eitaa logo
ساخت ایران|حسین مهدیزاده
3.7هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
290 ویدیو
115 فایل
طلبه درس خارج مدیر میز نظریه اجتماعی فرهنگستان علوم اسلامی قم @ho_mah کانال آپارات https://www.aparat.com/hosseinmahdizade
مشاهده در ایتا
دانلود
صحنه بی‌زبان و مدعیان تغییر «اراده‌ تغییر» در صورتِ «فقدان روایت» بی‌بنیاد، بی‌خاصیت و تباه می‌شود حمید ابدی بخش 1⃣ از 3⃣ دهه‌های شصت و هشتاد، دهه‌های ظهور جوشش‌ انقلابی و دهه‌های هفتاد و نود، دهه‌های برملاشدنِ اعوجاج‌ها و نارسایی‌ها در این جوشش‌ها بود. تحوّلات سیاسی سهمگینی که دو دولت‌ توسعه‌گرای سازندگی و اعتدال در دهه‌های هفتاد و نود شمسی بر ما تحمیل کردند و گرد و خاکی که در این معرکه‌های سیاسی به پا شد، اجازه نمی‌دهد نوار تحوّلات آرام و خاموشی را که در زیر پوست نیروهای حزب‌اللهی جریان داشت، به درستی بنگریم؛ تحوّلاتی که در تکوین آرایش فکری سیاسی نیروهای حزب‌اللهی و انقلابی بسیار تعیین‌کننده است و ما اگر در صدد گشایش راهی به آینده جمهوری اسلامی هستیم، باید میلیمتری و با ذرّه‌بین اتفاقات این دو دهه را ـ نه فقط در رخدادهای سیاسی، بلکه در میانِ خُرده‌حوادثی که در لایه‌های پایین‌دستی نیروهای انقلابی در جریان بود ـ دنبال کنیم. خاطرات دهه‌‌ نود را که مرور می‌کنم، تکان‌دهنده‌ترین حادثه آن را انتخابات مجلسین(شورا و خبرگان) در اسفند سال 1394 می‌یابم. در این انتخابات، لیست اصولگرایان تهران در انتخابات مجلس، نتیجه را سی ـ هیچ به لیست اصلاح‌طلبان واگذار کرده بود(سرلیست اصولگرایان، دکتر حداد عادل نفر سی و یکم انتخابات شده بود) و از آن بدتر، لیست علمای انقلابی با سرلیستی آقای جنّتی در برابر لیستی که آقای هاشمی‌رفسنجانی در راس آن قرار داشت، پانزده ـ یک شکست خورد و تنها آقای جنّتی بود که به عنوان نفر شانزدهم تهران توانست به مجلس راه یابد. این همه در حالی رخ داده بود که مقدمات امضای قرارداد برجام در همان سال انجام شده بود و رهبری پیش از انتخابات ـ برخلاف رفتار متعارف ایشان ـ صراحتاً تذکّر داده بودند که به «لیست انگلیسی» (منظور لیست پیروز انتخابات که مورد تایید رسانه‌های انگلیسی بود) رای ندهید. بعد از انتخابات هم رهبری از این سخن خود کوتاه نیامدند و در اوّلین دیدار با مجلس خبرگان، صراحتاً فرمودند که رای نیاوردن و نبودن آیت‌الله یزدی و آیت‌الله مصباح یزدی(که کاندیدای خبرگان تهران بودند)، برای مجلس خبرگان «خسارت» است. شکست سنگین انتخابات 1394، بیش از پیامدهای سیاسی، به تکانه‌های معرفتی جدّی منجر شد؛ تکانه‌هایی که با ظهور دولت اعتدال تا حدّی پیش‌لرزه‌هایش احساس شده بود. مباحثی همچون «غرب‌شناسی انتقادی»، «علم دینی»، «مطالعات تمدنی» و ... که در دهه هشتاد در محافل فکری و فرهنگی نیروهای انقلابی رونق داشت، با فروکاهشی در اعتبار اجتماعی رو به رو شد و دیگر کمتر مورد اعتنا و استقبال قرار گرفت. گفتاری که به مرور در حال شکل‌گیری بود، بر «واقع‌گرایی»، دوری از حرف‌های انتزاعی و رو به شدن با «واقعیتِ جمهوری اسلامی» تاکید داشت. وجهِ ایجابیِ این گفتار، راه خود را در فضای سیاست‌گذاری و حکمرانی و حل مسئله‌های اداره جمهوری اسلامی یافته بود و وجهِ سلبیِ آن، تحت تاثیر ادبیات علوم اجتماعی انتقادی، عمدتاً به نقد مظاهر نئولیبرالیسم در جمهوری اسلامی اختصاص یافت. وجه انتقادیِ عمومی‌تری و مخرّب‌تری هم بود که افشای اسناد فساد و تبعیض و ... را دنبال می‌کرد و گمان می‌برد که این‌گونه، حزب‌الله را به جایِ سرخوش بودن با آرمان‌های آسمانی، با واقعیت‌های جمهوری اسلامی رو به رو می‌کند.
