eitaa logo
به سوی خدا
239 دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
5.4هزار ویدیو
33 فایل
✨به سوی خدا ┄┅═✾•••✾═┅┄ 🆔@sooye_khoda 🔴تصاویر ویژه دهه فجر👇 ┄┅═✾•••✾═┅┄ 🆔@sooye_khoda
مشاهده در ایتا
دانلود
«جمعه‌های رجب، راه بهشت نمایان است» مرحوم آیت‌الله علی (سعادت‌پرور تهرانی) در آخرین جلساتی که با شاگردان خاص خود داشتند، فرموده بودند: «مُردنم را به من نشان دادند؛ واضحِ واضح! هم‌اکنون نیز آن زمان برایم مشهود است! دیدم که انبیا و اولیای الهی علیهم‌السلام در تشییع جنازه‌ام شرکت کرده‌اند و این به‌خاطر آن است که بنده چهل سال در وقت سحر با توجه، صد مرتبه سوره توحید را می‌خواندم و به روح یک‌صدوبیست‌وچهارهزار پیامبر هدیه کرده‌ام.» به‌نقل از رجا نیوز سید بن طاووس در کتاب شریف اقبال، در فضیلت بسیارِ صد مرتبه قرائت کردن سوره مبارکه توحید، روایتی را ذکر کرده است؛ ... هر که در روز جمعه ماه رجب صد مرتبه سوره توحید را بخواند، این عمل در قیامت برای او نوری باشد که او را به بهشت بکشاند. مفاتیح‌الجنان؛ اعمال ماه رجب ‎━━━━━━━━━━━━━━ ‎«تــوحــیــد تــشــیّــع» ■ @ShiaTowhidایتا | تلگرام | سروش | اینستگرام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴تصویری زیبا و‌ ماندگار؛ نماز جماعت هواداران ایرانی قبل از بازی تیم فوتبال ایران با هنگ‌کنگ در شهر دوحه قطر👌👏 دست به دست کنید برسه دست جماعت برعنداز احمقی که پارسال همه تلاش شون رو کردن تا بیرون و داخل ورزشگاه رو خراب کنن و مردم رو مخالف هویت و اصالت ایرانی و ارزشها معرفی کنند و به روحیه فوتبالیستا ضربه بزنن اما در عرض یکسال خدا اینطور ورق رو برگردوند. https://eitaa.com/joinchat/4073259207Cd2916ef4d3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تفسیر_سوره مبارکه استماع این آیات شریفه به نیابت از شهید گمنام 🌸عبد الحسین گلدوست🌸
حکمت ۱۹۸ و چون گفته خوارج را شنید که حکومت جز از آن خدا نیست، فرمود: سخن حقی است که از آن باطل می‌جویند. الحکمة ۱۹۸ وقال عليه السلام لما سمع قول الخوارج ـ لا حكم إِلاَّ للهِ ـ كَلِمَةُ حَقٍّ يُرَادُ بِهَا بَاطِلٌ. saying 198 Imam Ali ibn Abu Talib (PBUH), having heard the Kharijites say, “There is no government except Allah’s”, said: “A true statement intended to reap falsehood.”
🔷روایت دردناک مادر بزرگوار شهید یوسف داورپناه درباره ی جزئیات شهادت فرزند دلبندش😭😭😭 💔🥀❤️‍🔥 من مظلوم‌ترین مادر شهید هستم😭😢 منافقین من و فرزندم را اسیر کردند، من تنها مادر شهیدی هستم که بچه‌ام را جلوی چشمم شهید کردند تکه تکه اش کردند و من ۲۴ ساعت با پیکر او تنها ماندم و خودم با دستم قبر کندم و کفن کردم و دفن کردم. 🔹🔸🔹 🌹🍃یوسف بعد از انقلاب وارد سپاه شد، جنگ که شروع شد دائما به منطقه کردستان، رفت و آمد داشت. چند بار به شدت مجروح شده بود. خوب یادم هست، در همین ماه مبارک رمضان از طرف سپاه آمدند و گفتند که یوسفت زخمی شده و حالا در بیمارستان امام تبریز بستری است. افطار نکرده راهی تبریز شدم. در بیمارستان چشمم از دور یوسف را شناخت، مادر قربانش بشود، چوب زیر دستش گذاشته و در میان تعداد زیادی از مجروحین ایستاده بود. از دور صدایش زده و خود را دوان‌دوان به آغوشش رساندم. صدای شیون و زاری‌ام بیمارستان را به هم زد. همه داشتند ما را نگاه می‌کردند. مادری که مدت‌هاست پسر دلبندش را ندیده و یوسفی که مجروح در آغوش مادرش آرام گرفته است. یوسف گفت: «مادر! تو را به خدا آرام باش! گریه نکن. من را از آغوشت بیرون بکش؛ بچه‌ها با دیدنت یاد مادرشان می‌افتند و دلشان می‌گیرد.»