ادامه...👇 {او حتی در آن سوی مصر، در ساحل سومالی لند، «بانوی سرزمین پونت» خان می شد؛ سرزمینی که احتمال می دهند نخستین خاستگاه این ایزدبانو در اعصار کهن باشد. در شبه جزيره👈 سينا، او را «بانوی سرزمین مفکت » ؛ و در فنیقیه که خاستگاه بخشی از اسطوره ازیریسی است، او را «بانوی جبيل» می خواندند. } 🔶 محاسبه گر کوارک ها در برخورد دهنده هادرونی سازمان سرن hathor هاثور (حاثور) نام دارد. https://www.physik.uni-hamburg.de/en/th2/ag-moch/hathor.html https://ui.adsabs.harvard.edu/abs/2011CoPhC.182.1034A/abstract @soltannasir

کتاب بهشت گمشده جان میلتون ترجمه خانم فریده مهدوی دامغانی اخیرا بار دیگر به صورت محدود توسط انتشارات ذهن آویز در دو جلد منتشر شده است. قیمت کتاب هم تنها ۵۵۰ هزار تومان ناقابل است😊 جلد کتاب هم متاسفانه شومیز (نرم) است. از آنجایی که بنده خود مدت ها بدنبال تجدید چاپ این کتاب بودم خواستم به خوانندگان فرهیخته کانال اطلاع بدهم که کتاب دوباره چاپ شده است. متاسفانه پیرامون این کتاب بازار سیاه عجیبی شکل گرفته است و نسخه های چاپ اصلی کتاب از ۶۰۰ هزاز تومان تا یک میلیون و سیصد هزار تومان معامله می شود. و نسخه های افست هم از ۲۵۰ هزار تومان تا ۷۰۰ هزار تومان در حال فروخته شدن است. پ ن: کتاب بهشت گمشده جان میلتون پیشتر توسط جناب شجاع الدین شفا نیز ترجمه شده بود. اما ترجمه خانم دامغانی هم خوشخوان تر است و هم مقدمه و پانویس های ارزشمندی دارد که بر غنای اثر می افزاید. لینک انتشارات ذهن آویز : 👇 http://zehnavizpub.ir/ @soltannasir

https://golestaneshop.com/product/detail/24625/%D8%A8%D9%87%D8%B4%D8%AA-%DA%AF%D9%85%D8%B4%D8%AF%D9%87-2-%D8%AC%D9%84%D8%AF%DB%8C-(%D8%B0%D9%87%D9%86-%D8%A2%D9%88%DB%8C%D8%B2)-%D9%88%D8%B2%DB%8C%D8%B1%DB%8C-%D8%B4%D9%88%D9%85%DB%8C%D8%B2 @soltannasir

تولید گوشت گیاهی با فناوری چاپ سه بعدی در کشور 🔸محققان دانشکده کشاورزی دانشگاه تهران موفق به تولید "گوشت گیاهی" شدند برای تولید این نوع گوشت، از پروتئین گیاهی نخود، برگ چغندر و خُلَّر استفاده شده است. تولید این نوع گوشت به تولید پایدار کشاورزی کمک می‌کند. منبع : کانال شبکه خبر پ ن: در سرتاسر نقاط جهان افرادی هستند که بنا به هر دلیلی گیاهخوارند (وگان) و از خوردن غذاهای حیوانی اجتناب می نمایند. تولید گوشت گیاهی و تحقیق بر روی آن مناسب چنین افرادی در جامعه است و اشکالی هم ندارد. اما با اینحال نظام سلطه بین الملل با تبلیغات گسترده سعی دارد که اینگونه القا نماید که جمعیت بشر بسیار زیاد است و تولید گوشت حیوانی به صرفه نیست و مردم را به سمت خوردن گوشت گیاهی سوق دهد تا اینگونه روح جنگجویی را در آنان کاهش و آنان را به موجوداتی سلطه پذیر تبدیل نماید. امیدوارم مسئولین کشور در این مورد خاص دنباله رو نظم نوین شیطانی جهانی نباشند و مردم را به خوردن گوشت گیاهی سوق ندهند. @soltannasir

