📖 تقویم شیعه
☀️ امروز:
شمسی: یکشنبه - ۲۲ اسفند ۱۴۰۰
میلادی: Sunday - 13 March 2022
قمری: الأحد، 10 شعبان 1443
🌹 امروز متعلق است به:
🔸مولی الموحدین امیر المومنین حضرت علی بن ابیطالب علیهما السّلام
🔸(عصمة الله الكبري حضرت فاطمة زهرا سلام الله عليها)
❇️ وقایع مهم شیعه:
🔹توقیع امام زمان علیه السلام به شیعیان، 255ه-ق
📆 روزشمار:
▪️1 روز تا ولادت حضرت علی اکبر علیه السلام
▪️5 روز تا ولادت حضرت صاحب الزمان (عج)
▪️21 روز تا آغاز ماه مبارک رمضان
▪️30 روز تا رحلت ام المومنین حضرت خدیجه علیها السلام
▪️35 روز تا ولادت امام حسن مجتبی علیه السلام
من دورت بگردم :)
منکهبهجزتوبغلتگریهنکردم :)
منازهمهخستهشدمباهمهسردم :)
الانفقطکربوبلاستمرهمدردم :)💔
•°🌼
مژده بدین آی عاشقا
شبه پیمبر اومده🌹
میلاد حضرت علی اکبر علیه السلام🦋
31.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ما مدعیان صف اول بودیم...
#شهید
#بزرگداشت_شهدا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
۵ روز تا نیمه شعبان🙂😍❤️
#امام_زمان #استوری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صداۍ لالاییِ اربابُ می شنوم😍❤️
آئینۀ غرق نور ایزد آمد،
یا جلوهاي از بهشت سرمد آمد.
با دیدن اکبرش چنین گفت حسین
یکبار دگر بوی محمّد آمد.
💐 سالروز میلاد با سعادت سرو باغ احمدی آینه محمدی، حضرت علی اکبر علیه السلام و روز جوان را به شما دوستان عزیز تبریک و تهنیت عرض مینمایم.💐🥰
#میلاد_حضرت_علی_اکبرعلیهالسلام
#روز_جوان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وای اگر خامنه ایی حکم جهادم دهد
ارتش دنیا نتواند که جوابم دهد 💪
#عشاق_رهبر
سُلالہ..!
#عشق_در_جاده_خدا #قسمت_هفتاد_وهفتم صبح زود از خواب بلند شدم و صبحانه خوردم و رفتم حمام.... شومیز
#عشق_در_جاده_خدا
#قسمت_هفتاد_وهشتم
بعد که عروس خانم جواب بله رو داد همه مهمون ها رفتن خونه خاله الناز.....
من و النا و مامان از مهمون ها پذیرایی می کردیم.
یکم که کار ها کم تر شد رفتیم پیش شیرین و مَشغول صحبت شدیم.
ما فکر می کردیم تا یکی _ دوماه دیگه عروسی می گیرن اما شیرین می گفت ۲ سال دیگه.......
من مطمئن بودم سبحان به حرف شیرین گوش میکنه و هرطوری هست عروسی رو می ندازه زمانی که شیرین میخواد.
بعد اینکه مهمون ها رفتن ما هم رفتیم خونه.
مامان خیلی خوشحال بود ....
لباسمو که عوض کردم دراز کشیدم روی تخت.
ساعت شش بود.
خسته بودم سرم رو گذاشتم روی بالش.
اصلا نفهمیدم چیشد که خوابم برد.
آروم چشمامو بزار کردم انگار صبح شده بود.
نگاهی انداختم به ساعت ساعت ده بود یهو یاد دیشب افتادم.
یعنی من از ساعت شش دیشب تا الان خوابیدم؟؟؟!!!!
بلند شدم واز اتاق خارج شدم.
مامان و بابا روی مبل نشسته بودن.
بابا:چه عجب....
مامان:سلام بيدار شدی بلخره؟
-چرا منو بيدار نکردید..
مامان:خیلی خسته بودی دلم نیومد...
-من تو کل عمرم اینقدر نخوابیده بودم!
مامان:حالا برو صبحانه بخور.
-چشم
ادامه دارد.......
هدایت شده از پشتسنگࢪ
شࢪایطتبادل
تبادلداریمباهࢪآماࢪے....
شبانہ،روزانہ،ویو،حمایتےهمهروانجاممیدیدمحتے
باآماࢪ1🖐🏻
چیزےکہمهمہبرامون محتواست👌🏻
آیدےبرایتبادلاتمون👇🏻
@Afarejangenarm