19- Dava Bacheha 1.mp3
1.47M
🎵 دعوای بچهها (1)
🔹استاد میری
🍔 یکی از عوامل چاقی زیاد
🤒 این بچهها مریض نیستند
#کلیپ_صوتی
#تربیت_کودک
@Sokhanesadid
158.2K
#نظرات_کاربران
#دوره_مبانی_و_مهارتهای_تربیت_کودک
🎵زهرا غفوری
➖از شرکت کنندگان در #دومین دوره مجازی مبانی و مهارتهای تربیت کودک
✅مباحث بسیار کاربردی بود
✅ازنقاط قوت دوره، پاسخگویی استاد بود. دسترسی ما به استاد بسیار راحت بود ...
@sokhanesadid
سخن سدید
#نظرات_کاربران #دوره_مبانی_و_مهارتهای_تربیت_کودک 🎵زهرا غفوری ➖از شرکت کنندگان در #دومین دوره مجاز
📣 اطلاعیه
✅با توجه به درخواستهای مکرر شما عزیزان، انشالله به زودی #سومین دوره #مجازی مبانی و مهارتهای تربیت کودک بر اساس دیدگاه های استاد پناهیان، برگزار می شود...
👈منتظر اطلاعیه های بعدی ما باشید🙏
@sokhanesadid
🌺نگاهتان را به #تربیت_کودک متعالی کنید🌺
✅ #سومین دوره #مجازی «مبانی و مهارتهای تربیت کودک» زیر هفت سال
براساس دیدگاه های استاد #پناهیان
👈ویژه پدرومادرها و مربیان مهد و پیش دبستانی
🔸مدرِّس: حجت الاسلام دکتر علی میری
🔹ثبت نام: از 26شهریور الی 1 مهرماه
🔹شروع دوره : از 6 مهرماه به مدت 12 جلسه
🔹در پیام رسان ایتا و تلگرام
💎هزینه ثبت نام: 96 هزار تومان
🔺 بعداز پرداخت هزینه ، ثبتنام شما قطعی شده و پیامکی برای شما ارسال نخواهد شد❗️
👈🏻 اعلام های بعدی از طریق همین کانال انجام خواهد شد .
📝ثبت نام از طریق سایت :
🌐 sokhanesadid.ir
🔺سخن سدید
@sokhanesadid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎵درد و دلهای آقا زادۀ خانم حانیه منصوری؛ بعد از شرکت مادرش در دومین دوره #مجازی مبانی و مهارتهای تربیت کودک😱
🔺سخن سدید
@sokhanesadid
🔰دسترسی به مطالب کانال در خصوص #دوره_مبانی_و_مهارتهای_تربیت_کودک :
✅ نحوه برگزاری دوره مجازی:
https://eitaa.com/sokhanesadid/485
✅تفاوت دوره مبانی و مهارتهای تربیت کودک با دوره عمومی تربیت کودک
https://eitaa.com/sokhanesadid/486
✅گزارش تصویری از اولین دوره حضوری مبانی و مهارتهای تربیت کودک
https://eitaa.com/sokhanesadid/248
✅گوشه هایی از #نظرات شرکت کنندگان در دوره های حضوری «مبانی و مهارتهای #تربیت_کودک »
1️⃣دوره اول #تهران، مجتمع سرچشمه
https://eitaa.com/sokhanesadid/253
2️⃣دوره دوم: #قم، مجتمع یاروان
https://eitaa.com/sokhanesadid/276
3️⃣دوره سوم: #تهران، شهرک شهید محلاتی
https://eitaa.com/sokhanesadid/297
4️⃣دوره چهارم: #مشهد ، سازمان تبلیغات خراسان
https://eitaa.com/sokhanesadid/313
👈همچنین شما می توانید جهت اطلاع از #نظرات شرکت کنندگان در #اولین دوره #مجازی مبانی و مهارتهای تربیت کودک، هشتگ #نظرات_کاربران را در کانال جستجو کنید.
🔺سخن سدید
@sokhanesadid
20- Dava Bacheha 2.mp3
2.91M
🎵 دعوای بچهها (2)
🔹استاد میری
😤 چرا ما اینقدر از دعوای بچهها ناراحت میشویم؟
😔 تصور غلطی که ساختهایم و در ذهن یکدیگر تقویت میکنیم...
