eitaa logo
سلطان نصیر
3هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
436 ویدیو
245 فایل
موضوع کانال: ادیان و عرفان و اسطوره و علوم غریبه و خفیه و ماوراء و نجوم و دشمن شناسی با رویکرد آخرالزمانی و مسئله ظهور حضرت صاحب الامر عجل اللّه آدرس جیمیل ما : 👇 @gmail.com" rel="nofollow" target="_blank">Soltan313nasir@gmail.com کپی بدون ذکر منبع مجاز نیست
مشاهده در ایتا
دانلود
تصاویری از مسیر زیرزمینی در بندر اودسا در کشور اوکراین. این طولانی ترین مسیر زیرزمینی در جهان است و برآورد شده است که طول آن به ۲۵۰۰ کیلومتر برسد. بخشی از سخنان استاد سمنانی ما در مورد یکی از ابعاد جنگ اوکراین (بُعد باطنی): 👇 {در مورد جنگ ایشان گفتند هر دو سر ماجرا هم روسیه و هم اوکراین(محور غربی) برای ایران خطرناک هستند. با اینحال فکر نکنید یهودیان مخفی رده بالای کشور می گذارند ایران و روسیه با هم دوست بمانند. آنقدر که یهودیان در داخل کشور، خودی ها را خریدند و عوامل داخلی ما اکثرا بازیچه شان هستند داخل خود اوکراین اینچنین نیست. 😏 گفتم میگویند اوکراین پایگاه سلاح بیولوژیکی و اینجور چیزها داشته و یکی از علل حمله این بوده است. گفتند این تمام‌ماجرا نیست و داستان جنگ اوکراین بیشتر از سلاح های بیولوژیک است. این فقط یک تکه کوچک دعواست که البته کم هم نیست یکی از دعواها سر مسیرهای زیر زمینی اودسا است که تا شهر های کشورهای مختلف هم امتداد دارد.} @soltannasir
ادامه...👇 {گفتند این مسیرها بیشترینش داخل خود اوکراین هست که درگاهش به یک تمدن زیر زمینی وصل می باشد. از خود سمنان ما می رود شهر ری و از‌ اصفهان و کاشان هم می آید شهر ری و سپس می رود همدان را رد می کند به چالدران می رسد و بعد از سمت خاک ارمنستان می رود به سمت اوکراین آنجا قرن ها حیات بوده و بعد می رود سمت چک و اسلواکی و هلند و آلمان و...اما آنچه که بیشتر یافته شده و سرهاش در آمده و دروازه هاش پیدا شده داخل خود اوکراین هست. این تونل ها در جاهای مختلف قطعی دارند اما به هم وصل هستند. یعنی یک جاهایی به عمد مسدود شده است. مثلا یک کیلومتر یا چندین کیلومتر مسیر قطع شده و مسدود شده که گم بشود و اغیار متوجه اتصالاتشان نشوند که هر کدامشان مسائل خاص خودش را دارد. } نکته مهم: خواننده گرامی توجه نماید طبق گفته استاد سمنانی ما مسئله شهرهای زیرزمینی اودسا و یافتن راه ورود به مرکز تمدنی زیرزمینی یکی از دلایل باطنی جنگ اوکراین است نه لزوما مهمترین دلیل جنگ! به نظر می آید که ما با یک جنگ خاص طرف هستیم که ابعاد بسیار گسترده ای دارد و شاید سالها زمان ببرد که حقیقت آن آشکار شود. @soltannasir
سلطان نصیر
ادامه...👇 {گفتند این مسیرها بیشترینش داخل خود اوکراین هست که درگاهش به یک تمدن زیر زمینی وصل می باش
@soltannasir غارهای زیرزمینی اودسا را می توان یکی از بهترین جاذبه های شهر اودسا دانست. اوکراین یکی از کشور هایی است که کمتر دیده شده است و اما در این کشور نیز جاذبه های بسیاری قابلیت دیدن خواهند داشت و بی شک می توانید بهترین لحظات را در آن سپری نمایید.غارهای زیرزمینی اودسا یکی از بهترین جاذبه های گردشگری شهر اودسا در اوکراین می باشد که این غارها تاریخچه دور و درازی داشته و از این تونل ها استفاده های متعددی شده است. این غارها بیش از 2500 کیلومتر طول داشته و با مراجعه به آن می توانید تمامی بخش های تونل را مشاهده نمایید. تونل های زیرزمینی اودسا بزرگترین شبکه زیرزمینی جهان به شمار می رود و تمامی بخش های آن به نقشه کشیده نشده اند و طیف وسیعی از این تونل ها را می توانید مشاهده نمایید. توجه داشته باشید که امکان بازدید از بخش های اصلی این تونل برای گردشگران وجود خواهد داشت و البته بازدید از تونل های باریک برای گردشگران توصیه نمی شود و در تور اکراین بی شک بازدید از این تونل در راس برنامه ها قرار خواهد گرفت. توجه داشته باشید که این تونل ها بخش اعظمی از زیرزمین شهر اودسا را تشکیل داده اند و علاوه بر بخش زیرین اودسا بر بخش های مختلف این کشور کشیده شده اند. غارهای زیرزمینی اودسا در طیف وسیعی از بخش زیرزمین اودسا گسترش یافته است و برخی از این تونل ها قطر بزرگی داشته و برخی باریک تر هستند و حتی در بخش هایی از آن شاهد وجود دخمه های بزرگ هستیم. طول این دخمه ها بیش از 2500 کیلومتر برآورد شده و به همین دلیل به عنوان بزرگترین دخمه و تونل زیرزمینی جهان شناخته می شود و هر ساله گردشگران بسیاری را بر خود جذب می کند. پس از شهر اودسا دومین شهر در جهان که بیشترین تونل های زیرزمینی را به خود اختصاص داده پاریس می باشد. طبق برآورد های انجام شده چنانچه این تونل ها در یک خط مستقیم بودند از پاریس فرانسه سر در می آوردند.دخمه های اودسا 5 برابر دخمه های پاریس وسعت دارند و گشت و گذار در این دخمه ها برای افراد ماجراجو بهترین انتخاب خواهد بود.