eitaa logo
سردار سلیمانی
432 دنبال‌کننده
19.6هزار عکس
18هزار ویدیو
303 فایل
این محبت سردارِ عزیزِ که ما را دورهم جمع کرده،لطفا شما هم بیاین تو دورهمی مون😊 استفاده از مطالب مانعی ندارد مدیر کانال @Atryas1360 @Abotorab213 ادمین ۱ ارتباط با مشاوره و پاسخگوی سوالات دینی @pasokhgo313
مشاهده در ایتا
دانلود
❤️🍃 تاثیر عجیب بر عاقبت بخیری فرزند در کلام حضرت امام (رضوان الله علیه) : دامن مادر بزرگترین مدرسه ای است که بچه در آن تربیت می شود آنچه که بچه از مادر‏‎ ‎‏می شنود غیر از آن چیزی است که از معلم می شنود . ره علما
🔴 توجه خاص آقا امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشّریف) به شان حضرت نرجس خاتون سلام الله علیها 🔵 حضرت بقیه الله روحی له الفداء عنایتی خاص به مادرشان دارند. 🌕 مثلاً یک ختم قرآن برای حضرت نرجس خاتون بخوان. به مسجد وارد می شوی، دو رکعت نماز مستحبی بخوان و ثوابش را هدیه کن برای نرجس خاتون.. 🔹 حاج محمد که از صلحا بود می گفت: مکه رفتم و اعمال حج که تمام شد، یک روز گفتم یک عمره مفرده برای مادر امام زمان انجام بدهم و از بی بی درخواست کنم که از فرزندشان بخواهد که من، چهره ایشان را زیارت کنم. 🔹 طواف و نماز و سَعی بین صفا و مروه را انجام دادم. سَعی بین صفا و مروه که تمام شد، طواف نساء و نمازش را خواندم و دیگر بی حال شدم. 🔹 حدود یک ساعت و نیم به اذان صبح بود. دیدم پنج شش نفر پشت مقام ابراهیم نشسته و یک ظرف خرما جلویشان گذاشته اند و آقایی هم آن بالا نشسته است که نمی شود چشم از او برداشت. 🔹 خیلی فوق العاده است و برای بقیه صحبت می کند. وقتی این آقا را دیدم، زانوهایم شروع کرد به لرزیدن. خرماها بیشتر جلب توجه کرد؛ چون خیلی بی حال و خسته شده بودم. نشستم و تکیه دادم.. 🔹 آقا فرمود: «این حاج محمد برای مادر من یک عمره انجام داده است و خسته شده است. چند تا از این خرماها را به او بدهید» 🔹 یک نفر فوراً بلند شد و بـشقاب خرما را مقابل من آورد. من هم پنج شش تا برداشتم؛شروع کردم خوردن. دیدم دارند نگاه می کنند و تبسم می کنند. 🔺 بعد دو مرتبـه فرمود: «بـله؛ ایشان برای مادر من یک عمره ای انجام داد و به زحمت هم افتاد. خـدا قبـول می کند؛ ان شـاء الله». 🔹 یک دفعه نگاه کردم، دیدم هیچ کس نیست. فوراً به خود آمدم. گفتم: «اصلاً آرزویم همین بود که حضرت را ببینم و چقدر زود مستجاب شد...» 📚 منابع : کمال الدین، ج ۲ ص ۶۷۰ بحارالأنوار، ج ۶۸ ص ۹۶
🔸 حضرت آیت الله مجتهدی تهرانی«رحمةالله‌تعالے‌علیة» : ♦️وقتی شیخ انصاری(ره) فوت کرد ، شیخ خیلی گریه می کردند وقتی علت را از ایشان پرسیدند فرمودند: زیرا ثواب و توفیق زیادی (یعنی خدمت به مادر) از دستم رفت 🌷قدر مادران گرامیتونو بدونید،به دیدنشون زیاد برید،راضی نگهشون دارین،دستشون زیاد ببوسین ؛چرا خب غرور؟غرور در برابر چی؟در برابر مهربانی های بی منت؟
