باز از عرش غزل های مرا آوردند
شیشه ناب عسلهای مرا آوردند
باز آغوش در آغوش دلم را بردند
طعم شیرین بغل های مرا آوردند
باز "هم هیئتیان "من و جشن ارباب
باز هم بچه محل های مرا آوردند
باز هم کرببلا ، عشق ، زیارت ، ارباب
باز هم خیر العمل ها ی مرا آوردند
آنطرف وسعت من عرش حسین است ولی
این طرف حداقل های مرا آوردند
وسعت روز مرا روز جزا می آرند
چون مرا از سفر کرببلا می آرند
ناز این آینه پنج تنت کشته مرا
ناز زهرا و علی و حسنت کشته مرا
از عقیق یمنت زیر زبانم بگذار
جلوه ي سرخ عقیق یمنت کشته مرا
سجده بر نیزه تو روح مرا بالا برد
بخدا شیوه عاشق شدنت کشته مرا
دلبری کرده مرا پیرهن سبز حسن
منتها سرخی این پیرهنت کشته مرا
تو همان اشک منی؛ می روی و می آیی
که همین رفتن و این آمدنت کشته مرا
تو همان کشته ي عشقی که جهان خرم از اوست
عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست
بین اسماء خدا اسم شما شیرین تر
با شما خواندن اسماء خدا شیرین تر
چهارده چشمه شیرین شفا هست ولی
بخدا دست شما هست شفا شیرین تر
آی حاجی به غم زمزم ما لب تر کن
که به والله بود زمزم ما شیرین تر
سعی در کعبه شش گوشه نمودم اما
نچشیدم به جز این سعی و صفا شیرین تر
مانده ا م تا که در خانه اتان پیر شوم
چون بود میوه این کرببلا شیرین تر
میوه کرببلا خون شهید است شهید
عشق یک عالمه مدیون شهید است شهید
تو که یک گوشه ي چشمت غم عالم را برد
نم اشکت گنه حضرت آدم را برد
از بهشت تو چه گوییم که از روز ازل
روضه ات را که خدا خواند؛ جهنم را برد
شیشه عطر شما در دل آدم که شکست
عطر انفاس بهشتت دل آدم را برد
هر که از کرببلا رفت محرم را باخت
هر که در کرببلا ماند محرم را برد
زمزم کعبه پس از کرببلا شیرین شد
اشک ششماهه تو شوری زمزم را برد
تو که رفتی بخدا چادر خیمه افتاد
و سپس باد جفا معجر مریم را برد
کینه های عرب از بدر و حنین و احدت
ساربانی شد و انگشتر خاتم را برد
آه انگشتر تو دست جسارت افتاد
بعد از آن پیرهنت نیز به غارت افتاد
رحمان نوازني
#مدح_امام_حسین علیه السلام
https://eitaa.com/sobhehoseini
هدایت شده از صبح حسینی
🌴🌴🌴
السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین (علیهالسلام )
🍃🍃🍃🍃
اول صبح بگویید حسین جان رخصت
تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد
https://eitaa.com/sobhehoseini
چه کربلاست که آدم به هوش می آید
هنوز ناله زینب به گوش می آید
چه کربلاست کز آن بوی سیب می آید
صدای ناله ی مردی غریب می آید
چه کربلاست کز او بوی مشک می آید
هنوز ناله زلب های خشک می آید
چه کربلاست که بوی گلاب می آید
صدای گریه طفل رباب می آید
چه کربلاست که بوی عبیر می آید
صدای کودک نا خورده شیر می آید
چه کربلاست که بانگ صفیر می آید
هنوز ناله طفل صغیر می آید
چه کربلاست از آن ناله ی رباب آید
صدای ناله لالایی علی بخواب آید
جواب طفلک ششماه داده شد باتیر
عدو به تیر جفا داده بود او را شیر
چرا نگفته کسی آب مهر مادر اوست
برای چیست که عطشان علی اصغر اوست
چه کربلاست که سقای آن شده بی دست
عدو زکینه سرش با عمود کین بشکست
چه کربلاست که آبش به قیمت جان است
به گوش جان همه جا ناله های طفلان است
