eitaa logo
ساخت ایران|حسین مهدیزاده
4هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
359 ویدیو
120 فایل
طلبه درس خارج مدیر میز نظریه اجتماعی فرهنگستان علوم اسلامی قم @ho_mah کانال آپارات https://www.aparat.com/hosseinmahdizade
مشاهده در ایتا
دانلود
من و آقای شش سال اول طلبگی را در یک مدرسه درس خوانده ایم. البته غیر از سلام و علیک در راه پله ها و ایوان حجره ها، مراوده دیگری با ایشان نداشتم اما به حال هم دیگر را به اسم می شناختیم. به یاد دارم که در مدرسه او به ادبیات داستانی علاقه داشت و جزء حلقه بچه هایی بود که قصه نویسی کار می کردند. شاید کارهای آن روزهایش است که باعث شده خواندن صفحه او یک داستان بلند و جذاب و مفید باشد. اما این پست را به عنوان یک نقد مشفقانه و از سر می نویسم؛ برای ارتقای جنبش اعتراضی _اشرافیت. انگار روند قصه اجتماعی او در ماجرای ماجرای محیط زیست خوزستان بهتر و مفیدتر و سر راست تر بود. انگار آن جنبش به مرور با سفرهای آقای صدرالساداتی مثل یک داستان واقعی جزئیات خود را پیدا کرد و از یک به یک جنبش دارای هدف خاصِ اثباتی تبدیل شد که مبارزه با برخی گونه های گیاهی و انتقال آب کارون در نقطه کانونی آن نشتسته بودند. اما این اتفاق در مورد نیفتاد و من نگران این هستم که اصلا این داستان مسیرش را گم کند و به مقصد نرسد. میترسم نه به اشرافیت به یک حقد و کینه تبدیل شود یعنی ندانیم با قدرت تخریب ان دقیقا چه چیزهایی را می خواهیم تخریب کنیم و کدام قطعه از پازل عدالت خواهی و اصلاحات اجتماعی است که امروز به آن احتیاج مبرم دارد. انگار جزئیات و سیر و روند داستان صدرالساداتی در ، با عذرخواهی و شیطنت در مناظره از دست در رفت و به حاشیه های فقر و غنا معطوف شد، نه به اصل آن. وقتی به هدف صحیحی رسیده است که به جای به گفتمان و تبدیل شود و بتواند کم کم از یک ناراحتی و خصومت به یک فکر شسته و رفته که اندازه و جایگاهش در طول داستان دائما مشخص تر و شفاتر می شود تبدیل می شد. سالهاست که در این کشور دیگر اشرافیت بد نیست و هرکس دستش به آن برسد، دریغ نمی کند! اما داستان صدرالساداتی به و خانواده آنها تبدیل شد و کامنتها و خیلی از پست های هم حکایت از همین برداشت داشت. انگار اینکار بد نیست، بلکه برای مسئولین و خانواده شان بد است! اشرافیت مطلقا خطاست و انسانها را خراب می کند. قبول زندگی در ترازی بالاتر از مردم، هر کسی را خراب می کند. من منتظر آن آدرسهایی بودم که آقای صدرالساداتی از مقالات علمی برای نقد سدسازی و جنگ های افرا و انتقال آب پیدا می کرد و برای خواندن معرفی می کرد. یعنی مردم! علم می گوید آب را انتقال ندهید، اینجا هم علم می گوید که اشرافیت یک جامعه است. به همین دلیل هم از یک جا به بعد بعضی ها فکر کردند که ماجرا است و البته اگر هدف سید مهدی افشاگری به عنوان یک مبارزه منفی بوده باشد، همه آن نقدهایی که آقای یا یا و... گفتند، وارد باشد! دعواهای افشاگری یک هستند، هستند، برای سرگرمی و خوب هستند! به همین زشتی و سخیفی! چون افشاگری مثل بمب است، اگر دست انسان بی هدف بیافتد همه دلسوزان نگران می شوند که او با این بمب می خواهد چه کند؟ وقتی ماجرای پسر سفیر با او خاتمه یافت، یعنی ما تصویری روشنی از فوائد بمبی که در دست گرفتیم نداریم. وقتی پسر سفیر عذرخواهی کرد، تازه اول گفتگوی آرام بود. تازه آنجایی بود که باید می نشستیم و از او می خواستیم که در یک فضای آرام خودش و فکرش را توضیح دهد. از او می پرسیدیم که حالا که دیگر با هم دشمن نیستیم، کمی بیشتر از حرفهای نزده ات بگو تا ما تو را بیشتر بشناسیم. آرام آرام تعریف کن چطور زندگی شما شد و هدفتان توسعه مذهب برای لاکچری ها شد؟! بگوید که چرا پسر سفیر انقلاب مستضعفین یک را به عنوان همسر انتخاب می کند؟ در مرحله بعد هم باید با همان مقاله هایی که پیدا می کردیم، کمک می کردیم که مخاطب بفهمد که چرا پسر سفیر راه را اشتباه رفته است؟ اما به نظرم این اتفاق نیفتاد! جنبش باید بتواند وقتی به سرانجام رسید، مثل یک رمان پر حادثه، یکسری تصویر جدید، یکسری ها و یکسری ها را در ما بکارد که مشخص باشند، که آشفته نباشند، که اثباتی باشند، که نفی محض نباشند، که کور نباشند، که بینا باشند، که بدرد گمشده در بیابانهای بی آب و علف دنیای جدید بخورند. امیدوارم که سید مهدی همانطور که برای کشتی ناخدای خوبی بود، ناخدای خوبی برای کشتی باشد. @teghtesadi
