eitaa logo
❅✺✻زنـ💕ـدگی به سبک عـ💞ـاشقا❅✺✻
350 دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
4هزار ویدیو
63 فایل
💬مباحث مختلف برای رسیدن به راه درست زندگی همراه با...✅ ❣آرامش واقعی..😘😍💞 🔆با ما همراه باشیددد🤗❤ 👈کپی آزاد با ذکر یه صلوات...✔ 💚«هدف رضایت خدا و امام زمان»💚 ⏪نظرات 👇 @masire_zendegi_ziba 💥منتظر نظرات سازنده شما عزیزان هستیم..😉😊🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☀️ به نام او که یادش آرام بخش دلهاست پروردگارا به ما دلی پر مهرو بخشش، زبانی نرم و نیتی خیر عطا فرما تا در پناه امن تو با رعایت حقوق دیگران و با تسلط بر اعمال و گفتارمان موجب آرامش در زندگی خود و دیگران باشیم سلام ظهر شما به خیر و سلامت و نشاط 🌺(اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم)🌺 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 💎 اَللّهُمَّ نَوِّر قُلُوبَنا بِالْقُرآن اَللّهُمَّ زَیِّن اَخْلاقَنا بِزینَةِ الْقُرآن اَللّهُمَّ ارْزُقنا شَفاعَةَ الْقُرآن 🌹🌷🌼🌹🌷🌼🌹🌷🌼🌹🌷🌼🌹 آیات صفحه🌹(66)🌹را تلاوت کرده و به پیامبر(ص)اماممان(ع)وخانم فاطمه الزهرا (س)و خانم فاطمه معصومه(س) هدیه می نماییم: ☀️ اعوُذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیمِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ ❤️یاعلی مددی کن مارا @sokhananiziba زندگی به سبک عاشقا🌹
4_5845728949765670227.mp3
903.2K
🔸 صفحه ۶۶ قرآن کریم با صدای استاد حامد ولی زاده 🔸مقام‌ : رست ❤️یاعلی مددی کن مارا @sokhananiziba زندگی به سبک عاشقا🌹
4_5845728949765670228.mp3
1.9M
🔸 صفحه 66 قرآن کریم با صدای استاد حامد ولی زاده_مقام رست 🔸به همراه ترجمه گویای فارسی با صدای مرحوم استاد اسماعیل قادرپناه ❤️یاعلی مددی کن مارا @sokhananiziba زندگی به سبک عاشقا🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام به همه بزرگواران 🌹 🔹 همه ما از کودکی با انواع حکایات پندآموز و داستان‌های آموزنده آشنا شده‌ایم. و بارها به مطالعه 📖 داستان‌های متنوع در این رابطه پرداخته‌ایم. 🔆 در این میان برخی از انواع داستان کوتاه آموزنده و جالب وجود دارند که علاوه بر جذابیت و زیبایی، در ذهن ماندگار می‌شوند و درس بزرگی به افراد می‌دهند. 👌 👈امید است که مفید و موثر واقع شود. با ما همراه باشید. 😊 @sokhananiziba زندگی به سبک عاشقا🌹
✳ زینب را انتخاب‌هایش زینب کرد 📌 یک زن بزرگ است. عظمتی که این زن بزرگ در چشم ملت‌های اسلامی دارد از چیست؟ نمی‌شود گفت به‌خاطر این است که دختر یا خواهر و یا است. نسبت‌ها هرگز نمی‌توانند چنین عظمتی را خلق کنند. همه‌ی ائمه‌ی ما دختران و مادران و خواهرانی داشتند اما کو یک نفر مثل زینب کبری؟ 🔸 ارزش و عظمت زینب کبری به خاطر موضع و حرکت عظیم انسانی و اسلامی و بر اساس تکلیف الهی است. کار او، تصمیم او، نوع حرکت او، به او این‌طور عظمت بخشید. هر کس چنین کاری بکند، ولو دختر هم نباشد، عظمت پیدا می‌کند. بخش عمده‌ی این عظمت از این‌جاست که اولاً موقعیت را شناخت؛ هم موقعیت قبل از رفتن امام حسین به کربلا، هم موقعیت لحظات بحرانی روز عاشورا، هم موقعیت حوادث کشنده بعد از شهادت امام حسین را و ثانیاً طبق هر موقعیت یک انتخاب کرد. این انتخاب‌ها زینب را ساخت. 👤 📚 برگرفته از کتاب •✾📚 @Dastan 📚✾• @sokhananiziba زندگی به سبک عاشقا🌹
4_5994815845954488004.mp3
7.9M
💌 چطور می‌شود شبیه حضرت زینب شد؟ آنقدر مقاوم در بلایا و مصیبت‌ها، که آرامش و سکون‌مان، دست‌خوش تغییر نگردد💫 ... 🎤 @sokhananiziba زندگی به سبک عاشقا🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
داستان کودکانه😍🌹 برای کوچولو های نازنین👶🌺 ومامان های مهربون ☺️🌸
