eitaa logo
سُلالہ..!
256 دنبال‌کننده
7هزار عکس
1.3هزار ویدیو
221 فایل
-خُدایا بال پَروازُ شوقِ رَهایے لُطفَا…🕊
مشاهده در ایتا
دانلود
النا :اصلا یه فکری.... -چی؟ النا :رها پیش ما بمونه،تا یه مدتی... -نمیشه که!!!!داداشت چی؟پدرت میزاره؟ النا :داداشم که یکی-دوهفته رفته مسافرت پدرم هم اجازه میده،خیالت راحت..... -باشه،بهش بگو!ولی اینجوری نمی تونه زندگی کنه. توی همین لحظه رها وارد شد. رها:بچه ها بیاید فیلم ببنیم. -باشه با رها و النا و زینب فیلم دیدم بعدش قرار شد رها پیش النا بمونه حدودا ساعت ۹بود که رسیدم خونه. در رو با کلید باز کردم و وارد شدم. مامان روی مبل نشسته بود. -سلام. مامان :سلام... -بابا کجاست؟ مامان :داره استراحت میکنه. -آها مامان :رها کجاست؟ -موندش پیش النا. مامان:طفلک -خیلی دلم واسش می سوزه،نمی دونم چطوری می تونه این همه روز خونه ی دوست هاش بمونه! مامان :اینطوری نگو .....اون خودش خیلی داره اذیت میشه. -می دونم. مامان:ولی اینطوری نمیشه؛باید یه فکر درست حسابی براش بکنیم. -آره مامان :شام خوردی؟ -نه مامان :الان واست گرم میکنم. -نه،دستت درد نکنه. رفتم داخل اتاقم و لباس هامو عوض کردم ادامه دارد...... @dokhtarane_mahdavi313