تصاویر ماهواره‌ای از تجمع عظیم نیروهای روسیه در مرز اوکراین ◻️ماهواره‌های متعلق به شرکت "Maxar Technologies" از تعدادی از سایت‌های نظامی بزرگ در غرب روسیه عکس گرفته اند. ◻️غرب که از حمله جدید روسیه به اوکراین بیم دارد، می‌گوید که حدود ۱۰۰ هزار سرباز روسی در مرز اوکراین حضور دارند. ◻️جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا، گفته حدس او این است که ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه وارد جنگ با اوکراین خواهد شد، اما قصد یک جنگ تمام عیار را ندارد. https://fararu.com/fa/news/529363 منبع : خبرگزاری فرارو @soltannasir

تصویر دکتر الکساندر دوگین با کلاشینکف در مقابل تانک ارتش شورشی اوستیای جنوبی. ژوئن 2008، اوستیای جنوبی. 🔶الکساندر دوگین، نظریه پرداز ملی گرای روسی است که نظرات خویش را در مورد احیای امپراتوری روسیه بزرگ به نام نظریه اورآسیای جدید مطرح کرده است. گفته می شود نظرات وی بر سیاستمداران فعلی دولت روسیه از جمله پوتین تاثیر گذاشته است. وی در سال ۲۰۰۸ پس از سرکوب ارتش شورشی اوستیای جنوبی خواستار الحاق کریمه به خاک روسیه شد. امری که در سال ۲۰۱۴ اتفاق افتاد : 👇 https://www.google.com/amp/s/www.bbc.com/news/world-europe-28229785.amp همانگونه که گفته شد دوگین در سال ۲۰۰۸ خواستار الحاق کریمه به روسیه شد و شش سال بعد این مهم اتفاق افتاد. بنابراین مطالعه نظرات دوگین در مورد آینده روسیه می تواند در رفتارشناسی سران فعلی روسیه به ما کمک نماید. @soltannasir

لینک همان خبر بالای بی بی سی به زبان فارسی در سایت بی بی سی فارسی : 👇 https://www.bbc.com/persian/world/2014/07/140713_an_russia_ukraine_dugin پ ن: در بخشی از خبر ترجمه شده بالا، آنجا که دوگین خواستار الحاق کریمه به روسیه می شود. به اشتباه گوتین آمده است. که در لینک انگلیسی این اشکال وجود ندارد. @soltannasir

تصویر نقشه کشور اوکراین را ملاحظه می نمایید کریمه در پایین نقشه اکنون جزیی از خاک روسیه است. اما بخش شرقی کشور اوکراین که با رنگ پرچم روسیه جدا شده است. ناحیه ای است که روسیه نو خوانده می شود و جناب دوگین نسبت به آن ناحیه ادعای ارضی دارد. عین نظرات دوگین را مطالعه نمایید: 👇 { مرزهای زنده مفهوم "مرزهای زنده " برای جهان بینی اورآسیایی بکار می رود. مرز جایی است که یک موجود زنده را به طور مشروط از موجود زنده دیگر جدا می سازد. اما نمی توان خط مرزی را از موجود زنده عبور داد. نباید سه چهارم خرگوش و چهار پنجم سنجاب را جدا کرد و از آنها یک کشور ساخت. این سه چهارم خرگوش و چهار پنجم سنجاب، کشور نیست. کشور و مرزهای آن نیز بخش ها و قطعات و تکه هایی از 👈روح زمینند. (آیا دوگین به موکلین و رب النوع های ارضی اشاره می نماید؟!) اگر ما به طور مصنوعی و به طور تصادفی قسمتهایی از اعضای این موجودات را ببریم، این واحدهای زنده فضایی، زمینی، ارضی را ببریم و بگوئیم: "بفرمائید، این هم یک کشور، و آن را 👈اوکراین بنامیم، قوانین زندگی را نقض کرده ایم. کدام اوکراین ؟! } ادامه...👇 @soltannasir