دخمه هایی که در زیر زمین حفر شده اند در عمق بیش از 10 متر حفاری شده اند و به همین دلیل امکان ریختن آنها و مسدود شدن راه تونل وجود نخواهد داشت و جنس آهکی زمین سبب شده که مقاومت زمین افزایش یابد. غارهای زیرزمینی اودسا طی سالهای متمادی مورد استفاده افراد مختلفی شد و بسیاری از قاچاقچیان از طریق این تونل ها اقدام به قاچاق کالا می کردند و علاوه بر قاچاق کالا از آن به عنوان قاچاق برده استفاده می شد و تونل های باریک نیز جهت قاچاق برده استفاده می شد چرا که این تونل به بخش های مختلف شهر امتداد یافته و قاچاقچیان می توانستند به راحتی اجناس و برده را از این طریق جابجا نمایند. این تونل ها پس از گذشت سالیان دراز و حمله نازی ها به اودسا غارهای زیرزمینی در اودسا به محل اختفا پارتیزان های شوروی تبدیل شد و خیل عظیمی از نیروهای پارتیزان در این تونل ها اقامت داشتند و هیچ خطری آنها را تهدید نمی کرد. جنگجویان چریکی در این تونل ها به راحتی اقامت داشتند و یکی از دلایلی که به پیروزی چریکی ها کمک کرد وجود این تونل ها بوده است. پس از سپری شدن این جنگ این تونل ها جنبه گردشگری پیدا کردند و به همین دلیل امروزه به یکی از جاذبه های گردشگری اصلی اودسا تبدیل شده است. https://hamishehsafar.com/attraction/odessa-catacombs/ @soltannasir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کلیپ سفر به تونل های زیرزمینی شهر اودسا در اوکراین @soltannasir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کلیپ توضیحاتی در مورد دیدنی های شهر اودسا در اوکراین و تونل های زیرزمینی آن @soltannasir
سلطان نصیر
ادامه...👇 {گفتند این مسیرها بیشترینش داخل خود اوکراین هست که درگاهش به یک تمدن زیر زمینی وصل می باش
ادامه..👇 نکته ۲: تمدن زیرزمینی مربوطه ربطی به تمدن معروف آگارثا ندارد. یکی از اشتباهاتی که غربی ها در اذهان وارد کرده اند و بنده نیز به تبعیت از آنها این اشتباه را کرده ام یکی دانستن تمدن هایی چون شامبالا و آگارتا است و سپس یکی دانستن آن با سرزمین مقدس رباب در تبت که استاد ما مولانا زین الدین از آن سخن گفته اند. اما اکنون می گویم سرزمین رباب نه ارتباطی به آگارتا دارد و نه ارتباطی به شامبالا. آگارتا تمدنی زیرزمینی و مربوط به پیش از خلقت حضرت آدم صفی الله است. که مکان این تمدن زیرزمینی در زیر کشور مغولستان قرار دارد. بنابراین آگارتا ارتباطی به قطب شمال و جنوب هم ندارد و ماجرای قطبین و درگاه های آن چیز دیگری غیر از آگارتا است. ما تمدن آگارتا را نسبتا منفی می دانیم تاکید می کنم آنها دشمن 👈تمدن ایرانی هستند. تمدن آگارتا ارتباطی با نژاد و مردم مغول که ساکن آن سرزمین هستند هم ندارد. ساکنین آگارتا دو نژاد دارند. گروهی قدبلند (به طور متوسط ۱۹۰ سانتی متر) و گروهی قدکوتاه (حداکثر ۱۲۰ سانتی متر) که خدمتکار گروه اول هستند. از نظر دانش فناوری بسیار پیشرفته هستند منتهی مسیری که آنها برای پیشرفت فناوری طی کرده اند با مسیری که تمدن بشری فعلی به رهبری غرب طی کرده است تفاوت هایی دارد که باعث شده فناوری آنها نیز تاحدودی با ما متفاوت باشد. پ ن: بعضی از یوفوها که گاه در آسمان شب دیده می شود در واقع از یک خوشه کهکشانی آنگونه که یوفولوژیست ها می گویند نیامده اند. بلکه متعلق به تمدن های زیرزمینی و پیشرفته ای چون آگارتا هستند. چنانچه تمدن های ورای قطب جنوب دانش ساخت یوفو را در اختیار نازی ها قرار دادند. @soltannasir
تصاویر تونل های زیرزمینی شهر خارکف در اوکراین 🔷 در سال ۱۹۱۳ میلادی مقامات شهر خارکف به طور رسمی پروژه بررسی این تونل ها را کلید زدند. اکثر مردم خارکف تا پیش از این تاریخ از وجود چنین تونل هایی در شهر خود بی خبر بوده اند. https://www.057.ua/news/1801317/podzemnye-galerei-i-hody-pod-lopanu-istorii-harkovskih-katakomb-foto @soltannasir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📛آمریکا ایران را بمب باران میکند، چون بمب اتمی ندارد که وسط آمریکا منفجر کند! 🔻مجری آمریکایی: اگر تمام دشمنان ما در یک زمان به منافع ما حمله کنن؛ کره شمالی، چین، ایران، روسیه، اگر مجبور شویم یکی را برای مقابله انتخاب کنیم کدام خواهد بود؟ 🔺جواب: ما ایران را بمب باران میکنیم چون تنها گزینه هست که بمب اتم ندارد و نمیتواند آن را در واشنگتن دی سی منفجر کند! @Afsaran_ir @soltannasir
فرا رسیدن میلاد باسعادت یگانه منجی بشریت، ختم ولایت خاصه محمدیه، سلطان نصیر، اباصالح المهدی، بقیه الله الاعظم، ولی عصر، حضرت حجت بن الحسن العسکری روحی و ارواحنا له الفدا بر همه شیعیان و محبین و منتظران ظهور و فرج حضرتش مبارک باد. @soltannasir
پیش بینی نوستراداموس یهودی الاصل که این روزها در محافل خفیه و آخرالزمانی غربی محل بحث و گفتگو است: 👇 《مردم اسلاو، از خوش بیاری در جنگ به درجه عالی می رسند، آنان، شاهزاده خود را که در روستا زاده شده است. تغییر خواهند داد، قشونی، برای گذر از دریا، از کوهستان سر بر خواهد آورد.》(سانتوری ۵ پیش بینی ۲۶) از نظر عده ای از مفسرین غربی این پیش بینی متعلق به عصر فعلی است. و رئیس جمهور روستا زاده روسیه بوریس یلتسین است که متولد روستای بوتکا در روسیه است. ( https://en.m.wikipedia.org/wiki/Butka,_Russia ) پس از یلتسین، پوتین جای وی را گرفت و اکنون جنگ را بر علیه اوکراین آغاز نموده است و آنان معتقدند که پوتین با خوش بیاری پیروز این جنگ خواهد شد و سپس جنگ را برای فتح‌ اروپا ادامه خواهد داد. پ ن: این پیش بینی و تفسیرش لزوما مورد تایید و اعتقاد بنده نمی باشد. تنها برای آشنایی خوانندگان آن را نقل نمودم. @soltannasir
سلطان نصیر
پیش بینی نوستراداموس یهودی الاصل که این روزها در محافل خفیه و آخرالزمانی غربی محل بحث و گفتگو است: 👇