#کلیپ_صوتی
#تربیت_کودک
@Sokhanesadid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#نظرات_کاربران
#دوره_مبانی_و_مهارتهای_تربیت_کودک
🎥فاطمه سادات میرمشاری
➖از شرکت کنندگان در دومین دوره مبانی و مهارتهای تربیت کودک
✅کلاس بسیار بسیار عالی بود
✅نقطه عطف این کلاس این بود که...
@sokhanesadid
21- Dava Bacheha 3.mp3
1.04M
🎵 دعوای بچهها (3)
🔹استاد میری
💥 فایده های بزرگ دعوای خواهر و برادری...
#کلیپ_صوتی
#تربیت_کودک
@Sokhanesadid
✅قابل توجه عزیزانی که در #سومین دوره مجازی مبانی و مهارتهای تربیت کودک شرکت کرده اند
👈با توجه به اتمام مهلت ثبت نام، انشالله به زودی نحوه دریافت لینک گروه آموزشی، در کانال اطلاع رسانی خواهد شد.
منتظر باشید🙏
@sokhanesadid
◼️دختر که داشته باشی...
اصلاً دختر یک چیز دیگر است
دختر که داشته باشی، باید هر وقت میرسی خانه لبخند بزنی...
دختر که داشته باشی، باید بابای مهربانی باشی
دختر که داشته باشی، باید هر وقت دلش خواست، بغلش کنی، فرقی نمیکند چند سالش باشد؛ اگر سه ساله باشد که دیگر نگو...
دختر که داشته باشی، باید همیشه سایهات بالای سرش باشد...
دختر است دیگر، بدون بابا دق میکند
میگویند: «دخترها باباییاند!»
بله، این قدر باباییاند که بابا ها را هم دختری میکنند!
اصلاً میشوند نفَس بابا...
▫️▫️▫️
دختر که داشته باشی، نباید بروی سفر، یا اگر میروی باید زود برگردی، خیلی زود...
آخر دخترها حساساند، باید زود زود بابا را ببینند...
حالا حساب کن که بابا نباشد
نه نه، اصلاً در موردش فکر هم نکن! مگر میشود دختر بدون بابا زنده بماند؟!
دختر اگر بابایش را نداشته باشد که دق میکند
شاید به روی خودش نیاورد ولی اگر بابایش نباشد پژمرده میشود...
یک گوشه مینشیند و با کسی حرف نمیزند
با انگشتانش بازی میکند، خاکها را کنار میزند، ولی با کسی حرف نمیزند
حالا شاید اگر عمهاش کنارش باشد، چند وقت یکبار بپرسد: «عمه بابایم کجاست؟!»
▫️▫️▫️
اصلاً دختر حساس است
صورتش که خیلی حساستر است
فقط باید با دستان گرم بابا نوازش شود!
سیلی؟! نه نه، دختر و سیلی؟!
اگر دختری سیلی بخورد، اول بابایش میمیرد
دختر به موهایش هم خیلی حساس است...
فقط باید بابا روی سرش دست بکشد و با موهایش بازی کند
دختر است دیگر، همه دلخوشیاش دستان بابایش است
موهایش را بکِشند؟! نه نه، مگر میشود؟!
اگر کسی دست به موهای دختری بزند، بند دل بابایش پاره میشود!
▫️▫️▫️
دختر که داشته باشی، اصلاً دلت نمیخواهد سختی بکشد
اگر خاری به پایش برود که دیوانهات میکند
دخترت درد بکشد و تو زنده باشی؟!
تاول؟! یعنی پای دختری تاول بزند و بابایش نمیرد؟
مگر میشود؟!
اصلاً اگر دختری زمین بخورد، بابا زمین و زمان را به هم میزند...
پدر است دیگر، تاب دیدن درد کشیدن دخترش را ندارد
حالا اگر دختر از جایی بلند به زمین بیفتد که دیگر کار پدر تمام است
از حرکت میایستد، همه را هم نگه میدارد
حتی اگر شده «زجر» هم برود، اشکالی ندارد، برود، فقط باید دخترش را بیاورد
حالا اگر سیلی هم بزند، حتی اگر گوشوارهاش هم... اشکالی ندارد، فقط دختر نباید تنها توی بیابان بماند
دختر است دیگر، میترسد
اگر بهانه بابایش را بگیرد، چه؟!