ادامه...👇 {اوکراین در مرزهای کنونی خود نمی تواند به موجودیت خود ادامه بدهد، زیرا حداقل چهار موجود زنده است که اجزایی از آن ها گرفته است، سه چهارم خرگوش، نیمی از مار صحرایی، یک چهارم سنجاب و غیره. روسیه کوچک وسیع تر از اوکراین است. در اوکراین تعدادی تقسیمات ژئوپلیتیکی بزرگ نیز وجود دارد مانند گالاتسی، وولونیا، کریمه، روسیه نو که بخشی از آن به مرزهای فدراسیون روسیه می رسد. این‌ نکته بسیار مهمی است! ما باید فضا و اراضی و سرزمین ها را بنا به سرشت و طبیعت درونی آن ها و نه بر اساس ملاحظات زودگذر و ناپایدار مورد مطالعه و بررسی قرار دهیم. به همین دلیل ما طرفداران فلسفه اورآسیایی، نمی توانیم بگوییم فدراسیون روسیه چنین فدراسیونی وجود ندارد، چنین کشوری وجود ندارد، این یک امر مصنوعی و ناپایدار است، این هم همان سه چهارم سنجاب و چهارپنجم خرگوش است، یک سنگ و چند شاخه درخت است. این نمی تواند واقعا یک حقیقت زنده، یک واقعیت جاندار باشد. امپراتوری روسیه و اتحاد شوروی واقعیات زنده بودند. آن ها هر دو نیرومند و قوی بودند. }(کتاب تئوری چهارم سیاست نوشته الکساندر دوگین ترجمه مهناز نوروزی صص ۲۹۲ ۲۹۳) @soltannasir

دوگین در کتاب تئوری چهارم سیاست صراحتا اوکراین را یک کشور جعلی و ناهمگون می داند. و روسیه بزرگ را یک کشور اصیل می داند. وی جمهوری فدراسیون روسیه فعلی را محکوم به نابودی می داند مگر اینکه در فکر احیای امپراتوری روسیه بزرگ برآید و باید برای این مهم بخشی از خاک کشورهای جدا شده از پیکره شوروی را باز گرداند. الحاق کریمه و روسیه نو بخشی از آرمان های دوگین است. کریمه چندسالی است که به خاک روسیه الحاق شده است. اکنون نوبت روسیه نو است. به نظر می آید که سران فعلی فدراسیون روسیه رویای الحاق بخش شرقی خاک اوکراین به کشور خویش را در سر می پرورانند. بنابراین جنگ روسیه و اوکراین در سالهای پیش رو امری قطعی به نظر می رسد البته تا خداوند چه بخواهد. @soltannasir

