eitaa logo
سخن و مداحی ناب. اخبار پرسپولیس استقلال فوتبال برتر ورزش سه ازدواج موقت صیغه یابی
12.7هزار دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
4.4هزار ویدیو
42 فایل
|♥️بسم الله الرحمن الرحیم♥️. ادمین @mohamad143418
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃گرفتاری حق الناس🍃 💬 استاد رفیعی: 🔸🔸🔸 🔰مرحوم آيت الله العظمي مرعشي فرمودند: چهارده سال پدرم فوت کرده بود، ايشان را خواب نمي‌ديدم. خيلي دلم مي‌خواست پدرم را خواب ببينم. آ سيد محمود، پدر ايشان، آ سيد محمود مرعشي معروف به سيد محمود حکيم فرمودند: بعد از چهارده سال من متوسل به سيد الشهداء، أباعبدالله(ع) شدم که داستانش معروف است کربلا ايشان رفتند و پايين پاي امام حسين، توسل به علي اکبر، بالاخره پدر را خواب ديدم. گفتم: بابا چهارده سال است من دلم تنگ شده، يکي از علما از دنيا رفت، همان شب اول بستگانش او را خواب ديدند و پرسيدند: بابا به اين زودي، هنوز خودت گرفتار هستي. گفت: کسي حق الناس به گردنش نباشد، آزاد است و مي‌تواند راحت در دنيا بيايد. من حق الناس بر گردنم نبود. بالاخره گفتم: بابا چهارده سال است که من انتظار مي‌کشم. گفت: بابا گرفتار هستم. گفتم: گرفتار چه هستي؟ فرمودند: مبلغي به مشهدي محمد يزدي در نجف که نزديک حرم حضرت امير مغازه دارد و نخود و لوبيا مي‌فروشد، من يک مبلغي به ايشان بدهکار هستم. ظاهراً هفتصد دينار بوده است. آقاي مرعشي مي‌فرمايند: گذرنامه سخت مي‌شد براي عراق گرفت. با يک سختي زيادي براي عتبات گذرنامه گرفتم و به نجف آمدم و سؤال کردم: مشهدي محمد يزدي؟ گفتند: چند تا داريم. گفتم: کنار حرم يک دکان يا مغازه به من نشان دادند و مي‌گويد: رفتم ديدم يک پيرمرد بداخلاقي نشسته، جنس‌هايش هم همه جنس‌هاي خاک خورده است. سلام کردم و گفتم: مشهدي محمد يزدي شما هستي؟ گفت: چه کار داري؟ گفتم: از او چيزي نمي‌خواهم، پدرم سيد محمود مرعشي به من گفته که به شما بدهکار هستم. گفت: يادم نمي‌آيد! گفتم: دفتري نداري؟ گفت: اين مغازه چقدر فروش دارد که دفتر داشته باشم؟ تمام کاغذها را نگاه کردم و يک به يک بررسي کردم، دو سه ساعت طول کشيد. يک مرتبه ديدم نوشته: سيد محمود مرعشي هفتصد دينار، ايشان فرمودند: يک مقداري هم بيشتر به او دادم و از او طلب رضايت کردم، بعد خودم يا ديگري در خواب ديديم که پدر راحت شدند. حالا من نمي‌دانم اين بحث‌هاي اختلاس و بردن‌ها که ميلياردي هم هست، واقعاً کساني که اين کارها را مي‌کنند، البته آدم خوب و ملاحظه‌کار خيلي داريم. ولي واقعاً اينها يک خرده به معاد معتقد نيستند.  ✔کانال استاد رفیعی ☑ @ostadrafiei
🍃گرفتاری حق الناس🍃 💬 استاد رفیعی: 🔸🔸🔸 🔰مرحوم آيت الله العظمي مرعشي فرمودند: چهارده سال پدرم فوت کرده بود، ايشان را خواب نمي‌ديدم. خيلي دلم مي‌خواست پدرم را خواب ببينم. آ سيد محمود، پدر ايشان، آ سيد محمود مرعشي معروف به سيد محمود حکيم فرمودند: بعد از چهارده سال من متوسل به سيد الشهداء، أباعبدالله(ع) شدم که داستانش معروف است کربلا ايشان رفتند و پايين پاي امام حسين، توسل به علي اکبر، بالاخره پدر را خواب ديدم. گفتم: بابا چهارده سال است من دلم تنگ شده، يکي از علما از دنيا رفت، همان شب اول بستگانش او را خواب ديدند و پرسيدند: بابا به اين زودي، هنوز خودت گرفتار هستي. گفت: کسي حق الناس به گردنش نباشد، آزاد است و مي‌تواند راحت در دنيا بيايد. من حق الناس بر گردنم نبود. بالاخره گفتم: بابا چهارده سال است که من انتظار مي‌کشم. گفت: بابا گرفتار هستم. گفتم: گرفتار چه هستي؟ فرمودند: مبلغي به مشهدي محمد يزدي در نجف که نزديک حرم حضرت امير مغازه دارد و نخود و لوبيا مي‌فروشد، من يک مبلغي به ايشان بدهکار هستم. ظاهراً هفتصد دينار بوده است. آقاي مرعشي مي‌فرمايند: گذرنامه سخت مي‌شد براي عراق گرفت. با يک سختي زيادي براي عتبات گذرنامه گرفتم و به نجف آمدم و سؤال کردم: مشهدي محمد يزدي؟ گفتند: چند تا داريم. گفتم: کنار حرم يک دکان يا مغازه به من نشان دادند و مي‌گويد: رفتم ديدم يک پيرمرد بداخلاقي نشسته، جنس‌هايش هم همه جنس‌هاي خاک خورده است. سلام کردم و گفتم: مشهدي محمد يزدي شما هستي؟ گفت: چه کار داري؟ گفتم: از او چيزي نمي‌خواهم، پدرم سيد محمود مرعشي به من گفته که به شما بدهکار هستم. گفت: يادم نمي‌آيد! گفتم: دفتري نداري؟ گفت: اين مغازه چقدر فروش دارد که دفتر داشته باشم؟ تمام کاغذها را نگاه کردم و يک به يک بررسي کردم، دو سه ساعت طول کشيد. يک مرتبه ديدم نوشته: سيد محمود مرعشي هفتصد دينار، ايشان فرمودند: يک مقداري هم بيشتر به او دادم و از او طلب رضايت کردم، بعد خودم يا ديگري در خواب ديديم که پدر راحت شدند. حالا من نمي‌دانم اين بحث‌هاي اختلاس و بردن‌ها که ميلياردي هم هست، واقعاً کساني که اين کارها را مي‌کنند، البته آدم خوب و ملاحظه‌کار خيلي داريم. ولي واقعاً اينها يک خرده به معاد معتقد نيستند.  💬 @nab_menbar
🔴 مردانی را دیدم با شکم هایی بسیار بزرگ، آنقدر بزرگ که مانند بشکه بود و توان راه رفتن را از آن ها گرفته بود! آن ها روی زمین افتاده بودند و بوی تعفن می دادند. نمی دانستم چرا به این وضع دچار شدند‌. به من گفته شد این‌ ها کسانی هستند کـه شکمشان با مـال پر شده... 📚 کتاب تقاص https://eitaa.com/joinchat/1350500352C441bf7fe0d
🌷 مفضل بن عمر گويد: در خدمت سخن از اعمال به ميان آمد، من گفتم: عمل من بسيار اندك و ضعيف است، حضرت فرمود: آرام باش و از خدا استغفار كن؛ سپس به من فرمود: عمل اندك با بهتر از عمل زياد بدون تقوا مى‌باشد. گفتم عمل زياد بدون تقوا چگونه است‌؟ فرمود: مثلا مردى اطعام مى‌كند و با همسايگانش نيك رفتارى مى‌نمايد و از مهمانان به خوبى پذيرائى مى‌كند ولى چون درى از حرام به رويش گشوده شود از آن داخل مى‌گردد (يعنى با همه كارهاى خوبش چون كار حرامى پيش آيد از آن پرهيز نمى‌كند) و اين عبارت از عمل بدون تقوا است، ولى مردى چنين كارهائى را ندارد اما چون درى از برويش گشوده شود داخل نمى‌گردد. 📚 وسائل الشیعة، جلد ۱، صفحه ۱۰۳ 🕌سخنان ناب📖 👇🔅👇🔅👇 https://eitaa.com/joinchat/1350500352C441bf7fe0d
🎀🎀 ارزانسرای بهشت کودک 🎀🎀 🚀انفجار قیمتها 🚀🚀 🎀حذف واسطه ها 🎀 🌺خرید مستقیم از تولیدی با مناسبترین قیمت بالاترین کیفیت 🌸مرجوعی و ارسال سریع ❤هدف ما جلب رضایت شماست ❤ 🎊🎊 لباس های لاکچری و شیک بهاره 👌 مخصوص کوچولوهای نازنین شما 🎊 کالکشن عیدانه های لاکچری 🎉 هدف ما حمایت از کار و کارگر ایرانیست 🎉 لباس بالا موجوده 👏👏👏 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 http://eitaa.com/joinchat/111607809C0077498ddb از متن است