@soltannasir اما نوستراداموس دو پیشگویی جالب در مورد قدرت گرفتن پرشیا (ایران) دارد. این دو پیشگویی درست قبل و پس از پیش گویی شماره ۲۶ که در مورد اسلاوها بود قرار گرفته است که شاید با پیشگویی وی در مورد اسلاوها ارتباط داشته باشد. (شاید هم ارتباطی نداشته باشد) این دو پیش گویی را عینا نقل می نمایم : 👇 1⃣ {شاهزاده عرب، مریخ، خورشید، ناهید و شیر و حکومت کلیسا، در دریا از پای در خواهند آمد، از پرشیا (ایران) نزدیک به یک میلیون مرد، مصر و بیزانتیوم (ترکیه) را به محاصره در خواهند آورد. شیطان به راستی، به چشم دیده خواهد شد. }(کتاب پیشگویی های نوستراداموس سانتوری ۵ پیشگویی ۲۵ ترجمه پوران فرخ زاد) نکته اول: تا جایی که حافظه بنده یاری می نماید در ۴۵۰ سالی که از مرگ نوستراداموس می گذرد. ایرانی ها هرگز مصر و ترکیه را با هم محاصره نکرده اند و زمان استیلای ایرانیان‌ بر مصر به دوره هخامنشیان باز می گردد که سرزمین مصر توسط کمبوجیه فتح شد و پس از یورش اسکندر گجستک دیگر ایران بر مصر استیلا نیافت. بنابراین هرگاه پیشگویی را حمل بر ظاهر نماییم آنگاه باید بگوییم که این پیشگویی تاکنون محقق نشده است. بنابراین اگر پیشگویی درست باشد احتمالا باید در آینده ای نه چندان دور (احتمالا تا پایان این دهه شمسی) شاهد تحقق آن باشیم. نکته دوم: شاهزاده عرب شاید منظور محمد بن سلمان ملعون باشد. شاید هم یکی دیگر از شاهزادگان معروف دول عربی حاشیه خلیج فارس _در آینده_ مد نظر باشد. بنده نظر بر فرض دوم دارم زیرا به نظرم اکنون زمان تحقق پیشگویی نیست. نکته سوم: بخش نجومی پیشگویی به نظر کمی گنگ است. احتمالا نوستراداموس اشاره به این دارد که حادثه از پای در آمدن شاهزاده عرب و حکومت کلیسا هنگامی است که مریخ و خورشید و زهره در برج‌ اسد قران نمایند. وگرنه از پای در آمدن مریخ و ناهید و خورشید و اسد در دریا نامفهوم است. شرایط نجومی ای که نوستراداموس از آن سخن می گوید _بر اساس سبک نجوم ایرانی_ تا سال ۱۴۰۹ شمسی اتفاق نمی افتد. (یعنی در مرداد سال ۱۴۰۹ شمسی مریخ و ناهید و شمس در برج اسد قران‌ می نمایند) پ ن: با توجه به اینکه نوستراداموس اهل فرانسه (غرب) بود به نظر می آید که وی از سبک تروپیکال (بروجی) برای محاسبات نجومی اش استفاده می کرده است که محاسباتش به مانند سبک‌ نجوم ایرانی است. پیشگویی دوم‌ نوستراداموس: 👇 2⃣{آن مرد، با سلاح ها و آتش درخشان، در نزدیکی دریای سیاه، از پرشیا(ایران) برای تسخیر ترابوزان (شهری در ترکیه) خواهد آمد. فاروس (جزیره ای در اطراف بندر اسکندریه مصر) و میتیلین (شهری در یونان) به لرزه در خواهد آمد. خورشید، دریای آدریاتیک را که مملو از اجساد 👈اعراب است، روشن خواهد کرد.}(کتاب پیشگویی های نوستراداموس ترجمه پوران‌ فرخزاد سانتوری ۵ پیشگویی ۲۷) نکته ۱: اینجا نوستراداموس سخن از قدرت گرفتن ایران به رهبری فردی می کند که سربازانش به مصر و کرانه های دریای سیاه و یونان وارد می شوند. این فرد می تواند همان خراسانی یا سید حسنی دیلمی در روایات شیعه، شاه بهرام ورجاوند در روایات زرتشتی، آرمیلوس در روایات جهودان باشد. نکته ۲: در مورد کشته شدن اعراب، بالشخصه یاد این روایت امام صادق علیه السلام در کتاب قرب الاسناد می افتم. 👈«و عنه [عن الحسن بن ظریف عن ابن علوان] عن جعفر عن ابیه عن علی (علیه‌السلام) قال فی فارس ضربتموهم علی تنزیله و لا تنقضی الدنیا حتی یضربوکم علی تأویله»؛ [شما اعراب] به خاطر نزول قرآن با آنها [فارس ها] جنگ کردید؛ اما دنیا به پایان نمی‌رسد تا این‌که آنها [فارس ها=ایرانیان] به خاطر تأویل (تفسیر و باطن) آن با شما [اعراب] خواهند جنگید» @soltannasir
@soltannasir { آرمیلوس ۱ } آرمیلوس، ملقب به (רַשִּׁיעָא=رَشیعا به معنای مرد شرور} در آموزه‌های آخرالزمان خاخام های یهودی، به عنوان یک پادشاه شیطانی و شرور توصیف شده است که یهودیان را آزار می‌دهد و ماشیح بن یوسف (ماشیح یوسف) را می کشد و در نهایت توسط ماشیح بن داوود (ماشیح داود=همان دجال روایات از نظر ما) شکست می‌خورد. ریشه نام وی نامشخص است. با اینحال برخی از محققین پیشنهاد می دهند که نام او ممکن است از تحریف نام  رومولوس بنیان گذار اسطوره ای روم گرفته شده باشد. اگر چه نام آرمیلوس ممکن است از زبان لاتین گرفته شده باشد، اما به نظر می رسد که بنا بر زوهر (منبع اصلی قبالا عرفان یهودی) وی یک ایرانی است. زیرا در آنجا (زوهر) آمده است که پادشاه پارس کسی است که مسیح پسر یوسف را می کشد و ما می دانیم که بنا بر متون دیگر خاخامی، آرمیلوس کشنده ماشیح بن‌ یوسف است. و این پس از آن خواهد بود که مسیح بن یوسف پادشاهی شریر را تحت سلطه خود در آورد (همانطور که در زوهر نقل شده است).  🔸بعضی خاخام های جهود به شاگردان خویش دستور داده اند که هر روز دعا کنند که ماشیح بن یوسف توسط آرمیلوس کشته نشود. 🔷افسانه های متأخر یهودی به ما می گویند که جنگ آرمیلوس با یهودیان در آخرالزمان سه ماه به طول می انجامد و این زمانی است که یهودیان در فلسطین صاحب دولت شده اند. جهودان همچنین آرمیلوس را به شیوه ای بسیار نامطلوبی توصیف می کنند، آنان وی را به عنوان یک مرد طاس با چشمانی در اندازه های مختلف همچنین دستانی به طول های مختلف که بر پیشانی او جذام است. (شاید جای مُهر باشد😊) توصیف می کنند. همچنین می گویند گوش راستش گرفتگی دارد و با گوش چپش می شنود. توصیفات دیگری از آرمیلوس وجود دارد که با توصیفی که در بالا ارائه شد در تضاد است، اما همه توصیفات شخصیتی مخدوش و هیولاوش را نشان می‌دهند. او را فرزند شیطان و سنگ نیز توصیف کرده اند و گاه به عنوان ساکن در سنگ نیز از وی یاد می کنند. بر اساس افسانه ای که در کتاب «نشانه های مسیح» یافت می شود، منشأ آن از سنگ زیبای دختر مانندی است که خداوند آن را ساخته و در روم پیدا کرده است و ملل