eitaa logo
سخنرانی کوتاه نمازی
798 دنبال‌کننده
0 عکس
72 ویدیو
80 فایل
کانال اصلی @navb110 بانوی باحیا @banoy_ba_haya دعوت به نماز @d_b_namaz احکام نماز @ahkam_namaz سخنرانی‌کوتاه نمازی @sokhanrani_namaz ذکرهای نماز @navb111 محتوای نماز @navb112 ارسال مطالب بدون منبع ✅
مشاهده در ایتا
دانلود
جلسه 31 بسم الله الرحمن الرحیم دعا می کنم خدای اَرْحَمُ الرّاحِمين‏ بدی های اعمال مون را پاک کند و در روز قیامت در پرونده اعمال مون جزء خوبی نبینیم. در این جلسه به این سؤال پاسخ می دهیم که آیا در آیات قرآن آیه‌ای درباره ی نمازِ صبح نازل شده یا نه؟ در سوره مبارکه قاف آمده : «ما کنار هر انسانی دو تا فرشته قرار دادیم ، از راست و چپ او را همراهی می‌کنند و گفتار و رفتار و افکارش را می‌نویسند و ثبت و ضبط می‌کنند» . خداوند چون « اَرْحَمُ الرّاحِمين‏ » است در شبانه روز این فرشته‌ها را عوض می‌کند. دو تا در شب همراه انسان هستنند و دو تا در روز . و هر فرشته ای که مأموریتش تمام شود تا روز قیامت دیگر به پیش انسان برنمی‌گردند. اگر موقعی که از ما جدا می‌شوند خوبی دیده باشند می‌گویند : «این از بندگان خوب خدا بود» . اگر از ما بدی دیده باشند می‌گویند : «هنوز فرصتِ توبه دارد ؛ شاید توبه کند» این چنین خدایِ « ستّارُ العُیوب » برای ما آبروداری می‌کند. در سوره اسراء آمده است : « إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ كانَ مَشْهُودا » ؛ « قُرْآنَ الْفَجْرِ » همان « صَلاةُ الفَجر » است. این آیه می فرماید : «به درستی که نماز صبح شهود می‌شود و دیده می‌شود» . از امام صادق علیه السلام پرسیدند : مگر اعمالِ دیگر ما و نمازهای دیگر ما دیده نمی‌شود که می‌گویند ؛ نماز صبح دیده می‌شود؟ ! حضرت فرمودند : نماز صبح ویژه دیده می‌شود ! یعنی وقتی اذانِ صبح می‌دهند ، فرشتگان شب می‌خواهند شیفتِ شان را تحویل فرشتگان روز بدهند ، به علت اهمیتِ نماز صبح از خدا درخواست می‌کنند که بمانند و نماز صبح را هم به عنوان آخرین عملی که از انسان می‌نویسند ، بنویسند. حضرت فرمودند : هر کسی نماز صبحش را در ابتدای وقت بخواند دو رکعت خوانده ولی چهار رکعت برایش نوشته می‌شود. فرشتگانِ شب می‌نویسند ، فرشتگانِ روز هم می‌نویسند. برخی از علماء فرمودند : منظور از اولِ وقت اینجا ، زمان فضیلتِ نماز صبح است. یعنی زمانی که ستارگان آسمان دیده می‌شوند و هوا هنوز روشن نشده است. سعی کنیم نماز صبح‌هایمان ، اول وقت باشد تا برای مان چهار رکعت منظور شود.
جلسه 32 بسم الله الرحمن الرحیم دعا می کنم بعد از هر یا رَبِّ شما لبیک خدا باشد. همان طور که می‌دانید ، ما در نمازمان دو جزء داریم ؛ گفتار و رفتار. همان طور که گفتارِ ما در نماز پر از پیام است رفتارِ ما هم پر از پیام است. مثلاً دستمان را به قنوت که بلند می‌کنیم پیامش چیست؟ پیامش این است که خدایا ببین دستم خالی است ، من فقیرم تو ثروتمندی ، من به تو نیاز دارم ، به عطا و رحمتت به لطف و کرمت. حالا در همین قنوت بعضی‌ها دو تا رفتار اشتباه دارند که ریشه‌اش به خاطر یک تصوّر اشتباه است. آن تصوّر اشتباه این است : « هر عملی در غیرِ نماز ، مستحب باشد در نماز هم مستحب است ! » می‌خواهیم این دو رفتار اشتباه را با هم دوره کنیم : ۱ - امام صادق علیه السلام فرمودند هر کسی دستش را به دعا بلند کند خدا حیا می‌کند که او را دست خالی برگرداند. حتماً از رحمتش چیزی داخل دست او می‌ریزد. پس هر کس دستش را به دعا بلند کرد ، قبل از اینکه دستش را پایین بیاورد ، « يَمْسَحَ‏ عَلَى‏ وَجْهِهِ‏ وَ رَأْسِهِ » ؛ دستش را به سر و صورت خودش بکشد تا تبرک شود. ۲ - امام صادق علیه السلام در تعقیباتِ نمازش وقتی دستشان را به دعا بلند می‌کردند دستانشان را بالاتر از سرشان می‌آوردند چون این یکی از آداب و مستحبات دعا است. بعضی‌ها فکر می‌کنند این دو تا رفتار در قنوت هم مستحب است در حالی که همه مراجع فرمودند این جزء مستحبات قنوت نیست حتی بسیاری از مراجع می‌فرمایند این جزء مکروهات قنوت است یعنی این دو تا رفتار را خدا نمی‌پسندد که در قنوت نمازمان داشته باشیم : ۱ - بالاتر آوردن دست‌ها از سر ۲ - بعد از قنوت ، دست‌ها را به سر و صورت کشیدن. دعاهای تان مقبول درگاه خدا.
