eitaa logo
سردار سلیمانی
440 دنبال‌کننده
20.3هزار عکس
18.9هزار ویدیو
310 فایل
این محبت سردارِ عزیزِ که ما را دورهم جمع کرده،لطفا شما هم بیاین تو دورهمی مون😊 استفاده از مطالب مانعی ندارد مدیر کانال @Atryas1360 @Abotorab213 ادمین ۱ ارتباط با مشاوره و پاسخگوی سوالات دینی @pasokhgo313
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 هر روز یک ختم قرآن هدیه به امام زمان 🔵 حتماً شنیده ای آنقدر عظیم است سوره ی مبارکه ی توحید که ثواب خواندن سه مرتبه ی آن، برابر است با ختم تمام سوره های قرآن کریم. مقید باش بعد از نماز های پنج گانه ات حتماً بخوانی این سوره ی کوتاه را و هدیه بدهی به امام زمانت که آن بزرگمرد بدهکارت نخواهد ماند و تو را بواسطه ی این ختم قرآن های روزانه ات دعای مخصوص می کند و نور و برکت تمام زندگی ات را در آغوش می گیرد.
💢 ائمه بقیع در روز سه‌شنبه 🔸خواندن این زیارت نامه فقط یک دقیقه زمان می‌برد .
4_293413254921716297.mp3
4.22M
🌺 (تندخوانی) 🌺 🌺 توسط استاد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
20.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 کارشناس پیشین اف بی آی در مصاحبه با العربیه: 📍حذف سپاه از لیست تروریسم اشتباهی ویرانگر است و آسیب روحی بزرگی برای متحدان ما در خلیج فارس رقم خواهد زد...
17.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 خاطره ای جذاب حسین کاجی از حاج قاسم سلیمانی؛ وقتی اسطوره مقاومت مانند زنان هق هق ‌می‌کرد حاج قاسم ، مهدی زین‌الدین را اسطوره اخلاق می‌دانست
*روزه کله گنجشکی منبع روایی دارد* امام باقر علیه السلام فرمودند: ◀️ما پسران خود را وقتى هفت ساله اند، تکلیف به روزه گرفتن می کنیم، به اندازه اى که توان دارند تا به روزه، عادت کنند، ولى شما پسرانتان را وقتى نه ساله شدند، به اندازه اى که توان دارند، تکلیف کنید و زمانی که تشنگى بر آنان چیره شد، افطار کنند. 📙 (کافی/ج3/ص409)
ابوحمزه۲.mp3
9.92M
⬆️⬆️⬆️ 🎙دعای ابوحمزه ثمالی قسمت دوم 🔺بانوای: حاج میثم مطیعی
جهل خریت حماقت تهوع و... این ریخت و تیپ سوپر سلبریتی آمریکاست! که حتما در بین جریان به ظاهر شبهه روشنفکر ولی در باطن کاملا خرفت ایران هم طرفدارانی دارد و آثارش را در نوع پوشش و نوجوانان دهه هشتادی خودمان هم می بینیم و باید پذیرفت که شیاطین فقط با ابزار و اپلیکیشن صهیونیستی توانسته اند انقدر سطح شعور نوجوانان ما را کاهش دهند که امثال این سلبریتی پوشالی اطمینان داشته باشد از خودش و تیپهای حمارگونه اش که خریدار دارد! این فقط یک تیپ جاهلانه نیست بلکه تزریق جاهلیت در ذهن و روح جوانان و نوجوانان جهان است ⚠️⚠️⚠️پروژه بیسواد کردن و کم هوش کردن مردم از طریق رسانه بشدت از سوی گلوبالیسم دنبال می شود 👤 آنتی صهیون
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️گناه کردی و پشیمانی؟!! 👌 بسیار شنیدنی آیت الله مجتهدی
به وقت
💕💞💕💞💕💞💕💞 💞💕 🔶یکی از اتاق‌های طبقۀ پایین، به‌اضافۀ پارکینگ و قسمتی از هال تبدیل به سوئیتی شیک 🌺شد و با فروش آن، آقامصطفی اول وام مسکن را تسویه کرد، بعد نمای ساختمان را انجام داد. من از وضعیت جدید خشنود نبودم🌷 آقامصطفی برای خوشحال‌کردن من، به جای اتاقی که کم شده بود، یک اتاق داخل حیاط ساخت و درش را از داخل هال باز کرد.🌸🌸 🔸بعد از ده سال بی‌جایی، بنایی و سختی، سرانجام به سامان رسیدیم. حالا خانۀ مرتبی از خودمان داشتیم😇آن‌هم درست زمانی که طاها می‌خواست برود کلاس اول و این تقارن برای ما بسیار لذت‌بخش بود. این خوشبختی زمانی کامل شد که پدر آقامصطفی دست‌مزد بنایی‌های آقامصطفی را یک‌جا پرداخت کرد و ما توانستیم ماشین‌مان را با یک تویوتا کریسیدا عوض کنیم🌸🍃🌸 حالا دیگر از هر لحاظ راحت بودیم. اول مهر بود کارهای ثبت‌نام طاها را انجام داده بودم مشغول جلدکردن دفترهای طاها بودم و خیال داشتم روز اول همراه او به مدرسه بروم و طاها را با محیط مدرسه و معلم‌ها آشنا کنم آقامصطفی گفت: «چمدون‌هات رو ببند، بریم مسافرت!»🤓 با تعجب گفتم: «تازه از زابل اومدیم، طاها هم باید بره مدرسه.» گفت: «تا کتاب بِدن برگشتیم.»☺️ چمدان را پر کردم از لباس‌های خودم، طاها و آقامصطفی. یک توپ پلاستیکی، زیرانداز، پتو و فلاسکی که تازه خریده بودم و دو جفت دم‌پایی و چیزهای دیگر را گذاشتیم عقب ماشین و راه افتادیم سمت تهران🕊🕊 🔸آقامصطفی به پرنده علاقۀ زیادی داشت طاها هم مثل خودش بود ما را برد باغ پرندگان، پدر و پسر مقابل هر قفس می‌ایستادند و چنان با دقت به آن پرنده‌ها🦅 نگاه می‌کردند که زمان از دست‌شان درمی‌رفت و اگر اعتراض معده‌هایشان نبود، هرگز قصد خروج نمی‌کردند. بعد از باغ‌پرندگان رفتیم قم زیارتی کردیم و راه افتادیم سمت شمال🌳🌲 آقامصطفی خسته‌ شده بود. گفتم: «نگه‌دار استراحت کنیم.» جای سرسبزی دور از جاده نگه داشت یک روفرشی تمیز و بزرگ پهن کردیم روی علف‌ها، روز آفتابی و گرمی بود.🌕 🔶آقامصطفی دراز کشید روی روفرشی طاها هم کنارش، من هم بدون آنکه منتظر چادر و بند و بساط باشم سر روفرشی را گرفتم و کشیدم روی هر سه‌مان و یک‌ساعتی استراحت 😴کردیم. وقتی خستگی‌مان را گرفتیم، بلند شدیم و قدم‌زنان به مناظر سرسبز اطراف نگاه کردیم.🌺🍃🌺 🔺به‌روایت‌همسر‌شهید خانوم ‌زهرا‌ عارفی 🌷