🥀🌹#حسین، #نهجالبلاغه درس میداد.
🥀🌹سبک حسین این بود، که جلسه اول، مقداری در مورد #نهجالبلاغه توضیح می داد؛ جلسه دوم به بعد، بچه ها را تقسیم بندی میکرد؛ مثلا، هر گروه چهار، پنج نفره، موضوع تحقیق، دنیا؛ آخرت؛ و مثلا عدالت، و چیزهای دیگر که بچه ها با هم کار کنند و نتیجه مطالعاتشان را به #کلاس بیاورند.
🥀🌹روزی ایشان وارد کلاس می شوند و می گویند، بفرمایید:
🥀🌹گروه اول میگویند: ببخشید ما نرسیدیم #مطالعه کنیم.
🥀🌹گروه دوم و گروه سوم هم به همین صورت، هیچکدام آمادگی نداشتند.
🥀🌹حسین از کلاس بیرون می آید.
🥀🌹گوشه حیات روی پله با حالت ناراحت می نشیند.
🥀🌹بچه ها می روند و به استاد دیگرشان جریان را تعریف می کنند و می خواهند که از طرف شاگردان عذر خواهی کند.
🥀🌹آقای جمال پور، روی شانه حسین می زند و میگوید؛ حسین آقا، بچه ها می گویند که، ما عذر خواهی می کنیم و انشاالله برای جلسه بعد، جبران میکنیم.
🥀🌹همه دیدند؛ حسین، وسط این جمعیت، به #گریه افتاد. گریه ایی که همه را به گریه انداخت.
🥀🌹وقتی از علت گریه سوال پرسیده می شود.
🥀🌹#شهید_حسین_علم_الهدی میگوید:
🥀🌹«آقای جمال پور! من، کاری به بچه ها ندارم؛ من، برای #مظلومیت_علی، گریه میکنم؛ که، چرا ما، بچه #شیعه ها هم، علی علیه السلام را نمیشناسیم؟
🌹مخاطبین عزیز از نهج البلاغه فرازی را به انتخاب خود در قالب عکس نوشته، متن، داستان، کلیپ و.... برای ادمین کانال بفرستید تا به نام خودتان برای استفاده مخاطبین بارگذاری شود.🌹
#سفره_دینی 👇
•┈••✾•🌿🌼🌿•✾••┈•
✳️ https://eitaa.com/joinchat/1670185009Cbb0874656f