شرور جهان آن را در اختیار دارند و از نسل آنها خداوند آرمیلوس را می آفریند. این افسانه احتمالا برگرفته از یک افسانه خارجی است که بر اساس آن شاعر رومی ورجیلیوس یک مجسمه سنگی از یک دختر خلق کرده است. https://he.m.wikipedia.org/wiki/%D7%90%D7%A8%D7%9E%D7%99%D7%9C%D7%95%D7%A1 نکته۱ : در تنخ (عهد عتیق=تورات، انبیا، تواریخ) هیچ نامی از آرمیلوس نیست. از آرمیلوس تنها در کتب مکاشفات خاخام های جهود یاد شده است. بنابراین اعتقاد به آرمیلوس یک اعتقاد ربانی موید به وحی انبیای بنی اسرائیل نیست. اما به نظر بنده با توجه به تمام شواهد و قرائن وجود آرمیلوس تقریبا قطعی است. منتهی آرمیلوس نه تنها یک شخصیت شیطانی نیست بلکه شخصیت الهی و ربانی است که با جهودان شرور در آخرالزمان می جنگد آنان را عذاب می نماید وی ماشیح یوسف را هلاک می کند و سپس توسط ماشیح داود (دجال لعین) شهید می شود. نکته ۲: از پیش بینی های خاخام ها می توانیم‌ دریابیم که آنان به وجود دو ماشیح باور دارند. ماشیح نخست (دجال نخست) ماشیح بن یوسف است که در آخرالزمان رهبری جهودان را در کشور جعلی اسرائیل بر عهده دارد. وی توسط آرمیلوس شخصیت حاکم بر ایران به درک واصل می شود. شخصیت دوم ماشیح بن‌داود یا همان ماشیح داود است که ما آن را همان دجال معروف روایات آخرالزمانی مسلمانان می دانیم. و همانگونه که در دروس جنگ های باطنی گفتیم به نظر ما وی در سال ۱۳۸۵ شمسی در اصفهان متولد شد و ابتدا به آمریکا و سپس به روسیه منتقل شد. (اینکه اکنون‌ کجاست را نمی دانم) نکته۳: از نظر ما کلمه مسیح شکل معرب شده کلمه ماشیح عبرانی است. بنابراین ماشیح تنها یک فرد است و آن حضرت عیسی بن مریم مسیح موعود روح الله است. جهودان در تلمود حضرت عیسی علیه السلام را _نعوذ بالله_ زنازاده می دانند و به خیال خویش وی را به صلیب کشیده اند. بنابراین ماشیح داودی که جهودان انتظار آمدنش را می کشند هیچ ارتباطی به حضرت عیسی بن مریم روح الله ندارد. ماشیح داود آنان همان دجال لعین در آخرالزمان است که پس از خروجش جهودان و زنازادگان و فاحشگان چون مگس گردش جمع می شوند. نکته ۴: در مکاشفات خاخام های جحود، مادر آرمیلوس رومی است که می تواند اشاره به وجود مقدس حضرت صاحب الامر ارواحنا له الفدا داشته باشد. البته بخش دیگر روایت آنان با وجود مقدس حضرت تطبیق ندارد. آنجا که آرمیلوس را پادشاه حاکم بر ایران می دانند. نکته ۵: ارتباط آرمیلوس با سنگ و حجر می تواند نشان از ارتباط این شخصیت آخرالزمانی ایرانی با ایزد مهر داشته باشد که از صخره زاده شده است. ادامه دارد... @soltannasir
{نوبهار است در آن کوش که خوشدل باشی که بسی گل بدمد باز و تو در گل باشی من نگویم که کنون با که نشین و چه بنوش که تو خود دانی اگر زیرک و عاقل باشی چنگ در پرده همین می‌دهدت پند ولی وعظت آن گاه کند سود که قابل باشی در چمن هر ورقی دفتر حالی دگر است حیف باشد که ز کار همه غافل باشی نقد عمرت ببرد غصه دنیا به گزاف گر شب و روز در این قصه مشکل باشی گر چه راهیست پر از بیم ز ما تا بر دوست رفتن آسان بود ار واقف منزل باشی حافظا گر مدد از بخت بلندت باشد صید آن شاهد مطبوع شمایل باشی} سال نو بر همه شما همراهان گرامی مبارک باد. اللهم عجل لولیک الفرج @soltannasir
کتاب تاریخ مختصر آخرالزمان قیمت : ۸۵۰۰۰ تومان مترجم :سعید درودی قطع :رقعی تعداد صفحه :288 سال انتشار شمسی :1400سال جلد :شومیز سری چاپ :2 بر روی لینک زیر بزنید و فهرست اولیه کتاب و توضیحاتش را ملاحظه نمایید: 👇 https://negahpub.com/shop/litrature/reviews/%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE-%D9%85%D8%AE%D8%AA%D8%B5%D8%B1-%D8%A2%D8%AE%D8%B1%D8%A7%D9%84%D8%B2%D9%85%D8%A7%D9%86/#_Toc66617113 🔷این کتاب روایات آخرالزمانی را در دو دین مسیحیت و یهودیت بررسی می کند و تاکنون با استقبال خوبی نیز مواجه شده است بطوریکه چاپ سال ۹۹ آن در بازار تقریبا تمام شده است و کتاب در سال ۱۴۰۰ دوباره تجدید چاپ شده است. این کتاب بسیار خوب را به همه محققین و علاقه مندان توصیه می نمایم. @soltannasir
سلطان نصیر
@soltannasir { آرمیلوس ۱ } آرمیلوس، ملقب به (רַשִּׁיעָא=رَشیعا به معنای مرد شرو
@soltannasir {آرمیلوس ۲} ادامه...👇 نکته‌ ۶: طبیعتا در بین یهودیان نیز به مانند ما مسلمانان میل به تطبیق روایات آخرالزمانی با شخصیت های کنونی دنیای سیاست وجود دارد. در دوره ای که جناب محمود احمدی نژاد ریاست جمهوری ایران‌ را بر عهده داشتند و آنگونه _منافقانه_ رژیم‌ صهیونیستی را مورد خطاب و تهدید قرار می دادند. بعضی از خاخام های یهودی وی را آرمیلوس می دانستند. پس از پایان دوره ریاست جمهوری ایشان، اکنون عده ای از خاخام های جهود، رهبر معظم انقلاب را آرمیلوس می دانند. اما اکثر خاخام ها و قبالیست ها آرمیلوس را غیر از شخصیت های فعلی حاکم بر ایران می دانند. زیرا در یکی از کتب مکاشفاتی آخرالزمانی آنان که سِفر(کتاب) زروبابل نام دارد از پادشاهی به نام شیروی نام برده می شود که حاکم بر پرشیا(ایران) است. وی قصد دارد به اسرائیل حمله کند اما حفضیبه (مادر ماشیح داود=دجال) وی را می کشد. (احتمالا با دم باطنی و یا طلسم و جادو) آرمیلوس پس از مرگ شیروی به حکومت ایران می رسد. پ ن‌۱ : در سفر زروبابل مشخص نشده است که آرمیلوس بلافاصله پس از شیروی به حکومت می رسد یا بین مرگ شیروی (حاکم ایران) با حکومت رسیدن آرمیلوس وقفه وجود دارد. بنده بالشخصه اینگونه فکر می نمایم که اگر وقفه هم وجود داشته باشد این وقفه کوتاه و در حد چند سال خواهد بود و به یک دهه نمی رسد. بنابراین از نگاه قبالیست ها و خاخام های جهود، ایران پیش از آرمیلوس حاکمی خواهد داشت که رویای حمله و نابودی اسرائیل را در سر می پروراند اما وی در نابودی اسرائیل ناموفق خواهد بود. وی توسط خفضیبه خبیثه (احتمالا به صورت باطنی) کشته(شهید) می شود. اما شیروی چه کسی می تواند باشد و صفاتش چیست؟ به نظر می آید که نام شیروی برگرفته شده از نام شیرویه پارسی باشد. به نظر بنده اینکه انتظار داشته باشیم حاکمی بدین نام در آخرالزمان بر ایران زمین تسلط یابد اشتباه است. 👈می دانیم که نام شیرویه، نام بیست و پنجمین پادشاه ساسانی و فرزند خسروپرویز است. در کتب تاریخی آمده که شیرویه پدرش خسروپرویز را بدلیل اینکه برادر کوچکش را ولیعهد می کند دستگیر و می کشد و خود بر تخت سلطنت می نشیند. وی هجده تن از برادرانش را نیز به قتل می رساند. همچنین با رومیان پیمان عهد و صلح می بندد اما چند ماه پس از سلطنت (حدودا هفت ماه) بدلیل بیماری طاعون از دنیا می رود. شاید دلیل اینکه حاکم آخرالزمانی ایران شیروی نامیده شده سرنوشت نسبتا مشابهی باشد که وی با شیرویه حاکم ساسانی خواهد داشت! به عبارت دیگر شاید وی ظهور و تجلی شیرویه در این دور باشد. اگر این نظر درست باشد. باید گفت _طبق نظر جهودان_ حکومت ایران در آینده بدست کسی می افتد که دوران حکومتش دیری نپاید و احتمالا با بیماری از دنیا می رود. کشته شدن وی بدست حفضیبه ملعونه را نیز شاید بتوان اینگونه تفسیر نمود که با دم باطنی حفضیبه یا طلسم و جادوی وی شیروی، حاکم ایران دچار بیماری می شود و از دنیا می رود. پ ن ۲: خواننده گرامی توجه نماید مطالب بالا تفسیر محتویات سفر زروبابل است و نظر شخصی بنده نیست. یعنی بنده با فرض اینکه محتویات مکاشفات سفر زروبابل را درست بدانیم آن را تفسیر نموده ام و سعی کرده ام تا شما را با بینش آخرالزمانی جهودان در این باره آشنا نمایم وگرنه می توان از جنبه های روان شناختی نیز به مکاشفات سفر زروبابل پرداخت و تاثیر وقایع تاریخی زمانه زروبابل را بر مکاشفات وی مورد بررسی قرار داد. اما از آنجایی که قبالیست های جحود به آن اینگونه نمی نگرند بنده هم سعی نمودم متن را اصل قرار داده و بر اساس نگرش آنان متن را تفسیر نمایم. نکته ۷: بعضی از خاخام های جحود و مفسرین اوانجلیس انجیلی در آمریکا آرمیلوس را حضرت صاحب الامر عجل الله می دانند. نکته ۸: از استاد خویش مولانا زین الدین نقل دارم که آرمیلوس غیر از حضرت صاحب الامر عجل الله است و جهودان دعایی دارند که وی را در آن لعن می نمایند. بنده تا کنون نتوانسته ام این دعا را پیدا نمایم و البته این‌ امر طبیعی است زیرا منابع ما در ایران در باب جهودان بسیار محدود است. نکته ۹: تا جایی که بنده اطلاع دارم مادر ماشیح داود که وی را زاییده است از دنیا رفته است. البته بنده نمی دانم مادری که وی را زاییده همان مادر صلبی (ژنتیکی) وی است یا خیر؟ (یعنی شاید وی توسط رحم اجاره ای بدنیا آمده باشد. هر چند که بعید است) وی تا دوسال پیش هنگامی که در یک‌ کلیسا در روسیه حضور داشت توسط یک پرستار که وی را چون فرزند خویش دوست داشت در حال بزرگ شدن بود. بالشخصه بعید می دانم که این پرستار حفضیبه باشد. به نظر بنده یا حفضیبه مادر صلبی ماشیح داود است. که بنده از وجود وی بی اطلاعم یا شاید مادر معنوی وی باشد. این مادر معنوی فراتر از آنچه است که عموم می پندارند. ادامه...👇 @soltannasir
@soltannasir {آرمیلوس ۳} در پایان این بخش مطالبی را از دو کتاب تاریخ مختصر آخرالزمان و انتظار مسیحا در آیین یهود را درباره آرمیلوس نقل می نمایم و هر جایی نیاز به توضیح بود در پایین مطلب اشاره می نمایم. 🔷مطالب داخل {} محتویات کتاب است. و 《پ ن》 نوشته بنده است. {سفر زروبابل در اوایل قرن هفتم میلادی، امیدهای اخروی یهودیان بار دیگر برانگیخته شد. در نخستین دهه های این قرن، نزدیک بود جنگ های میان ایران و بیزانس سرزمین مقدس (یهودیه) و شهرمقدس (اورشلیم) را از چنگ مسیحیان درآورد و نصیب ایران کند. سفر زروبابل، یعنی کتاب زروبابل، که احتمالا 👈تاثیرگذارترین کتاب مکاشفه یهودی در قرون وسطی است، بازتابی از امیدهای اخروی ای است که در نتیجه تصرف اورشلیم به دست ایرانیان در ۶۱۴ میلادی در اذهان پدید آمد. تا آغاز سده هفتم میلادی، تقریبا سیصد سال بود که اورشلیم شهری مسیحی محسوب می شد و مسیحیان از تصرف این شهر به دست ایران، که هویت مسیحی شهر را تهدید می کرد، به شدت تکان خوردند: کلیسای مقبره مقدس، مهم ترین کلیسای شهر، براثر حريق آسیب دید و ایرانیان نیز مقدس ترین شیء جهان مسیحیت، یعنی صلیب مقدس، را از اورشلیم خارج کردند. اما پیروزی ایرانیان چندان دوام نیاورد. در ۶۲۸، امپراتور بیزانس موسوم به هراکلیوس ایران را شکست داد و در 630 طی مراسمی باشکوه صلیب مقدس را به کلیسای مقبره مقدس بازگرداند. ولی این واژگونی نیز چنان نماند و از سال ۶۳۸ به بعد، اورشلیم نه دردست بیزانسی ها بود و نه در تصرف ایرانی ها، بلکه درچنگ مهاجمین مسلمان قرار داشت که نیرویی جدید در منطقه بودند. درام اخروی سفر زروبابل نبرد میان پادشاهان مسیحی وسلاطین ایران را شرح می دهد، ليکن از سپاه اسلام بی خبر است. لذا می توان گفت تاریخ نگارش آن کمی پیش از فتوحات مسلمانان بوده است. اغلب، سفر زروبابل را کتاب مکاشفه به شمار می آورند و از بعضی جهات این نامگذاری چندان بی ربط نیست، موضوع این کتاب ظهور یک مسیح یا چند مسیح است؛ قهرمان آن نیز شخصیتی است مرتبط با بازسازی معبد دوم، و همین امر او را شخصی مناسب برای مسئله تجلی معبد سوم عنوان می کند (واژه «تجلی» را عمدا و با در نظر گرفتن همه جوانب به کار برده ام مترجم). انتخاب یکی از شخصیت های کتاب مقدس برای این منظور، از این لحاظ جالب است که مدت کوتاهی پس از آن، متون هخالوت، در اظهارات خویش، ربی ها را قهرمان معرفی کرده اند. با این همه، بعید است مؤلف سفر زروبابل از وجود کتاب های مکاشفه در نقش یک ژانر ادبی آگاه بوده باشد. سفر زروبابل آشکارا از کتاب دانیال بهره می گیرد، ليكن مؤلف آن، کتاب دانیال را یک کتاب مکاشفه به شمار نمی آورد، زیرا به رغم دسته بندی ای که پژوهشگران در این زمینه انجام داده اند، اصطلاح «کتاب مکاشفه» در کتاب دانیال یا در سایر کتاب های مربوط به شریعت يهود به چشم نمی خورد و علاوه بر آن، در زبان عبری معادل روشنی برای آن وجود ندارد. اگر بخواهیم بر این موضوع تأکید کنیم که مطالب ناهمگونی که سفر زروبابل را شکل می دهند حتما الگویی داشته اند، احتمالا باید کتاب حزقیال را الگو در نظر بگیریم. البته، سفر زروبابل به سایر کتابهای سکویی، به ویژه کتاب اشعيا وكتاب زکریا، نیز عمیقا مدیون است. در آغاز سفر زروبابل، زروبابل مشغول دعا خواندن است و هم زمان به تلخی موضوع ویرانی معبد می اندیشد. در پاسخ به دعاهای زروبابل، خدا او را به شهر رم می برد (در اینجا، نام رم به جای پایتخت بیزانس، قسطنطنیه، به کار رفته است). در آنجا، زروبابل به مردی با ظاهری مفلوک بر می خورد که زخمی و رنجور است، اما در برابر چشمان حیرت زده زروبابل ناگهان به مردی جوان و جذاب مبدل می شود که همان مسیح از نسل داود وموسوم به مناخيم بن آمیل است. ۱ البته اسم مناخيم، به جای نام ماشیح، درتلمود بابلی و کتاب های ادبیات ربنی آمده، اما نسب پدری اش، بن آمیل، نخستین در سفر زروبابل ذکر می شود.} پ ن ۱: زروبابل ماشیح داود را در شهر رُم می بیند. این یعنی اینکه دجال لعین در آینده احتمالا به عنوان یک قدیس مسیحی خود را ماشیح (مسیح) معرفی خواهد کرد. مفلوک بودن ماشیح داود و تبدیل شدن وی به یک شخص جوان و جذاب را می توان به چهره دوگانه ماشیح داود (دجال) تعبیر کرد. یعنی دجال دارای دو چهره هست ظاهری موجه و قدیس وار دارد و باطنی کثیف و شیطانی دارد که عموم‌ خلایق از دیدن آن ناتوان می باشند. پ ن۲: واژه مناخیم در زبان عبری به معنای تسلی دهنده است و ماشیح از آن جهت مناخم است که با ساختن معبد و ایجاد سلطنت جهانی رنج و آلام (بخوانید شرارت) جهودان را تسکین خواهد داد و برایشان تسلی بخش خواهد بود. ادامه...👇 @soltannasir
@soltannasir {آرمیلوس ۴} ادامه...👇 {سپس فرشته ای ظاهر می شود و خود را میکائیل و هم متاترون معرفی می کند ۳ (این دو نام در سلسله مراتب فرشتگان نام فرشتگانی برجسته و مهم اند). فرشته مزبور بعضی از رویدادهای مربوط به پایان جهان را بر زروبابل فاش می کند. حفضيبه۴، مادر ماشیح داودی، با چماقی که خدا به آدم داده بود پادشاهان شیطان صفت 👈يمن ۵و انطاكيه۶ را می کشد. پنج سال بعد، نحميا بن هوشیل۷ که ماشیحی از خاندان يوسف است. ۸ به حفضيبه ملحق می شود. نام نحميا بن هوشیل قبل از سفر زروبابل در هیچ کتاب دیگری نیامده است. نحمیا بنی اسرائیل را متحد می کند. سپس پادشاه پارس موسوم به شیروی [احتمالا شکل دیگری از نام پارسی شیرویه» ] به آنان 👈حمله می کند، ولی حفضیبه او را هم می کشد. سپس زروبابل اطلاعاتی درباره نقش رُم در درام اخروی کسب می کند. فرشته همراه زروبابل او را به «خانه ای بدنام که ویژه عیاشی است» می برد. به نظر می رسد آنجا یک کلیسا باشد. آنگاه فرشته مجسمه سنگی زیبایی از یک باکره را به زروبابل نشان می دهد. این باکره توسط شیطان باردار می شود و فرزندی به نام آرمیلوس می زاید که دشمن اخروی یهودیان است. آرمیلوس نحمیا (ماشیح یوسف) را می کشد و پس از آن، ماشیح داود همراه با ایلیای نبی وارد صحنه می شوند ونحمیا را به زندگی باز می گردانند. آنگاه، به کمک حفضيبة و نحميا، و در همان زمان که مردگان دوباره زنده می شوند، رستگاری را برای یهودیان به ارمغان می آورند.} پ ن ۳: در متون یهودیت و مسیحیت متاترون جز فرشتگان رده بالا قرار دارد. بنده هم متاترون را فرشته می دانم. متاترون همان میططرون متون علوم غریبه در تمدن اسلامی است که از تمدن های پیشین وارد حوزه علوم خفیه اسلامی شده است. آنچه برای بنده مسلم است این است که متاترون غیر از میکائیل است. اما در متون قبالایی و مسیحی گاه متاترون و میکائیل یکی فرض شده اند. که بنده این اینهمانی را نمی پذیرم. ان شاالله اگر بشود در دروسی جداگانه مفصل به آن بپردازم. (برای گفته های خویش دلایلی دارم که آنجا ارائه خواهم کرد) همین اشتباه اینهمان بودن میکائیل و متاترون که زروبابل مدعی است. نشان از غلط بودن مکاشفه وی دارد. در روایات داریم: 👇 《وَجَدْتُ بِخَطِّ جَبْرَئِيلَ بْنِ أَحْمَدَ حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ عِيسَى عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ‏ عَنْ زُرَارَةَ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع‏ أَخْبِرْنِي عَنْ حَمْزَةَ أَ يَزْعُمُ أَنَّ أَبِي يَأْتِيهِ قُلْتُ نَعَمْ قَالَ كَذَبَ وَ اللَّهِ مَا يَأْتِيهِ إِلَّا الْمُتَكَوِّنُ إِنَّ إِبْلِيسَ سَلَّطَ شَيْطَاناً يُقَالُ لَهُ الْمُتَكَوِّنُ يَأْتِي النَّاسَ فِي أَيِّ صُورَةٍ شَاءَ إِنْ شَاءَ فِي صُورَةٍ صَغِيرَةٍ وَ إِنْ شَاءَ فِي صُورَةٍ كَبِيرَةٍ وَ لَا وَ اللَّهِ مَا يَسْتَطِيعُ أَنْ يَجِي‏ءَ فِي صُورَةِ أَبِي ع‏لیه السلام= زراره گويد: امام صادق عليه السّلام فرمودند: بمن بگو حمزه گمان می كند كه پدرم بر او ظاهر می گردد، گفتم آرى او چنين عقيده‏اى دارد و می گويد: من پدر شما را مشاهده می كنم امام عليه السّلام فرمود: او دروغ می گويد و پدرم بر او ظاهر نمی گردد. ابليس يك شيطانى دارد كه او را متكون می گويند او به هر صورتى ظاهر می شود، گاهى در صورت‏ هاى كوچك و گاهى بزرگ ديده می شود، به خداوند سوگند او هرگز توانائى ندارد در چهره پدرم در آيد و خود را به كسى نشان دهد.》