حتی اگر زجر هم برود، اشکالی ندارد، فقط برود که دختر را زودتر بیاورد؛ حتی بدون گوشواره...
▫️▫️▫️
دختر که داشته باشی، نباید تنهایش بگذاری!
اگر دلش برایت تنگ شد، باید بیایی و جواب دلتنگیاش را بدهی...
اگر پدر خوبی باشی که تاب دیدن اشکهای دخترت را نداری
با «سر» میآیی...
وقتی هم که میآیی دلت نمیآید دیگر تنهایش بگذاری
حتماً با خودت میبریاش
به خصوص اگر دخترت التماس کند که تنهایش نگذاری...
وقتی که دارد روی موهایت دست میکشد و خاک و خاکستر را از محاسنت پاک میکند، اگر دیدی دستان کوچکش رمق ندارد، دیگر شرمندهاش میشوی و نمیتوانی تنهایش بگذاری
به خصوص وقتی اشکهایش روی صورت «کبودش» بچکد
و تو زیر چشمی ببینی که فقط صورتش نیست که کبود شده... همه بدنش را...
علی میری
@sokhanesadid
سخن سدید
🌺نگاهتان را به #تربیت_کودک متعالی کنید🌺 ✅ #سومین دوره #مجازی «مبانی و مهارتهای تربیت کودک» زیر هفت
📣اطلاعیه
✅#عضو_گیری گروه آموزشی دوره مجازی تربیت کودک
🔰 عزیزانی که ثبت نامشان در #سومین_دوره_تربیت_کودک_مجازی در سایت سخن سدید قطعی شده است و پرداخت وجه را انجام داده اند، جهت دریافت #لینک_عضویت در گروه آموزشی این دوره ، به شناسه ادمین کانال ( ‼️فقط در یکی از پیام رسان های ایتا یا تلگرام ‼️) پیامی به شکل زیر بدهند :
🔺( تربیت کودک مجازی+نام و نام خانوادگی + کد ملی)🔺
شناسه ادمین کانال سخن سدید👈🏻@sokhanesadid1
🛑 دو نکته :
1️⃣ لینک گروه تنها در روز های3 (پنجشنبه) و 5 (شنبه)مهر ماه از ساعت 7 الی 13:30 داده میشود .
لطفا در بازه زمانی ذکر شده درخواست دریافت لینک بدهید❗️
2️⃣لینک گروه آموزشی تنها در یک پیام رسانبه انتخاب شما، خدمتتان تقدیم می گردد.
🙏لطفا برای دریافت پاسخ صبور باشید☺️
🔺سخن سدید
@sokhanesadid
#اربعینیات
#محبه_الحسین
🔹وقتی عمود 253 را رد کرده بودیم، دیگر واقعاً توانی برای حرکت نداشتم، آرزو میکردم بچههایی که همراه بیرق، تقریبا صد متر جلوتر از ما حرکت میکردند، لحظهای برای استراحت درنگ کنند تا با نوشیدن یک استکان چای عربی -که هزاران زائر از آن استکان نوشیده بودند و آن مرد عراقی هر بار تنها آنرا در ظرف آبی فرو میکرد تا مثلاً آن را بشوید- توان دوبارهای برای راه رفتن بیابم. در همین حال ناگهان مرد میانسال عربی را دیدم که از شدت عرق ریختن در آن سرمای زمستانی، تمام یقه لباس مندرسش خیس شده بود. باور نمیکنی اگر بگویم با دیدن او تمام خستگی وجودم از بین رفت و جایش را بهنوعی خجالت همراه با سرافکندگی داد.
🔸خودم را به او رساندم، برای اینکه بتوانم با او صحبت کنم کمی خم شدم، چون هر دو پایش معلول بود و در حالت نشسته با دستهایش راه میرفت، بعد از سلام و احوالپرسی از او پرسیدم: «حضرتکم من این؟»(اهل کجایی؟) و او در حالی که نفس نفس زنان خود را سانتی متر به سانتی متر به جلو میکشید جواب داد: «مِن دیوانیه»(اهل شهر دیوانیه هستم).
