🍀دیدگاه امام خمینی (ره) درباره استاد عرفانش مرحوم آیت الله شاه آبادی (ره)
امام خمینی فرمودند: «من در عمر خود، روحی لطیف تر از روح مرحوم شاه آبادی ندیدم.» و سپس ادامه دادند که: « ایشان، صرف نظر از چنین فقاهت، فلسفه، عرفان که کم نظیر بودند در سیاست نیز کم نظیر بودند.»
💢کانال سخن عرفان
🆔 @sokhanerfan
🌺علاقه امام به استاد عرفانش
علاقه امام خمینی (ره) به استادش مرحوم آیت الله شاه آبادی بسیار زیاد بود تا آنجا که هرگاه از ایشان نامی به میان می آورد می فرمود: روحی له الفداء، جانم فدای او باد! این مطلب در کتابهای امام (ره) بخصوص در کتابهای عرفانی ایشان کاملاً مشهود است.
امام برای درس آیت الله شاه آبادی ارزش و احترام زیادی قائل بودند و می فرمودند: «اگر آیت الله شاه آبادی هفتاد سال تدریس می کرد، من در محضرش حاضر می شدم، چون هر روز حرف تازه ای داشت»
💢کانال سخن عرفان
🆔 @sokhanerfan
🍁🍁🍁
✅آشنایی با عرفان نماز /
✳️یکی از معانی مهم حضور قلب در نماز
🔷جمله تکان دهنده یک عارف به استاد مطهری (ره) + توضیح
مرحوم استاد مطهّرى می فرمود: يك بار كه خدمت عارفی رسیدم.
از من پرسيدند: نماز را چگونه مي خوانى؟
عرض كردم: كاملًا توجّه به معانىِ كلمات و جملات آن دارم!
آن عارف فرمودند: پس كِىْ نماز مي خوانى؟!! در نماز توجّه ات به خدا باشد و بس! توجّه به معانى مكن!
◀️ علامه طهرانی در کتاب روح مجرد می نویسد:
انصافاً اين جمله ايشان حاوى أسرار و دقائقى است، و حقّ مطلب همينطور است كه افاده فرموده اند.
@sokhanerfan
چرا كه در نماز، اگر انسان متوجّه معانى نماز شود كه مثلًا «إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَ إِيَّاكَ نَسْتَعِينُ» به معنى آنست كه: من فقط ترا عبادت مي كنم و از تو استعانت مى طلبم، ذهن و فكر نماز گزار بدين حقيقت متوجّه بوده و از توجّه كامل به خدا غافل است؛ در حالي كه بايد توجّه صد در صد به سوى خدا باشد و مخاطب فقط خدا باشد، و در اينصورت ديگر توجّه به معنى نيست مگر به نحوه آلى و مِرْآتى، همچنانكه در نماز، نبايد انسان توجّه به الفاظ و عبارات آن داشته باشد مگر توجّه آلى و مِرْآتى.
زيرا اگر توجّه به الفاظ نماز از صحّت ادا كردن و تجويد آن و أداءِ از مخارج آن شود، ديگر آن نماز، نماز نيست؛ نه توجّه به خداست و نه توجّه به معنى.
ولى اگر توجّه به خدا شود و انسان در خطاب و مكالمه اش با خدا لحظه اى فرود نيايد، نه فكر الفاظ نماز را بنمايد و نه فكر معانى آنرا، در اينصورت تمام الفاظ خود به خود به نحو آلى و مِرآتى يعنى با نظر غير استقلالى آمده و به دنبال، جميع معانى نيز به طريق آلى و مِرآتى نه با نظر استقلالى آمده و همه به نحو صحيح و مطلوب أدا شده است بدون آنكه در توجّه تامّ به خداوند و حضور قلب خللى وارد آيد.
@sokhanerfan
✔️ مثال:
در همين مكالمات و گفتگوهائى كه ما شبانه روز با هم داريم، و در سخنراني ها و خطابه ها و مراجعات و سائر امورى كه در آنها عنوان تخاطب و گفتگو است، تمام توجّه ما به شخص مخاطب است.
