هم شبیه حیدر کرار شد غریب
او هم میان آن همه کس لشگری نداشت
ماشیعیان عاشق این خانواده ایم
باجان و دل به یاریشان ایستاده ایم
مهدی نظری
#مدح_پیامبر صلی الله علیه و آله
https://eitaa.com/sobhehoseini