هدایت شده از ابرفقه
خط سرخ مرجعیت یا مرجعیت خط قرمز 10 ❇️گزارش دیوانه کننده کُنده تقوا درباره آخوند خراسانی 1️⃣ تایید مشروطیت از سوی آخوند؛ بهجت: «هنگامی که آخوند از پله های اتاق مطالعه شخصی، به پایین می آمد تا به مجلس درس برود ... اساسنامه و مرامنامه مشروطیت را به ایشان دادند تا امضا کند. ایشان هم ... در همان جا امضا کرد. 👈 ما این قضایا را می بینیم و می شنویم؛ مثل این است که و نشنیده ایم. 👈 یک و اشتباه و یا در اثر ، که از انسان صادر می شود، خدا می داند که چه قدر آثار زیانبار بر آن مترتب می شود!» زمزم عرفان، یادنامه فقیه عارف حضرت آیت الله محمد تقی بهجت، محمد محمدی ری شهری، قم، انتشارات دارالحدیث، سوم، صص 192 و 193 2️⃣ ؛ بهجت: «البته محرمات تنها زنا و قمار و شرب خمر نیست. گاهی – که مقدمات و زمینه آن را هم دیگران زحمت می کشند و به دست انسان می دهند- موجب از بین رفتن اعراض و نفوس می شود و است. از ما نمی رود که گناهانی از قبیل خمر را در خیابان مرتکب شویم؛ چون این کار گذشته از ترس خدا، یک نوع و بی‌عقلی است و از ما صادر نخواهدشد.» زمزم عرفان: 197 3️⃣ گروه فشار و جام زهر: آیت الله بهجت: «سید محمد کاظم یزدی برای امضای جریان مشروطیت، خیلی تحت فشار بود. برخی از خراسانی، جمعی از شاگردان وی را تحریک کردند که دسته جمعی به منزل سیّد بروند و موافقت او با مشروطیت را بگیرند. پاسخ سید این بود که: "در این کاسه، است و من نمی توانم آن را بخورم!" به او اهانت کردند و گفتند: "اگر به خانه یهودی رفته بودیم، چنین پاسخی را نمی شنیدیم". سجاده او را در نماز جماعت برداشتند و سیّد را خانه نشین کردند. [حتی] صحبت از تبعید ایشان بود.». زمزم عرفان، 196. 4️⃣ مشروطه انگلیسی؛ آیت الله بهجت: «یکی از آقایان می گفت: بعد از گذشت 20 سال از جریان مشروطه، فهمیدیم که می کنیم، نفع دین» زمزم عرفان: 199 5️⃣ پشیمانی سران مشروطه؛ آیت الله بهجت: «مرحوم نائینی در اواخر عمر، در مورد دخالت در امر مشروطیت، تأسف می خورد و می گفت: انداختیم که سرکه شود؛ اما شد!» زمزم عرفان: 200 6️⃣ حکم محاربه برای مخالفین آن مشروطه، از سوی آخوند خراسانی: «به عموم ملت ایران را اعلام می‌داریم؛ الیوم بذل جهد در استحکام و استقرار مشروطیت به منزله جهاد در رکاب امام زمان _ ارواحنا فداه_ و #مسامحه به منزله خذلان و _‌صلوات الله و سلامه علیه_ است، أعاذ الله المسلمین من ذلک إن شاء الله! الأحقر عبدالله المازندرانی، الأحقر محمد کاظم الخراسانی، الاأحقر نجل المرحوم الحاج میرزا خلیل». حسین زرگری نژاد، رسائل مشروطیت، دوم، تهران، 1377؛ ص447 7️⃣ نظر آخوند خراسانی درباره شیخ فضل الله نوری [و بالعکس]: «آیت الله بهجت فرمودند: "پس از شهادت شیخ فضل الله نوری، میرزای نایینی، ورقه ای با امضای شیخ فضل الله پیش آخوند خراسانی می خواند که در آن نوشته شده بود: "بر کسانی که داخل مشروطه شده اند، باید را جاری کرد." آخوند پس از شنیدن این مطلب می گوید: "من وقتی خبر شدن شیخ فضل الله را شنیدم، شدم؛ ولی اکنون !». زمزم عرفان: 344 و 345 8️⃣ امام خمینی: «اين جوّى كه ساختند در ايران و در ساير جاها [نجف]، اين جو اسباب اين شد كه آقا شيخ فضل اللَّه را با خود ايران محكوم كردند و بعد او را آوردند در وسط ميدان و به دار كشيدند و پاى آن هم ايستادند كف زدند و را در آن وقت. و مردم غفلت داشتند از اين عمل، حتى داشتند». صحیفه امام، 18: 248. 9️⃣مدیریت پیچیده انگلیس و اشتباهات بزرگ بزرگان شیعه: آیت الله بهجت: «رؤسای مشروطه و حتی روحانیون با نفوذ را یکی پس از دیگری کشتند؛ 👈 کشته بودند! حتی سیدعبدالله بهبهانی را بدتر از شیخ فضل الله نوری کشتند و همچنین بقیه روحانیون و امثال مرحوم مدرس را بعد از آن کشتند.» زمزم عرفان: 200 🔟 قاتلان علما، با فتوای اهل علم بر سر کار آمدند: آیت الله بهجت: «👈آری اهل_علم_و_علما، بساط مشروطه را به پا کردند، بعد که سر کار آمدند و قدرت را به دست گرفتند، جامعه معرفی کردند.» زمزم عرفان: ۲۰۵. ♻️بهجت: «آقازاده [فرزند آخوند خراسانی] به رضا شاه گفت: عمامه طلبه ها را برندارید. وی پاسخ داد: پدرت [هنگامی که مشروطیت را امضا کرد] عمامه آنها را برداشت.» زمزم عرفان: 336 مرجع ابرفقه @abarin