eitaa logo
به سوی سماء
959 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
485 ویدیو
38 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم مطالب معرفتی، اخلاقی و گه‌گاه هنری
مشاهده در ایتا
دانلود
آداب ذکر ۱ يكى از مشكلات ما گاهى اين است كه همه كارها و اصلاح خودمان را از ذكر گفتن مى‌خواهيم به دست بياوريم و اين طور نمى‌شود. ذكرِ تنها، همه كار نمى‌تواند بكند بلکه مقدمات مى‌خواهد. گاهى طرف زیاد هم ذكر مى‌گويد اما به توجهاتش اضافه نمى‌شود. بخاطر اين‌كه خيلى شرائط بايد جمع باشد تا يك ذكرى اثر بکند و حركت ايجاد كند. مى‌گويند بنزين ماشين را مى‌برد اما ماشین علاوه بر بنزين خيلى چيزهاى ديگر مى‌خواهد تا راه برود؛ ماشين باید روشن باشد، راننده داشته باشد، هدايت بشود و... تا راه برود. ذكر انسان را حركت مى‌‌دهد ولى شرائطی هم دارد مثل توجه داشتن، نبود تشتت فکری، خلوت و آرامش، رعایت تناسب در انتخاب ذکر، داشتن مراقبه در طول روز و رعایت تقوی و... ‌ ‌ ۱ @sooyesama
جانم فدای زلفِ تو آن‌دم که پرسمت: کاين چيست؟ مویِ بافته؟ گویی که دام توست... #دهلوی @sooyesama
تسلی دل خود می‌دهم به ملک محبت گهی به دانهٔ اشکی، گهی به شعله آهی فتاد تابش مهر مهی به جان فروغی چنان که برق تجلی فتد به خرمن کاهی #فروغی @sooyesama
موسیقی باید با دستگاه آفرینش و خلقت ما هماهنگ باشد. باید او را هدایت کرد که به کدام مقصد حرکت کند. انسان می‌تواند آن‌را در زمینه‌های صحیح به کار ببرد. @sooyesama
بادبادک‌ها که به هوا می‌روند، بخاطر مخالفت با هواست. آنها در برابر باد می‌ایستند و پرواز می‌کنند. آدمی هم، تنها وقتی آسمانی شده و بالا می‌رود که بر خلاف هوا و هوس خود رفتار کند. @sooyesama
به سوی سماء
آداب ذکر ۱ يكى از مشكلات ما گاهى اين است كه همه كارها و اصلاح خودمان را از ذكر گفتن مى‌خواهيم به دس
آداب ذکر ۲ یکی از شرایط ذکر این است که ذکر گفتن ادا کردن مى‌خواهد. خيلى از بزرگان در مورد ذكر اللّه كه صحبت مى.كردند مى‌فرمودند کلماتش باید درست ادا شود؛ مثلا همزه‌هايش بايد از هم تفكيك شده و مشخص باشد. گفتن اذكار شايد كه جوهره صدا را نخواهد اما يك وقت يك نفر بدون جوهره صدا، كلمات را ادا مى‌كند فقط صدايش جوهره ندارد و الا اگر كسى پهلويش باشد كلمات را قشنگ مى‌شنود. اینطور ذکر گفتن خوب است. ولى از اين مرتبه هر چه تنزل پیدا کرد آرام آرام با هوا و نَفَس طرف خلط مى‌شود. يعنى ممكن است طرف کم کم از این حالت صدا، پائين‌تر بيايد و به جایی برسد كه دارد نَفَس مى‌كشد و ذکرش را در قوه مصورّه خودش تصور مى‌كند، در نفسش هم فكر مى‌کند كه ذکر مى‌گويد... ذكر، باید مشخص و شفاف ادا شود... ذکر بدون صوت را توجه [ذکر درونی] حساب مى‌كنند و آثار ذكر لسانی برایش مترتب نيست. در اذكار طولانى جوهره صدا غالبا باعث سردرد مى‌شود و صلاح نيست كه كسى بخواهد بلند بگوید... ممکن است صدای انسان موقع ذکر جوهره نداشته باشد؛ امّا باید صدای خفیف باشد. ‌ ‌ ۲ @sooyesama
