eitaa logo
𖣘 ܢܚــــܦ̇ܝ‌ܘ‌ܭܝ‌ࡅ࡙ـܩߊ‌ࡅ߭ـܘ
386 دنبال‌کننده
17هزار عکس
5.6هزار ویدیو
161 فایل
باسلام این گروه جهت اجرای برنامه های فرهنگی وقرآنی درماه مبارک رمضان ایجادشده است دعای فرج،ذکر و دعای روز،سخنرانی کوتاه سبک زندگی،آشپزی،متفرقه،تقویم و مسائل روزو مسابقات در مناسبت ها. سلام امام رضا ع، یادشهدا، نیایش و سلام امام حسین ع و تلنگر اوقات شرعی
مشاهده در ایتا
دانلود
❇️ آیا بیدار کردن اعضای خانواده به خصوص بچه ها و همسر برای نماز صبح بر ما واجب است ؟ ❇️ آیت الله خامنه ای: اگر به نحوی باشد که بیدار نکردن آنان موجب سبک شمردن نماز باشد‌ لازم است. ✍ آیت الله مکارم شیرازی: واجب نیست مگر اینکه آنها عادت به ترک نماز صبح کنند و آن را سبک بشمارند، در این صورت واجب است به نحو مطلوبی آنها را بیدار کنند. ✍آیت الله فاضل لنکرانی: اگر خود آن ها مراقب نماز هستند و بعضی وقت ها بیدار نشوند بیدار کردن آن ها واجب نیست لیکن اگر خودشان مراقب نیستند از باب امر به معروف و نهی از منکر باید آن ها را برای نماز بیدار کنید. ✍ آیت الله سیستانی: بیدار کردن فرزندان تحت تربیت واجب است. ✍ آیت الله شبیری زنجانی: اگر خواب ماندن شخص باعث می شود به این امر عادت کند یا به جهتی دیگر بیدار کردن او احسان به وی به حساب آید- مانند اینکه خواب ماندن وی بدون عذر باشد - بیدار کردن اشکال ندارد حتی اگر اذیت شود، ولی اگر خواب ماندن به صورت اتفاقی باشد و جهت راجحی نیز برای بیدار کردن نباشد، بیدار نمودن وی اگر مستلزم ایذا شود جایز نیست. نسبت به بیدار کردن کسانی که بالغ نشده اند در صورتی که تربیت وی متوقف بر این کار باشد حتی اگر اذیت شوند بیدار کردن آن ها اشکال ندارد. ------------------- 📚 منبع: استفتاء از سایت مراجع عظام تقلید 〰〰〰〰〰〰〰 به کانال مادرایتا بپیوندید👇👇 https://eitaa.com/sofrehkareimaneh
♥️مامان صدا زد: امیرجان، مامان بپر سه تا سنگک بگیر. اصلاً حوصله نداشتم، گفتم: من که پریروز نون گرفتم. 🗯مامان گفت: خب، دیروز مهمون داشتیم زود تموم شد. الان نون نداریم. گفتم: چرا سنگک، مگه لواش چه عیبی داره؟ ♥️مامان گفت: می‌دونی که بابا نون لواش دوست نداره. گفتم: صف سنگک شلوغه. اگه نون می‌خواید لواش می‌خرم. 🗯مامان اصرار کرد سنگک بخرم. قبول نکردم. مامان عصبانی شد و گفت: بس کن، تنبلی نکن مامان، حالا نیم ساعت بیشتر تو صف وایسا. ♥️این حرف خیلی عصبانیم کرد. آخه همین یه ساعت پیش حیاط رو شسته بودم، داد زدم: من اصلاً نونوایی نمی‌رم. هر کاری می‌خوای بکن! 🗯داشتم فکر می‌کردم خواهرم بدون این که کار کنه توی خونه، عزیز و محترمه اما من که این همه کمک می‌کنم باز هم باید این حرف و کنایه‌ها رو بشنوم. دیگه به هیچ قیمتی حاضر نبودم برم نونوایی. حالا مامان مجبور می‌شه به جای نون، برنج درسته کنه. اینطوری بهترم هست. ♥️با خودم فکر کردم وقتی مامان دوباره بیاد سراغم، به کلی می‌افتم رو دنده لج و اصلا قبول نمی‌کنم... اما یک دفعه صدای در خونه رو شنیدم. اصلاً انتظارش رو نداشتم که مامان خودش بره نونوایی. آخه از صبح ۱۰ کیلو سبزی پاک کرده بود و خیلی کارهای خونه خسته‌اش کرده بود. اصلاً حقش نبود بعد از این همه کار حالا بره نونوایی. 🗯راستش پشیمون شدم. هنوز فرصت بود که برم و توی راه پول رو ازش بگیرم و خودم برم نونوایی اما غرورم قبول نمی‌کرد. سعی کردم خودم رو بزنم به بی‌خیالی و مشغول کارهای خودم بشم اما بدجوری اعصابم خرد بود. ♥️یک ساعت گذشت و از مامان خبری نشد. به موبایلش زنگ زدم، صدای زنگش از تو آشپزخونه شنیده شد. مثل همیشه موبایلش رو جا گذاشته بود. 🗯دیر کردن مامان اعصابمو بیشتر خرد می‌کرد. نیم ساعت بعد خواهرم از مدرسه رسید و گفت: تو راه که می‌اومدم تصادف شده و مردم می‌گفتند به یه خانم ماشین زده. خیابون خیلی شلوغ بود. فکر کنم خانمه کارش تموم شده بود. گفتم: نفهمیدی کی بود؟ گفت: من اصلاً جلو نرفتم. ♥️دیگه خیلی نگران شدم. رفتم تا نونوایی سنگکی نزدیک خونه اما مامان اونجا نبود. یه نونوایی سنگکی دیگه هم سراغ داشتم رفتم اونجا هم تعطیل بود. 🗯دلم نمی‌خواست قبول کنم تصادفی که خواهرم می‌گفت به مامان ربط داره.😔😌 تو راه برگشت هزار جور به خودم قول دادم که دیگه تکرار نشه کارم. ♥️وقتی رسیدم خونه انگشتم رو گذاشتم روی زنگ و منتظر بودم خواهرم در رو باز کنه، اما صدای مامانم رو شنیدم که می‌گفت: بلد نیستی درست زنگ بزنی؟ 🗯تازه متوجه شدم صدای مامانم چقدر قشنگه! نفس عمیقی کشیدم و گفتم: الهی شکر و با خودم گفتم: قول‌هایی که به خودت دادی یادت نره! ♥️ از جمله اون نعمت‌هایی هستند كه دومی ندارند ‌پس تا هستند قدرشون رو بدونيم! افسوسِ بعد از اونها هيچ دردی رو دوا نمی‌كنه؛ نه برای ما، نه برای اونها... به کانال ما در ایتابپیوندید 👇👇 @sofrehkareimaneh