آنچه در خطاب از مغز و انديشه انسان بر زبان جارى مي شود همه اش درست و صحيح است، بدون اينكه ما توجّه به صحّت آنها داشته باشيم؛ و اگر يك لحظه توجّهمان را به عبارات و مطالبى كه ردّ و بدل مى شود منعطف سازيم، اصل توجّه به خطاب از ميان مي رود و در آن لحظه ديگر مخاطبى وجود ندارد.
@sokhanerfan
من وقتى با شما سخن مي گويم: آقا شما امروز مسافرت نكنيد، و در حرم امام رضا بمانيد! صد در صد توجّهم به شما و حقيقت شماست. اين را نظر استقلالى نامند. و البتّه اين معانى بدون غلط در ذهن من مى آيد و ذهن من الفاظى را متناسب با آن معانى استخدام ميكند و بر زبان جارى مى سازد، و بدون هيچ خطائى مُسَلسَلًا اين معانى و الفاظ استخدام شده و به شما براى إبراز و اظهار آن مقصود منتقل مي گردد. امّا اگر بخواهم معنى «امروز مسافرت نكنيد» را در ذهن بياورم و يا الفاظ آن را تصوّر نمايم، ديگر مخاطب بودن شما از ميان مي رود و استقلال خود را از دست مي دهد؛ مگر ضمنى و تبعى و آلى و مرآتى.
در نماز كه أهمّ امور است بايد انسان در حضور قلب به خدا منقطع باشد و هيچ خاطره اى و انديشه اى از ذهن عبور نكند، و اين فقط در صورتى امكان پذير است كه جملات و عبارات نماز كه طبعاً حاوى معانى خود مى باشند بدون اندك توجّه به خود آنها در ذهن بيايد و بر زبان جارى شود. در اينصورت نماز، نماز است. يعنى مخاطب خداست؛ حضور قلب با خداست.
🔹روح مجرد صص 61 - 63
💢کانال سخن عرفان
🆔 @sokhanerfan
✅پاسخ به شبهات
🌺معنای جدا نبودن قرآن و عرفان و برهان ؟؟
مراد از اینکه میفرمایند قرآن و عرفان و برهان از هم جدایی ندارند این است که قرآن ناب موید مؤدای کشف و عرفان ناب و عقل و برهان ناب است، و عقل و برهان ناب، موید مؤدای کشف و عرفان ناب و قرآن ناب است و نیز کشف و عرفان ناب، موید مؤدای برهان ناب و قرآن ناب است؛ نه اینکه این هر سه در یک ردیف اند و با هم هیچ تفاوتی ندارند.
و نیز مراد این نیست که هر کس با هر سرمایه و طرز فکر و ظرفیتی هر چه از قرآن برداشت کرد ما این را عرفانی و برهانی قلمداد کنیم، یا هر کسی با هر شرایطی مدعی عرفان و مکاشفه شد و هر چه به عنوان عرفان عرضه کرد بگوییم قرآن و برهان آن را تایید میکند.
یا هر کسی به عنوان برهان هر چه ارائه کرد بگوییم قرآن و عرفان هم همین را میگویند. اصلا چنین چیزی نیست.
برداشت از قرآن برای خود آداب و رسومی دارد و مقرراتی بر آن حاکم است که برداشت کردن از قرآن باید با توجه به آن آداب و مقررات صورت بگیرد، اگر برداشت از قرآن درست و طبق موازین باشد با مودّای کشف ناب و مودّای برهان ناب که خالی از هرگونه وهم و خیال باشد در تعارض نیست، و همین طور در استفاده از برهان، شرایط و مقرراتی وجود دارد که اگر کسی با توجه به آن ها در آن مسیر پیش برود یقینا نتیجه بدست آمده با مودّای کشف ناب و قرآن ناب در تعارض نیست، و همین گونه کشف و شهود و عرفان ناب و صحیح هم برای خود موازین و ضوابطی دارد که اگر کسی طبق آن موازین پیش رود و انحرافی پیش نیاید مودّای کشف و عرفان با مودّای برهان و قرآن در تعارض نخواهد بود.