جلسه 33 بسم الله الرحمن الرحیم دعا می‌کنم که اگر پدر و مادر دارید صحیح و سالم باشند و اگر هم از دنیا رفتند مشمول رحمت خدا باشند. می‌خواهیم به یک سؤال جواب بدهیم : اگر پدری به فرزندش بگوید من راضی نیستم تو خانه من نماز بخوانی یا اصلاً راضی نیستم نماز بخوانی وظیفه فرزند چیست؟ جواب : برای پاسخ به این سؤال باید دو تا قاعده رو یاد بگیریم : ۱ - دستور پدر و مادر از مستحبات بالاتر است ، اگر پدری به فرزندش بگوید : « راضی نیستم به مسجد بروی » یا مادری به فرزندش بگوید : « الان نماز مستحبی نخوان ». این دو عمل مستحب در مقابل دستور پدر و مادر ارزش کمتری دارند ، ساقط می‌شوند یعنی فرزند نباید این کار را انجام دهد. یک داستان نقل کنم : به پدر آیت الله بهجت رضوان الله علیه اطلاعات غلطی رسیده بود که پسرت رفته نجف به جای اینکه مشغول درس باشد مشغول نماز مستحبی و ذکر و وِرد و دعا شده و نزدیک است صوفی بشه. ایشون هم بی خبر از همه جا نامه نوشت : « محمد تقی! غیر از نمازهای پنجگانه راضی نیستم یک رکعت نماز مستحبی بخوانی ». تا سال‌ها که پدر ایشان زنده بود این عالم بزرگوار حتی یک رکعت نماز مستحبی نخواند. ۲ - دستور پدر و مادر از واجبات پایین‌تر است یعنی اگر در مقابلِ واجب خدا قرار بگیرد ساقط می‌شود. امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند ( لا طاعت لمخلوق فی معصیت الخالق ) هیچ اطاعتی از مخلوق نمی‌شود اگر دستوری بدهد مخالف با دستور خدا. استفتا کردند از امام خمینی رضوان الله علیه که پسری می‌گوید : « پدر من لاابالی و بی‌دین است گفته من راضی نیستم در خانه من نماز بخوانی » حالا کسب تکلیف کرده وظیفه‌اش چیست؟ امام خمینی فرمودند : غلط کرده است برود بخواند هیچ اشکالی ندارد. یک توضیح بدهم : « وظیفه پدر تهیه محل زندگی برای فرزندش است این دستورش هم چون مقابل دستور خداست ساقط می‌شود ». با این توضیحات که دادم اگر شوهری به همسرش بگوید : «که من راضی نیستم مسجد بروی». ما می‌گوییم مسجد نرو ، اگر گفت : «راضی نیستم در خانه من نماز مستحبی بخوانی» ما می‌گوییم : « نماز مستحبی نخوان تا زندگیت شیرین شود ». اما اگر گفت : « من راضی نیستم نماز واجبت را هم بخوانی » این حرفش ساقط می‌شود ، چون در مقابل دستور خدا قرار گرفته است . وظیفه شوهر هم این است که برای همسرش مکان زندگی تهیه کند. البته یادمان نرود همیشه با ادب و احترام با پدر و مادر و شوهر رفتار کنیم. به آنها محبت کنیم که کلیدِ فتح قلوب ، محبت است.