صحنه بی‌زبان و مدعیان تغییر «اراده‌ تغییر» در صورتِ «فقدان روایت» بی‌بنیاد، بی‌خاصیت و تباه می‌شود حمید ابدی بخش 2⃣ از 3⃣ برخلاف این روند، رهبر بزرگوار انقلاب، از همان ابتدای دهه نود، «آرمان‌گرایی توام با واقع‌بینی» را با خوانشِ متفاوتی مطرح کردند. برخلاف تصوّر متعارف از عبارت «آرمان‌گرایی توام با واقع‌بینی»، هیچ‌گاه رهبری، واقع‌بینی را به معنایِ ملاحظه‌ موانع و چالش‌های واقعی جمهوری اسلامی مطرح نکردند. بالعکس، هر جا سخن از واقع‌گرایی را پیش کشیدند، به «واقعیت‌های مثبتِ تحقّق‌یافته» نظر داشتند و فهرستی از ظرفیت‌های واقعی جمهوری اسلامی را برشمردند. رهبری که بروز انگاره‌ی غلط از واقع‌گرایی و برآورد غلط از واقعیت جمهوری اسلامی را به ویژه پس از تحریم در کارگزاران جمهوری اسلامی استشمام کرده بودند، ابتدا در دیدار با کارگزاران(1392) و سپس در دیدار با خبرگان(1392) و دانشجویان(1394) سعی کردند، با این تلقّی بجنگند. در جایی به صراحت به دانشجویان گفتند: «مدام به ما می‌گویند واقع‌بین باشید؛ مرادشان از «واقع‌بین باشید» این است که موانع را ببینید؛ من میگویم ‌واقع‌بین باشید، یعنی واقعیّات مثبت را ببینید؛ ... پیشرفت جمهوری اسلامی را ببینید، این‌ها واقعیّات است». این تاکیدها، در سال‌های اخیر که مسئله «تحوّل» در کشور رونق گرفته، به این صورت‌بندی مطرح شده که با تکیه بر نقاط قوّت می‌توان با نقاط ضعف رو به رو شد. ملاحظه مهم و دقیق رهبری در دهه نود که کمتر به عمق آن توجّه شده، فرمی از سیاست‌ورزی را پیش روی ما قرار می‌دهد و اگر درست به آن نظر کنیم، راه عبور از انسداد حرکت‌های اصلاحی و تحوّل‌خواهانه را نشان می‌دهد. در سال‌های اخیر، دوگانه غلطی به عنوان یک قرارداد نانوشته در نیروهای انقلابی شکل گرفته، که بر مفروض غلطی استوار است. در این دوگانه، طیفی از نیروهای انقلاب که بر «روایت پیشرفت» جمهوری اسلامی اصرار دارند، به عنوان نیروهای مدافع وضع موجود و نیروهایی که چالش‌ها و خلاها و ضعف‌ها و فقدان‌ها را برجسته‌تر مطرح می‌کنند، به عنوان «نیروهای تغییر و تحوّل» صورت‌بندی می‌شوند. رهبری در دیدار با مردم تبریز(1401)، با طرح دو خطّ «پیشرفت ـ ارتجاع» چنین تلقّی را غلط دانستند. در نگاه رهبری، دو رویکرد در مواجهه با خلاها و چالش‌ها و نقاط ضعف جمهوری اسلامی در کشور وجود دارد: رویکردی که تاکید بر روایت چالش‌ها دارد و غافل از امکان‌ها و دستاوردها است و به طور طبیعی به انسداد می‌رسد، و رویکرد دیگری که با نظر به راه طی شده و پیشرفت تحقّق‌یافته، به سرمایه‌ها و امکان‌ها و دارایی‌های خود برای تغییر التفات دارد. این صورت‌بندی غلط، تالی‌های فاسدی در هر دو سوی این دوگانه در پی داشته است. از یک سو، برخی نیروهایی که بر روایت پیشرفت تاکید دارند، به ایجاد «امید روان‌شناختی» اکتفا می‌کنند و این روایت را در راستایِ فهمِ «منطق تغییر» و «رویکرد مواجهه با چالش‌ها» به کار نمی‌گیرند. از سوی دیگر، نیروهای مدّعی تغییر، بدون روایتی از روند، امکان‌ها و دارایی‌ها و ظرفیت‌ها، سودا و اراده تغییر را در سر می‌پرورانند. مورد دوّم، مسئله اصلی این نوشته است. یکی از دلایلی که اراده تغییر و تحوّل و اصلاح در کشور بی‌خاصیت و تباه می‌شود، درک غیرتاریخی و بلکه ضدّتاریخی از تغییر است که صرفاً به «گسست» از وضعیت کنونی نظر می‌کند و از «پیوستگی» با امکانات و ظرفیت‌هایی که در روند تاریخی گذشته پرورانده شده، غافل است. ما با نوعی کنش سیاسی و اراده تغییر رو به رو هستیم که اصرار دارد بنیادی «پیوسته» در گذشته تاریخی انقلاب نداشته باشد و از همین رو، بی‌بنیاد است. شاید بتوان این وضعیت نیروهای طالب تغییر را با مسامحه، نوعی نیهیلسم سیاسی دانست که با دنبال کردن کنش سیاسی کور، در نهایت با ناامیدی، به انسداد و انزوا می‌رسد.
