#دوشنبه_های_شهدایی
🌺 ایدهی جالب شهید ردانی پور که انجام آن برکات زیادی دارد
#متن_خاطره
بیخبر رفتم تویِ اتاقش. سرش رو از سجده بلند کرد. چشماش سرخ بود و خیسِ اشک. رنگش هم پریده بود. نگران شدم. گفتم: مصطفی! خبری شده؟ سـرش رو انداخت پایین . زل زد به مُهـرش و گفت: ساعت ۱۱ تا ۱۲ هر روز رو فقط برایِ خدا گذاشتهام؛ برمیگردم کارهام رو نگاه میکنم و از خودم میپرسم کارهایی که کردم برای خدا بوده یا برایِ دلِ خودم؟
🌹خاطرهای از زندگی روحانی شهید مصطفی ردانیپور
📚منبع: یادگاران۸ «کتاب شهید ردانیپور» صفحه ۲۲
@sofrebanovanbeheshti