جلسه 34 به نام خدا ، به یاد خدا و برای خدا دعا می‌کنم که همیشه من و شما زیر آبشارِ رحمت خدا باشیم. می خواهم با هم یک مثال بزنیم تا چند روایت را بهتر بفهمیم . همه ما از جاده‌های سرسبز ، خنک و باصفای شمال لذّت می‌بریم دوست داریم این جاده‌ها را ، و از جاده‌های کویری و گرمای خشک بدمان می‌آید هر چند بعضی مواقع مجبور می‌شویم از آن جاده‌ها عبور کنیم . ما از حضور در گلستان لذت می‌بریم و از حضور در خارستان نفرت داریم. همین طور که من این دو مکان را با هم مقایسه کردم در روایات ما هم دو تا مکان یعنی بازار و مسجد با هم مقایسه شده است. 1. پیامبر عزیزمان صلی الله علیه و آله فرمودند : از توی مکان‌های روی زمین خدا مساجد را از همه بیشتر دوست دارد و از بازارها از همه بیشتر بدش می‌آید. 2. در روایاتِ ما آمده که مساجد خانه خداست ؛ انسان وقتی وارد خانه کسی می‌شود یعنی به او خیلی نزدیک شده است با ورود به مسجد به خدا نزدیک می‌شویم و در روایتی امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرمودند : بازارها پاتوق شیطان است . یعنی تو بازارها به شیطان خیلی نزدیک می‌شویم کار شیطان در بازارها چیه؟ کم فروشی ، گران فروشی ، فریب ، دروغ ، دزدی ، احتکار. 3. پیامبر عزیزمان فرمودند : «بهترین اهل مسجد کسی است که اولین نفر وارد شود و آخرین نفر هم خارج شود» یعنی سفارش کردند مدت زمان حضور تون در مسجد زیاد باشد. آقا امام باقر علیه السلام فرمودند : ابلیس با اولین نفری که وارد بازار می‌شود ، وارد بازار می‌شود ، و آخرِ شب آخرین نفری که خارج می‌شود ، خارج می‌شود ، یعنی سفارش به ما کردند جزء کسانی نباشید که اولین نفر وارد بازار می‌شوند و آخرین نفر خارج می‌شوند. 4. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در فضیلت حضور در مسجد فرمودند حتی اگر ذکر و نماز و قرآن هم نخواندید همان نفسی که در مسجد می‌کشید برای شما عبادت محسوب می‌شود. اما حضور بدون خرید و فروش در بازار چه گونه است ؟ مثلاً برویم توی بازار چرخی بزنیم ببینیم چه خبر است؟ این کار علاوه بر آنکه ثواب ندارد ، از آن نهی شده ایم ، چون حضور بدون دلیل در پاتوق شیطان است ؛ جایی که شیطان می‌تواند تو را فریب دهد. حالا این روایات را که با هم دوره کردیم منظورمان این نبود که کسی بازار نرود . لازم است بروید منظورمان این بود که قدر مسجد را بیشتر بدانیم و در مسجد بیشتر حاضر شویم و وقتی در بازار قرار داریم همه توجه مان به سمت خدا باشد و اینکه مواظب باشیم تا فریب شیطان را نخوریم. قرآن ستایش می‌کند از کسانی که داخل بازارند مشغول خرید و فروشند ولی در این خرید و فروششان طوری نیست از یاد خدا غافل باشند. ( رِجالٌ لا تُلْهيهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَ إِقامِ الصَّلاةِ ) ما هم اگر بازار رفتیم توجه کنیم که شیطان در بازار ما را از نماز و عبادت اول وقت غافل نکند.
جلسه 35 بسم الله الرحمن الرحیم دعا می کنم گفتار و رفتار ما لبخند رضایت خدا را به همراه داشته باشد. یک مثال می‌زنیم تا یک روایت را بهتر بفهمیم : معلمان دانش آموزانشان را تشویق می‌کنند که اهل مطالعه باشند و علاوه بر کتاب‌های درسی ، کتاب‌های مذهبی تاریخی ، شعر و رمان هم بخوانند. حالا یک دانش آموزی ، وسطِ کلاس درس یا شب امتحان ، آمده رُمان می‌خواند ! معلّم به او می‌گوید : چرا رُمان می‌خوانی؟ می گوید : چون شما تشویق کردی ! معلم چه پاسخ می‌دهد؟ می‌گوید : کار تو خوب است. ولی زمانش الان نیست ، این کار خوب تو ، تو را پیشِ من بالا نمی‌برد ؛ ارزشت را زیاد نمی‌کند ؛ الان رُمان که می‌خوانی به درست هم ضربه می‌خورد و امتحانت را قبول نمی‌شوی. امام‌های عزیز که معلم‌های ما هستند ما را به انجام مستحبات تشویق و ترغیب کردند ، ولی فرمودند : « إِذَا أَضَرَّتِ النَّوَافِلُ بِالْفَرَائِضِ فَارْفُضُوهَا » این مستحب اگر به واجب تو ضربه زد آن را ترک کن ! رها کن ! آقا امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند : به دو دلیل ، دیگر این مستحب ارزش ندارد ! ۱ - « لَا قُرْبَةَ بِالنَّوَافِلِ‏ إِذَا أَضَرَّتْ بِالْفَرَائِض‏ » این مستحبی که به واجب ضربه زده دیگر تو را پیش خدا بالا نمی‌برد و به خدا نزدیک نمی‌کند ۲ - آن سودی که از آن مستحب به دست آوردی هرگز چاله آن واجبی که ترک کردی ـ چاله ضررش ـ را پر نمی‌کند. می‌خواهیم سه تا مثال بزنیم تا این روایت را بهتر بفهمیم : ۱ - حضور در مجلس امام حسین علیه السلام از بالاترین مستحبات است اما اگر کسی تا دیر وقت در مجلس امام حسین علیه السلام حاضر شود و نماز واجبِ صبحش قضا شد دیگر آن مجلس امام حسین ، آن مستحب ارزشی که باید داشته باشد را ندارد. ۲ - با وضو وارد کلاس شدن مستحب است. اما وقتی زنگ کلاس زده شده و دانش آموزان در کلاس حاضرند ؛ معلمی به جای اینکه به وظیفه ی واجبی که آموزش و پرورش به عهده‌اش گذاشته عمل کند و وارد کلاس شود به سمت وضوخانه می‌رود تا با وضو وارد کلاس شود. در این صورت وضو او ، آن ارزشی که باید داشته باشد را ندارد. (بایستی در زنگ تفریح وضو می گرفت نه بعد از زدن زنگ کلاس) ۳ - حضور در مسجد مخصوصاً برای نماز جماعت یا شب‌های قدر مستحب مؤکد است اما اطاعتِ از پدر و مادر واجب است. حالا اگر پدر و مادری گفتند ؛ ما راضی نیستیم شما در مسجد در این زمان حاضر شوی ، حضور در مسجد در آن زمان ، دیگر قُرب به خدا نمی‌آورد و ما را به خدا نزدیک نمی کند. امیدوارم که اهل مستحبّات باشیم ولی مستحباتی که به واجباتِ ما ضربه می‌زند را رها کنیم.
جلسه 36 بسم الله الرحمن الرحیم همان طور که می‌دانید در مجموعه معارف دین، مقایسه‌های درست به ما کمک می‌کنند اهمیت و ارزشِ گزاره‌های دینی را بهتر درک کنیم. حالا می‌خواهیم با هم بین واجب و مستحب مقایسه کنیم و سه تا از تفاوت‌های آنها را بیان کنیم. ۱ - خداوند در مستحب تخفیف و آسانی بیشتری قرار داده است مثلاً نماز مستحبی را می‌توانیم در حال حرکت بخوانیم رعایت قبله هم لازم نیست ، اما نمازِ واجب را باید در حالِ آرامش بدن و رو به قبله بخوانیم. نمازِ مستحبی را حتی اگر بدنِ مان هم سالم باشد می‌توانیم نشسته بخوانیم اما نماز واجب اگر بدنِ مان سالم باشد باید ایستاده به جا بیاوریم. در نماز مستحبی اگر بین رکعت اول و دوم شک کنیم نمازمان صحیح است خواستی بنا را می‌گذاری رکعت اول ، خواستی بنا را می‌گذاریم بر رکعت دوم ، اما در نماز واجب ، اگر شک کنی یک رکعت خوانده‌ای یا دو رکعت نماز باطل است. ۲ - خداوند در روز قیامت از مستحب از ما نمی‌پرسد ، از واجب می‌پرسد ، که انجام دادی یا ندادی؟ درست انجام دادی یا غلط ؟ اگر کسی در طول عمرش حتی یک رکعت نمازِ مستحبی نخواند توبیخ نمی‌شود اما نخواندنِ نماز واجب تنبیه دارد. به همین خاطر نزدیکان ما که از دنیا رفته‌اند و نماز قضا دارند اگر مثلاً دو رکعت نماز قضایِ صبح برایش بخوانیم بهتر از این است که دو رکعت نماز مستحبی بخوانیم ، چون خدا از واجب او سؤال می‌پرسد نه از مستحب. ۳ - امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرمودند : اگر اشتیاق و رغبت داشتی « فَاحْمِلُوهَا عَلَى‏ النَّوَافِلِ‏ » مستحب را به جا بیاور. اما اگر مثلاً دو رکعت نماز شب خواندی یا دو صفحه دعای کمیل خواندی و دیدی اشتیاق نداری ادامه بدهی ، حضرت فرمودند : ادامه نده ! رها کن. امّا در واجب این چنین نیست نماز صبح بر ما واجب شده ، چه اشتیاق و علاقه و میل داشته باشیم چه نداشته باشیم. خدا ما را موفق کند واجبات را انجام بدهیم و برای مستحبات اشتیاق داشته باشیم.
