eitaa logo
به سوی سماء
956 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
485 ویدیو
38 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم مطالب معرفتی، اخلاقی و گه‌گاه هنری
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شعرخوانی شهید سلیمانی از عارف بزرگ «بایزید بسطامی» در کنار دجله سلطان بایزید میگذشت آن شیخ با خیل مرید ناگه آوازی ز عرش کبریا خورد بر گوشش که: ای شیخ ریا میل آن داری که بنمایم به خلق آنچه پنهان کرده ای در زیر دلق تا خلایق جمله آزارت کنند سنگ باران بر سر دارت کنند؟ گفت: یا رب میل آن داری تو هم شمه ای از رحمتت سازم رقم؟ تا که خلقان از پرستش کم کنند وز نماز و روزه و حج رم کنند؟ پس ندا آمد که ای شیخ فتن نی ز ما و نی زتو، رو دم مزن» @sooyesama
آن‌کار که بازپسینِ کارها می‌دانستم، پیشینِ همه بود و آن رضای والده [مادر] بود... آن‌چه در جمله ریاضت و مجاهده و غربت و خدمت می‌جُستم، در آن یافتم که یک شب، والده از من آب خواست، برفتم تا آب آورم در کوزه آب نبود، و بر سبو رفتم نبود. در جوی رفتم آب آوردم، چون باز آمدم، در خواب شده بود. شبی سرد بود، کوزه بر دست می‌داشتم. چون از خواب در آمد، آگاه شد آب خورد و مرا دعا کرد که دید کوزه بر دستِ من فسرده بود. گفت: چرا از دست ننهادی؟ گفتم ترسیدم که تو بیدار شوی و من حاضر نباشم. (تذکرة ‌الاولیاء) @sooyesama
از خویشتنِ خویش برون آمدم. آن‌گونه که مار از پوست خود. آن‌گاه در خویشتن نگریستم. دیدم که من "او"یم... @sooyesama
شخصی با ابویزید بسطامی گفت که مرا راه‌نمای به علمی که بدان تقرّب جویم به حق. بایزید گفت: اولیای خدا را دوست دار و خود را محبوب ایشان ساز تا تو را دوست دارند. حق تعالی هر شبانه‌روزی هفتادهزار بار نظر بر دل اولیای خویش می‌اندازد، شاید که تو در دل ولی‌ای از اولیاء او باشی و نظر تمام شود. (علاء‌الدوله سمنانی، رساله در فتوّت) @sooyesama
بایزید بسطامی را یکی پرسید: اسم اعظم کدام است؟ گفت: از غیر حق دل فارغ کن، آن‌گاه به هر نامی خواهی برخوان. @sooyesama
یکی محجوب به زهدِ خویش است، و دیگری محجوب به عبادتِ خویش و دیگری به علمِ خویش. و بهشت، حجابِ اکبر است؛ زیراکه اهل بهشت به بهشت آرام یافته‌اند، و هرکه جز به حقّ به چیزی آرام گیرد، در حجاب است. @sooyesama
دورترین از درگاه خداوند کسانی را دیدم که ایشان خویش را نزدیک‌تر دارند. @sooyesama
مرید را حلاوت طاعت دهند، چون بدان خرّم شود شادیِ او حجابِ قرب او گردد. @sooyesama
از نماز جز ایستادگی تن، و از روزه جز گرسنگی ندیدم. آن‌چه مراست از فضل اوست، نه از فعل من. (تذکره الاولیاء، ذکر )                         @sooyesama
به صحرا شدم. عشق باریده بود و زمین تر شده بود. چنان‌که پای به برف فرو شود، به عشق فرو شدم. @sooyesama