مگر به کرببلا آب قیمت جان است
چرا نگفته کسی این حسین مهمان است
چرا به تشنه لبان هیچ کس جواب نداد
به کام تشنه شان یک دو جرعه آب نداد
چه کربلاست علی اکبر ارباً اربا شد
شهید کینه به پیش دو چشم بابا شد
چه کربلاست که چون نام کربلا ببرند
فلک به ناله ملک در خروش می آید
#مرثیه_امام_حسین علیه السلام
https://eitaa.com/sobhehoseini
هدایت شده از صبح حسینی
🌴🌴🌴
السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین (علیهالسلام )
🍃🍃🍃🍃
اول صبح بگویید حسین جان رخصت
تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد
https://eitaa.com/sobhehoseini
چشم ِ تو حیثیتِ دریا و جیحون ریخته
بس که جذابیّتِ از این رویِ گلگون ریخته
با ظرافت، لحظه يِ خلق ِ تو دستان خدا
هر هنر که داشته از چنته بیرون ریخته
احتیاجی نیست بر شمشیر ِ لیلازاده را
چند لشگر دور تا دور ِ تو مجنون ریخته
اولین قربانی ِ اهل ِ حرم بودی علی
وعده ابراهیم کرد اما حسین خون ریخته
ارباً ارباً آسمان رویِ زمین تصویر شد
تکههای آینه بر خاکِ هامون ریخته
صورتی که شبه احمد بود، پاشیده ز هم
قامتی که مثل زهرا بود، اکنون ریخته
قطعه قطعه، بند بند از هم جدا شد پیکرت
شاعران! بر خاک ها دریایِ مضمون ریخته!
محمد رسولي
#مدح_حضرت_علی_اکبر علیه السلام
https://eitaa.com/sobhehoseini
دل حرم میشود سحر گاهی
که شود صحن دیده تر گاهی
قطره ي آب در مرور زمان
میکند در حجر اثر گاهی
دل من سخت تر زسنگ که نیست
امتحان کن بر این جگر گاهی
ای خریدار بر رضای خدا
جنس پس مانده را بخر گاهی
یعنی آنقدر بی بها هستم
نیستم لایق نظر گاهی
بین سجاده دیده بر راهم
نیمه شب میشود خبر گاهی
بنده ای راکه دست وپا گیر است
همرهت تا خدا ببر گاهی
قتلگاهی به پا کنی با ناز
گر از اینجا کنی گذر گاهی
پسری که کریم زاده بُوَد
میکند جلوه ي پدر گاهی
تاج اصحاب یا علی اکبر
یابن ارباب یا علی اکبر
تو مطهر شدی زهر چه بدی
تابگويی ز نسل لم یلدی
صدو ده بار هو کشم زجگر
که تو با کعبه زاده هم عددی
همه دلگرمی ام محبت توست
یابن لیلا «علیک معتمدی»
گرتو شاگرد مجتبی هستی
دست خالی نمی رود احدی
ناز تو فاطمی تر از همه است
راه دل بردن از علی بلدی
نوه ي ارشد دو دریایی
موجی از عشق،گاه جذر و مدی
جای مادر بزرگ تو خالی
زود پر زد به وادی ابدی
تو ز هر پنج تن نشان داری
تو حدیث کسای مستندی
جز برای دلِ ابوفاضل
پرده از روی خویش پس نزدی
تا خدا پرده ازرخ توکشید
چشم عباس مصطفی را دید
تا که بابا تو را صدا میکرد
محشری در حرم به پا میکرد
با نگاهی به قد و بالایت
یاد پیغمبر خدا میکرد
تو که هستی که پیر میخانه
با مناجات تو صفا میکرد
ای دل آرام خوش صدای حجاز
مأذنه بر تو اقتدا میکرد
آتش روی بام خانه ي تو
کوچه ها را پر از گدا میکرد
هرکسی داشت نذر پیغمبر
به در خانه ات ادا میکرد
بسکه با غمزه راه میرفتی
پدرت پشت سر دعا میکرد
دور از چشم شور مردم شهر
از رخ تو نقاب وا میکرد
بوسه ای از لب تو هر دردِ
پدری پیر را دوا میکرد
گوشه ای مینشست و با زینب
نظری سوی مجتبی می کرد
بعد میگفت این پسر غوغاست
چقدر شکل مادرم زهراست
تو ز اجداد خود چه کم داری
نسبی پاک و محترم داری
وارث آدم و کلیم و مسیح
بهر احیای مرده دم داری