🔹من در حالی که بغض تمام گلویم را گرفته بود از او سوالاتی میپرسیدم و او همانطور که کشان کشان خود را به جلو میکشید، بریده بریده به همه آنها پاسخ میداد. کم کم این گفتگوی ما توجه عدهای از زائران را به خود جلب کرد و عدهای با دوربینهای خود، متعجبانه، حرکت آرام ولی عاشقانه این مرد میانسال عراقی را ثبت کردند. وقتی در پایان گفتگویم با او، از سختیهای راه پرسیدم و اینکه چه عاملی او را به این راه صعب و دشوار کشانده است، لحظهای از حرکت باز ایستاد و به صورتم خیره شد، از عمق نگاه خستهاش میشد به صداقت لهجهاش که از یک ایمان راسخ حکایت داشت، پی برد، با همان حالت گفت: «محبة الحسین».
#ادامه_دارد
پ.ن: سفرنامه کوتاه اربعین 92 / علی میری
@sokhanesadid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😭
دلم که دست خودش نیست، گاه می شکند
در این میانه فقط نامی از شما کافی است...
مسیر نجف به کربلا
اربعین 1391
@sokhanesadid
9- imam zaman.mp3
2.28M
🎵 بچه ها و مهدویت
🔹استاد میری
🌱 امام زمان را چگونه به فرزندم معرفی کنم؟
🌺 چگونه فرزندم را «منتظر» بار بیاورم؟
#کلیپ_صوتی
#تربیت_کودک
@Sokhanesadid
👇🏻 کدهای مرسوله 10،12 و 13 مهر ماه 99 + ادبستان👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/3431006265Ca0fc91c9cd
#اربعینیات
#معنی_ایمان
اگر پا در مسیر پیاده روی اربعین بگذاری، خیلی زود متوجه میشوی که تمام اجتماعات شیعیان در سراسر دنیا، نسبت به این اجتماع عظیم، مانند قطرهای در میان دریاست. البته این به معنای کوچک بودن اجتماعات میلیونی مردم در ایام محرم و به ویژه روز عاشورا نیست، بلکه به معنای عظمت این اجتماع در ایام اربعین است (هم از نظر کمیت و میزان افراد، و هم از نظر نورانیت، معنویت و شور و حال حاکم بر فضا).
اصلا گویا خود اهلبیت(علیهم السلام) چنین طراحی کردهاند که در ایام اربعین نبض زمین و زمان در مسیر نجف تا کربلا بزند. و تو به روشنی میبینی که اینجا قلب زمین زیر پای زائرانی که بیشترشان به دلیل گرفتگی یا کوفتگی عضلات به سختی گام بر میدارند، با تواضع و احترام میطپد.
به راستی که اربعین میعاد گاه است. باید حداقل یکبار در این میعادگاه بزرگ حضور بیابی تا معنای ایمان را درک کنی و مصداق ایمان را متجلی؛ (علائم المؤمن خمس... و زیارت الاربعین...). باور کنید اگر فرصت حضور در این میعادگاه را بیابید، به راحتی متوجه میشوید که چرا باید تنها به زائرین اربعین گفت «مومن».
اصلا ایمان یعنی چه؟ ایمان یعنی باور عمیق خدا و اولیای او. و کجا بهتر از اربعین میتوانی خدا را احساس و عظمت کشتی نجات او را درک کنی؟
#ادامه_دارد
علی میری
@sokhanesadid
22- Dava Bacheha 4.mp3
1.9M
🎵 دعوای بچهها (4)
🔹استاد میری
🏝 محرومیت تکفرزندها از این موهبت
🤺 تا کجا در دعوای بچهها دخالت نکنم؟
#کلیپ_صوتی
#تربیت_کودک
@sokhanesadid
#اربعینیات
#ایمان_یعنی...
اگر فرصت حضور در میعادگاه اربعین را بیابید، به راحتی متوجه میشوید که چرا باید تنها به زائرین اربعین گفت «مومن»؟
اصلا ایمان یعنی چه؟ ایمان یعنی باور عمیق خدا و اولیای او. و کجا بهتر از اربعین میتوانی خدا را احساس و عظمت کشتی نجات او را درک کنی...