(بحار الانوار ج69 ص214) همانگونه‌ که‌ ملاحظه نمودید شیطانی وجود دارد که متکون نام دارد و خود را به جای مقدسین به افراد در خواب و رویا و مکاشفات معرفی می نماید. وی نمی تواند به چهره مقدسین درآید اما می تواند خود را به جای آنان معرفی نماید. در مورد زروبابل نیز می تواند ماجرا بدین گونه باشد که این شیطان یا اعوان و انصارش خود را به جای میکائیل علیه السلام معرفی نموده باشند. اما با اینحال این به معنای این نیست که مکاشفات وی فاقد اهمیت است. به نظر بنده هر چند که مکاشفات وی کاملا قابل قبول نیست اما خالی از حقیقت نیز نیست. و یک آگاهی شیطانی و تاریک برای شناخت بهتر دجال (ماشیح داود) و یارانش(ماشیح یوسف و حفضیبه) و مقابله کنندگان با وی از دید جهودان می باشد.   ادامه...👇 @soltannasir
@soltannasir {آرمیلوس۵} ادامه...👇 پ ن ۴: نام حفضیبه در زبان عبری חֶפְצִי־בָהּ (حِفصی_باه) به معنای 《شادی من با اوست》است. نام زوجه حزقیا بوده است و بر طبق پیش بینی های اشعیا لقبی برای اورشلیم و یا تپه صهیون در آخرالزمان است: 👇 《62 نام جدید صهيون ۱ به خاطر صهيون سکوت نخواهم کرد و به خاطر اورشلیم خاموش نخواهم شد تا عدالتش مثل نور طلوع کند و نجاتش مثل چراغی که افروخته باشد۲ و امت ها، عدالت تو را و جميع پادشاهان، جلال تو را مشاهده خواهند نمود. و تو به اسم جدیدی که دهان خداوند آن را قرار می دهد مسمی خواهی شد. ۳ تو تو تاج جلال، در دست خداوند و افسر ملوکانه، در دست خدای خود خواهی بود.۴ او تو دیگر به متروک مسمی نخواهی شد و زمینت را بار دیگر خرابه نخواهند گفت، بلکه تو را 👈حفصيبه و زمینت را بعوله خواهند نامید زیرا خداوند از تو مسرور خواهد شد و زمین تو منکوحه خواهد گردید. ۵ زیرا چنانکه مردی جوان دوشیزه ای را به نکاح خویش در می آورد، هم چنان پسرانت تو را منکوحه خود خواهند ساخت و چنانکه داماد از عروس مبتهج می گردد هم چنان خدایت از تو مسرور خواهد بود.》(اشعیا 62=1_5) بنابراین نام حفصیبه برای مادر ماشیح داود نیز می تواند یک نام سمبلیک باشد و نام حقیقی وی چیز دیگری باشد. نام حفصیبه برای وی می تواند نشان از آرمان یهودیان در احیای اورشلیم و دولت آخرالزمانیشان باشد. نکته : در متن سفر زروبابل جایگاه حفصیبه بسیار بسیار پررنگ است. اگر محتویات کتاب زروبابل را _با برخی تبصره ها_ درست بدانیم. آنگاه باید دریابیم که این زن قدرتمند خبیثه در عالم ظاهر و امروز چه کسی است؟! احتمالا وی فردی است که در سلوک تاریکی جایگاه برجسته ای دارد و در میان مجامع مخفی در بُعد باطنی شخص قابل احترام و سرشناسی است. فقیر هیچ اطلاع خاص باطنی در مورد وی در اختیار ندارم. پ ن ۵: همانگونه که ملاحظه می نمایید در سفر زروبابل حاکم یمن در آخرالزمان فردی شیطانی معرفی شده است که توسط حفضیبه مادر ماشیح داود _احتمالا به صورت باطنی_ کشته می شود. از متن زروبابل اینگونه بر می آید که این حاکم پیش از به حکومت رسیدن شیرویه در ایران کشته می شود. می دانیم که در روایات شیعه، یمانی که از زمینه سازان مهم ظهور حضرت مهدی عجل الله است از یمن با پرچمی هدایتگر خروج می نماید. حتی اگر حاکم یمن در سفر زروبابل همان یمانی روایات شیعه نباشد. با توجه به ماهیت سفر زروبابل می توانیم دریابیم که حاکم مورد نظر با ماهیت رژیم جعلی صهیونیستی اسرائیل مشکل دارد. هرگاه بخواهیم محتویات این بخش سفر زروبابل را با شرایط فعلی جهان و منطقه تطبیق بدهیم. می توانیم آن حاکم را جناب سید عبدالملک حوثی یمنی رهبر مقتدر فعلی یمن بدانیم که در مقابل تجاوزات آل سعود و متحدانش جانانه ایستاده است. بنده اینگونه می اندیشم که بعضی قبالیست های جهود در حال حاضر چنین نظری دارند. (بار دیگر می گویم اینکه زروبابل در مکاشفه چه دیده و قبالیست ها چگونه می اندیشند به معنای تحقق اندیشه آنان در عالم خارج نیست.) پ ن ۶: در این بخش زروبابل سخن از حاکم انطاکیه می کند. انطاکیه شهری است که در حال حاضر در خاک کشور ترکیه قرار گرفته است. اما در دوران باستان روزگاری انطاکیه پایتخت سوریه باستان بوده است. بنابراین هرگاه بخواهیم محتویات سفر زروبابل را با شرایط فعلی جهان و منطقه غرب آسیا تطبیق دهیم و بسنجیم. حاکم انطاکیه یا باید نخست وزیر و رئیس جمهور ترکیه باشد. یا باید رئیس جمهور سوریه باشد. هرگاه بخواهیم محتویات سفر زروبابل را دقیقا با شرایط فعلی منطقه منطبق بدانیم. آن حاکم می تواند بشار اسد رئیس جمهور علوی سوریه باشد. با توجه به اینکه در سفر زروبابل از پادشاه انطاکیه با عنوان شیطان صفت یاد شده است. و ما می دانیم که زروبابل هر کسی را که با ماشیح داود (دجال لعین) و حکومت جهودان بر فلسطین (اسرائیل غاصب) مخالف است را شیطان صفت می داند. به نظر می آید حاکم انطاکیه با بشاراسد رئیس جمهور سوریه تطابق بیشتری دارد تا اردوغانی که با رژیم صهیونیستی ارتباط دوستانه ای دارد. بنابراین احتمالا جهودان انتظار کشته شدن بشار اسد را نیز می کشند. نکته : با توجه به محتویات کتاب زروبابل، جهودان در حال حاضر منتظر ماشیح بن یوسف می باشند. شخصیت هایی که اخیرا در خاک رژیم اشغالگر قدس به عنوان ماشیح‌ مطرح شده اند. احتمالا کاندیدای ماشیح بن یوسف می باشند نه‌ ماشیح داود. ادامه...👇 @soltannasir