جلسه 37 بسم الله الرحمن الرحیم دعا می کنم لحظه لحظه زندگی من و شما سرشار از یاد خدا باشه. این شعر را همه شنیده‌ایم : میانِ ماه من تا ماهِ گردون * تفاوت از زمین تا آسمان است می خواهم این شعر را عوض کنم و بگویم : میانِ مستحب تا امر واجب * تفاوت از زمین تا آسمان است بین مستحب و واجب خیلی تفاوت است سه تای آن را با هم دوره می‌کنیم : ۱ - جبرئیل به پیامبر عزیزمان صلی الله علیه و آله عرضه داشت : خداوند تبارک و تعالی می‌فرماید ؛ بنده ی من از بین عبادت‌هایی که انجام می‌دهد و به من نزدیک می‌شود ، من هیچ کدام را به اندازه واجبات دوست ندارم. « مَا تَقَرَّبَ‏ إِلَيَ‏ عَبْدٌ بِشَيْ‏ءٍ أَحَبَ‏ إِلَيَّ مِمَّا افْتَرَضْتُ عَلَيْهِ » یعنی خدا واجب را بیشتر از مستحب دوست دارد و واجب بیشتر از مستحب ما را به خدا نزدیک می‌کند ؛ یعنی خدا بیشتر دوست دارد نماز قضایِ خود را بخوانیم تا نماز مستحبی و نماز قضا که بر ما واجب شده بیشتر از نماز مستحبی ما را به خدا نزدیک می‌کند. پرداخت زکات و خمسِ واجب بهتر است تا صدقه ی مستحبی. ۲ - امام صادق علیه السلام فرمودند : در مستحب آن برتر است که مخفی باشد. « فَأَفْضَلُهَا مَا كَانَ‏ سِرّاً » ، برخی روایات ما می‌گویند ؛ نماز مستحبی مخفیانه ، ثوابش ۲۵ برابر می‌شود. برخی روایات می‌فرمایند ؛ 70 برابر می‌شود. حضرت فرمودند : در واجب آنی برتر است که آشکارا انجام شود. فرمودند : برای نمازهای روزانه‌تان با صدای بلند اذان بگویید همه بفهمند. در نمازِ جماعت شرکت کنیم دیگران ببینند شما نماز می‌خوانید. به مسجد رفت و آمد کنید ، حتی بی‌نمازها هم بفهمند از رفت و آمد شما که شما اهل نمازید. پس در واجب ما را تشویق کردند به آشکار انجام دادن ولی در مستحب تشویق کردند به مخفی کردن. البته استثناء هم داریم مثلاً امر مستحبی مثل صدقه را فرمودند اگر آشکارا انجام بدهید دیگران هم به صدقه دادن تشویق می‌شوند به این عمل مستحب را بهتر است که آشکارا انجام دهیم. ۳ - همین جور که زمین جای آسمان را نمی گیرد همین جور مستحب هیچ گاه جای واجب نمی شود. این پیام که در فضای مجازی پخش شده ، این نماز مستحب را بخوان جبرانِ شصت سال نماز قضایت را می‌کند و اگر این اندازه نماز قضا نداشته باشی نماز قضای پدر و مادرت را جبران می‌کند ، دروغ است ، دروغ است ، دروغ است ! اگر شبِ قدر تا سحر که برترین شب سال است و برتر از هزار ماه است کسی نماز مستحبی بخواند آن هم داخلِ کعبه ، جای دو رکعت نماز قضایِ صبحش که بر گردنش واجب است را نمی‌گیرد. پس یادمان باشد اگر سر دو راهی واجب و مستحب قرار گرفتیم به سمت واجب برویم. اگر قرار شد از واجب و مستحب یکی فدای دیگری شود ، این مستحب است که باید فدای واجب شود.