@soltannasir {ماده اولی در کیمیاگری} 🔷{به نظر کیمیاگران فلزات پست به طلا یا نقره تبدیل نتوانند شد مگر آنکه نخست به ماده اولی خود تقلیل یابند. اگر فلزات پست را مشابه حالت های جان که به طور تک بعدی و ناقص «انعقاد یافته اند» به حساب آوریم، آنگاه ماده اولی، که باید به آن تقلیل یابند، همانا جوهر اساسی و زیربنایی آنها خواهد بود، یعنی جان در حال جبلیش، که هنوز به انطباعات و شهوات مقید نشده و در قالب هیچ صورت معینی انعقاد نیافته است. جان فقط آنگاه که از همه انعطاف ناپذیری ها و تناقض های درونی اش رها گردد به آن جوهر انعطاف پذیری مبدل خواهد شد که روح یا عقل کلی، که از بالا فرا می رسد، صورت، جدیدی را بر آن می تواند نقش زند. صورتی که محدود و مقید نمی کند، بلکه به عکس آزاد می کند، چرا که از ذات الهی فرا می رسد. اگر صورت فلز پست نوعی انعقاد و به همین سبب نوعی قید و بند باشد، صورت فلز اصیل رمز حقیقی است و به خودی خود، رشته مستقیم پیوند با طباع تام خود در خدا است. ....به بیان رمزی ماده اولی در پایین قرار گرفته زیرا کاملا منفعل است و تاریک می نماید، زیرا از آنجا که مطلقا بی شکل است از چنگ قوه عاقله می گریزد. ...کیمیاگران ماده اولی را که هم جوهر اولیه جهان به حساب می آورند و هم جوهر اساسی جان_ به نام های زیادی می خوانند هدف از به کار بردن این همه اسم بیش از آنکه محفوظ نگه داشتن هنر هرمسی از ناصالحان باشد، تاکید بر این واقعیت بود که این خمیره در همه چیز منطوی است و نیز به همین سان همه چیز را در بردارد. کیمیاگران آن را دریا می نامند، چرا که همه صورت ها را در خود دارد، چنان که دریا امواج را. آن را زمین نیز می نامند، زیرا که همه چیزهایی را که روی آن زندگی می کنند خوراک می دهد. تخم همه چیزها است، رطوبت اصلی است، هیولای اولی است. بکر است به سبب پاکی و پذیرندگی بی نهایتش و فریبنده است به سبب آنکه به نظر می رسد که هر شکلی را به خود می گیرد. همان طور که دیدیم به سنگ پنهان نیز تشبیه می شود، اگر چه باید بین حالت آغازین آن و حجرالفلاسفه، که ثمره کل کار است، تمایز نهاد. ماده اولی را فقط از این لحاظ می توان سنگ به حساب آورد که ثابت باقی می ماند. نام سنگ برای آن یادآور گوهر فارسی و جوهر عربی است، که معنای لغوی آن سنگ نفیس است و معنای استعاری آن جوهر (یونانی ousia). ماده اولی لایه معدنی همه فلزات نیز هست. ولی، از دیدگاهی دیگر، انسان است که لایه معدنی خوانده می شود، که باید از آن خمیره کار را استخراج کرد، همان طور که مارینئوس به سلطان خالد می گوید: «این چیز از تو استخراج شده است، زیرا که تو معدن آنی» خمیره را در حالت آشفته آن، که نه خالص و شکل پذیر است و نه دارای صور مشخص، یک چیز متداول، می نامند، زیرا به صورت ماده خام در همه جا پیدا می شود. ولی در عین حال چیزی بسیار نفیس است، چون اکسیر، که با آن طلا می توان ساخت، از آن به دست می آید. ماده خام را که در مقایسه با ماده اولی مظهر خمیره ای ثانوی است، با سرب(که سرشت طلا در آن پنهان است) یا با یخ (که باید ذوب شود) و یا با مزرعه (که فقط پس از شخم زدن و بذر افشانی ثمر می دهد) می توان مقایسه کرد. هنریش کونرات می گوید: «...خاک خیس، مرطوب، حاصلخیز و گلی آدم (ابوالبشر)، یعنی ماده اولی، که هم این جهان بزرگ از آن خلق شده است و هم ما و سنگ قدرتمند ما، ظاهر آن را تشکیل می دهد...». }(برگرفته از کتاب کیمیا علم جهان علم جان نوشته تیتوس بورکهارت نشر حکمت) مدخل ماده اولی در دانشنامه ویکیپدیا انگلیسی: 👇 https://en.m.wikipedia.org/wiki/Prima_materia پ ن ۱ : در نظر کیمیاگران عقل کلی مذکر و ماده اولی بدلیل حالت انفعالی خویش مونث است. پ ن۲: باید در نظر داشت که ماده اولی در نظر کیمیاگران حقیقتی محسوس و قابل دسترسی بوده که رسیدن به آن برای هدف کیمیاگران _که تبدیل فلزات پست به اعلی بوده_ حیاتی محسوب می شده است. و این ماده اولی با آنچه که ارسطو و پیروانش بدان قائلند تفاوت هایی دارد. نکته 1: گفته شد که ماده اولی را گاه به دریا و گاه به زمین تشبیه می نمایند همچنین گفته شد که این ماده تیره و تاریک است. همچنین کمی پیشتر گفته شد که ریشه کلمه کیمیا به واژه خم خمی کمی کمت khmi و kmi و kmt در مصر باستان می رسد که به معنای زمین سیاه رنگی است که در اسطوره آفرینش مصریان باستان نخستین نقطه ای بود که در دلتای نیل سر از آب برآورد. به احتمال بسیار زیاد kmi یا همان خاک تیره رنگ خاص دلتای نیل با ماده اولی در علم کیمیاگری مرتبط باشد و در واقع ریشه نام کیمیا به kmi یا (ماده اولی) باز گردد. ادامه...👇 @soltannasir