@soltannasir {آرمیلوس ۶} ادامه...👇 پ ن ۷: واژه نحمیا (نام ماشیح بن یوسف) به معنی تسلی یافته از یهوه می باشد. نحمیا در کتاب مقدس پسر کحلیا است. در بابل تولد یافت. در شوش به منصب ساقی گری پادشاه ایران اردشیر دراز دست منصوب شد. و از پادشاه ایران درخواست کرد که به وی اذن دهد که به اورشلیم برود و در تجدید بنای اورشلیم امداد نماید. وی تخمینا در سال ۴۴۴ پیش از میلاد از سوی اردشیر به اورشلیم فرستاده می شود و وقت خویش را صرف احیای حصار اورشلیم نمود. (کتاب قاموس کتاب مقدس ص ۸۷۶ مدخل نحمیا) به نظر می آید که نام ماشیح بن یوسف نیز در عالم ظاهر نحمیا نخواهد بود. بلکه نحمیا یک نام نمادین است و اشاره به این دارد که ماشیح بن یوسف تجلی و ظهور نحمیا در دوره آخرالزمان خواهد بود. وی پیش از ظهور ماشیح داود در فلسطین اشغالی ظهور خواهد نمود و احتمالا با برساختن معبد سوم زمینه را برای ظهور ماشیح داود (دجال) فراهم خواهد نمود! نکته: در بعضی منابع نحمیا بن هوشیل را نام فردی می دانند که رهبری یهودیان شورشی را در قرن ششم پس از میلاد بر عهده داشته است. اما در مدخل دانشنامه ویکیپدیای انگلیسی این را تنها یک احتمال می داند و اسنادش را ضعیف می داند. (یعنی اینکه نام رهبر شورشیان نحمیا بوده باشد را دارای اسناد ضعیف می داند.) 👇 https://en.m.wikipedia.org/wiki/Nehemiah_ben_Hushiel پ ن ۸: خاندان یوسف در سفر زروبابل ماشیح بن یوسف از نسل حضرت یوسف علیه السلام است. سبط یوسف به دو قبیله افراییم و منسه که نام دو پسر وی بوده است تقسیم شد. بر اساس آنچه که در تواریخ آمده است. سبط یوسف پس از سقوط دولت افرائیم از بین رفته و جزو اسباط گم شده محسوب می شود. در عصر حاضر یهودیان پارسی و یهودیان تلوگو در هند ادعا می کنند که از نسل افرائیم می باشند. همچنین یهودیان میزو که ساکن اراضی اشغالی می باشند نیز خود را از نسل منسه فرزند حضرت یوسف علیه السلام می دانند. به نظر می آید که ماشیح بن یوسف باید نسبش به یکی از این جوامع یهودی برسد. https://en.m.wikipedia.org/wiki/Tribe_of_Ephraim {ماشیح داود آرمیلوس را میکشد و عاقبت یهوه خود به زمین هبوط میکند و با دشمنان اخروی اش، ۹ یاجوج و ماجوج، و سپاه آرمیلوس میجنگد ونابودشان می کند. پس از آن، معبدی بسیار بزرگ که در آسمان ساخته شده به زمین انتقال می یابد. در انتهای سفر زروبابل گزارش متفاوتی از نبردهای اخروی ارائه می شود که به مرگ آرمیلوس به دست ماشیح داود می انجامد. در این بخش، شرحی درباره آرميلوس بیان می شود، شبیه توصیف هایی که در متون یهودی و مسیحی درباره ضدمسیح آمده است. شرح مختصری که بیان کردم، تصویری قابل قبول از محتوای سفر زروبابل است، اما در عین حال، آنچه منعکس می کند منسجم تراز روایتی است که در خود سفر زروبایل می خوانیم. مؤلف سفر زروبابل، علاوه بر تالیف، دستی هم در ویرایش و گردآوری مطالب داشته است. سفر زروبابل نیز، مانند متون هخالوت، از بخش های متعددی تشکیل می شود که تفکیک پذیرند و چندان هم یکپارچه به نظر نمی رسند و بعضی از آنها به شکل رسالات جداگانه در جامعه وجود داشتند. لیکن سفر زروبابل، برخلاف متون هخالوت، اساسا یک روایت است و یکپارچگی ضعیف بخش های متفاوت را آشکارتر می کند. برای مثال، ماشیح از خاندان داود دوبار در این کتاب ظاهر می شود. بار اول، در جریان یک جدول زمانی اخروی، وباردوم، در پایان جدول زمانی که این بار او را در معیت ایلیا و ماشیح از خاندان يوسف می بینیم. پس از اوج درام اخروی و حضور خدا بر زمین و انتقال معبد سوم به زمین، سفر زروبابل نسخه دیگری از جنگ های اخروی را بیان می کند، این موضوع کاملا برخلاف انتظار است. با وجود آنکه منابع مورد استفاده سفر زروبابل يکپارچگی ضعیفی دارند، ولی موضوعات اصلی این کتاب را به آسانی می توان دریافت. } پ ن ۹: هبوط خداوند! و تجسیم و تشبیه خداوند به مخلوقات جز مسائلی است که شواهد آن به کرات در تورات و عهد عتیق یافت می شود و هر اندازه که جهودان سعی نمایند که از این اتهام فرار نمایند موفق نخواهند شد. خدایی که 👈یهودیان _نه لزوما انبیای الهی_ در عهد عتیق معرفی می نمایند بی شباهت به بعضی از خدایان جهان باستان نیست. خواننده گرامی فکر نکند که بنده چون با جهودان مشکل دارم چنین اعتقادی دارم یا چنین مسئله ای در اعتقادات افراد معلوم الحالی چون سیچن و دی لافایت و گاردنر و... یافت می شود. دین شناسان بزرگ جهان نیز در آثارشان به این مسئله پرداخته اند و این مسئله از چشمان تیز بینشان دور نمانده است. ادامه دارد... @soltannasir
سلطان نصیر
@soltannasir {آرمیلوس ۶} ادامه...👇 پ ن ۷: واژه نحمیا (نام ماشیح بن یوسف) به
ذکر یک احتمال دیگر در تطبیق سفر زروبابل با روایات شیعه: 👇 آرمیلوس می تواند حضرت صاحب الامر عجل الله باشد که با ماشیح جهودان (دجال) درگیر خواهند شد. شیروی خراسانی یا شاید حسنی گیلانی حاکم ایران در آخرالزمان باشد. حاکم یمن ممکن است همان یمانی وعده داده شده در روایات شیعه باشد. حاکم انطاکیه (سوریه) شاید یکی از حکامی باشد که در روایات شیعه با سفیانی درگیر می شود. @soltannasir