صحنه بی‌زبان و مدعیان تغییر «اراده‌ تغییر» در صورتِ «فقدان روایت» بی‌بنیاد، بی‌خاصیت و تباه می‌شود حمید ابدی بخش 3⃣ از 3⃣ ما چه روایتی از روند مجالس در جمهوری اسلامی داریم که تغییر و تحوّل موردنظرمان را با نظر به این روایت و در پیوستگیِ با امکان‌های آن تمنّا کنیم؟ این روزها با هدفِ دستیابی به روایتی از وضعیت مجلس در سه دهه اخیر، سی سال بیانات رهبری در گفتگو با مجالس چهارم تا یازدهم را با دقّت مطالعه کردم. از محتوا و سبک و سیاق و لحن بیانات می‌شود فهمید که اتّفاقی که در مجلس یازدهم رخ داد، قابل مقایسه با مجالس قبلی نیست. از منظر رهبری ـ که از نظر حقیر، از محدود شخصیت‌هایی است که گزارشی از «روند» مجالس جمهوری اسلامی دارد ـ مجلس یازدهم اوّلین مجلس در تاریخ انقلاب بوده که امکان فکر کردن به مسائل کشور را یافته است. ما شناسایی و پرداختن به مسئله‌ها را امری عادی می‌انگاریم، امّا واقعیت این است که این اتّفاق از استثنائات تاریخ مجالس ما بوده است. به تاریخ مجالس که بنگریم، مجلس همواره به عنوان کانون رقابت با دولت مستقر شناخته می‌شده و مجالس، همواره ترمز دولت‌ها بودند. آیا این وضعیت و این روایت در دستگاه محاسباتیِ نیروی طالب تغییر و تحوّل، وزنی دارد؟ این روزها که سخن از چالش‌های مجلس شورای اسلامی در میان است، عبارت‌‌های پرطنطنه‌ای ـ مانند «بحران مشارکت سیاسی»، «بحران نمایندگی سیاسی» و ... ـ را گوشه و کنار زیاد می‌شنویم. کلمه «بحران» که این سال‌ها سهل‌انگارانه به عنوان مضافِ هر مضافٌ‌الیهی به کار گرفته می‌شود، علی‌القاعده می‌بایست با نظر به یک روایت تاریخی مطرح شود؛ احتمالاً چیزی باید در یک نظمی بوده باشد و الان آن چیز در نظم کنونی نباشد و از نبودن آن بحرانی خلق شده باشد. نمایندگی سیاسی در تجربه تاریخی مجالسِ یازده‌گانه، کِی و در چه مقطع تاریخی و به چه معنایی بوده و طی چه روندی ما فاقد آن شدیم که امروز در بحران نمایندگی قرار گرفته باشیم؟ وقتی روایتی از این روند تاریخی نداریم، چگونه از «بحران» سخن می‌گوییم و نیروی تغییر را به چه سمتی سوق خواهیم داد؟ این بی‌روایتی و پرادّعایی حاصلی جز کنش کور و انسداد در پی خواهد داشت؟ سیاست در جمهوری اسلامی «راوی» ندارد و چون روایتی از روند سیاست در جمهوری اسلامی نیست، کنش‌های سیاسی معطوف به تغییر، دوام و قوام ندارند. صحنه بی‌زبان و بی‌راوی است و مدعیان تغییر، فراوان! نیروهای انقلابی، بعد از سال‌های دفاع مقدّس، از دهه هفتاد تا کنون همواره ساختار رسمی جمهوری اسلامی ـ اعم از مجلس، دولت و قوّه قضائیه و ... ـ را «دیگری» خود دانسته‌اند و همواره فاصله و مرز خود را با آن حفظ کرده‌اند. این غیریت‌انگاری با ساختار رسمی جمهوری اسلامی باعث شده، دنبال کردن روند معادلات و موازنه‌هایی که در درون ساختار رسمی کشور در جریان است، چندان مورد اعتنایشان نباشد. ما می‌توانیم نسبت به روند تاریخی تحوّلاتی که در ساختار رسمی جمهوری اسلامی رخ داده است، بی‌اعتنا و بی‌تفاوت باشیم و آرزوهای خود را فریاد بزنیم، امّا بدانیم که صخره‌های واقعیت جمهوری اسلامی ما را سر جایمان خواهد نشاند، بلکه سر عقل بیاییم.
✍تعدد نامزدها و مشغله های روزانه اساسا اجازه تحقیق کامل به مردم برای انتخاب نامزدهای اصلح را نمی دهد. نظریه ای در ارتباطات هست به نام "الگوی جریان دو مرحله ای ارتباطی" از پل لازارسفلد نظریه پرداز بلژیکی. طبق این الگو، پیام در یک مرحله به رهبران فکری می رسد و بعد توسط آن ها به مردم. پیشنهاد می شود نخبگان (نه مسئولین و لیست بندها) در دانشگاه و حوزه هر کدام به مثابه رهبر فکری، وارد مصادیق شده و نامزدهای اصلح را معرفی کنند. مردم دیگر به لیست بندها اعتماد ندارند اما به دوستان فهیم اطراف خود به عنوان یک مرجع فکری حداقل در یک بازه زمانی اعتماد خواهند کرد. منظور از نخبگان، تحصیل کرده ها و افراد مطلع فامیل، محل کار و یا محل تحصیل است. این وظیفه، بنظر به اندازه‌ی دعوت خنثی به مشارکت، دارای اهمیت است. https://virasty.com/Ahmad_olyaei/1709021803829413441 @ahmad_olyaei
