eitaa logo
سُلالہ..!
264 دنبال‌کننده
7هزار عکس
1.3هزار ویدیو
221 فایل
-خُدایا بال پَروازُ شوقِ رَهایے لُطفَا…🕊
مشاهده در ایتا
دانلود
نـوکــر ـشـهـدا: 🍃 میگفت: گاهی‌درهیئت‌ها‌یک‌قطره‌اشک برای‌ارباب‌را‌به‌من‌هدیه‌کنید،ازهمه‌چیز برایم‌بالاتراست، آن‌را‌به‌تمآم‌بهشت‌نمیفروشم .‌ .♥️!' 🌱 @dokhtarane_mahdavi313
هدایت شده از 🇵🇸 Ranyaa | رانیا
هرشب‌حسن‌درخواب میگویدمغیره دست‌ازسرش‌بردار ڪشتی‌مادرم‌را..💔 @ranyaa_313
هدایت شده از 🇵🇸 Ranyaa | رانیا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
••چنان‌بر‌دل‌نشسته‌ای‌که‌ از‌خاطرم‌نمیروی‌حتی‌زمانی‌که‌خودم‌رافراموش‌میکنم :)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
براۍ موفقیت ؛ فقط خواستن کافۍ نیست بلند شو و با تمام قدرت تلاش ڪن^.^😌💜 ! '
وای خدایا شرکت سومین نفر🤲😂 شرکت کنیدااااا😂☝️ @dokhtarane_mahdavi313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
! ‹ 💙🖇 › 🎙'عروسکِ قشنگِ من‌ قرمز پوشيده تو رختِ‌خوابِ مخملِ آبے خوابيده يِه روز مامان رفته بازار اونو خريده قشنگ‌تر از عروسكَم هيچ‌كَس نديده'🎙 ‌نرگس بابا نِمےخواے بخوابے؟‌ 🤦🏻‍♂️ بسه این شعرو نخون دیگه! 😑 اون عروسکتَم بذار کنار بخواب 😘 فردا اولین روزِ مدرسته 😍 باید زود بیدار شے 😌 سَرِحال باشے 😌 فردا واسه تو روزِ خیلے مهمیه! 😌😇 سَرِشو پایین انداخت و بےاعتنا خوند: 😒 🎙'يِه روز مامان رفته بازار اونو خريده قشنگ‌تَر از عروسكَم هيچ‌كَس نديده'🎙 ترجیح دادَم چیزے نگم و بِرَم بِخوابَم 🚶🏻‍♂️ فردا صبح وقتے بیدار شدم، دیدم نیم ساعت مونده بِه ۸ و نرگس رو باید برسونَم مدرسه 🤦🏻‍♂️ گفتَم حتما خواب مونده 🤦🏻‍♂️ اما دیدَم لباساشو پوشیده! 👩🏻‍🎓 آماده لَبِ تخت نِشَسته عروسکِش هم تو دستِشه 🧸 ------------------------------ نرگس کنارِ من ایستاده و بِه یِه عالمه دخترے کِه دست تو دستِ مادرشون تو حیاطِ مدرسه وایسادن ،نگاه مےکُنه 👀 گفتم: بابا نِمےتَرسے کِه تنها بشے؟ آخه من دیگه باید بِرَم! از امروز باید برے واسه خودِت دوست پیدا کُنے 👭🏻 دستمو محکم فشار داد و گفت: بابایے؟ گفتَم: جونِ بابایے 😘 گفت: میشه یِه لحظه بشینے کنارَم؟ مامانِ من چِه شکلے بود؟ خوشگل بود؟ گفتَم: مامانِت همه چیزِش عِینِ خودِت بود... خوشگل و مهربون 🙂❤ گفت: اون خوشگل‌تَر بود یا تو؟ گفتَم: خب معلومه! اون خوشگل تر بود. حالا دیگه برو دخترَم؛ من باید بِرَم سَرِ کار 🚶🏻‍♂️ یهو دست گذاشت رو سیبیلام 🙊 یِه لبخندِ قلمبه زد 😄 و با اون برقِ چشماش گفت: بابایے! تو خوشگل‌تَرین مامانِ دنیایے 🤩💛 بعد از اون روز، تو کُلِ این سال‌ها، نذاشتَم نرگس اشکِ منو ببینه 🙂 ----------------------------------------- آخَراۍ مراسم بود. نرگس با لباسِ سفیدِ عروس داشت با مهمونا خداحافظے مےکَرد 👰🏼‍♀️ چقد شبیهِ مادرِش شده بود 🥲 من هَر روز صبح، با بوسه‌هاۍ نرگس از خواب بیدار مےشدَم 🥲💋 حالا دیگه باید مےرفت دنبالِ سرنوشتِ خودِش 🥲 نتونستَم اون صحنه رو تماشا کُنَم 🥲 ترسیدَم بیاد سمتَم؛ جلو مهمونا بغضَم بِتَرکه 😓 رفتَم تو حیاط 🚶🏻‍♂️ بعداز چند دَقیقه، سیگارمو خاموش کَردم تا بِرَم باهاش خداحافظے کُنَم 🚬 دیدَم یهو جِلوم سبز شد! 🙄 گفت: باباۍ اخموۍ من! گریه کَردے؟ 🥲 دیگه نَتونستَم جِلوۍ بغضمو بِگیرَم 😭 همونجا لَبِ باغچه نِشستَم 🧎🏻‍♂️ اومد کنارَم نِشَست 🧎🏼‍♀️🧎🏻‍♂️ با گوشه لِباسِش اشکامو پاک کَرد 🥲 دست گذاشت رو سبیلامو با بغضِ تَرکیده گفت: بابایے! تو هنوزَم خوشگل‌تَرین مامانِ دنیایے 😭❤ @dokhtarane_mahdavi313
🌿💚 و بین تمام نداشته هایم خدا را دارم...🙃☝️ @dokhtarane_mahdavi313 🌻
سُلالہ..!
صلی‌الله‌علیک‌یا‌فاطمه‌الزهـــرا(س) 🖤 هیئت‌دخترانهـ‌بنات‌الزهرا‌تقدیم‌می‌کند: شب‌شهادت‌حضرت‌زهـــ
خیلی هم عالی👌😍 امروزساعت 1:30دقیقه برای شهادت حضرت زهرا🌿 و سالگرد شهادت حاج قاسم سلیمانی:-) یاعلی😌☝️ @dokhtarane_mahdavi313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تا اطلاع بعدی هیچ کدوم از ادمین ها ناشناس قرار نمی دهند⛔️
چهارمین فرستنده ☝️😍🌿 🌿