از خیابان آرام آرام در حال گذر بودم!🤔 . 🌷اولین کوچه به نام شهید همت؛ محمد ابراهیم با صدایی آرام و لحنی دلنشین... نامم را صدا زد! گفت: توصیه ام بود! چه کردی؟... جوابی نداشتم؛ سر به زیر انداخته و گذشتم...😞 . 🌷دومین کوچه شهید عبدالحسین برونسی؛ پرچم سبز سلام الله علیها بر سر این کوچه حال و هوای عجیبی رقم زده بود! انگار همین جا بود... عبدالحسین آمد! صدایم زد! گفت: سفارشم توسل بود به حضرت زهرا و رعایت خدا... چه کردی؟ جوابی نداشتم و از 😓 از کوچه گذشتم... . به سومین کوچه رسیدم! 🌷شهید محمد حسین علم الهدی... به صدایی ملایم،اما محکم مرا خواند! گفت: و در کجای زندگی ات قرار دارد؟ چیزی نتوانستم جواب دهم! با چشمانی که گوشه اش نمناک شد! سر به گریبان؛ گذشتم... . به چهارمین کوچه! 🌷شهید عبدالحمید دیالمه... آقا وحید بر خلاف ظاهر جدی اش در تصاویر و عکس ها! بسیار مهربان و آرام دستم را گرفت؛ گفت: چقدر برای روشن کردن مردم! کردی؟! برای خودت چه کردی؟! برای دفاع از !؟! همچنان که دستانم در دستان شهید بود! از او جدا شدم و حرفی برای گفتن نداشتم...😓 . 🌷به پنجمین کوچه و شهید مصطفی چمران... صدای نجوا و شهید می آمد! صدای و ناله در درگاه پروردگار... حضورم را متوجه اش نکردم! شدم😓، از رابطه ام با پروردگار... از حال معنوی ام... گذشتم... . 🌷ششمین کوچه و شهید عباس بابایی... هیبت خاصی داشت... مشغول تدریس بود! مبارزه با ، نگهبانی ... کم آوردم...😭 گذشتم... . 🌷هفتمین کوچه انگار بود! بله؛ شهید ابراهیم هادی... انگار مرکز کنترل دل ها بود!! هم ! هم ! هم ! مراقب دل های دختران و پسرانی بود که در خطر لغزش و تهدیدشان می‌کرد! را دیدم... از کم کاری ام شرمنده شدم😞 و گذشتم... . 🌷هشتمین کوچه؛ رسیدم به شهید محمودوند... انگار پازوکی هم کنارش بود! پرونده های دوست داران شهدا را می‌کردند! آنها که اهل به وصیت شهدا بودند... شهید محمودوند پرونده شان را به شهید پازوکی می سپرد! برای ارسال نزد ... . پرونده های باقیمانده روی زمین! دیدم وساطت میکردند،برایشان... . اسم من هم بود! وساطت فایده نداشت... از تا ! فاصله زیاد بود...😭😭😭 . دیگر پاهایم رمق نداشت! افتادم... خودم دیدم که با چه کردم! تمام شد... . از کوچه پس کوچه های دنیا! بی شهدا، نمی توان گذشت... 🌷🌿🌷🌿🌷🌿
♦️دامن مادر 🔅اگر در دامن مادر، 🔅که بالاترین محل تربیت است، 🔅بچه خوب از کار درآمد، 🔅این تا آخر به همان تربیت بچگی که شده باقی می‌ماند! 🔅مگر یک عوامل بسیار قوی‌ای او را برگرداند. 🔅زیرا علاقه‌ای که بچه به مادر دارد به هیچ کس ندارد. 🔅حرف مادر نقش می‌شود در مغزش. 📚صحیفــه امــام، ج٨، ص١١
✴️ احسان به پدر و مادر در کنار توحید و یکتاپرستی 🔹 از جمله حقوق و تکالیفی و فرزندان نسبت به والدین خود د ارند این است که موظفند در حق والدین خود دعا کنند. همان‌طور که دعای والدین موجبات عاقبت‌به‌خیری فرزندان را فراهم می‌کند، دعای فرزندان در حق والدین موجب رحمت و آمرزش والدین است. 🔸احترام و اهمیت به پدر و مادر در سطحی است که قرآن کریم در سوره نساء آیه ۳۶، سوره بقره آیه ۵۳ و سوره انعام آیه ۱۵۱ احسان به پدر و مادر را درکنار توحید و یکتاپرستی ذکر می‌کند؛ «واعبدوالله ولاتشرکوا به شیا وبالوالدین احسانا» و خدا را بپرستید و هیچ‌چیز را همتای او قرار ندهید و به پدر و نیکی کنید.