من در فرآیند شکل گیری هر دو لیست فوق بوده ام و واقعا در هر دو لیست تفکر و عقلانیت هست و قبیله گرایی نیست و دلسوزی باعث شکل گیری هر دو شده است. اما در مرحله پایانی بسته شدن هیچکدام از این دو لیست نبودم چرا که اساسا من آدم هستم و به همین دلیل لحظات آخر سعی میکنم پیدام نشه تا تصمیم گرفته بشه. اما یکی از لیست ها زودتر از دیگری، اسم من را در میان حامیان معرفی کرد و از آنجایی که واقعا هیچ دلیلی برای مخالفت نداشتم و از سوی دیگر هم همیشه فکر میکردم به دعای گربه سیاهه (یعنی خود حقیر و ناچیزم) بارون نمیاد، و نظر من چندان مهم نیست، لذا تصمیمی بر هیچ عکس العملی نسبت به این ماجرا نشان ندادم. به گمانم این دور اینقدر فضا جدید و جذاب است که نیاز به قیم مابی امثال من برای دوستانم نیست و هر کسی، هر تصمیمی بگیرد سودمند است. میدانم که این روزها و بر سر تصمیم نهایی، عملا بین دو لیست رقابت خواهد شد و خب بنده هم که شخصیتم 😂 است و اهل رقابت با هیچ کس نیستم و تصمیمهای متمایز هیچ کس را دوست ندارم به این سادگی تغییر دهم. مخصوصا این دوره که اصلا خطری انتخابات را تهدید نمیکند الا قلت مشارکت... دست همه دوستان پشت سر هر دو لیست که با چشم خود تلاش مخلصانه آنها را دیده ام و میشناسم میبوسم و خاضعانه تقاضا می‌کنم که ناتوانی بنده در تصمیم گیری بین دو طیف از دوستانم را باور کنید و من را از این قضاوت نهایی سخت معاف کنید. آنچه من سواد تصمیم گیری اش را داشتم و در اختیار قرار دادم، حد مشترک هر دو لیست است و دیگه دردی ندارم که براش بدوم☺️🙏 حسین مهدیزاده 🆔 @social_theory
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این چند دقیقه، تشکر و برآورد حقیر از چند هفته همراهی با دوستان مجمع هم افزایی است. این تجربه برای کسی چون من که سیاست گریز و ناآشنا با آن بوده و هست بسیار مغتنم و ذی قیمت بود. تجربه ای که اساتید و دوستان بزرگوار و بسیار با تجربه ای در خلق آن حضور داشتند که بدون آنها چنین صحنه اتفاق آينده داری شکل نمیگرفت و من قدردان آن هستم... و البته تشکر ویژه از آقا رضا تراب که بدون برادری او، این صحنه هیچ وقت یک معنای واقعی برای من پیدا نمی‌کرد. ☺️ ____________ 👇 🆔 @hamafzaii ____________ 🆔 @social_theory
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
| 💠اصلاح مسئله‌ی پوشش مردم بدون اصلاح معماری شهری امکان پذیر نیست! ‼️سند محرمانه‌ی ساواک درباره‌ی دستور آمریکا و انگلیس برای تغییر هم‌زمان مدل معماری و پوشش زنان در ایران برشے‌‌ از جلسه‌‌ی سوم درسگفتــار استاد ✨آگـاهـے‌‌ بـــراے‌‌ سامـــانے‌‌ دیگــر✨ مدرســـه تـ؋ــــکر و نــوآوری نگــــــاهـ ‌🆔 @sch_negah 🌐 http://www.negahschool.ir
ساخت ایران|حسین مهدیزاده
#برای‌دیدن| 💠اصلاح مسئله‌ی پوشش مردم بدون اصلاح معماری شهری امکان پذیر نیست! ‼️سند محرمانه‌ی ساواک
بی دلیل نیست که از ابتدای شکل گیری حکمت عملی، فیلسوفان، را در کنار انسان، تنها موضوعات این علم قرار دادند و همه چیز را در بستر انسان و شهر می خواندند، نه اقتصادی و سیاسی و فرهنگی و... . در نیم قرن اخیر، اشتباه کردیم که اصلاح جامعه را از دریچه «نظامات» اقتصادی و سیاسی و... میخواستیم. کسی که نتوانسته منظری کلان برای ایده اصلاحی خود پیدا کند، چطور میتواند نظامات بریده از دیگر نظامات، را مبنای یک قرار دهد؟! من به احیاء در افق علمی و سیاسی قم بسیار امید بسته ام و فتوحات علمی بزرگ برای علوم انسانیِ انقلاب اسلامی را از آن انتظار میکشم! طبیعی است که ورود این چارچوب مفهومی به سیاست ورزی میدانی قم (که بزرگترین جامعه علمی اکنون شیعه است) برایم بسیار نویدبخش باشد و اگرچه در تحولات امروز یک گوشه کوچکی از این تحول بزرگ را پیش ببرد، اما در مجموع و در یک پازل بزرگ و کشدار در بستر زمان، نقش ارزشمندی را ایفا خواهد کرد. از این ظرفیت نباید به سادگی گذشت... 🆔 @social_theory
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اقدامی برای حل مشکل مسکن فقط توسط یک در دو سال اخیر ♨️ این یک دقیقه دست شما را در توضیح اهمیت تک تک نمایندگان پر می‌کند! ❌ حتی یک نماینده می‌تواند مشکلات را کاهش دهد، چه رسد به ۲۹۰ نماینده! دکتر مهدی عسگری که کار بزرگش درباره زمین، توسط همه جریان حزب اللهی داره دست به دست میشه و به عنوان مثال بزرگ موفقیت ازش یاد میشه، این دور با بی مهری از البرز کنار گذاشته شد و تنهایی داره در تهران تلاش میکنه که رای بیاره! فقط توی بعضی از لیست های کوچک پاجوش(😉) اسمش هست! ___________ دوستان تهرانی! مهدی عسگری فراموش نشه! مهدی عسگری از حوزه انتخابیه تهران با کد ۶۱۷۲ ____________ 🆔 @social_theory