مهدیه کیف پولش را تکانی داد و با ناراحتی آنرا دوباره بست و در کیفش گذاشت؛با خودش فکر کرد چقدر زود پول هایش تمام شد! به چیزهایی که خریده بود نگاهی کرد و به فکر فرو رفت 👡👡👜💍👚 امروز با دوستش نرگس به خرید رفته بودند نرگس چند وقتی بود میخواست عطر خوشبویی که کمی قیمتش زیاد بود را بخرد اما هر بار بخاطر قیمت آن عطر میگفت که بهتر است کمی صبر کند مهدیه منظور اورا نمیفهمید اما امروز که از کنار آن مغازه رد میشدند نرگس آن عطر خوشبو را خرید و با خوشحالی پولش💵 را حساب کرد و از مغازه بیرون آمدند مهدیه با تعجب پرسید،نرگس تو از کجا پول عطر را آوردی؟ من با آنهمه پولی که پدرم می‌دهد هنوز نتوانسته‌ام آن‌را بخرم... نرگس نگاهی به پاکت پر از خرید مهدیه انداخت و گفت من چند وقتی است پول‌هایم را پس‌انداز می‌کنم وبجای اینکه وسایل دیگری بخرم ان را برای خرید عطر نگه داشته ام امروز مهدیه آنقدر خرید کرده بود که حتی چند هزار هم از نرگس قرض کرده بود و الان با دیدن کیف پول خالی آه از نهادش بلند شد باز نگاهی به روسری ‌ای که تازه خریده بود انداخت آنرا سر کرد و حس کرد زیادی با عجله خریده است با خودش گفت کاش قبل از رفتن یکـ نگاهی به کشوی روسری‌هایم میکردم بعد روسری میخریدم تا لاقل همرنگ همان روسری قبل نباشد و باز گرفتار روسری های تکراری نشوم با خودش گفت آخر من چرا با اینهمه خرید نمیتوانم مثل نرگس لباس‌های مرتب بپوشم چرا با اینهمه پولی که میگیرم نمی‌توانم پس‌انداز داشته باشم؟؟؟ روزبعد مهدیه که هنوز دنبال فهمیدن راز خوش پوشی و پس انداز نرگس بود در مدرسه هنگام زنگ تفریح، که مثل همیشه که روی سکوی کنار باغچه‌ی حیاط مدرسه در جای دنجی که کمتر رفت و آمد داشت نشسته بودند، دوتایی سیبی که آورده بودند گاز زدند🍎🍏 کمی که گذشت مهدیه گفت:نرگس راستی یک سوالی از تو دارم؟ نرگس گفت؛ بپرس اگر بدانم جوابش را حتما میگویم -خیلی دلم می‌خواهد بدانم که چطور می‌توانم پس‌انداز داشته باشم کاش برایم کامل توضیح بدهی... نرگس گفت خُـــــب، من زیاد به بازار نمی‌روم چون پول‌هایم الکی خرج می‌شوند؛ چیزی هم که واقعا لازمم نیست نمی‌خرم پول‌هایم را پس انداز می‌کنم هر زمان که پولم جور شد می‌روم و چیزی که واقعا می‌خواهم و لازم دارم را میخرم -مهدیه گفت آخر مگر تو دوست نداری لباس‌های جور و واجور داشته باشی؟ -چرا؛ولی وقتی کمتر خرید می‌کنم ؛ قدر وسایل‌هایم را می‌دانم وهم میتوانم پول هایم را برای کار های بهتر و مهمتری خرج کنم و اگر هم قرار باشد چیزی بخرم فقط،یک بار میخرم و در عوض جنسی را انتخاب میکنم که کیفیت بهتری،دارد و از همه مهم‌تر تمام کمد و اتاقم پر از وسایل نمی‌شود و راحت‌تر می‌توانم مرتب‌شان کنم خیلی بدم می‌آید آن‌قدر وسایل داشته باشم که در همه جا پخش و پلا باشد و در کمد و کشوهایم جانشود و نتوانم به موقع مرتب‌شان کنم اگر آدم حواسش باشد و خودش رنج و سختیِ زمان پس‌انداز کردن پول را قبول کند بعد می‌تواند لذت خریدن چیزی که واقعا دوستش دارد را به دست آورد من هم زمانی بی برنامه پولم را خرج می‌کردم ولی در آخر میدیدم فقط وسایل‌های تکراری‌ام زیاد می‌شوند و آن‌چیزی که میخواستم کمتر میتوانستم بخرم تازه وقتی پس‌انداز دارم میتوانم گاهی به دوستانم هم کمک کنم و با این کار هم خودم خوشحال‌تر می‌شوم وهم انان را خوشحال میکنم و دوستیمان را هم محکم تر میکنم البته مادرم را هم در جریان قرض دادن‌هایم می‌گذارم پدر و مادرم هم هروقت که واقعا لباسی لازم داشته باشم برایم میخرند و من لازم نمیبینم خودم هم همه‌اش لباس بخرم... مهدیه با خودش فکر کرد نرگس راست می‌گوید بی‌برنامگی باعث می‌شود که نتواتد از خریدن هم لذت ببرد و هم پول هایش بیهوده خرج شود مهدیه گفت؛ نرگس چه خوب شد که از تو پرسیدم وگرنه شایدهمچنان به خریدهای بیهوده‌ی خود ادامه می‌دادم صدای زنگ کلاس بلند شد و دوتایی بلند شدند و با خوشحالی و انرژی بیشتر به طرف کلاس‌شان رفتند. از ان روز به بعد مهدیه تصمیم گرفت پولهایش را پس انداز کند و استفاده های بهتر و مفید تری از ان داشته باشد 😊🌺 @sokhananiziba زندگی به سبک عاشقا🌹