🌷پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله فرمود: *العبدُ المطيعُ لوالديهِ و لرّبه في أعلي علّيين* بنده‏ ای که مطیع پدر و و پروردگارش باشد، روز قیامت در بالاترین جایگاه است. 📚 کنزالعمال_ج16ص467
⭕️در مکتب روح الله: 🔸مادرهای عروسکی 🔹خیانت بزرگی است که به ما کردند، و به ملت ما کردند. مادرها را منصرف کردند از بچه‌داری، بچه‌داری را یک چیز منحطی حساب کردند؛ در صورتی که از دامن همین مادرها مالک اشتر پیدا می‌شود. از دامن همین مادرها حسین بن علی پیدا می‌شود. از دامن همین مادرها اشخاص بزرگ پیدا می‌شوند که یک ملت را نجات می‌دهند. اینها این را منحطش کردند. شما را به یک صورتی می‌خواهند حفظ کنند. مادرها را [اگر] بتوانند به صورت عروسک در آورند. عروسک! که هیچ کار نداشته باشد به سرنوشت ملت خودش. 📚صحیفه امام؛ ج7؛ ص447 | قم؛ 2 خرداد 1358
14001104eheyat-kermanshahi-sorood2.mp3
1.72M
💐کیه دلبر عالمِ بالا... سرود و توسل ویژۀ سلام الله علیها السلام 🎤امیر کرمانشاهی حک شده با خط حیدر روی درهای بهشت اولویت هست اینجا با گدای فاطمه
49.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👏👏👏🌹🌹🌹🌹👏👏👏 ❤️ (سلام‌الله‌علیها) ❤️ 👏👏 🎥 مولودی زیبا حاج محمودکریمی ❤️ قدردان خوبمون هستیم 🎊🌈
🌸جبریل به عرش نقش کوثر زده است 🌸طوبی گل تسبیح به پیکر زده است... 🌸از خانه‌ی کوچک محمد امشب 🌸خورشید زمین و آسمان سر زده است... 🌱سالروز ولادت ام ابیها امامت، همسر ولایت و دخت نبوت را به محضر علیه السلام و تمامی دوستداران حضرتش تبریک میگوئیم.
dalka.lori_5940805210573111507.mp3
3.04M
💐ای فرشته آسمونی 🌸 لری 🎤 فرج علیپور
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بارونه بارونه بارون☔️❄️ ‏تکرار عاشقانه های خدا و دلگرمی اش بر شما مبارک💚
🌷تحقیقات نشان می دهد آغوش و توجه مادر اساسی ترین عامل برای شکل گیری احساس ایمنی در طول عمر فرد است! 🌷مادرای گرامی چقدر به فرزندتون توجه میکنید؟ 🌷چقدر در طول روز فرزندتون احساس می‌کنه که شما بهش اهمیت میدهید؟ 🌷وقت خصوصی برای هر فرزندتون بگذارید.مثلا چای به دست، نیم ساعت به اتاقش بروید و صحبت های روزانه با هم داشته باشید، اینگونه نوجوان احساس می‌کنه شما به او توجه کردید. 🔮 مرجع گفتمان
📸 نقاشی جالب یک عرب برای فرزندانش برای اینکه ترتیب را به آنها آموزش دهد
و چه دعای مجیرهایی که هر زمان مادر قصد خواندن آن را داشت، خدمتی به اهل خانه، قد علم کرد و آن را به ساعتی دیگر موکول کرد... ایام البیض رمضان بود... مادر، سفره افطاری اهل خانه را فراهم کرد و زیر لب گفت: یادم نرود امشب دعای مجیر را... سفره را جمع کرد و نگاهی به ساعت انداخت، حالا وقت تدارک سحری بود؛ مادر زیر لب گفت: یادم نرود دعای مجیر را! ظرف ها را شست، سحری را آماده کرد، خواست مشغول دعا شود که متوجه شد کودک نوپایش بدجور خود و لباس‌هایش را کثیف کرده، پس مشغول تعویض پوشک و لباس‌هایش شد و زیر لب گفت: یادم نرود دعای مجیر را! خسته و تکیده سرجایش نشست؛ تا خواست دعا را شروع کند آن یکی فرزندش کتاب به دست سراغ مادر امد برای دیکته شب... مادر زیر لب گفت: یادم نرود دعای مجیر را! کارها یکی پس از دیگری قد علم می کردند و ساعت بی رحمانه می‌گذشت و مادر در حسرت یک ساعت مناجات بی دغدغه، شب را سپری می‌کند... و حالا که تمام اهل خانه را به هزار زحمت خوابانده و به زندگی سامان داده تا خلوتی باخدای خویش داشته باشد، چشم های مادر خسته و خواب آلوده، حالا دیگر نایی برای دعای مجیر نمانده!