در پی متنی که از اینجانب درباره دفاع استاد میرباقری از یکی از کاندیداهای انتخابات این دوره قم منتشر شد چند نکته را متذکر می شوم: 1- استاد میرباقری همانطور که همیشه از مشورت دادن ابایی ندارند، قصدی هم برای دخالت ویژه در میدان رقابت انتخاباتی نیز نداشته و ندارند. 2- استاد میرباقری معتقدند بحمدلله در این دوره از انتخابات، تعداد قابل توجهی از نیروهای انقلابی، با گفتمانهای ارزنده و اندیشیده شده ای در انتخابات حضور دارند. اما نامزد مورد اشاره به یکی از شناخته شده ترین اندیشه های سالهای اخیر حوزه علمیه، یعنی ضرورت اصلاح شهرسازی و معماری توجه دارد و لذا به حمایت از این اندیشه آشنای امروز در حوزه تاکید شد. 3- استاد تاکید دارند که تاکید بر اهمیت این گفتمان نباید باعث تنگ شدن فضای رقابت، و نقد غیر منصفانه دیگر کاندیداهای گفتمان انقلاب باشد و یا شبهه تک رای به کاندیدای مذکور بشود. لذا سوء تفاهم های رخ داده به علت ضعف قلم اینجانب بوده و مسئولیت آن با بنده است و استاد، کوچکترین تعریضی به دیگر کاندیداها نداشتند. حسین مهدیزاده 9 اسفند 1402 🆔 @social_theory
😳 ما با بچه های قصد همفکریم و همکار و همراه! اصلا این حرفها از کجا در میاد؟!!! 🆔 @social_theory
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این کلیپ فعلا با اختلاف، به عنوان بهترین استدلال برای حضور در پای صندوقهای رای، در صدر کلیپهای جهاد تبیین قرار دارد😂
هدایت شده از جوجه شیخ
بی بی سی گفت: اگر خری رأی بده گُل خورد! شما تاج سری، رأی بده با نامزد سابق اگر خوش نگذشت این بار به کِیس بهتری رأی بده .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یکی از چالش های مشارکت سیاسی که امسال در عرصه انتخابات داشتم این است که این دو روز بعضی ها تماس می گیرند و میگن چرا فقط بر روی یک کاندیدا تاکید داری و دو نفر دیگر را اعلام نمی کنی؟ بعضی ها میگن شما تکیف دارید که را معرفی کنید و بعضی های دیگر می گویند تکلیف معرفی مصداق اصلح را هم شامل می شود و... استدلال هایی این چنین. من تصور دیگری از رای گیری دارم و حدس می زنم که ساختار انتخابات ایران و برخی رفتارهای رهبر انقلاب هم می تواند بر درستی این ادعا شاهد باشد. 1️⃣ انتخابات روز مشارکت توده های مردم است. روز نخبگی نیست. روزی است که جمعی ما - که هویتی دارد برای خودش- انتخابش را به نمایش می گذارد. نخبگان نباید این منِ بزرگ را سرکوب کنند. بلکه باید به استقبال آن بروند و چهارسال در ظرف این انتخاب برآمده از من بزرگ جامعه عمل کنند و برای حفظ یا بالندگی و پیشرفت آن عمل کنند. 2️⃣ غرض زندگی اجتماعی بزرگ شدن تک تک انسانهاست و انسانها با شان بزرگ می شوند و اختیار در ظرف در عمل و اعمال نظر رشد می کند. ما طلبه ها مساله مان رشد انسان است و سیاستی متناسب با این نگاه را هم باید در پیش بگیریم. مثلا یک یا چند موضوع را به مردم معرفی کنیم که لازم است در انتخابات حاضر باشد، اما بقیه لیست را پر نکنیم تا آدمها مجبور باشند خودشان شاخص ها را بر شخصیت ها تطبیق دهند و بعد ذهنشان 4 سال درگیر باشد که تشخیص دهد مشارکت سیاسی اش به چه نتایجی رسید؟ این سیاست، با آن فرهنگ سازگارتر است. نظام مرید و مرادی نظام خوبی برای ساخت سیاست اجتماعی نیست. 🆔 @social_theory
ساخت ایران|حسین مهدیزاده
یکی از چالش های مشارکت سیاسی که امسال در عرصه انتخابات داشتم این است که این دو روز بعضی ها تماس می گ
اینم شعرش! 🤓 ✅ من به انتخاب رأی می دهم احسان کاوه پرچمت بلند خاک سرخ! سرزمین سبز! موی و روی تو سپید باد میهن مهین مهربان من! انتخاب من تویی، وطن! گرچه از عبور گهگدار گله ی گراز خسته ای از هجوم دار و دسته ی ملخ از ش-کاف ها و گاف-ها و یا-و-ها، از ف-صاد های ح-ف-نون و غ-ر و الخ شرحه شرحه ای، ولی؛ پاره تنم! ریشه مقاوم کهن! انتخاب من تویی وطن! تویی که وارث کمان آرشی جلوه نجابت سیاوشی جمع آب و خاک و باد و آتشی مهد مردمان مرد سرزمین من! مادرم! شیرزن! تا همیشه انتخاب من تویی وطن! معنی دقیق سرزمین! آب و خاک بهترین! من به قله های قاف تو به سروهای سربلند به رودهای سر به زیر به تک تک ستاره های این مسیر من به توده های ناگزیر رای می دهم؛ بین این همه سوال بی جواب من به انتخاب، رای می دهم ما درخت باوریم وارثان قول قیصریم: "ریشه های ما به آب، شاخه های ما به آفتاب می رسد" من به ریشه های سرخ من به شاخه های سبز من به اعتبار روشن سپیده دم به ائتلاف آب و آفتاب رای می دهم @ayateghamze