به سوی سماء
آداب ذکر ۲ یکی از شرایط ذکر این است که ذکر گفتن ادا کردن مى‌خواهد. خيلى از بزرگان در مورد ذكر اللّه
آداب ذکر ۳ نفس انسان همان‌طور که چشمانی دارد غير از بصر كه به آن بصيرت مى‌گويند. گوشی هم شبيه به گوش ظاهری دارد. وقتى ذكرى درست ادا مى‌شود گوش باطنی انسان مى‌شنود و با اين كار، آرام آرام [جنبه مثالی نفس] حيات [الهی] پيدا مى‌كند و به نام و یاد خدا، حساس مى‌شود. نفس، بدین‌گونه ذکر را هضم مى‌كند؛ زیرا خوراك نفس ذكر خدا و اسماء اللّه است. اگر كسى اين‌گونه (با صدا و با توجه) اسماء اللّه را به‌عنوان خوراك به دلش بدهد رشد مى‌كند. ‌ ‌ ۳ @sooyesama
به سوی سماء
آداب ذکر ۳ نفس انسان همان‌طور که چشمانی دارد غير از بصر كه به آن بصيرت مى‌گويند. گوشی هم شبيه به گو
آداب ذکر ۴ یکی دیگر از شرایط ذکر این است که اخلاص مى‌خواهد.... هرچه بيشتر اخلاص داشته باشم با گفتن ذكر، غذاى خالص‌ترى به روح خودم داده‌ام و لذا بهتر رشد مى‌كند. اما هرچه شلوغ‌تر باشم و از اخلاص فاصله گرفتم این ذکر و این غذا پوك می‌شود و غذائيت آن كمتر است؛ لذا رشد من هم كمتر است. ۴ @sooyesama
به سوی سماء
آداب ذکر ۴ یکی دیگر از شرایط ذکر این است که اخلاص مى‌خواهد.... هرچه بيشتر اخلاص داشته باشم با گفتن
آداب ذکر ۵ یکی دیگر از شرایط ذکر، مکان است. هرچه خلوت‌تر و آرام.تر باشد موثرتر است؛ به هر حال ذكرى مؤثر است كه به گوش قواى باطنى برسد. هر مقدار که در آن توجه باشد؛ روح، اين غذاى گوارا را می‌خورد.... اما براى قلبی که در محضر باشد. شايد در بازار يا خيابان هنوز نفس آن انسجام را ندارد كه بشنود و بخورد و هضم كند و رشد كند ولى در مکان خلوت و در سجده امكانش هست. اگر امشب يك درصد توجه داشت فردا شب ممكن است دو درصد بشود و آرام آرام پيش برود. ‌ ‌ ۵ @sooyesama
به سوی سماء
آداب ذکر ۵ یکی دیگر از شرایط ذکر، مکان است. هرچه خلوت‌تر و آرام.تر باشد موثرتر است؛ به هر حال ذكرى
👆👆👆 توجه به آداب، برای کسانی‌که مانند بنده در آغاز راه هستند، ضروری و راه‌گشاست. برای نمونه در آغاز راه ذکر لسانی مورد تاکید بیشتری است. چنان‌که از روایات بر می‌آید در اذکار نماز نیز داشتن صدا شرط است و بدون آن نماز پذیرفته نیست. صدا باید به‌گونه‌ای باشد که خود شخص بشنود. هم‌چنین درباره تلاوت قرآن، روایات می‌گویند صرف گوش دادن به تلاوت دیگران کافی نیست. بهتر آن است که انسان خودش بخواند. و اگرچه آیات را حفظ باشد، بهتر است کتاب الهی را بگشاید و با چشم ببیند. این تاکیدات بدان سبب است که مجاری مثالی نفس تطهیر و تنویر یابند؛ زیرا در آغاز راه مشکل تطهیر خیال (مثال متصل نفس) بسیار جدی است. البته باید توجه داشت که این‌ها آداب و طریقت هستند. لذا اگرچه لازمند، اما کافی نیستند. اسرار و حقیقت ذکر نیز لازم است تا رشد همه‌جانبه رخ دهد. اسرار و حقیقت اذکار، معارف حقه توحیدی است که روح همه عبادات و اذکار است. معارف توحیدی، روح و جانی است که کالبد و پیکر عبادات را حیات می‌بخشد. «العلم امام العمل» و «الیه یصعد الکلم الطیب و العمل الصالح یرفعه». درنتیجه: «المعرفة بذر المشاهدة». @sooyesama