⬅️ایمان، یعنی التماسهای همراه با بغض آن مرد عربی که از اهالی العماره بود و به همراه دو فرزند کوچکش نزدیک به 90 کیلومتر راه را تا مرز چزابه آمده بود تا تعدادی از زائران را با ماشین باری خود که روی آن را با چادر پوشانده بود، برای شام و استراحت به منزل خود ببرد. و زمانی که به تو التماس میکرد که به حق حسین(ع) امشب را میهمان ما باش، تو قطرات اشکش را در کنار چفیهای که روی سرش گذاشته و گوشهای از آن را از شدت سرما به صورت خود بسته بود، میدیدی.
⬅️ایمان، یعنی درخواستهای التماس گونه «ابومحمد» که به دلیل لهجه غلیظش، هیچ کس حرف او را متوجه نمیشد و او مدام به این سو و آن سو میدوید تا مسؤل کاروان را پیدا کند و تو وقتی که از دور اصرارهای او را میدیدی احساس میکردی که به دنبال مسافر است تا ماشینش را پر کند و به سمت نجف راهی شود، ولی وقتی خودت را در مسیر نورانیت و سادگی کلامش قرار میدهی، متوجه میشوی که او تعدادی ماشین کرایه کرده است تا زائران را به صورت رایگان از مرز چزابه تا نجف ببرند و این همه اصرار و التماس او به این دلیل است که درخواست او را رد نکنی و سوار ماشین دیگری نشوی.
#ادامه_دارد
@sokhanesadid
#اربعینیات
#ایمان_یعنی_خوشحالی_آن_پیر_زن
اگر فرصت حضور در میعادگاه اربعین را بیابید، به راحتی متوجه میشوید که چرا باید تنها به زائرین اربعین گفت «مومن»؟
اصلا ایمان یعنی چه؟ ایمان یعنی باور عمیق خدا و اولیای او. و کجا بهتر از اربعین میتوانی خدا را احساس و عظمت کشتی نجات او را درک کنی...
⬅️ ایمان، یعنی خوشحالی عمیق پیرزنی که تمام هستیاش را که چند دانه خرمای آغشته به ارده است، روی یک سینی گذاشته و خود را با ویلچر به میعادگاه پیادهروی اربعین رسانده است و با تمام ظرفیت الفاظ به تو التماس میکند که از خرمای او برداری و میل کنی؛ و زمانی که تو دست خود را دراز میکنی ودانهای از خرمای نه چندان تازه او را بر میداری، از عمق وجود خوشحال میشود و تو میبینی که زیر لب میگوید «الحمدلله» و با گوشه چادر عربیاش اشکش را پاک میکند.
⬅️ ایمان، یعنی سادگی آن مرد اهل حله که چند زیلوی رنگ و رو رفته را کنار چادر کوچکی که برپاکرده، پهن کرده و بساط چایی ابوعلیش را به راه انداخته و با التماس از زائران میخواهد که چند لحظهای روی زیلوی او استراحت کنند و وقتی تو میبینی موکبهای بین راه تقریباً پرشدهاند و از او آدرس مکانی رابرای استراحت شب جویا میشوی، بساط چاییش را داخل چادر میریزد و بیدرنگ تو را به همراه چند نفر از دوستانت با التماس سوار ماشینش میکند تا به خانهاش که در ده کیلومتری اینجاست ببرد و وقتی وارد خانه کوچک و محقرش میشوی، جورابهایت را با اصرار از پایت خارج میکند و میشوید، برایت حوله میآورد که به حمام بروی، غذای سادهای که برای امشب خود تهیه کرده است، در مقابل تو میگذارد و خود مانند غلامی حلقه به گوش میایستد تا کمبودی سر سفره نباشد. تازه زمانی که با اصرار، پاهای خسته تو و دوستانت را ماساژ میدهد، تو میبینی که با بغضی معصومانه خدا را شکر میکندکه توفیق خدمت به زائری را به او عطا کرده است.
#ادامه_دارد
@sokhanesadid