🤝 حضرت امام جعفر صادق (ع): «مسلمان، برادر مسلمان است؛ او را تنها نمی‌گذارد.» (کافی، ج۲، ص۱۷۴) 💠 برادران و خواهران هم‌وطنمان در جنوب ، در گرفتارند؛ در آستانهٔ ماه خدا به یاریشان بشتابیم. 🔰 به همت گروه جهادی صراط مستقیم و با مشارکت مجمع اسلامی حبل‌الله 📣 اقلام مورد نیاز: برنج روغن انواع کنسروجات پتو آب معدنی بخاری برقی ✅ جهت ارسال این اقلام با:
09128336919
(حاج آقای جان‌آبادی) تماس بگیرید. ❇️ واریز کمکهای نقدی: 🔻
IR780150000003101057671548
🔻
5892101447551389
گروه جهادی صراط مستقیم|هاشم رعنایی (برای رونوشت، شماره را لمس کنید) 📌مبالغ دریافتی، برای خرید اقلام‌ خوراکی، پتو و سایر نیازهای فوری سیل‌زدگان مصرف می‌شود. 🔺‌اطلاعات تکمیلی در: https://eitaa.com/nehzatsb 🔰 در همیاری و نیز انتشار این پیام شریک باشیم. 🆔 @Hablollahir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️شبیه همه، شبیه هیچکس! ▫️برای مردی که دغدغه‌اش "ساختن" بود امروز 23امین سالگرد عروج مردی است که قریب به 20 سال اخیر عمرم را در حوالی او زندگی کردم و هرچه میگذرد، بیشتر احساس میکنم که رد پایش را باید دنبال کرد... با تشکر از @sch_negah که این چند دقیقه را آماده کردند 🆔 @social_theory
⚠️ با احترام و مختصر چهارشنبه ای که گذشت، وقتی در حال نوشتن خبر حمایت حاج آقای میرباقری از یکی از نامزدها بودم، همه نگرانی ام این بود که اینکار من را به سخنگوی حاج آقا بدل نمی کند؟ و آیا من دوست دارم که این منصب را داشته باشم؟! آن شب متن را نوشتم، به امید اینکه بتوانم بعدا توضیح دهم که شخصی مثل حاج آقای میرباقری، با ابزارهای گسترده ای که برای ارتباط با جامعه دارد، نیازی به سخنگو ندارند و مخاطب نیز این را از من بپذیرد. من قریب به نیمی از عمر علمی ام را در دور و اطراف ایشان زندگی کردم و طبیعی است که گاهی حرفهایی از ایشان بشنوم که دیگران نمی شنوند، اما یکی از دلایلی که باعث طولانی شدن عمر این ارتباط شد، این بود که مطمئن شدم کسی که نمی تواند روی پای خودش بایستد و مستقل باشد، دور ایشان دوام نمی آورد. و دیدم که ایشان در خلوت کردن دور خود، از حلقه مریدان، مقام استادی دارند! من تربیت شده مکتب علمی و اخلاقی هستم که انسانها حق دارند مه مستقل باشند و برای همسن هم آموزش می بینند، نه برای مریدی و بله قربان گویی! و من این استقلال شخصیت را بیش از اینها دوستش دارم و به آن معتقد هستم و آن را به هیچ چیز نمی فروشیم! 🔆 از این پس باز هم تاکید می کنم که این صفحه حسین مهدیزاده است که نه سخنگوی کسی و نه عضو هیچ تشکل یا فرقه ای و نه مرید چشم و گوش بسته هیچ کسی! به اقتضای روزهایی که گذشت، سخنی را به جامعه منتقل کردم و شاید هیچ وقت دیگر این نقش را تکرار نکنم و لذا شما هم چنین توقعی از من نداشته باشید.... ✅ من در این صفحه، باز هم از چیزهایی که از حاج اقا یاد گرفته ام خواهم گذاشت، اما با امضای خودم و با هویت خودم که نه مقرر رسمی کسی است و نه سخنگو بین عیب و نقص کسی دیگر! چنانچه به غیر از این بنده را دنبال می کنید، ناامیدتان خواهم کرد... 🆔 @social_theory
هدایت شده از اخبار سوریه
این نقشه، سیستم عصبی کره زمین است که بشر ساخته است. کابل‌های فیبرنوری که قاره‌های مختلف را از بستر دریاها به هم متصل و باعث تبادل اطلاعات می‌شود. منابع غربی مدعی هستند که یک کشتی در باب المندب باعث قطع چهار کابل انتقال دیتا بین قاره‌ای شده و کارشناسان در تلاش هستند تا به هر شکل ممکن ترافیک را روی کابل‌های سالم منتقل کنند. باتوجه به اینکه غربی‌ها هیچ مدرک و مستندی برای متهم کردن ارتش یمن در حمله و قطع این کابل‌ها نداشته و ندارند، حالا کشتی را بهانه کرده‌اند. بدون شک هر اتفاقی برای این کابل‌ها افتاده باشد کار خود آنگلوساکسون‌ها است، همان کسانی که خط لوله گاز نورداستریم را قطع کردند اینجا هم نقش آفرین بودند. @syriankhabar
أَمْ حَسِبْتُمْ أَن تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَلَمَّا يَأْتِكُم مَّثَلُ الَّذِينَ خَلَوْا مِن قَبْلِكُم ۖ مَّسَّتْهُمُ الْبَأْسَاءُ وَالضَّرَّاءُ وَزُلْزِلُوا حَتَّىٰ يَقُولَ الرَّسُولُ وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ مَتَىٰ نَصْرُ اللَّهِ ۗ أَلَا إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَرِيبٌ آیا گمان کردید داخل بهشت مى شوید، بى آن که حوادثى همچون حوادث گذشتگان به شما برسد؟! همانان که سختى ها و زیان ها به آنها رسید، و آنچنان بى قرار شدند که پیامبر و افرادى که با او ایمان آورده بودند گفتند: «پس یارى خدا کى خواهد آمد؟!» ( در این لحظه به آنها گفته شد:) آگاه باشید، یارى خدا نزدیک است!
