عبادات برای ادراک عبودیت و یقین به بندگی است. عبادات تمرین بندگی هستند و آدم با این تمرینها، آرام آرام، حقیقت فقر و بندگی خود را مییابد، تا به توحید برسد.
انسان در ابتدا عبادت را از سر تکلیف و با سختی انجام میدهد؛ زیرا عبودیت خود را باور نکرده است. کسیکه خود را عبد نمیداند عبادت برایش سخت و مکروه است.
اما تکرار عبادات، از روی توجه و آگاهی، به شهود عبودیت و یقین به آن میانجامد. پس از این یقین، انجام عبادات آسان و شیرین است؛ چراکه اقتضای وجودی آدمی است؛ «واعبد ربک حتی یأتیک الیقین» (حجر: ۹۹).
برخی جهله صوفیه میپندارند که اگر به یقین رسیدند، عبادات برداشته میشود. اینها توجه ندارند که متعلَّق یقین در آیه شریفه، خودِ عبودیت است. بنابراین تحصیل یقین سبب رفع عبادات نیست، بلکه سبب تشدید و عشق به عبادت است.
نوعی مورچه هست که یک شب در سال، بال در میآورد. آنگاه میپندارد که از عقاب و شاهین برتر و بلندپروازتر شده است. برخی انسانها نیز بر اثر کثرت عبادات ظاهری و غفلت از حقیقت عبادت، دچار غرور میشوند و چنین پندارهایی پیدا میکنند.
#استاد_محمود_امامی
(با تصرف و تلخیص)
#عبادت
#عبودیت
@sooyesama
همه مقاطع زندگی انسانهای کامل، الهی و قابل زیارت است. اما برخی مقاطع گنجایش بیشتری برای ظهور توحید داشته است.
اکنون حضرت سیدالشهدا ع را در سه مقطع مورد توجه قرار دهید: روز عرفه، روز عاشورا و روز اربعین.
در عرفه، حضرتْ یک تقاضای توحیدی والایی را مطرح مینماید و در فقرات دعای عرفه به نمایش میگذارد. این فعلا دعا و درخواست است. اما دعایی برخواسته از جان مبارک حضرت، که اقتضای وجودی اوست.
در عاشورا این دعا استجابت میشود و حوادثی پیش میآید که حضرت سیدالشهدا ع را به اوج تجلی توحیدی میرساند. در اینجا، آنچه پیشتر دعا بود، ظهور نموده و حضرت مظهر آن واقع شده است.
در اربعین این تجلی توحیدی به مقام ختمیت میرسد؛ زیرا پس از عاشورا حوادث و بلایای تلختری رخ داد که همان اسارت آل الله بود. و سر مبارک حضرت که همراه این قافله بود، ناظر این قضایا بود. لذا این ابتلائات جدید، یک تجلیات عمیقتری میآورد که همان ختم تجلی توحیدی است.
لذا زیارت ایشان در روز اربعین اهمیت ویژهای دارد و از نشانههای مومن شناخته میشود. چراکه یوم اربعین روزی است که اوج توحید در حضرت نمودار شده است. لذا زیارت حضرت در این حال، آثار ویژهای خواهد داشت.
اینکه بیش از بیست میلیون نفر در چنین روزی، جذب این ساحت مقدس میشوند بخاطر همین ختم در تجلی است که دلها را شیدا نموده است.
#استاد_محمود_امامی
#دعای_روز_عرفه
#زیارت_روز_عاشورا
#زیارت_روز_اربعین
@sooyesama
امام صادق ع:
إنَّ الْحُسَیْنَ بْنَ عَلِیٍّ ع عِنْدَ رَبِّهِ عَزَّ وَ جَلَّ یَنْظُرُ إِلَى مَوْضِعِ مُعَسْکَرِهِ وَ مَنْ حَلَّهُ مِنَ الشُّهَدَاءِ مَعَهُ وَ یَنْظُرُ إِلَى زُوَّارِهِ.
همانا حسین بن علی (ع) نزد پروردگارش، نگاه میکند به جایگاه اردوگاهش و محلی که شهدا با او قرار دارند و به زائرانش نیز نظر میاندازد.
(وسائل الشیعه، ج۱۴، ص۴۲۳)
@sooyesama
محمد بن ابراهیم شیرازی از بزرگترین فلاسفه الهی و موسس قواعد الهیه و مجدد حکمت مابعدالطبیعه است.
او اول کسی است که مبدا و معاد را بر یک اصل بزرگ خلل ناپذیر بنا نهاد و اثبات معاد جسمانی با برهان عقلی کرد و خللهای شیخ الرئیس را در علم الهی روشن کرد و شریعت مطهره و حکمت الهیه را با هم ائتلاف داد.
ما با بررسی کامل دیدیم هر کس درباره او چیزی گفته از قصور خود و نرسیدن به مطالب بلند پایه اوست.
#امام_خمینی
(کشف الاسرار، ص۳۶)
#جایگاه_صدرالمتالهین
@sooyesama
در جوانی اسبی داشتم، که وقتی سوار آن میشدم و از کنار دیواری عبور میکـرد،
سایه آن به دیوار میافتاد. اسبم به آن نگاه میکرد و خیال مـیکـرد اسـب دیگری
است، لذا خرناس میکشید و سعی میکرد از آن جلو بزند.
هر چه تند میرفـت، میدید هنوز از سایهاش جلو نیفتاده است، باز هم به سرعتش اضافه میکرد تا حدی که
اگر این جریان ادامه مییافت، مرا به کشتن میداد. اما دیوار تمام شد و سایهاش از بین رفت و آرام گرفت.
در دنیا وقتی به دیگران نگاه کنی، بدنت که مرکب توست، میخواهد در جنبههـای
دنیوي از آنها جلو بزند و اگر از چشم و همچشمی با دیگـران بـازش نـداری، تـو را بـه نابودی میکشد.
#میرزا_اسماعیل_دولابی
#دنیا
#سایه
#هلاکت
@sooyesama
عالمی بزرگوار برایم حکایت کرد که فتحعلیشاه قاجار با صوفیه بدبین بود.
در واقعهای مردی را به نام «نورعلیشاه» که یکی از آنان بود، احضار کرد و او را امر کرد که خودش را لعن کند.
«نورعلیشاه» در جوابش گفت: «نور» را که نمیشود لعن کرد؛ زیرا که «الله نور السماوات و الارض». و چه کسی میتواند «علی» را لعن کند؟
بر «شاه» لعنت!
#علامه_حسنزاده
(هزار و یک کلمه)
@sooyesama
علاّمه طباطبايى مىفرمود: گروهى، دسته جمعى توطئه كردند و روش عرفانى و الهى و توحيدى مرحوم آخوند (آيتالله العظمى ملاّحسينقلى همدانى) را به انتقاد گرفته و در يك عريضهاى به مرحوم آيتالله العظمى شربيانى نوشتند كه ملاّحسینقلى همدانى، روشى صوفيانه در پيش گرفته است.
در آن هنگام مرحوم شربيانى رياست مسلمانان را داشته و ریيس مطلق وقت شمرده مىشد. ایشان نامه را مطالعه فرمود و زير نامه نوشت: «كاش خداوند مرا مثل آخوند صوفى قرار دهد».
با اين جمله آن عالم بزرگ، كار تمام شد و دسيسههاى آنان همه بر باد رفت.
#علامه_طهرانی
@sooyesama