جلسه 38 بسم الله الرحمن الرحیم دعا می کنم بهترین جای بهشت ، جایِ بهترین بندگان خدا یعنی شما باشه. راستی ما در زندگی خود چقدر به بهشت فکر می‌کنیم و به نعمت‌های بهشتی؟ ! مثلاً از سالِ گذشته تا الان چند ساعت شده که به « حورالعین » فکر کنیم؟ ! وقتی خدا در قرآن می‌خواهد بگوید بهشت من با کلاس است می‌گوید : « حورُالعین دارد ». می‌خواهد بگوید آنجا به شما خوش می‌گذرد ، من به شما لذّت می‌دهم ، می‌گوید : « حورُالعین می‌دهم ». ما درباره « حورُالعین » چقدر اطلاعات داریم؟ پیشنهاد من این است که در اینترنت جستجو کنید کلمه « حورُالعین » را بزنید و آیات و روایاتش را مطالعه کنیم. با این روش اشتیاق ما به « حورُالعین » زیاد می‌شود. بعضی از مفسرین اعتقاد دارند « حورُالعین » زنی بهشتی نیست تا برای مردان بهشتی باشد ! می‌فرماید ؛ همسرِ بهشتی ! یعنی برای مردان بهشتی جنس آنها زن است و برای زن‌های بهشتی جنسِ شان مرد است. « حورالعین » یعنی انسانی که چشمان درشت و سیاهی دارد. سیاهی چشمش به شدّت سیاه و سفیدی‌اش به شدت سفید است. همه ما امام سجاد علیه السلام را مشتاق نماز و عبادت می‌دانیم. می‌دانیم که حضرت عاشق نماز بود. زیاد سجده‌های طولانی ، گریه و مناجات داشتند. اما بسیاری از انسان‌ها نمی‌دانند که حضرت عاشقِ بهشت بود. عاشق نعمت‌های بهشتی مثل « حورالعین » هم بود. خادم حضرت می‌فرماید در شبی که هوا خیلی سرد بود دیدم آقا شیک‌ترین لباس‌هایش را پوشیده عطر زده ـ به قول من شده ماه دامادی که یک دسته گُل کم دارد برای رفتن به خواستگاری ـ دیدم حضرت می‌خواهد از خانه خارج شود. با تعجب پرسیدم : آقا امشب این همه هوا سرد است ، کجا تشریف می‌برید؟ حضرت فرمودند : می‌روم خواستگاری ! می‌روم مسجد نماز بخوانم و « أَخْطُبُ الْحُورَ الْعِينَ‏ إِلَى‏ اللَّهِ‏ عَزَّ وَ جَلَّ » ، از خدا یک حورالعین را خواستگاری کنم . هر کس مشتاق حورُالعین است در دنیا باید آنها را از خدا خواستگاری کند و مهریه‌شان را بپردازد. پیامبر عزیزمان صلی الله علیه و آله فرمودند : مهریه همسران بهشتی نماز است. هر کسی زیباتر و زیادتر نماز بخواند. در بهشت از این نعمتِ بهشتی بیشتر و بهتر استفاده می‌کند.
جلسه 39 بسم الله الرحمن الرحیم سلام به شما معلم عزیز شمایی که بهشت و نعمت های بهشتی مشتاق شماست. می‌خواهیم با هم در مورد یکی از نعمت‌های بهشتی صحبت کنیم. واقعیت این است که صحبت کردن در مورد نعمت‌های بهشتی خیلی سخت است همان طور که بچه داخلِ رحم مادرش نمی‌تواند دنیا را ببیند و درک کند ما هم نمی‌توانیم نعمت‌های بهشتی را درک کنیم. ولی با این حال می‌خواهیم با سه تا روایت ، زیبایی‌های حورُالعین را در ذهنِ مان تخیل کنیم. ۱ - پیامبر عزیزمان صلی الله علیه و آله فرمودند : اگر « حورُالعین » بر اهل دنیا نمایان شود ؛ بوی خوشش تمام دنیا را پر می‌کند ، نورش ، نور خورشید و ماه را محو می‌کند. همین طور که مثلاً اگر نورِ پروژکتور بیاید نور شمع محو می‌شود. ۲ - زن‌ها در دربار مصر وقتی زیبایی یوسف را دیدند ، با چاقو دست خودشان را بریدند. اگر « حورالعین » را می‌دیدند چه می‌کردند؟ ! امام صادق علیه السلام فرمود : اگر یک « حورالعین » سرک بکشد و اهل دنیا سر زلفش را ببینند ، تمام گُلرخان عالم ، یوسف چهره‌ها ، از شوق و شیرینی و لذتی که می‌برند ، می‌میرند. ۳ - امام صادق علیه السلام فرمودند : در بین نعمت های بهشتی ، نعمت همنشینی با همسران بهشت از لذت همه خوردنی ها و نوشیدنی های بهشت بالاتر است. با این اوصاف می دانستید « حورالعین » ها عاشق یک نفر هستند؟ عاشق چه کسی؟ عاشق مؤمن نمازگزار. امام صادق علیه السلام فرمودند : وقتی مؤمنی « اللَّهُ‏ أَكْبَر » نمازش را می‌گوید ؛ این حور العین‌ها دور او حلقه می‌زنند و عاشقانه او را نگاه می‌کنند. وقتی نمازش تمام شد ، اگر دعا کند که خداوندا یک همسر بهشتی به من بده. خوشحال می‌شوند ، به خدا عرضه می‌دارند « قَدْ خَطَبَنَا إِلَيْكَ‏ » خدایا ما را از تو خواستگاری کرد ما را به وصال همدیگر برسان. اما اگر این دعا را نکند سرش را زیر بیندازد و برود ناراحت و دلگیر می‌شوند می‌گویند : به ما رغبت نشان نداد ! به ما علاقه‌ای نداشت ! ما را ظاهراً دوست نداشت ! با تعجّب از ما جدا می‌شوند. یکی از تعقیباتِ مشترک تمام نمازها این جمله است : « اللَّهُمَّ زَوِّجنی مِنَ الْحُورِ العین » جمله‌ای که آقا امیرالمؤمنین علیه السلام بعد از هر نمازش با اشتیاق و علاقه می‌خواند.
