eitaa logo
به سوی سماء
959 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
487 ویدیو
38 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم مطالب معرفتی، اخلاقی و گه‌گاه هنری
مشاهده در ایتا
دانلود
محمد بن ابراهیم شیرازی از بزرگترین فلاسفه الهی و موسس قواعد الهیه و مجدد حکمت مابعدالطبیعه است. او اول کسی است که مبدا و معاد را بر یک اصل بزرگ خلل ناپذیر بنا نهاد و اثبات معاد جسمانی با برهان عقلی کرد و خلل‌های شیخ الرئیس را در علم الهی روشن کرد و شریعت مطهره و حکمت الهیه را با هم ائتلاف داد. ما با بررسی کامل دیدیم هر کس درباره او چیزی گفته از قصور خود و نرسیدن به مطالب بلند پایه اوست. (کشف الاسرار، ص۳۶) @sooyesama
در جوانی اسبی داشتم، که وقتی سوار آن می‌شدم و از کنار دیواری عبور می‌کـرد، سایه آن به دیوار می‌افتاد. اسبم به آن نگاه می‌کرد و خیال مـی‌کـرد اسـب دیگری است، لذا خرناس می‌کشید و سعی می‌کرد از آن جلو بزند. هر چه تند می‌رفـت، می‌دید هنوز از سایه‌اش جلو نیفتاده است، باز هم به سرعتش اضافه می‌کرد تا حدی که اگر این جریان ادامه می‌یافت، مرا به کشتن می‌داد. اما دیوار تمام شد و سایه‌اش از بین رفت و آرام گرفت. در دنیا وقتی به دیگران نگاه کنی، بدنت که مرکب توست، می‌خواهد در جنبه‌هـای دنیوي از آن‌ها جلو بزند و اگر از چشم و هم‌چشمی با دیگـران بـازش نـداری، تـو را بـه نابودی می‌کشد. @sooyesama
عالمی بزرگوار برایم حکایت کرد که فتح‌علیشاه قاجار با صوفیه بدبین بود. در واقعه‌ای مردی را به نام «نورعلی‌شاه» که یکی از آنان بود، احضار کرد و او را امر کرد که خودش را لعن کند. «نورعلی‌شاه» در جوابش گفت: «نور» را که نمی‌شود لعن کرد؛ زیرا که «الله نور السماوات و الارض». و چه کسی می‌تواند «علی» را لعن کند؟ بر «شاه» لعنت! (هزار و یک کلمه) @sooyesama
سال‌ها پرسیدم از خود کیستم آتشم، شوقم، شرارم، چیستم دیدمش امروز و دانستم کنون او به جز من، من به جز او نیستم! #مولوی @sooyesama
علاّمه طباطبايى مى‌فرمود: گروهى، دسته جمعى توطئه كردند و روش عرفانى و الهى و توحيدى مرحوم آخوند (آيت‌الله العظمى ملاّحسينقلى همدانى) را به انتقاد گرفته و در يك عريضه‌اى به مرحوم آيت‌الله العظمى شربيانى نوشتند كه ملاّحسینقلى همدانى، روشى صوفيانه در پيش گرفته است. در آن هنگام مرحوم شربيانى رياست مسلمانان را داشته و ریيس مطلق وقت شمرده مى‌شد. ایشان نامه را مطالعه فرمود و زير نامه نوشت: «كاش خداوند مرا مثل آخوند صوفى قرار دهد». با اين جمله آن عالم بزرگ، كار تمام شد و دسيسه‌هاى آنان همه بر باد رفت. @sooyesama
به راستی که ظلم بزرگی است، اگر بین دین الهی و فلسفه الهی جدایی افکنند. #علامه_طباطبایی (على و فلسفه الهى، ص۷) #دین_الهی #فلسفه_الهی @sooyesama
عمری است دخیلم به ضریحی که نداری... یا حسن المجتبی (ع) @sooyesama
امام العارفین علی (ع): العِلمُ نَهرٌ و َالحِکمَةُ بَحرٌ وَ العُلَماء حَول النَهر یَطُوفُون و َالحُکَماءُ وَسَط البَحر یغُوصون وَ العارِفُونَ فی سُفُن النَّجاة یَسیرُون علم رودی است و حکمت دریایی. عالمان پیرامون رود می‌گردند، حکماء میان دریا غور می‌کنند و عارفان در کشتی‌های نجات سیر می‌نمایند. (آثار الصادقين، ج۱۳، ص۴۹۶) @sooyesama
الهی صفر رفت و ربیع آمد غم غروب کرد و شادی آمد مرگ رفت و زندگی آمد الهی دل‌های فسرده را به نسیم حیات‌بخش خویش زنده بدار و این اندوه بی‌شمار را به رویش ذکر شیرینت بردار؛ «یا حی و یا قیوم، یا من لا اله الا انت» الهی کیست جز تو که بیدارم کند از خواب، و برویاند از خاک. و برهاند از خویش؛ «لا اله الا انت، سبحانک انی کنت من الظالمین». الهی در تندباد حوادث و رگبار بلایا، هم‌چنان خواهم ایستاد، اگر مهر و امید را هم‌چنان از لابلای ابرهای تیره، با پرتو گه‌گاه خورشید نشانم دهی. و می‌دانی که اگر تلالو لطفت پنهان شود، فرو خواهم ریخت... الهی شاید این، آخرین نجوای من با حضرت توست. ای امید آخرین و ای تنها تکیه‌گاه، در وادی سقوط، هنوز چشمانی بی‌رمق، خیره به مشرق، در انتظار طلوع توست. الهی خروج از صفر، بهانه‌ای شد، تا دگر بار، اضطرار عاجزانه خود را آشکار نمایم. شاید این‌بار، همان باری باشد که در آغوش مهرت پناهم دهی. شاید این همه درد، لایق دیدارم کرده باشد. شاید... @sooyesama
از اطمینان بیش از حد به خودت بپرهیز چون همان باعث سقوطت خواهد شد... @sooyesama
امام كاظم عليه السلام: اَلْمُؤْمِنُ قَليلُ الْكَلامِ كَثيرُ الْعَمَلِ، وَ الْمُنافِقُ كَثيرُ الْكَلامِ قَليلُ الْعَمَلِ. مؤمن كم‌حرف و پر كار است. اما منافق پر حرف است و كم كار. (تحف العقول، ص۳۹۷) @sooyesama
داشتن قدرت مکاشفه اصلا امتيازى نيست. گاهی دو تا نبى هستند يا دو تا ولىّ، كه مقامشان يكى است. اين يكى با مكاشفات مى‌بيند آن يكى نمى‌بيند. اين يكى كه مى‌بيند هيچ امتيازى نسبت به آن ديگرى كه نمی‌بيند ندارد. به خاطر اينكه زاويه‌اى خاصی از نفس هست كه وقتى غبارگيرى مى‌شود حالت مکاشفه پيدا مى‌شود. ممكن است زاويه كنارى‌اش كه زاويه استحكام است در آن دیگری قوى‌تر باشد و اصلا نيازى به كنار رفتن اين پرده نباشد. @sooyesama