مراد ما این است، نه اینکه خواسته باشیم اینها را در یک ردیف قرار دهیم، اصلا مراد ما چنین چیزی نیست و آقایان باید بحث قرآن و عرفان و برهان از هم جدایی ندارند را به خوبی درک کرده و برداشت و ذهنیت خود را به دیگران نسبت ندهند.
🔺 استاد، آیت الله حسن رمضانی
💢کانال سخن عرفان
🆔 @sokhanerfan
🌸نصایح استاد، علامه حسن زاده آملی
اين گرامى نامه را به دوستى ارسال داشتيم:
آقاى عزيز هيچ موهبتى از نعمت ترك علايق دنيوى بزرگتر نيست كه همه مفاسد به اين علاقه متعلق است.
اگر دستور العمل مى خواهى مگر اين آيه را تلاوت نكرده اى؟ وَ مِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَكَ عَسى أَنْ يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقاماً مَحْمُوداً
و مگر نشنيده اى؟
دوش وقت سحر از غصّه نجاتم دادند
و اندر آن ظلمت شب آب حياتم دادند
و مگر برايت نخوانده ام؟
در خلوت شبهاى تارت مى توانى
آرى بكف سرچشمه آب بقا را
خلاصه مرد سحر باش كه:
صمت و جوع و سهر و خلوت و ذكر به دوام ناتمامان جهان را كند اين پنج تمام
🔺 نامه ها و برنامه ها ص 60
💢کانال سخن عرفان
🆔 @sokhanerfan
🌷دعاها و درس های صحیفه سجادیه
اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِهِ، وَامْنَعْنى مِنَ السَّرَفِ، وَ حَصِّنْ رِزْقى مِنَ التَّلَفِ، وَ وَفِّرْ مَلَكَتى بِالْبَرَكَةِ فيهِ، وَ اَصِبْ بى سَبيلَ الْهِدايَةِ لِلْبِرِّ فيما اُنْفِقُ مِنْهُ. اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِهِ، وَاكْفِنى مَؤُونَةَ الْاِكْتِسابِ، وَارْزُقْنى مِنْ غَيْرِ احْتِسابٍ، فَلااَشْتَغِلَ عَنْ عِبادَتِكَ بِالطَّلَبِ، وَ لااَحْتَمِلَ اِصْرَ تَبِعاتِ الْمَكْسَبِ. اَللَّهُمَّ فَاَطْلِبْنى بِقُدْرَتِكَ مااَطْلُبُ، وَ اَجِرْنى بِعِزَّتِكَ مِمّا اَرْهَبُ. اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِهِ
ترجمه:
خداوندا بر محمد و آلش درود فرست، و مرا از اسراف بازدار، و روزي ام را از تلف شدن نگه دار، و دارائيم را به وسيله بركت دادن افزون كن،
و مرا در انفاق از آن مال در امور خير به راه هدايت رهبرى فرما.
بارخدايا بر محمد و آلش درود فرست، و مرا از سختى و رنج به دست آوردن روزى كفايت كن، و روزي ام را از جايى كه گمان نمى برم به من عنايت فرما،
تا در راه به دست آوردن روزى از بندگي ات باز نمانم، و سنگينى وبال آن را به دوش نكشم.
الهى آنچه را كه در راه به دست آوردن آنم به قدرتت برايم فراهم نما، و از آنچه بيم دارم به عزتت پناهم ده.
بارخدايا بر محمد و آلش درود فرست
🔹بخوانیم، دعا کنیم، درس بگیریم و عمل کنیم ...
💢کانال سخن عرفان
🆔 @sokhanerfan
🍀 اموال و فرزندان، شما را از ياد خدا غافل نكنند!
خداوند، مؤمنان را از چنين علاقه افراطى باز مى دارد، و مى گويد:" اى كسانى كه ايمان آورده ايد اموال و فرزندانتان شما را از ياد خدا غافل نكند" (يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تُلْهِكُمْ أَمْوالُكُمْ وَ لا أَوْلادُكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ).
