🌱به مناسبت #عید_غدیر/ عید #ولایت
🌸 بحثی در #آیه_تبلیغ / 2
1. مفهوم و محتوای آیه تبلیغ از منظر تفاسیر و روایات شیعه روشن است که درباره ابلاغ رسمی ولایت امام علی علیه السلام در غدیر خم بوده است.
اما اهل سنت درباره تفسیر این آیه نظر واحدی ندارند. جمهور آنان بر این باورند که این آیه مورد نزول خاصی ندارد و خداوند به پیامبرش دستور می دهد هر چه را بر او نازل می کند ابلاغ کرده، از هیچ چیزی احساس ترس و خطر ننماید و خداوند وعده داده او را در برابر خطرات حفظ کند.
برخی از اهل سنت به این اجمال، بسنده نکرده و در پی شناسایی مورد نزول آیه بوده اند. برخی به استناد روایات و برخی به استنباط شخصی خود.
2. یکی از این اقوال اهل سنت که پایه اش روایات فراوان است، نزول این آیه درباره علی بن ابی طالب (علیه السلام) است. در منابع اهل سنت، بیشترین روایت درباره شأن نزول این آیه، پیرامون همین قول است.
مفسران اهل سنت، چه آنان که متعرض این قول شده و چه آنان که آن را مسکوت گذشته اند، در صدد رد و ایراد یا انکار اصل این مسئله، یعنی ارتباط آیه تبلیغ با امام علی (ع) بر نیامده اند. حتی فخر رازی این قول را به عنوان یکی از احتمالها آورده و با آنکه شیوه او همواره نقد و رد است، در این باره (مانند سایر احتمالهای دیگر) نقدی ندارد.
3. علمای اهل سنت به نقل از صحابه و تابعین، روایات متعددی درباره نزول این آیه درباره علی بن ابی طالب (ع) ذکر کردهاند. به عنوان مثال:
ابن ابی حاتم رازی (م 327 ق) از ابوسعید خدری چنین می آورد: نزلت هذه الایة «یا أیها الرسول بلّغ ما أنزل إلیک من ربّک...» فی علیّ بن أبی طالب.
ابن مردویه (م 410 ق)، واحدی نیشابوری (م 468 ق)، ابونعیم اصفهانی (م 430 ق)، حاکم حسکانی (از دانشمندان قرن پنجم)، ابن عساکر (م 571 ق)، نظام الدین قمی نیشابوری، هر کدام با سند خود از ابوسعید خدری این حدیث را نقل کرده اند.
اقوال دیگر اهل سنت درباره این آیه، اشکالات جدی دارد.
4. عده ای از اهل سنت در برخی از اسناد احادیثی که آیه تبلیغ را در مورد امام علی علیه السلام و روز غدیر میداند، تردید کرده و حکم به ضعف سند داده اند، ولی تنها #ابن_تیمیه - تا آنجا که می دانیم - حکم به جعل و کذب این احادیث کرده است.
ابن تیمیه ابتدا عبارت #علامه_حلی در منهاج الکرامه را نقل می کند که می گوید: «همه اتفاق دارند که آیه تبلیغ درباره علی نازل شده است.» آن گاه طبق شیوه معمول خود می گوید: «از اهل هوی هیچ کس مانند رافضه دروغگو نیست. خوارج هرگز دروغ نگفته اند، بلکه آنان با آنکه به بدعت و گمراهی دچار شدند راستگوترین مردماند... اما رافضه دروغگویند. آنان که حدیث شناسند بر این مطلب متفق اند که بسیاری از منقولاتی که در کتابهای حلیة الأولیاء ابونعیم، فضائل خلفا، تفسیر نقاش، ثعلبی و واحدی است، احادیثی دروغین و جعلی است...» (منهاج السنة ج 2 ص 9)
ادعای ابن تیمیه چیزی جز تعصب و اتهام نیست:
یک: تظافر طرق و تعدد اسانید و نیز موافقت مضامین این احادیث با آیه تبلیغ، راه این نوع اتهامات را می بندد و ضعف احتمالی در اسانید روایات (اهل سنت) را جبران می کند.
دو: ابن تیمیه گمان کرده تنها چند نفر این احادیث را آورده اند، در حالی که محدثان اهل سنت که این حدیث را نقل کرده اند، فراوان اند.
سه: رأی ابن تیمیه درباره ابو نعیم و ثعلبی و دیگران که می گوید: آنان از صحت تمام احادیثی که در کتاب خود آورده اند مطمئن نیستند، بلکه باور به ضعف آنها دارند، اتهامی بیش نیست و دلیلی هم بر آن اقامه نکرده است.
چهار: ابن تیمیه چنین پنداشته که دست علامه حلی از روایات با اسانید صحیح در منابع شیعی کوتاه است و ناگزیر به روایت اهل سنت رو آورده است. از این رو، شیعه را متهم به دروغگویی می کند، غافل از اینکه در مصادر شیعی روایاتی با سندهای صحیح در این زمینه هست و اگر امثال علامه حلی به روایات اهل سنت در این باره اکتفا می کنند، برای اتمام حجت و الزام مخالف است.
برای مطالعه بیشتر به کتاب «بررسی تطبیقی تفسیر آیات ولایت در دیدگاه فریقین» نوشته استاد نجارزادگان مراجعه کنید.
💢سخن عرفان
@sokhanerfan