ساخت ایران|حسین مهدیزاده
من اگر جای دوستان عزیزم، آقای #جبرائیلی، #قلی_زاده، #مقصودی، #عباسی_فر، #سعیدی و... بودم، تمرکزم را
بسمه تعالی جناب حجت‌السلام‌والمسلمین سیدابراهیم رئیسی رئیس‌جمهور محترم باسلام و احترام، همان‌طور که مستحضرید جلسات شورای عالی کار با ریاست وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی به‌منظور تعیین حداقل دستمزد کارگری سال آینده به‌زودی شروع خواهد شد. در این رابطه لازم دانستیم از باب النصیحة لائمة المسلمین، نکاتی را حضورتان یادآور شویم: 1- تورم‌های بالای سالیان اخیر و همچنین تورم مضاعف اقلام خوراکی و اجاره‌خانه در سه سال اخیر و در کنار آن، تخلف سال گذشته در تعیین افزایش کف دستمزد به‌میزان نصف تورم و حداقل معیشت، برای کارگران و خانواده‌های آنان، که بالغ بر 40 میلیون از جمعیت کشور را شامل می‌شوند، زندگی را بسیار دشوار ساخته است. فارغ از تمامی تبعات اجتماعی و سیاسی این کوچک‌شدن‌های پیاپی سفرة کارگران و کارمندان، بسیاری از اقتصاددانان بارها به صحت نداشتن اسطورة تورم‌زایی افزایش دستمزد اذعان کرده‌اند؛ حتی سرکوب مجدد دستمزد به وضعیت رکود-تورمی فعلی نیز دامن خواهد زد. جنابعالی و کارفرمایان بارها اشاره نموده‌اید که کار هست اما کارگر نیست؛ این اتفاق خوبی نیست که کارگر ایرانی برای گذران زندگی از کارهای تولیدی به خدماتی مانند تاکسی‌های اینترنتی پناه ببرد؛ آن هم درست زمانی که به بیان رهبر انقلاب «تولید ستون فقرات کشور و کارگران ستون فقرات تولید» هستند. این شیوه سیاست‌گذاری دولت سبب لطمة جدی به تولید و معیشت کارگران می‌شود. اشتباه بودن استدلال‌های مدیران دولتی مبنی بر عدم افزایش دستمزد مانند امکان افزایش شکایات، بیکاری و مسائلی از این جنس بارها هم به‌صورت علمی و هم تجربی اثبات شده است. بهترین دلیل آن هم تجربة موفق افزایش 57درصدی دستمزدها در سال 1401 است. بررسی‌های سازمان برنامه و بودجه نشان می‌دهد تمام تورم ناشی از دستمزد در آن سال حدود 4درصد بوده و از طرفی بیکاری کاهش و میزان بیمه‌پردازان واردشده به کار افزایش یافته است. تحقیقات و مقالات علمی در داخل و خارج کشور نیز موئد این مسئله است. 2- علی‌رغم تجربه موفق سال 1401 که سبب امید کارگران و مستضعفان به این دولت شده بود، متاسفانه تحلیل‌های اشتباه تیم دولت در سال گذشته و تصور تورم پایین، سبب شد با عقب‌نشینی از آن تجربة موفق دست به اشتباهی بزند که به کاهش ملموس سفرة کارگران انجامید. سال گذشته حداقل دریافتی در حالی حدود 7میلیون تومان تعیین شد که سبد معیشت به بیش از 13میلیون تومان رسیده بود. روا نیست که پس از 45 سال از انقلاب اسلامی در دولتی که شعارش حمایت از محرومان است حداقل حقوق و دستمزد، حتی کفاف حداقل‌های زندگی کارگران و کارمندان را ندهد. 3- «ارتقاء زندگی کارگر و اطمینان خاطرش به امنیت شغلی و چرخیدن راحت چرخ زندگی، باعث افزایش کیفیت کار و محصول می‌شود بنابراین، هر تلاشی برای ارتقاء زندگی کارگران، در واقع سرمایه‌گذاری برای سود بیشتر است» (دیدار اخیر رهبر انقلاب با کارگران) علاوه‌بر تاکیدات مکرر رهبر انقلاب بر لزوم توجه به معیشت کارگران، این موضوع در اسناد بالادستی و قوانین مجلس هم مورد تاکید قرار گرفته است. برای مثال مادة5 سیاست‌های کلی تامین اجتماعی به «حفظ قدرت خرید اقشار ضعیف جامعه از طریق متناسب‌سازی مزد شاغلین، مستمری بازنشستگان و مقرری بیکاران» تاکید کرده است. بنابر ماده 41 قانون کار نیز «شورای عالی کار همه ساله موظف است، میزان حداقل مزد کارگران را برای نقاط مختلف کشور و یا صنایع مختلف با توجه به معیارهای ذیل تعیین نماید: ۱- حداقل مزد کارگران با توجه به درصد تورمی که از طرف بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران اعلام می‌شود. ۲- حداقل مزد بدون آن که مشخصات جسمی و روحی کارگران