eitaa logo
نمونه تولیدات رسانه ای صبح ظهور
715 دنبال‌کننده
483 عکس
519 ویدیو
28 فایل
🎥منتخبی از تولیدات رسانه ای در این کانال منتشر خواهدشد. ❣دیگر کانال های ما: @Sobhezohor @yaa_hossein باما همراه باشید🌹 📩تلفن تماس:۰۹۱۲۵۵۱۷۰۵۷ ۰۲۵۳۷۵۰۳۶۲۲_۲۳
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻کوتاه و خواندنی 🌸 گفتگو جالب و خواندنی امام کاظم علیه السلام و انتظار ایشان از جامعه شیعیان ⁉️ یکی از اصحاب امام کاظم علیه السلام به نام عاصم، در ضمن حدیثی گوید: حضرت به من فرمودند: اى عاصم! چگونه با هم ارتباط داريد و از اموال خود به يك ديگر مىدهيد؟ گفتم: به بهترين صورتى كه كسى مىتواند چنين باشد. حضرت فرمود: آيا در هنگام سختى يكى از شما به دكان يا خانه برادرش مىرود و كيسه او (پول) را بيرون مىآورد و آنچه را كه به آن نياز دارد بر مىدارد، بىآنكه كسى او را از اين كار باز دارد؟ 🔸گفتم: نه ‼️ 🔸🔹فرمود: پس شما در ارتباط و صميميّت با يك ديگر چنان نيستيد كه من دوست مىدارم. 📚 مکارم الاخلاق ص 145 | | 🆔 @sobhezohour 🌐 www.sobhezohor.ir
سَرِمیزِمُعـٰامِلہ‌بـٰاخُدا،اَگہ‌دِلِت‌روبـٰاختے، هَمہ‌چےروبُرد؎!(꧇ دِلبـٰاختِگےبَرا؎خُدایَعنے بیمہ‌شُدنِ‌هَمہ‌؎لَحظـٰاتِ‌زندِگی...🌿! 🤍 | | 🆔 @sobhezohour 🌐 www.sobhezohor.ir
🔲🔲🔲🔲🔲🔲🔲🔲 دست بالای دست بسیار است متوکل فکر همه جا را کرده بود و می خواست به گونه ای ماهرانه آبروی امام را بریزد. به شعبده باز هندی گفت: می توانی کاری بکنی که علی بن محمد کنف شود؟! - چه جور کاری؟ - نمی دانم! هر کاری که می توانی انجام بده تا سرافکنده شود. اگر چنین کنی، هزار دینار به تو می دهم. شعبده باز از شنیدن پاداش «هزار دینار» دست و پای خود را گم کرد. پول چنان او را سرمست کرده بود که سر از پا نمی شناخت. نقشه اش را به متوکل گفت. متوکل قهقهه سر داد و گفت: - آفرین، آفرین بر تو! ببینم چه می کنی! به دستور شعبده باز نان های سبکی پختند و سر سفره ی ناهار گذاشتند. از امام دعوت کرد برای صرف ناهار به قصر بیاید. وقتی امام وارد شد و سر سفره نشست، شعبده باز کنار امام نشست و منتظر ماند. بفرمایید. بخورید. بسم الله. امام به محض این که دست به سوی نان دراز کرد، شعبده باز با حرکاتی عجیب و تکان دادن دست هایش، نان را به عقب پرتاپ کرد. حضرت دست به سمت نان دیگری دراز کرد. دوباره نان به هوا بلند شد و عقب تر افتاد. این کار سه بار تکرار شد. حاضران که از درباریان و دوستان متوکل بودند، از خنده روده بر شده بودند و نیششان تا بنا گوش باز بود. امام فهمید هدف چیست. آن گاه برخاست و همه را از نظر گذراند. آن گاه به شیر نری که یال و کوپال مهیبی داشت و روی پشتی نقش بسته بود، اشاره کرد و گفت: - او را بگیر. امام به شعبده باز اشاره کرد. شیری واقعی و خشمناک از پشتی بیرون جهید و به شعبده باز حمله کرد. این کار به قدری با سرعت انجام شد که امکان حرکتی به هیچ کس نداد. شیر درنده او را درید و خورد. سپس به جای اولش بازگشت و دوباره به پشتی نقش بست! برخی از حاضران