** سر بر بالین می گذارد و زیر لب آرام زمزمه می‌کند: نشد بخوانم دعای مجیر را! قطره اشکی از گوشه چشم مادر روانه ی بالشت می شود و مادر،خسته و دلشکسته از روزمره، لب به مناجات می‌گشاید: خدایا؛ به حق لحظات پختن افطاری با زبان روزه و حرارت اجاق گاز که بدجور تشنه می‌کند مرا: اجرنا من النار یا مجیر... خدایا به حق لحظاتی که ایستاده ام تابشورم ظرف ها و نظافت کنم خانه را: اجرنا من النار یا مجیر... خدایا به حق خستگی پاها و بی رمقی دست هایم: اجرنا من النار یا مجیر... خدایا به حق ساعات عمرم که در راه خدمت به همسر و فرزندانم، به بندگانت که به من واگذار نمودی سپری شد: اجرنا من النار یا مجیر... خدایا اصلا به حق این دل شکسته و حسرت زده ی خواندن دعای مجیر و چشم های بی رمق از همراهیم: اجرنا من النار یا مجیر... حالا مادر آرام می‌خوابد، هرچند تا صبح چند بار دیگر بیدار می‌شود تا یکی از فرزندان را آب بدهد، یکی را شیر بدهد و برای آن یکی که بیقرار شده آغوش مهر مادری بگشاید... مگر می‌شود چنین دعای مجیری مقبول درگاه ربوبی نگردد؟ اصلا تمام عمر مادرها *ایام البیض* است، چه رجب، چه شعبان، چه رمضان و چه... خدایا به حق لحظه به لحظه خستگی مادرانمان: اجرنا من النار یا مجیر! ✍آينــــــــــﮫ
🔰یک زن باید چند نقش مهم را ایفا کند: 🔸مدیریت خانه را جدی بگیرد 🔹مسئولیت پذیری 🔸صبور بودن 🔹نقش مادری را فراموش نکند 🔸آرامش روانی خانه را تامین کند 🔹حمایت عاطفی از خانواده را ارزش خود را بداند! ┄┄┅┅❅❁❅┅┅┅
‏‎ ١٠ قسمت داره : ۹ قسمتش به عهده ی ‎ خانواده‌ هست و اون یک قسمت باقیمونده که از ۹ قسمت مهمتره به عهده ی پدره و اون اینه که ‎ به زن ‎ و کافی داشته باشه❤️
♨️ ی ... مرحوم ملا احمد نراقی گوید: در کنار فرات صیادان زیادی برای ماهیگیری می‌نشستند. نوجوانی با پای معلول، کنار فرات می‌آمد و مبلغی می‌گرفت و دست به هر تور ماهیگیری که می‌خواست می‌زد و تور او پر ماهی می‌شد. این نوجوان هر روز برای یک نفر این کار را می‌کرد و بیشتر انجام نمی‌داد. گمان کردم علم طلسم بلد است. روزی او را پیدا کردم، دیدم حتی سواد هم ندارد. علت را جویا شدم. گفت: من مادر پیری داشتم که برای درمان او مجبور بودم در همین مکان ماهیگیری کنم، روزی تمساحی پای مرا گرفت و قطع کرد. نزد مادر آمدم و گریه کردم. او دعا کرد و گفت: «خدایا پسر مرا بدون نیاز به وجودش روزی آسانی بده که او سلامتی خود را به خاطر من از دست داد.» بعد از مرگ مادرم وقتی من در فرات تور می‌اندازم، از بین همه صیادها ماهی‌ها وارد تور می‌شوند. و حتی وقتی که من تور در فرات نمی‌اندازم، کافی است دستم را به توری بزنم، همه ماهی‌های روزی من که به‌خاطر دعای مادر من است در آن تور جمع می‌شوند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ما زنده به لطف و رحمت زهرائیم♥️ مامور برای خدمت زهرائیم♥️ روزی که تمام خلق حیران هستند♥️ ما منتظر شفاعت زهرائیم .♥️ س مبارڪ باد 🎉 🎊 ‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎ ‎ ‌‎‎‎‎•••┈✾~🍃♥️🍃~✾┈•••
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷🇵🇸 🎥 صحبت‌های جالب جهانبخش و انصاری فرد پس از مسابقه و سپردن پنالتی به جهانبخش 🍃🌹🍃 | 🆔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اولین معلم بخش‌هایی از سخنان آن بانوی گرانقدر درباره روش تربیت فرزندانشان سالگرد وفات مرحومه میردامادی مادر بزرگوار حضرت