و ویژگی‌های کار محول شده را مورد توجه قرار دهد باید به اندازه‌ای باشد تا زندگی یک خانواده، که تعداد متوسط آن توسط مراجع رسمی اعلام می‌شود را تامین نماید». ماده 125 قانون خدمات کشوری نیز تاکید کرده که حقوق کارمندان «حداقل به اندازه نرخ تورم که هر ساله از سوی بانک مرکزی اعلام می‌گردد، افزایش می‌یابد». این‌ها نشان می‌دهد که عدم افزایش حقوق متناسب با تورم و حداقل معیشت و عدم رعایت حفظ قدرت خرید کارگران و کارمندان امری خلاف سیاست‌های کلی و قانون است. 4- درنهایت ممکن است این ادعا طرح شود که دولت نقش جدی در تعیین دستمزد ندارد و تنها یک ضلع از شورای عالی کار است؛ با این‌حال بر کسی پوشیده نیست که نقش تعیین کننده‌ در این شورا را دولت دارد. متاسفانه برخی مواضع وزیر محترم کار و رفاه اجتماعی (که از او انتظار حمایت از حقوق کارگران می‌رود) این نگرانی را تشدید کرده است که نماینده دولت در این شورا، به‌قدر کفایت مدافع حقوق کارگران و مستضعفان نباشد. بنابراین تقاضا داریم که حضرتعالی با اتخاذ موضعی روشن و قاطع در راستای عمل به اسناد بالادستی و حمایت حق کارگران و کارمندان، ضمن دفاع از عدالت و قانون، نظر خود را برای نمایندگان دولت در شورای عالی کار
ساخت ایران|حسین مهدیزاده
بسمه تعالی جناب حجت‌السلام‌والمسلمین سیدابراهیم رئیسی رئیس‌جمهور محترم باسلام و احترام، همان‌طور ک
به‌طور شفاف ابلاغ نمایید تا بهانه‌ای برای کوتاه آمدن از حقوق کارگران باقی نماند. امید است که با اهتمام حضرتعالی، این حق مستضعفان که ولی‌نعمتان انقلاب اسلامی هستند به آن‌ها داده شود. والسلام علی من اتبع الهدی امضاکنندگان: محسن قنبریان (استاد حوزه و دانشگاه) سید علی موسوی (استاد سطوح عالی حوزه علمیه قم) روح‌الله ایزدخواه (نماینده منتخب مجلس شورای اسلامی) میثم ظهوریان (نماینده منتخب مجلس شورای اسلامی) روح الله رشیدی (عضو شورای شهر تبریز) سعید شعرباف (شهردار سابق کرمان) علیرضا میرغفاری (عضو کانون انجمنهای صنفی کارگران ایران) علی کمیلی رقیه فاضل مسعود براتی مسعود ملکی محمدمهدی خالقی سعید خورشیدی مجتبی نامخواه مجتبی جهان تیغ امیر جلیلی‌نژاد حسین کمیلی پژمان عرب محمد اسکندری متین فارابی صادق کربلایی‌زاده علی اسکندری نداف
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 چند خطی از مصاحبه حسین مهدیزاده با شماره اول مجله اقلیما: ——————- مجله تخصصی زن،‌ جنسیت و جامعه 📗 @Eqlima_Mag ——————-- اگر خوب به فرآیند خصوصی سازی و کاهش تصدی گری دولتی در ایران نگاه کنید، در ضمن این کار، جرأت نیروی انسانی نظام دیوانی ایران نیز بشدت کاهش یافته است! به شدت از بلندپروازی های نیروی انسانی دولتی کاسته شده! وقتی برای حرفهای مهم به ارکان مختلف حکمرانی داخلی ایران رجوع می شود و احیانا یک طرح قابل دفاع هم روی میز گذاشته می شود، نیروی انسانی دولت -دولت به معنای عام آن- جرأت ورود خط شکنانه به میدان را ندارد و شما را به سرمایه داران و کارآفرینان بازار ارجاع می دهد! بهانه این است که چون دولت حق تعریف کردن کار تصدی گرانه جدید را ندارد، کارها باید مردمی سازی شود، اما به جای مردم به بازار و سرمایه دار و کارآفرین بازاری ارجاع می شوی! اما وقتی به سراغ سرمایه داران و کارآفرینان می روی، به عینه اعتماد به نفس آنها و اینکه خودشان را رهبران پیشرفت و حرکت به سوی آینده ایران می دانند و دولت را فشل و ضعیف می بینی! یعنی اعتماد به نفس نظام دولتی ما برای ساخت نهادهای مورد نیاز و جدیدش عمیقاً پایین آمده و در مقابل نهاد بازار به شدت احساس اعتماد به نفس و خلاقیت و پویایی دارد! لذا شاید بتوان گفت که هر چقدر انقلاب اسلامی در بیرون مرزهای دولت، خلاق و بازی ساز است، ولی در درون دولتش، وارد هر بحرانی که می شود، درمانده و محافظه کارانه، برون سپارانه حرف می زند. 🆔 @social_Theory