گشته شش گوشه این حرم یعنی
تو جدا گانه یک حرم داری
که زیارات کامل و متقن
همچونان سایر اُمَم داری
تو ز پایین پا ولایت بر
کرسی و نون و والقلم داری
ما به نام تو سینه زن شده ایم
حق شاهی تو بر عجم داری
تو که باب الحوائجی بی شک
بسکه آقایی و کرم داری
یک قدم تو عقب تر از عباس
برسر دوش خود علم داری
شانه هایت ز بس مودب بود
دومین تکیه گاه زینب بود
خیز و شمشیر مرتضی بردار
بزن ای شیر بردل کفار
زره مصطفی بپوش علی
در رکاب عقاب پا بگذار
نعره ای زن منم علی اکبر
نوه ي حق حیدر کرار
همچو شیری بزن به قلب سپاه
تا بریزی به هم یمین و یسار
ضجه ي کوفه را درآوردی
ای ابَر مرد عرصه ي پیکار
هر طرف تاب میدهی تیغت
پشته سازی ز کشته ي بسیار
تشنگی را بهانه فرمودی
رو نمودی به جانب دلدار
لب نهادی بر آن لبانِ خشک
گفتی آهسته این سخن با یار
کای محاسن سپید در بندم
دست خود از محاسنت بردار
تا که دل کنده از تو بابا شد
بالهای شهادتت وا شد
نا گَه از دشت یک صدا آمد
ناله ي ای پدر بیا آمد
پدر آمد ولی چه آمدنی
چه کسی گفته روی پا آمد
پیرمردی کنار جسم جوان
با سر زانو از قفا آمد
روضه ات گشته شرح موت حسین
وسط هلهله نوا آمد
آنچنان نعره زد علی ولدی
ناله اش بین تا کجا آمد
دست خود را گرفته روی سر
زینب از سوی خیمه ها آمد
شد حسین زنده با دم زینب
پای معجر میان تا آمد
با تن ریخته بهم چه کند
نوبت یاری عبا آمد
شب جمعه است بس کن ای شاعر
چونکه مادر به کربلا آمد
هر شب جمعه کربلا غوغاست
فاطمه روضه خوان کرب و بلاست
قاسم نعمتي
#مدح_حضرت_علی_اکبر علیه السلام
https://eitaa.com/sobhehoseini
هدایت شده از صبح حسینی
🌴🌴🌴
السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین (علیهالسلام )
🍃🍃🍃🍃
اول صبح بگویید حسین جان رخصت
تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد
https://eitaa.com/sobhehoseini
این روزها غم تو مرا میکشد حسین
شب های ماتم تو مرا میکشد حسین
تا آن دمی که منتقم تو نیامده ست
سرخی پرچم تو مرا میکشد حسین
از لحظهی ورودیه تا آخرین وداع
هر شب ، محرّم تو مرا میکشد حسین
هنگام پر کشیدن یاران یکی یکی
اشک دمادم تو مرا میکشد حسین
داغ علی اصغر و عباس و اکبرت
غمهای اعظم تو مرا میکشد حسین
از قتلگاه تو چه بگویم؟ حکایتِ
انگشت و خاتم تو مرا میکشد حسین
بر نیزه در مقابل چشمان خواهری
گیسوی درهم تو مرا میکشد حسین
سالار سر بریدهی زینب سرم فدات
هستی فاطمه! پدر و مادرم فدات
#ورود_به_کربلا
https://eitaa.com/sobhehoseini
هدایت شده از صبح حسینی
🌴🌴🌴
السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین (علیهالسلام )
🍃🍃🍃🍃
اول صبح بگویید حسین جان رخصت
تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد
https://eitaa.com/sobhehoseini
با خَلق و خُلق و منطق احمد نمای تو
با خشم و دست و بازوی خیبر گشای تو
ازیک طرف پیمبر و از یک طرف علی
جز تو که قادر است نشیند به جای تو؟
برخیز با حسین، غدیری به پا بکن
تا اینکه خصم فاطمه افتد به پای تو
در لشگری که اسم تو هم کشته میدهد
صد نسل منقرض کند این حملههای تو
ترس من از نگاه بد این جماعت است
میخوانم «ان یکاد» همیشه برای تو
تا دور میشوی دل من شور میزند