ملاقات با یک پرفسور ریاضیات دوگونه است: ۱- گاهی تنها با پیکر و بدن او مواجه هستیم؛ مانند تعاملاتی که فرزند و همسر شخص، با او دارند. در اینجا ملاقات با استاد ریاضی بما هو استاد ریاضی نیست. اساسا دانش ریاضی هیچ نقشی در این ملاقات ندارد. ۲- گاهی با اندیشه او مواجهیم؛ مانند ملاقات شاگردان، با استاد ریاضیات. دانش ریاضی محور این ملاقات است. به دیگر بیان: آن‌چه مورد ملاقات قرار گرفته، اندیشه ریاضی استاد است. در ملاقات بدن، حقیقت استاد که همان دانش ریاضی است مغفول می‌ماند؛ چنان‌که استاد ریاضی در خانواده خویش، مانند همه همسرها و پدرهاست. و ویژگی خاصی ندارد. اما در ملاقات اندیشه، حقیقت استاد و دارایی حقیقی او مورد ملاقات قرار می‌گیرد. در اینجاست که شان حقیقی استاد شناخته می‌شود. ملاقات حضرت بقیةالله نیز همین‌گونه است. آن‌چه مهم است ملاقات اندیشه و حقیقت وجود آن بزرگوار است. این ملاقات، ظهور و فرج آن بزرگوار در نفوس است. اگر ملاقات اندیشه و ظهور انفسی نباشد، ملاقات بدنی و ظهور آفاقی نتیجه نمی‌بخشد. چنان‌که ابوجهل عموی پیامبر ص بود و بارها بدن مبارک آن حضرت را دیده بود. اما بهره‌ای نمی‌گرفت: خر عیسی اگر به مکه رود چو بیاید هنوز خر باشد شاید دلیل تاخیر در ظهور آفاقی همین باشد که بشر در پی ظهور انفسی بگردد. به هر روی، ملاقات حضرت بقیةالله ع، عبارت است از ادراک و اتحاد با اندیشه توحیدی آن حضرت. ملاقات بدنی اگر با این دید باشد ارزشمند و راه‌گشاست. آدمی اگر در انجام واجب و ترک حرام، مستغرق گردد، در توحید ختمی منزل نموده است. و این ملاقات حضرت بقیةالله ع، پیامبر خاتم ص و همه اولیاء الهی است. (با تصرف و تلخیص) @sooyesama
التنبیه التاسع: إعلم أن القطب الذی علیه مدار احکام العالم و هو مرکز دائره الوجود من الآزل إلی الأبد واحد باعتبار حکم الکثره متعدد. فالنبی فی کل عصر هو قطبه و عند انقضائه، نبوة التشریع بتمام دائرتها انتقلت القطبیه إلی الأولیاء مطلقا. فلا یزال فی هذه المرتبه واحد منهم قایم هذا المقام لیحفظ الله تعالی به هذا الترتیب و النظام إلی أن ظهر خاتم الأولیاء الذی هو خاتم الولایه المطلقه والله أعلم». بدان که قطبی که مدار احکام نظام هستی بر اوست که مرکز دایره وجود و کل عالم است از ازل تا ابد حقیقتا یکی است و به اعتبار حکم کثرت متعدد گردد . پس نبی در هر عصر و زمانی قطب و مرکز نظام وجود زمان است و هنگامی که نبوت تشریعی خاتمه پذیرد قطبیت به اولیاء منتقل گردد . و پیوسته یکی از اولیاء در مقام قطبیت قایم است تا بسبب او خداوند عالم و نظام هستی را حفظ فرماید تا اینکه خاتم اولیاء ظهور نماید که او خاتم ولایت مطلقه می باشد. (مجموعه رسایل شیخ اکبر؛ رساله «تنبیهات علی علوّ الحقیقه المحمدیه العلیه»، ص۴۷۰) @sooyesama