" و آنها كه چنين كنند زيانكارانند" (وَ مَنْ يَفْعَلْ ذلِكَ فَأُولئِكَ هُمُ الْخاسِرُونَ)
درست است كه اموال و اولاد از مواهب الهى هستند، ولى تا آنجا كه از آنها در راه خدا و براى نيل به سعادت كمك گرفته شود، اما اگر علاقه افراطى به آنها سدى در ميان انسان و خدا ايجاد كند و انسان به خاطر همسر، فرزند و به دست آوردن اموال و دارایی به گناه و خطا روی بیاورد، بزرگترين بلا محسوب مى شوند.
تعبير به" خاسرون" (زيانكاران) به خاطر آن است كه حب دنيا، و به خاطر همسر و مال و منال، به راه خطا و گناه رفتن، چنان انسان را سرگرم مى كند كه سرمايه هاى وجودى خويش را در راه لذات ناپايدار، و گاهى اوهام و پندارها، صرف مى كند و با دست خالى از اين دنيا مى رود در حالى كه با داشتن سرمايه هاى بزرگ براى زندگى جاويدانش (آخرتش) كارى نكرده است.
این مساله، فرقی نمی کند که در گذشته باشد یا حال یا آینده. انسان تا جایی می تواند در خدمت همسر و اولاد باشد و تا زمانی می تواند دنبال مال و دارایی و .... باشد که گرفتار گناه و خطا و آلودگی نشود. اما اگر همسر یا اولاد انسان، یا کسب و تجارت و شغل و دارایی های انسان باعث شود تا مسیر را منحرف شود و راه گناه را پیش گیرید، این مساله، موجب هلاکت می شود و نباید قبول کنیم.
چقدر انسانهای زیادی در این زمان وجود دارند که اولاد و اموالشان، آنها را از یاد خدا بازداشته و به سوی گناه کشانده است! سعی کنیم از آن دسته نباشیم.
💢کانال سخن عرفان
🆔 @sokhanerfan
🌸 #مناجات_نامه #خواجه_عبدالله_انصاری / 1
یا رب دل پاک و جان آگاهم ده
آه شب و گریه سحرگاهم ده
در راه خود اول ز خودم بی خود کن
بی خود چو شدم ز خود به خود راهم ده
الهی یکتای بی همتایی، قیوم توانایی، بر همه چیز بینایی، در همه حال دانایی، از عیب مصفایی، از شرک مبرایی،اصل هر دوایی، داروی دلهایی، شاهنشاه فرمانفرمایی، معزز بتاج کبریایی، بتو رسد مُلک خدایی.
💢کانال سخن عرفان
🆔 @sokhanerfan
📝 مناظره و مکاتبه عارف و فیلسوف الهی
در زمان شيخ الفقهاء و المجتهدين مرحوم #آخوند_خراسانى (رضوان الله علیه) يكى از طلّاب فاضل نجف اشرف به نام شیخ اسمعیل تبریزی كه اهل ذوق بوده، به عنوان استفتا، در نامه اى از ديوان «منطق الطّير» شيخ #عطار سؤالى مى كند؛ معنای بیت دوم چیست؟
دائماً او پادشاه مطلق است
در كمال عزّ خود مستغرق است
او به سر نايد ز خود آنجا كه اوست
كى رسد عقل وجود آنجا كه اوست؟
مرحوم آخوند، جواب مختصرى در سه سطر مى دهد و مى گويد: مقام بيش از اين گنجايش إطاله را ندارد.
آقاى شيخ اسمعيل (ظاهرا قانع نمی شوند و لذا) اين سؤال را كتباً از فقیه، اصولی و فیلسوف عظیم الشأن، مرحوم آيت الله #شيخ_محمد_حسين_اصفهانى معروف به #كمپانى (رضوان الله علیه) می پرسد. ايشان به صورت کتبی جواب مفصّلى مى دهد.
