🌹🍃🌹🍃🌹🍃
🍃🌹🍃🌹🍃
🌹🍃🌹🍃
🍃🌹🍃
🌹🍃
🍃
#رمان_عارفانه ❣
💫شهید احمدعلی نیری💫
از اینکه بچه های بسیج و مسجد به دنبال مسائل فهم درسن معارف دین نیستند بسیار ناراحت بود. خیلی برای ارتقاء سطح معرفت و عقیده بچه ها تلاش می کرد.
با مسئولان بسیج مسجد بارها صحبت کرده بود. می گفت بیشتر از برنامه های نظامی به فکر ارتقاع سطح معرفتی بچه ها باشید...
برای این کار خودش دست به کار شد.به همراه بچه ها در جلسات اخلاقی بزرکان تهران شرکت میکرد.
در مناسبت های مذهبی به همراه بچه ها به مسجد حاج اقا جاودان میرفت به این عالم ربانی ارادت ویژه داشت.
مدتی هم بزرگ تر های فرهنگی مسجد را به جلسات حاج اقا مجتبی تهرانی میبرد.
وقتی احساس کرد این جلسه برای بچه ها سنگین است جلسات ان را عوض و از اساتید دیگر استفاده کرد.
از دیگر کارهایی ک تقریبا هر هقته تکرار میشد برنامه زیارت حضرت عبدالعظیم بود.
با بچه ها به زیارت می رفتین و روبه روی ضریح می نشستیم و به توصیه ایشان،اقا ماشاءالله برای ما مداحی میکرد.
🔶 #ادامه_دارد ↩️
🌹هدیه به روح پاکش صلوات🌹
➖🍃🎗🍃➖
https://eitaa.com/joinchat/1603731756C3f297a04c6
➖🍃🎗🍃➖
🌹🍃🌹🍃🌹🍃
🍃🌹🍃🌹🍃
🌹🍃🌹🍃
🍃🌹🍃
🌹🍃
🍃
#رمان_عارفانه 📔
💫شهید احمدعلی نیری💫
#نماز_جمعه
⚜️از اینکه بچه های بسیج و مسجد به دنبال مسائل فهم درسن معارف دین نیستند بسیار ناراحت بود. خیلی برای ارتقاء سطح معرفت و عقیده بچه ها تلاش می کرد.
با مسئولان بسیج مسجد بارها صحبت کرده بود. می گفت بیشتر از برنامه های نظامی به فکر ارتقاع سطح معرفتی بچه ها باشید...
برای این کار خودش دست به کار شد.به همراه بچه ها در جلسات اخلاقی بزرکان تهران شرکت میکرد.
در مناسبت های مذهبی به همراه بچه ها به مسجد حاج اقا جاودان میرفت به این عالم ربانی ارادت ویژه داشت.
مدتی هم بزرگ تر های فرهنگی مسجد را به جلسات حاج اقا مجتبی تهرانی میبرد.
وقتی احساس کرد این جلسه برای بچه ها سنگین است جلسات ان را عوض و از اساتید دیگر استفاده کرد.
از دیگر کارهایی ک تقریبا هر هقته تکرار میشد برنامه زیارت حضرت عبدالعظیم بود...
🌹هدیه به روح پاکش صلوات🌹
❁•↷
🪴~@soleimani0313
🌹🍃🌹🍃
🌹🍃🍃🌹🍃
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃
#رمان_عارفانه
#شهید_احمدعلی_نیرے
#ادامه_قسمت_قبل
💠حاج آقای حق شناس چندین بار می فرمودند:
« در اوایل دوران درس و تحصیل، به ناراحتی سینه دچار شده بودم، حتی گاه از سینه ام خون می آمد.
سل، مرض خطرناک آن دوران بود.و بیماری من احتمال سل داشت.دکتر و دارو هم تاثیر نمی کرد.
یک روز، تمام پس انداز خود را که از کار برایم مانده بود صدقه دادم.
شب هنگام در عالم رویا حضرت ولی عصر(عج) را زیارت کردم، و به ایشان متوسل شدم.
ایشان دست مبارک را بر سینهام کشید و فرمودند:
این مریضی چیزی نیست، مهم مرضهای اخلاقی آدم است و اشاره به قلب فرمودند.خلاصه مریضی بر طرف شد..
🌾🌺🌾🌺🌾🌺🌾🌺🌾
ایشان اوایل جوانی دستور یافته بودند که به عنوان بخشی از راه و رسم سلوک، سه کار را به هیچ وجه رها نکنند:
🌹«نماز جماعت و اول وقت، نماز شب، درس و بحث»🌹
یکی از خصوصیات ایشان احترام خاصی بود که ایشان نسبت به همسرشان رعایت می کردند، یا به دیگران سفارش می کردند
و اگر می دانستند کسی نسبت به همسرش بد رفتار می کند، بسیار خشم می گرفتند.