از دیدن صحنه ی وحشتناک خورده شدن شعبده باز توسط شیر، نزدیک بود قالب تهی کنند. چند نفری غش کرده بودند. گروهی زبانشان بند آمده بود و نمی دانستند چه بگویند. اصلا انتظارش را نداشتند و آنچه را دیده بودند، باور نمی کردند. متوکل که اوضاع را خراب دید، برخاست و به حضور حضرت آمد و عرض کرد: ای علی بن محمد! حقا که تو از او شعبده بازتری! آفرین! خواستیم مزاح کرده باشیم. حال بنشین غذایمان را بخوریم. واقعا که دست بالای دست بسیار است! - به خدا قسم! شعبده بازی نبود. این، قدرت خدا بود و دیگر هیچگاه شعبده باز را نخواهید دید. وای بر متوکل! آیا دوستان خدا را به دشمنانش می فروشی؟ آیا دشمنان را بر ما ترجیح می دهی؟! امام این سخنان را گفت و رفت. خون شعبده باز روی زمین ریخته بود و حاضران هنوز به حال عادی باز نگشته بودند؛ حتی از نزدیک شدن به عکس بی جان شیر وحشت داشتند. بحارالانوار، ج 50، ص 147 - 146 ▪️▪️◼️▪️▪️ ولادت امام هادی علیه السلام را تبریک عرض می کنیم 🔰🔰🔰 •┈••✾🔸🔻💠🔻🔸✾••┈• | | 🆔 @sobhezohour 🌐 www.sobhezohor.ir
✨☘✨ هر کس برادرش را پنهانی پند دهد، ‌او را آراسته است و هر که او را آشکارا موعظه کند، ‌بدنام و بی آبرویش کرده است. علیه السلام 📗 کشف الغمّه، ‌ج ۲، ص ۳۵۰ | | 🆔 @sobhezohour 🌐 www.sobhezohor.ir
به اين دنيا انرژى خوب بده، مطمئن باش از غيرمنتظره ترين راه ها به خودت برميگرده .️ | | 🆔 @sobhezohour 🌐 www.sobhezohor.ir
هدایت شده از صبح ظهور
11.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔵 فرا رسیدن میلاد دهمین ساربان کاروان ایمان حضرت امام علی النّقی الهادی علیه السلام بر دل سپردگان طریق هدایت و سعادت خجسته باد 🔷🔸🔷🔸🔷🔸🔷🔸🔷🔸🔷 @sobhezohor
همدیگر را یافتن هنر نیست... هنر این است که همدیگر را گم نکنیم... آدمهای ساده بی هیچ دلیلی دوست داشتنی هستند سادگی شیک ترین ژست دنیاست.. •┈••✾🔸🔻💠🔻🔸✾••┈• | | 🆔 @sobhezohour 🌐 www.sobhezohor.ir
تشنهٔ یک های‌های گریهٔ مستانه‌ام. - صائب تبریزی. | | 🆔 @sobhezohour 🌐 www.sobhezohor.ir
🍷🍷🍷🍷🍷🍷 تجزیه و ترکیب ! روزی یکی از دوستان بهلول گفت: ای بهلول! من اگر انگور بخورم، آیا حرام است؟ بهلول گفت: نه! پرسید: اگر بعد از خوردن انگور در زیر آفتاب دراز بکشم، آیا حرام است؟ بهلول گفت: نه! پرسید: پس چگونه است که اگر انگور را در خمره ای بگذاریم و آن را زیر نور آفتاب قرار دهیم و بعد از مدتی آن را بنوشیم حرام می شود؟…. بهلول گفت: نگاه کن! من مقداری آب به صورت تو می پاشم. آیا دردت می آید؟ گفت: نه! بهلول گفت: حال مقداری خاک نرم بر گونه ات می پاشم. آیا دردت می آید؟ گفت: نه! سپس بهلول خاک و آب را با هم مخلوط کرد و گلوله ای گلی ساخت و آن را محکم بر پیشانی مرد زد! مرد فریادی کشید و گفت: سرم شکست! بهلول با تعجب گفت: چرا؟ من که کاری نکردم! بهلول گفت: این گلوله همان مخلوط آب و خاک است و تو نباید احساس درد کنی، اما من سرت را شکستم تا تو دیگر جرات نکنی احکام خدا را بشکنی! 〰〰〰〰〰〰〰 •┈••✾🔸🔻💠🔻🔸✾••┈• | | 🆔 @sobhezohour