جلسه 40 بسم الله الرحمن الرحیم یکی از سؤالاتِ پرتکرار نوجوانان و جوانان سؤال درباره فلسفه احکام است. می خواهند بدانند علت وضو ، روزه ، نماز چه چیزی است؟ پیامبر اکرم و اهل بیت ایشان علیهم السلام با یافتنِ فلسفه احکام موافق بودند. اینکه انسان با مطالعه آیات و روایات دلیل احکام را یاد بگیرد. خود اهل بیت علیهم السلام هم ، فلسفه بعضی از احکام را بیان کرده‌اند ؛ ولی با بافتن فلسفه احکام مخالف بودند. امام سجاد علیه السلام فرمودند : « إِنَّ دِينَ اللَّهِ لَا يُصَابُ بِالْعُقُولِ‏ النَّاقِصَةِ » فلسفه دستورهای خدا ، با این عقل‌های ناقص ما فهمیده نمی‌شود. همان طور که کودک دو ساله با عقل خودش نمی‌تواند فلسفه دستورات پزشک را بفهمد ، که چرا این آمپول ، کپسول و یا قرص را نوشته ، ما هم در مقابل دستوراتِ خدا مثل آن کودک می‌مانیم در مقابل پزشک. یک مثال بزنم ! بعضی‌ها فلسفه می‌بافند که خدا گفته وضو بگیر ، تا وقتی در نماز می‌آیی با من صحبت کنی بدنت تمیز باشد در حالی که ما سه تا مثال نقضی می‌زنیم : ۱ - کسی که از حمام بیرون آمده ، کیسه و لیف هم زده ، بدنش تمیز است. با این حال مراجع می‌فرمایند : این تمیزی کافی نیست. باید برای نماز وضو بگیرد. ۲ - کسی که وضویش را گرفت و بعد از وضو ، دو سه ساعت فوتبال بازی می‌کند ، تمام بدنش پر از آلودگی و عرق می‌شود و بدنش دیگر تمیز نیست در حالی که مراجع می‌فرمایند : اگر وضوی قبلی را دارد در همان حال می‌تواند بایستد و نماز بخواند. ۳ - کارگری که تا زانو توی گِل رفته است و گِل لگد کرده است ، اگر یک وضو بگیرد که بدنش تمیز نمی‌شود ! در حالی که همه مراجع می‌فرمایند : اگر وضو بگیرد با همان بدنش حتی اگر به زانویش گِل باشد ، می‌تواند نماز بخواند. پس فلسفه وضو تمیزی و نظافتِ جسم ما نیست. در روایات آمده فلسفه‌اش طهارت و پاکی روح ماست. بیاییم به دانش آموزانمان بیاموزیم ؛ فلسفه یافتن کاری درست است و فلسفه بافتن کاری اشتباه !
جلسه 41 بسم الله الرحمن الرحیم پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند : در دستورات دین اگر راه را نشناختید از اهلش بپرسید یعنی از اهل بیتم بپرسید . « فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ‏ » برای دستوراتِ دین مواظب باشید دلیل تراشی نکنید که این یک چاهِ خطرناک است. برای اینکه خطرِ دلیل تراشی را درک کنیم می خواهم یک مثال بزنم : از یک جوان پرسیدم : آیا می دانی چرا نماز صبح دو رکعت است؟ در حالی که نمازهای دیگری روزانه سه رکعت یا چهار رکعت است؟ ! گفت : خُب معلوم است. خدا می‌دانسته که آدم‌ها آن ساعت خوابشان می‌آید دو رکعت قرار داد تا زود بخوانند و بخوابند. گفتم این را از قرآن و حدیث می‌گویی؟ گفت : معلوم است دیگر ! نیازی به قرآن و حدیث نیست. گفتم ببین ؛ خداوند سفارش می‌کند که مسلمان‌ها شب زود بخوابند و قبل از اذان صبح برای نماز شب بلند شوند. فرموده‌اند این بیداری ثواب بسیار زیادی دارد. حالا اگر مسلمانی بخواهد قبل از اذان صبح ، تمام یازده رکعت با مستحبات را بخواند حدود نیم ساعت زودتر باید از خواب بلند شود. اگر هم بخوابد ، می‌فرماید ، حداقل باید برای اذان صبح بلند شود و اذان و اقامه را بگوید که مستحب است و دستور می دهد قبل از اینکه نمازِ صبح را بخوانی مستحب است دو رکعت نافله صبح بخوانی. بعد که نمازِ صبح را خواندی خداوند می‌فرمایند ؛ حیف است بخوابی ! این ساعت ، ساعت بهشتی است. نخواب ! ذکر و قرآن و دعا داشته باش. حتی در روایات ما آمده است مستحب است انسان بیدار بماند و مطالعه کند. آقا امام رضا علیه السلام فرمودند از اذان صبح تا طلوع آفتاب فرشته‌ها روزی‌ها را تقسیم می‌کنند. « فَمَنْ يَنَامُ فِيمَا بَيْنَهُمَا يَنَامُ‏ عَنْ‏ رِزْقِهِ » هر کس بخوابد از رزق و روزی‌اش جامانده است. خواب مانده است ! توجه داشته باش که شما گفتی خدا نماز را دو رکعت قرار داده تا انسان‌ها بخوابند. من برایت اثبات کردم که خداوند دوست دارد قبل از اذانِ صبح تا طلوع آفتاب مسلمان‌ها بیدار باشند. این نسبتی که به خدا دادی یعنی ، خدا دوست دارد آدم‌ها بخوابند به همین خاطر نماز صبح دو رکعت است ! اگر در ماه رمضان ، این نسبت را داده بودی به خدا دروغ بسته بودی و روزه‌ات باطل می‌شد. به او پیشنهاد دادم مطالعات دینی‌اش را افزایش بدهد و از قرآن و حدیث دلایل و فلسفه احکام را یاد بگیرد.
جلسه 42 بسم الله الرحمن الرحیم همان طور که می‌دانید ما مسلمان‌ها در نمازمان ـ در شبانه روز ـ بارها و بارها یاد آقای خلقت می‌افتیم یعنی حضرت محمد صلی الله علیه و آله . در اذان و تشهد نامش را می‌بریم و برایش صلوات می‌فرستیم. امّا آیا یاد بانوی خلقت هم می‌افتیم؟ من می خواهم یکی از جاهایی که در نماز خوب است یاد بانوی خلقت یعنی حضرت زهراء سلام الله علیها بیفتیم را با هم دوره کنیم : همه ی مسلمان‌ها در شبانه روز حداقل ده بار در نمازهایشان می‌گویند : « صِراطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِم‏ » ؛ خدایا ما دوست داریم توی راه کسانی باشیم که به آنها نعمت دادی نه کسانی که به آنها غضب کردی ! خدا به چه کسانی خشم کرده است؟ شیعه و سنی هر دو قبول دارند که پیامبر عزیزمان صلی الله علیه و آله فرمودند « إِنَ‏ اللَّهَ‏ يَغْضَبُ‏ لِغَضَبِ‏ فَاطِمَةَ » ؛ ملاکِ خشم خدا ، خشم فاطمه سلام الله علیها است. خشم خدا و خشم فاطمه ی طاهره یکی است این نکته را رسول خدا گفته بارها وقتی تاریخ را می‌خوانیم ، می‌فهمیم کسانی که خودشان را امت پیامبر می‌دانستند ، فدک حضرت زهراء سلام الله علیها را غصب کردند ، پشت خانه حضرت زهراء هیزم آوردند ، به زور وارد خانه ایشان شدند. کدام خانه؟ خانه‌ای که پیامبر بدون اجازه وارد نمی‌شد. پهلوی حضرت را شکستند ، بازوی حضرت را ضربه زدند ، سینه ی حضرت را زخمی کردند ، محسن او را کشتند. بعد بدون اینکه فدکش را پس بدهند ، بین مسلمان‌ها بگویند اشتباه کردیم برای ظاهرسازی آمدند به خانه‌اش ، برای دلجویی. حضرت هم نقشه‌شان را فهمید. فرمودند : خدا و فرشته‌ها را شاهد می‌گیرم « أَنَّكُمَا أَسْخَطْتُمَانِي وَ مَا أَرْضَيْتُمَانِي‏ » من از دستتان خشمگینم و راضی نشدم. بعد برای اینکه اعلام کنند و همه ی مسلمان‌ها بفهمند که حضرت زهراء از دست آنها خشمگین اند به امیرالمؤمنین علیه السلام وصیت کرد که مرا شبانه غسل بده و کفن و دفن کن. دوست ندارم آنها در تشییع جنازه من ، در نماز میت بر من حاضر شوند. حتی فرمودند قبر من را مخفی قرار بده ، من دوست ندارم آنها بر سر مزار من حاضر شوند. ما مسلمان‌ها خوب است که در نمازمان وقتی این جمله را می‌خوانیم به فکر فرو برویم و تاریخ را مطالعه کنیم ببینیم چه کسانی بودند که حضرت زهراء سلام الله علیها را آزردند ؛ ما هم مثل حضرت زهراء از آنها خشمگین باشیم.