ایشان می فرمودند:
« من کمال خود را در خدمت به خانم می دانم، و خود را موظف می دانم که آنچه ایشان می خواد فراهم کنم.»
✨کرامات و حکایات این مرد الهی آن قدر فراوان است که ده ها کتاب در فضیلت ایشان نگاشته شده.
💠سرانجام این استاد وارسته در سن ۸۸سالگی،در دوم مرداد ماه سال۱۳۸۶ درگذشت.پیکر ایشان پس از اقامهی نماز توسط آیت الله مهدوی کنی به سوی حرم حضرت عبدالعظیم تشییع و در آنجا به خاک سپرده شد.
🔶ادامـــــه دارد...↩️
┏━━━🍃🌹🌹🌹🌹🍂━━━┓
@soleimani0313
┗━━━🍂🌹🌹🌹🌹🍃━━━┛
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃
🌹🍃🌹🍃🌹🍃
🍃🌹🍃🌹🍃
🌹🍃🌹🍃
🍃🌹🍃
🌹🍃
🍃
#رمان_عارفانه
💫شهید احمد علی نیری💫
#اخلاص
💠شنیده بودم که احمد مشغول نگارش قرآن است.
قبلا یک بار کل قرآن را نوشته بود.بعد هدیه داد به یکی از دوستان.
برای بار دوم کار نگارش را آغاز کرد. اما این بار کار را تمام نکرد! پرسیدم: تو که شروع کردی، خب تمامش کن و بده به من.
گفت: نه، اولش با اخلاص بود. اما الان احساس می کنم اخلاص لازم برای این کار را ندارم.
💠احمد بنا به گفتهی مادرش هیچ گونه هوا و هوسی نداشت.یک بار ندیدیم که بگوید فلان غذا را دوست دارم یا اینکه فلان چیز را می خواهم.اصلا این گونه نبود.
زندگی او ساده و بی آلایش بود.اصلا به دنبال مد و لباس شیک و....نبود.
البته اشتباه نشود.
احمداقا همیشه تمیز بود.کُت ساده و تمیز، محاسن و موهای کوتاه، چهرهای خندان و آرامش خاصی که انسان را به خدا نزدیک می کرد از ویژگی های او بود که از اخلاصش نشئت می گرفت.
☘بارها به شاگردانی که با او بودند سفارش می کرد که فلانی نور صورتت کم شده!
فلانی با دوستان خوبی همراه نیستی!
یا برعکس، درباره کار خوب افراد نیز چنین عباراتی داشت.
☘احمداقا توجه داشت ..
به کسانی بگوید که در پی رشد معنوی هستند.او خالصانه با آن ها صحبت می کرد و تلاش داشت آن ها را کمی بالا بیارد.
🌹هدیه به روح پاکش صلوات🌹
🔶ادامـــــه دارد...↩️
┏━━━🍃🌹🌹🌹🌹🍂━━━┓
💎@soleimani0313
┗━━━🍂🌹🌹🌹🌹🍃━━━┛
📚#رمان_عارفانه
🌹#شهیدنیرے
🌼خواب شھید نیری و توسل ایشان به امامزمان (عج)
سوار یک ماشین شدیم.ما پشت ماشین نشسته بودیم و خودرو با سرعت حرکت می کرد. این ماشین هیچ حفاظی اطراف خود نداشت📛
در سر هر پیچ یکی دونفر از کسانی که سوار شده بودند به پایین پرت می شدند!〽️
جاده خراب بود.ماشین هم با سرعت زیاد می رفت.یک باره به اطرافم نگاه کردم و دیدم فقط من پشت ماشین مانده ام!سر پیچ بعدی ان قدر با سرعت رفت که دست من هم جدا شدو...
نزدیک بود از ماشین پرت شوم.اما در آن لحظه اخر فریاد زدم یا صاحب الزمان عج...💔
در همین حال یک نفر دستم را گرفت و اجازه نداد به زمین بیفتم.من به سلامت توانستم آن گردنه ها را رد کنم.💚
در همین لحظه از خواب پریدم.فهمیدم که باید در سخت ترین شرایط دست از دامن امام زمان عج بر نداریم.
وگرنه تندباد حوادث همه ما را نابود خواهد کرد.این ماجرا را احمد آقا در جمع بچه های مسجد تعریف کرد...
🌹هدیه به روح پاکش صلوات🌹
•❁•@soleimani0313