در همين ميان، اين سؤال را كتباً از عارف الهی مرحوم آيت الله #سید_احمد_طهرانى معروف به #كربلائى (رضوان الله علیه) می پرسد و ايشان نيز جوابى كتباً مرقوم مى دارد.
وقتی پاسخ ها را نگاه می کند، در می یابد که جواب سيّد احمد کربلایی با جواب شيخ محمد حسين اصفهانی، مخالف است.
شيخ إسمعيل پاسخ سيّد أحمد کربلایی را حضور مرحوم اصفهانی مى آورد و ايشان پس از مطالعه، جوابى بر ردّ مكتوب سيّد مى نويسد. او جواب شيخ را حضور سيّد مى آورد و ايشان پاسخى بسيار مفصّل و مستدلّ عليه مطالب شيخ مى نويسد.
شيخ اسمعيل در اين هنگام پاسخ دوّم سيّد را به نزد شيخ مى برد و شيخ مكتوب سوّمى بر ردّ سيّد مى نويسد و همينطور مرتّباً هر نامه را به نزد ديگرى مى برد و او جواب مى دهد و به طور مسلسل چهارده مكتوب از طرفين مسأله ردّ و بدل شده است، هفت مكتوب از مرحوم شيخ و هفت مكتوب از مرحوم سيّد.
در اين مكاتيب مرحوم شيخ به آنچه بر ردّ عرفاء در كتب حكمت آمده است، تمسّك جسته و مرحوم سيّد به آنچه عرفا بدان تمسّك دارند و اتّكاء مى نمايند، علیه طرف و حريف خود استفاده نموده است.
مرحوم حاج شيخ از برهان استمداد كرده، و مرحوم حاج سيّد احمد هم از برهان و هم از ذوق و شهود و وجدان استفاده نموده و در اداء حقّ مطلب دريغ ننموده اند.
برای مشاهده همه نامه ها و پاسخ ها و تحلیل ها به کتاب « #توحید_علمی_و_عینی » نوشته علامه #سید_محمدحسین_طهرانی (رضوان الله علیه) مراجعه کنید.
💢کانال سخن عرفان
🆔 @sokhanerfan
🌺🌺🌻🌻
✅
اراده عارف و اراده غیر عارف /
عبادت عارف و عبادت غیر عارف/
⬅️ شیخ الرئیس در اشارات می نویسد: «العارف يريد الحقّ الأوّل تعالى لا لشىء غيره، ولا يؤثّر شيئاً على عرفانه، وتعبّده له فقط، ولأنّه مستحقّ للعبادة، ولأنّها نسبة شريفة إليه، لا لرغبة أو رهبة وإن كانتا فيكون المرغوب فيه أو المرهوب عنه هو الداعي وفيه المطلوب ويكون الحقّ ليس الغاية؛ بل الواسطة إلى شيء غيره هوالغاية، وهوالمطلوب؛ دونه».
عارف حق تعالی را اراده می کند آن هم تنها براى حق، نه چيز ديگر. عارف هيچ چيز را بر شناخت حق برترى نمى دهد و او را تنها براى او مى پرستد؛ زيرا حق براى عبادت، شايسته است و براى اين كه عبادت، نسبت شريفى به حق تعالى است، از همين رو، عبادت عارف به خاطر بيم و اميد نيست و اگر بيم و اميد هدف باشد، لازم مى آيد كه شىء مورد بيم و اميد، مطلوب و مقصود باشد؛ در اين صورت، حق تعالی، غايت و هدف اصلی نيست؛ بلكه واسطه براى چيزى است كه آن چيز هدف و مطلوب است؛ نه حق.
⬅️ این عبارات از معروفترین عبارات ابن سیناست.
عارف به دنبال حق متعال است و تنها حق متعال را اراده مى کند و چيزى را بر حق بر نمى گزيند؛ نه دنیا و نه آخرت و نه خوف و خشيت و نه نعمت و دولت و.... هیچ چیز را بر عرفان حق، انتخاب نمی کند و برتری نمی دهد.
