#خاطرات_من
باید صبح زود ☀️ جایی میرفتم به همین خاطر ؛ یک تاکسی اینترنتی🚖 گرفتم
وقتی ماشین اومد سوار شدم یه دفعه چشمم به لباس راننده افتاد با تعجب😳 دیدم که راننده لباسش رو برعکس پوشیده🤭😢
وای نمی دونید خیــــــــــلی دلم سوخت 😩
من اصلا ایشون رو قضاوت نکردم ✋
فقط به خودم گفتم احتمالا این آقا چون صبح زود بوده ؛خواب بوده و پیام که براش اومده عجله کرده ؛ سریع لباسش را پوشیده که مسافرش رو برسونه🚕 و یه لقمه نون حلال در بیاره؛ اینطور شده .....
ولی میدونید من همیشه به اطرافم با دقت 👀نگاه میکنم و از هر چیزی برای خودم درس📚 میگیرم 🤩که من اون کار رو انجام ندم یا اگه خوبه انجام بدم 🤩
و از اون جایی که من آدمی ام که همیشه به فکر شما هستم 😉😁نکتهای که به ذهنم رسید خدمتتون عرض میکنم 😍
💯خانمای عزیز دوستای گلم 😌
اگر همیشه ما خانمها موقعی که همسرمون از منزل خارج میشن ؛ بیدار بشیم به همسرمون صبحانه🍳🥚🧀 بدیم؛ همسرمون رو بدرقه کنیم ؛ یه نگاهی به سر تا پای آقا بندازیم
به لباس ها و سر و وضعش و... ...اهمیت بدیم عالی میشه👏 چون خانم ها جزئی نگر🤏 و آقایون کلی نگر 🥴هستن
نکاتی که به چشم ما میاد شاید به چشم همسر ما نیاد ✋
شاید دکمه ای افتاده باشه ؛ گوشه ی جیب شکافته شده باشه و....
خلاصه کوتاه سخن .... بیاییم بیشتر به #همدیگه اهمیت بدیم 😍 هم از لحاظ ظاهر و هم باطن
یه بخش از ظاهر رو که امروز گفتم✅
بخش باطنی و روح و روانی هم ان شاءالله در آینده ....🤩
✍به قلم مامان حانیه و محمدحسين
@sofrebanovanbeheshti