خیره شده سکینه به هر رد پای تو
دیگر چرا صدای اذانت نمیرسد؟
پس کو نوای دلکش آن ربنای تو؟
اینهای و هوی و هلهله ترسانده خیمه را
وقتی نمیرسد به رقیه صدای تو
این حرمله، قسم که ندارد مهارتی
این تیر قصد کرده نشیند به نای تو
جز شرق تا به غرب همین دشت نینوا
جایی نرفته پیکر از هم جدای تو
برخیزای علی و ببین مادر آمده
زینب شود فدات که اشکت در آمده…
«محمدرضا رضایی»
#مرثیه_علی_اکبر علیه السلام
https://eitaa.com/sobhehoseini
هدایت شده از صبح حسینی
🌴🌴🌴
السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین (علیهالسلام )
🍃🍃🍃🍃
اول صبح بگویید حسین جان رخصت
تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد
https://eitaa.com/sobhehoseini
هر جا سخن از خاک دری هست، سری هست
هر جا تب عشق است، دل در به دری هست
دیروز گدایان همه دنبال تو بودند
هر جا که شلوغ است یقینا خبری هست
اجداد من از دیر زمان عاشق عشقند
دیدید که در طینت ما هم هنری هست
بازار مرا با قدمت گرم نکردی
یک چند غلامی که بیایی ببری هست
در غیبت شه روی به شهزاده می آرند
صد شکر که در خانه آقا پسری هست
هر جا قد وبالای رشیدی است، یقینا
دنبال سرش نیم نگاه پدری هست
یا حضرت ارباب،دمت گرم و دلت شاد
یا حضرت ارباب کرم،خانه ات آباد
داریم همه محضر تو عرض سلامی
تو شاهی و ما نیز هر آنچه تو بنامی
تا خانه ی آباد شما بنده پذیر است
نامرد ترینم نکنم میل غلامی
ای قامت قد قامت تو عین قیامت
قربان قدت صد قد و بالای گرامی
تشخیص تو سخت است علی یا که رسولی
پس لطف بفرما وبفرما که کدامی؟
تو مفترض الطاعه ترین واجب مایی
هر چند امامت نکنی، باز امامی
هر کس که هوای پدری داشته باشد
خوب است که همچین پسری داشته باشد
انگار رسول است، نمایی که تو داری
انگار بتول است ،صدایی که تو داری
بد نیست که هر روز عقیقه بنمایی
با این قد انگشت نمایی که تو داری
باید که برای تو کرم خانه بسازند
از بس که زیاد است گدایی که تو داری
از شش جهت کعبه دل لطف تو جاری است
از سفره ی پر جود و سخایی که تو داری
تو آنقدر از خویشتن خویش گذشتی
که منتظر توست، خدایی که تو داری
کاری نکن ای دوست مرا از تو بگیرند
بگذار که عشاق به پای تو بمیرند
ای سیر کمالات همه تا سر کویت
ای آب فرات لب من آب وضویت
ابن الحسنت گفته حسین بس که کریمی
مانند حسن جود بود عادت و خویت
عالم همه حیران ابوالفضل و حسینند
ماتند ابوالفضل و حسین از گل رویت
پایین قدمهای حسین جای کمی نیست
جا دارد اگر غبطه خورد بر تو عمویت
اینقدر مزن آب به سرخی لب خود
حیف است که پیچیده شود اینهمه بویت
حیف از تو مرا عبد و غلام تو بدانند
باید که مرا عبد غلامان تو خوانند
....
ای زاده ی زهرا جگرت میرود از دست
امروز که دارد پسرت می رود از دست
ای کاش که بالای سرش زود بیایی
گر دیر بیایی ثمرت می رود از دست
بد نیست بدانی اگر از خیمه می آیی
با دیدن اکبر کمرت میرود از دست
....
افتادنت از زین پدرت را به زمین زد
برخیز و گرنه پدرت می رود از دست
برخیز که عمه نبرد دست به معجر
بر خیز به جان من و این عمه ات، اکبر
علی اکبر لطیفیان
#مدح_علی_اکبر علیه السلام
#مرثیه_علی_اکبر علیه السلام
https://eitaa.com/sobhehoseini