eitaa logo
فِکرانه |
76 دنبال‌کننده
14 عکس
2 ویدیو
0 فایل
نقد و نصایح دلسوزانه هم پذیرفته می شود! حتی شما دوست عزیز😊 ارتباط با بنده: @soleimanyqomi
مشاهده در ایتا
دانلود
فِکرانه |
📌آخرین درس زمستان 🔻🔻🔻🔻 @soleimaniqomi
۱ 📌آخرین درس زمستان چند شبی هست که با بچه های پایگاه مشغول شناسایی خانواده های مستمند محله هستیم! خونه به خونه و کوچه به کوچه. انصافا اوضاع منطقه ما اصلا خوب نیست. روز های عادی جای خود، داستان کرونا هم شده قوز بالا قوز! اکثر قریب به اتفاق هم پس اندازی ندارن که بتونن تو این شرایط از جیب بخورن. تصور کن کارگر باشی اونم با ۴ تا بچه. خونت هم اجاره ای باشه، یکی از بچه هات هم مریض ناجور باشه! دیگه خدا نکنه پدر خانواده ای هم وجود نداشته باشه و مادر بخواد جور همه رو بکشه! فکرش هم آدم رو پیر میکنه... تو جریان شناسایی به ی خونه برخوردیم که قطعا یکی از بدترین خونه های منطقه ما بود. باید از ی خرابه رد میشدی تا برسی به کوچه پس کوچه های تنگ و تاریک. جیگر میخواست تنهایی تو دل شب بتونی تو این کوچه ها قدم بزنی. با گذشت از پیج و خم کوچه ها، میرسیدی به آخرین کوچه و تنگ ترین کوچه که قدیمیها به این کوچه ها میگفتن آشتی کنون، چون دو نفر هم زمان نمیتونن از کنار هم رد بشن! انتهای این کوچه باریک سه خونه بود که آخرین خونه سمت چپ ی در چوبی قدیمی با رنگ آبی آسمونی داشت. هر دفعه پیرمرد سید و با صفای افغانی درب خانه را باز میکرد و با روی باز استقبال میکرد. بار اول برای شناسایی رفتیم. وقتی فهمیدیم که اوضاعشون خیلی خوب نیست تصمیم گرفتیم که از بسته های معیشتی شب عید به این خانواده هم چیزی برسونیم! شب بعدی حدودا ساعت ۱۰ شب با دو تا از بچه ها بسته ها رو دست گرفتیم و گز کردیم به سمت خونه پیرمرد! با خوشحالی در خونه رو زدیم. دو دقیقه ای طول کشید تا پیرمرد خودش رو برسونه پشت در. من عقب تر ایستاده بودم. وقتی در رو باز کرد یکی از بچه ها بعد از سلام و احوال پرسی بهش گفت: "این بسته ها هدیه شب عید هست؛ بفرمائید!" با کمال ناباوری پیرمرد از گرفتن بسته امتناع کرد! تعجب کردم. خودم جلو رفتم. فکر کردم داره تعارف میکنه یا خجالت میکشه. بهش توضیح دادم که این عیدی از طرف بسیج هست و خیلی ناقابله! از ما اصرار و از پیرمرد انکار! آثار ناراحتی از روی صورتش مشخص بود. یک جمله گفت و ما رو با خاک کوچه یکسان کرد گفت "پسرم کار میکنه و خرجی ما رو میده ما نیازی به کمک نداریم، خیلی ممنون از شما" واقعا دیگه حرفی برای گفتن نداشتیم. هر کاری کردیم قبول نکرد. دست از پا دراز تر برگشتیم. همه ما میدانستیم که این خانه یکی از نیازمندترین خانه های این منطقه بود، اما شیعه واقعی پرورش یافته در مکتب امیرالمومنین اینقدر مناعت طبع دارد که در اوج فقر هم، دست نیاز به سمت کسی دراز نکند! هنوز هم که یادش میفتم از منش پیرمرد کیف میکنم! این آخرین درس زمستان ۹۸ به ما بود... ✍محمدجوادسلیمانی قمی 🔻🔻🔻🔻 @soleimaniqomi