اما غیر عارف، اراده های مختلفی دارد. دنیا می خواهد، آخرت می خواهد، نعمت می خواهد، دولت می خواهد و ...
فرق عارف و غیر عارف در اراده و خواستن این است که مقصود اصلی در خواستن چیست؟ (دقت شود)
عارف مقصود اصلی اش خداست و مقصودهای فرعی اش دنیا و آخرت و نعمت و .... است. یعنی دنیا، آخرت، نعمت، دولت، مقام، کتاب، علم، درس، کار و ... را واسطه قرار می دهد تا به خدا برسد. هدف اصلی و مقصود واقعی رسیدن به خداست.
اما غیر عارف، مقصود اصلی اش، دنیا، آخرت، نعمت و ... است. اگر خدا را می خواهد، برای این است که به دنیا، آخرت، بهشت و ... برسد. (دقت شود)
عارف اگر عبادت مى كند براى قرب و نزدیکی و وصول به حق متعال است، برخلاف عابد و زاهد كه اگر عبادت مى كنند، براى رسیدن به نعمتها و بهشت و ترس از بلا و آتش و عذاب است.
👈 چرا عارف، تنها خداوند را اراده و عبادت می کند؟
پاسخ: چون معرفت بالایی نسبت به خداوند دارد و حب و محبت بسیاری دارد. پس ریشه و علت این مساله، معرفت و حب و عشق است. اگر کسی بخواهد به این مقام برسد باید معرفتش را نسبت به خداوند و توحید بیشتر کند که این معرفت، حب و محبت می آورد و در نتیجه، انسان چنین توانایی کسب می کند. بدون معرفت و حب، چنین اراده ای نمی توان داشت.
اگر کسی معرفت بالایی نسبت به توحید داشت، می فهمد که تنها خداست که مستحق اراده و عبادت است و همه امور دیگر، باید تنها واسطه رسیدن به خدا باشد. همچنین می فهمد که عبادت نسبت شریفی است به خداوند متعال، و بدون عبادت و اطاعت اصلی خداوند، رشد حقیقی و رسیدن به کمال نهایی امکان ندارد.
اگر کسی، به خاطر ترس از عذاب یا رسیدن به بهشت و نعمتها خداوند را عبادت و اطاعت کند در حقیقت خدا را واسطه رسیدن به آن اهداف قرار داده است. پس هدف، مقصود و مطلوب اصلی او، خدا نیست بلکه بهشت و نعمتهای خداست. خدا را عبادت می کند تا به آن نعمت ها برسد.
پس فرق عارف از غیر عارف مشخص می شود.
✅ البته اين مقامات، ويژه عارف است و غير عارف اين مقام را درك نمى كند. خداوند توفیق فهم و سپس عمل به این حقایق را عنایت فرماید.
منتها شنیدن این مسائل برای غیر عارفان، این فایده را دارد که :
خیال نکنند حقیقتا خدا را عبادت می کنند!
خیال نکنند عبادت واقعی و حقیقی انجام می دهند!
خیال نکنند مستحق پاداش و نعمتهای فراوان اخروی هستند! (گرچه خداوند به خاطر فضل و رحمتش این اعمال ناقص و پر نقص ما را می پذیرد و پاداش متناسب و بلکه بسیار بهتر نیز عنایت می کند ولی تفضل و احسان است نه استحقاق)
خیال نکنند طلبکار خدا هستند و خداوند بدهکار آنهاست!
گرفتار عُجب، کبر، تکبر و غرور نشوند!
دیگران را از خودشان کمتر حساب نکنند چرا که خود گرفتارند و متوجه نیستند.
💢کانال سخن عرفان
🆔 @sokhanerfan
🌺🌺🌻🌻
✅ سوال و جواب مهم
علامه امینی رضوان الله علیه طبق فایل منتشر شده در اینترنت ، میفرمایند اعتقاد من این است که اگر صد سال شراب بخوری فردای قیامت خداوند متعال میگذرد ولی از همین یک کلمه ای که مولوی گفته (مثنوی اصول اصول اصول دین است) نخواهد گذشت.