@soltannasir { ماده اولی در کیمیاگری 2 } ادامه...👇 نکته 2: گفته شد که واژگان خم خمی کمت که معنی خاک تیره را می دهد ریشه کلمه کیمیا می باشد. به نظر فقیر اینگونه می آید که واژه «حما» که در آیه 26 سوره مبارکه حجر {وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنْ صَلْصَالٍ مِنْ 👈حَمَإٍ مَسْنُونٍ ﴿۲۶﴾=و ما انسان را از گِلی خشک که برگرفته از لجنی متعفّن و تیره رنگ است، آفریدیم. (۲۶)} بکار رفته است و لجن تیره معنی می دهد ریشه لغوی اش به کلمه خم خمی خما در مصر باستان برسد. می دانیم که در علم زبان شناسی حرف خ و ح جایگزین یکدیگر می شوند چنانچه عبرانیان حرف هشتم ابجد را که بعد از حرف ז ز (به حساب جمل ۷) می آید یعنی حرف👈 ח را خ (به حساب ابجد ۸) تلفظ می نمایند و اعراب آن را ح تلفظ می نمایند. بنابراین حرف خ و ح به هم تبدیل می شوند. پ ن : فقیر در تایید این نظر خویش، روایتی از معصوم علیه السلام هم در اختیار دارم که اگر آن روایت را در کنار روایت دیگری از معصوم قرار دهیم تقریبا آنچه گفته ام را ثابت می نماید. اما از آنجایی که روایات یاد شده نیاز به شرح و بسط دارند و اگر آن را نقل نمایم از بحث فعلی دور می شویم فعلا از نقل آن روایت خودداری می نمایم. 🔸لینک ریشه شناسی کیمیا : 👇 https://en.m.wikipedia.org/wiki/Etymology_of_chemistry نکته 3 : ماده اولی ای که کیمیاگران از آن سخن می گویند با ذره بوزون هیگز و آنچه دانشمندان علوم جدید از آن سخن می گویند شباهت هایی دارد. بر اساس نظریه هیگز کل جهان مادی ما را میدان هیگز در بر گرفته است. و ذره بنیادی بوزون هیگز که ذره ای با جرمی نسبتا سنگین محسوب می شود با ذرات دیگر موجود در کیهان اعم از فوتون ها و الکترون ها واکنش برقرار می کند. در واقع بر طبق نظریه بوزون هیگز میزان جرم این ذرات (الکترون و فوتون) به میزان واکنشی است که با ذره بنیادی بوزون هیگز برقرار می نمایند. بنابراین این نظریه ذره بنیادی بوزون هیگز ذره ای پایه ای و اولیه سازنده جهان ما است و این به نظریه کیمیاگران باستان در مورد ماده اولی شباهت دارد. در مورد این شباهت یکی از دو فرض زیر را می توان در نظر گرفت: 👇 1: شباهت بین نظریه هیگز و ماده اولی در کیمیاگری باستان یک شباهت کاملا اتفاقی است و از آنجایی که کیمیاگری باستان نیز به هستی شناسی می پردازد. این شباهت ناشی از کاوش در اسرار هستی است. منتهی یکی در دوران باستان به زبان حکمت طبیعی قدیم و اسطوره از این حقیقت سخن گفته و دیگری به زبان علم روز از آن سخن می گوید. 2: شباهت بین ماده اولی در کیمیاگری و نظریه هیگز نه تنها تصادفی نیست بلکه پشت پرده سازمان سرن مجامع مخفی ای هستند که با کیمیاگری باستان آشنایی کاملی دارند. و دقیقا می دانند که دنبال چه هستند. پ ن 1: بنده به نظریه دوم اعتقاد کامل دارم. @soltannasir