😢 ☘رنگ به رخسار نداشت. بعد از چند روز از بیمارستان مرخصش کردیم و آمدیم خانه در روستای کوتاجوق. در منطقه همه او را می‌شناختند، ضدانقلاب و دموکرات کینه عجیبی از یوسف در سینه داشتند. او چندین نفر از سرکرده‌هایشان را غافل‌گیر و در بند کرده بود. 🌤شب خوابید! گفته بود برای نماز بیدارش کنم. نیم ساعتی به اذان مانده بود که بیدار شدم، دیدم دموکرات‌ها روی دیوارهای خانه با چراغ به یکدیگر علامت می‌دهند، پدرش را بیدار کردم، گفتم: «دموکرات‌ها بیرون خانه هستند.» گفت: «آن‌ها هیچ کاری نمی‌توانند بکنند.» آقا یوسف بیدار شد. گفت مامان چه خبره؟ «گفتم چیزی نیست»، نگاهی به ساعت کرد و برای نماز وضو گرفت. رکعت اول نمازش را خوانده بود که دموکرات‌ها وارد خانه شدند. همه جا را گرفتند، یوسف بدون توجه به آن‌ها نمازش را خواند و تمام کرد. 😔اسلحه را به سمت من گرفتند. گفتند: «لامصب! تو هم حزب‌اللهی هستی؟» یوسف تفنگ را از پیشانیم کشید و گفت: «شما برای گرفتن من آمده‌اید، پس با مادرم کاری نداشته باشید». وقتی می‌خواستند یوسف را ببرند یوسف گفت: «مرا از پشت بام ببرید!» گفتند: «می‌ترسی که از نگاه‌های مردم روستا شرمسار باشی؟» ❣گفت: «می‌ترسم که زنان روستا مرا ببیند و هراس دل‌هایشان را فرا بگیرد و فکر کنند که شما به منطقه مسلط شده‌اید!» گفتند: «تو نماز می‌خوانی؟ این نماز برای رهبرت است؛ این نماز برای خدا نیست و این عبادت‌ها قبول نیست.» یوسف گفت: «نام رهبرم را به زبان نیاور. من برای رهبری می‌جنگم که یک ملت در نماز به او اقتدا می‌کنند.» در این حال، یکی از زنان دموکرات با قنداق تفنگ، ضربه محکمی به دهان یوسف زد که غرق در خون شد. خلاصه یوسفم را بردند... 🕊صبح که شد پیغام آوردند که یوسف را شهید کرده‌ایم. پدر و مادرش برای تحویل جنازه به مقر حزب بیایند. پدرش با شنیدن این خبر همان جا دق کرد و جان سپرد. من و برادرش به آن سوی رودخانه رفتیم، یوسف را همان جایی که سپاه چندی از اعضای ضدانقلاب را به هلاکت رسانده بود، شهید کرده بودند. بدن یوسفم تکه‌تکه شده بود، انگشت‌هایش، جگرش، اعضا و جوارحش... گفتند: «اجازه نداری از اینجا خارجش کنی، همین جا دفنش کن.» در حالی که اعضای ضدانقلاب، مسلح بالای کوه ایستاده بودند، با دست‌هایم زمین را کندم و تکه تکه یوسفم را در قبر گذاشتم. یک مهر کربلا در دستم بود، خرد کرده و روی تکه‌های جسدش پاشیدم. ادامه👇
با فریاد لااله الا الله، الله اکبر و خمینی رهبر دفنش کردم. با دست‌های خودم. خدایا! تو خودت شاهد هستی که بالای سرش خانومی با چادر سیاه ایستاده بود و به من می‌گفت که آرام باش و بگو لا اله الا الله 😭 🕊✨🕊✨🕊 امروز با گذشت سال‌ها، مزارش در منطقه به امام‌زاده معروف شده است. مردم منطقه از دعا در مزارش حاجت‌های زیادی گرفته‌اند. قبر یوسف و پیکر تکه‌تکه‌اش امروز محبوب و آرام‌بخش مردم منطقه است. اما این تمام زندگی و رنج‌های این مادر بزرگوار نیست. بعد از شهادت پسرش، داماد او نیز به کاروان شهدا پیوست. او پس از آن، مسئولیت نگهداری و زندگی نوه‌هایش را بر عهده گرفت. 🕊✨🕊✨🕊 خواستم از تو بگویم، این زبان یاری نکرد شعر من امروز با عهدش، وفاداری نکرد قصه آنجا که به مظلومیت مادر رسید هرچه کردم این قلم، جز آه و جز زاری نکرد🖌😭😭 🌷 ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ ➡️@motevasselin_be_shohada 💝 متوسلین به شهدا 💝