یا می فرماید حافظ، خدا می فهمد؟ مثنوی، خدا می فهمد؟
یا می فرماید علی علیه السلام را با حافظ و مولوی یکی فرض می کنی ؟ سپس به شدت بر حافظ و مولوی حمله می کند.
👈 در توضیح این فرمایشات چند نکته مهم عرض می شود:
1. بزرگان دیگری مانند شهید آیت الله مرتضی مطهری، حضرت آیت الله سید علی خامنه ای (رهبر معظم انقلاب) و ... نظرشان همین است که مثنوی، اصول اصول اصول دین است. همان که جناب ایشان فرموده اند صد سال شراب بخوری خدا می بخشد ولی این را نمی بخشد !! (و این عبارت باید فهم شود که مراد از اصول اصول اصول دین چیست؟)
2. علمای بزرگی مانند شیخ بهایی، حاجی سبزواری، امام خمینی، علامه جعفری، علامه حسن زاده آملی، آیت الله جوادی آملی و ... مثنوی و مولوی را تایید می کنند و درباره مثنوی، مطالب بسیار برجسته ای بیان کرده اند.
@sokhanerfan
3. صوت منتشر شده از علامه امینی در این باره در اینترنت، مشکوک است. انسان شک می کند که واقعا صدای علامه امینی است یا نه ؟!
4. علامه امینی رضوان الله علیه، افتخار تشیع و بلکه اسلام و جهان انسانیت اند. اگر از روی تحقیق به این نتیجه رسیده باشند نزد خداوند، به خاطر همین مطالبی که فرموده اند ماجورند. ان شاء الله. لکن در مقام نظر و علم، قطعا معصوم نیستند.
هر عالمی، در رشته یا رشتههایی متخصص است ولی مطرح کردن نظرات آن عالم در علوم و فنون دیگر که متخصص نیست کار علمی و تحقیقی نیست. در هیچ مجمع علمی، چه حوزه و چه دانشگاه، علامه امینی را در مسائل عرفان و حکمت، متخصص نمیدانند و نمیشناسند و متخصص نبوده اند.
کار بزرگ و ماندگار ایشان، کتاب با عظمت الغدیر است. ایشان و کتاب الغدیر نزد همه ما شیعیان، احترام و جایگاه ویژه دارد.
با پخش کردن این کلیپ های غیر تخصصی که در مقام خطابه، جدل، و با حالت احساسی و عاطفی است عظمت این بزرگان را در راستای اهداف و نظرات خود، تخریب نکنیم.
@sokhanerfan
با این کلیپ ها، جز اینکه بزرگان را در نظر متخصصان، کوچک می کنند کار دیگری نمی کنند.
در محیط های علمی و پژوهشی، به این نوع خطابه ها میخندند و ما در قبال این مسائل مسئولیم و در قیامت باید پاسخگو باشیم که چرا با چنین شخصیت با عظمتی، اینگونه رفتار کردیم.
6. اصول اصول اصول دین، یعنی معارف عرفانی دین. یعنی مسائل وحدت وجود و انسان کامل که در مثنوی موج می زند و کاملا حرف مولوی صحیح است.
اصول دین، معارفی است که همه می فهمند. اصول اصول دین معارفی است که سالکان می فهمند و اصول اصول اصول دین معارفی است که واصلان می فهمند و آن همان مسائل مربوط به وحدت وجود و انسان کامل است.
@sokhanerfan
7. چه کسی حافظ و مولوی را در عرض امیرمومنان علی علیه السلام گذاشته است که ایشان چنین می فرمایند؟
اگر واقعا کسی چنین اعتقادی داشته باشد اصلا معلوم می شود عارف نیست و انسان کامل شناس نیست.
حافظ و مولوی، قطره ای از دریای انسانهایی هستند که امیرالمومنین علیه السلام بر آنها تفضل فرموده و آنها را عارف کرده است.
🔹 استاد واحدجوان
💢کانال سخن عرفان
🆔 @sokhanerfan