eitaa logo
به سوی سماء
1.1هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
557 ویدیو
40 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم مطالب معرفتی، اخلاقی و گه‌گاه هنری
مشاهده در ایتا
دانلود
مرحوم حاج میرزا جواد آقاى تبریزى معروف (که از بزرگان اولیا و عرفا و مردان صاحب‌دلِ زمان خودش بوده است)، اوایلى که براى تحصیل وارد نجف شد، با این‌که طلبه بود ولى به شیوه اعیان و اشراف حرکت مى‌کرد. نوکرى دنبال سرش بود و پوستینى قیمتى روى دوشش مى‌انداخت و لباس‌هاى فاخرى مى‌پوشید؛ چون از خانواده اعیان و اشراف بود و پدرش در تبریز ملک‌التجار بوده یا از خانواده ملک‌التجار بودند. ایشان طلبه و اهل فضل و اهل معنا بود و بعد از آن‌که توفیق شامل حال این جوان صالح و مؤمن شد، به درِ خانه عارف معروف آن روزگار، استاد علم اخلاق و معرفت و توحید، مرحوم آخوند ملاحسینقلى همدانى (که در زمان خودش در نجف، مرجع و ملجأ و قبله اهل معنا و اهل دل بوده است و حتّى بزرگان مى‌رفتند در محضر ایشان مى‌نشستند و استفاده مى‌کردند) راهنمایى شد. روز اولى که مرحوم حاج میرزا جوادآقا، با آن هیئتِ یک طلبه اعیان و اشراف متعین به درس آخوند ملاحسینقلى همدانى مى‌رود، وقتى‌که مى‌خواهد وارد مجلس درس بشود، آخوند ملاحسینقلى همدانى، از آن‌ جا صدا مى‌زند که همان‌جا (یعنى همان دمِ در، روى کفش‌ها) بنشین. حاج میرزا جواد آقا هم همان‌جا مى‌نشیند. البته به او بر مى‌خورد و احساس اهانت مى‌کند، اما خودِ این تحمل، تربیت و ریاضت الهى او را پیش مى‌برد. جلسات درس را ادامه مى‌دهد. استاد را (آن‌چنان‌که حق آن استاد بوده) گرامى مى‌دارد و به مجلس درس او مى‌رود. این، شکستن آن منِ متعرضِ فضولِ موجب شرکِ انسانى، در وجود انسان است. این، آن منیت و خودبزرگ‌بینى و خودشیفتگى و براى خود ارزش و مقامى در مقابل حق قایل شدن را از بین مى‌برد و او را وارد جاده‌اى مى‌کند و به مدارج کمالى مى‌رساند که مرحوم میرزا جواد آقاى ملکى تبریزى به آن مقامات رسید. او در زمان حیات خود، قبله اهل معنا بود و امروز قبر آن بزرگوار، محل توجه اهل باطن و اهل معناست. بنابراین قدم اول، شکستن منِ درونى هر انسانى است که اگر انسان، دائم او را با توجه و تذکر و موعظه و ریاضت (همین‌طور ریاضت‌ها) پَست و زبون و حقیر نکند، در وجود او رشد خواهد کرد و فرعونى خواهد شد. (مقام معظم رهبری؛ ۱۳۶۹/۰۱/۳۰) @sooyesama
هدایت شده از به سوی سماء
مرحوم حاج میرزا جواد آقاى تبریزى معروف (که از بزرگان اولیا و عرفا و مردان صاحب‌دلِ زمان خودش بوده است)، اوایلى که براى تحصیل وارد نجف شد، با این‌که طلبه بود ولى به شیوه اعیان و اشراف حرکت مى‌کرد. نوکرى دنبال سرش بود و پوستینى قیمتى روى دوشش مى‌انداخت و لباس‌هاى فاخرى مى‌پوشید؛ چون از خانواده اعیان و اشراف بود و پدرش در تبریز ملک‌التجار بوده یا از خانواده ملک‌التجار بودند. ایشان طلبه و اهل فضل و اهل معنا بود و بعد از آن‌که توفیق شامل حال این جوان صالح و مؤمن شد، به درِ خانه عارف معروف آن روزگار، استاد علم اخلاق و معرفت و توحید، مرحوم آخوند ملاحسینقلى همدانى (که در زمان خودش در نجف، مرجع و ملجأ و قبله اهل معنا و اهل دل بوده است و حتّى بزرگان مى‌رفتند در محضر ایشان مى‌نشستند و استفاده مى‌کردند) راهنمایى شد. روز اولى که مرحوم حاج میرزا جوادآقا، با آن هیئتِ یک طلبه اعیان و اشراف متعین به درس آخوند ملاحسینقلى همدانى مى‌رود، وقتى‌که مى‌خواهد وارد مجلس درس بشود، آخوند ملاحسینقلى همدانى، از آن‌ جا صدا مى‌زند که همان‌جا (یعنى همان دمِ در، روى کفش‌ها) بنشین. حاج میرزا جواد آقا هم همان‌جا مى‌نشیند. البته به او بر مى‌خورد و احساس اهانت مى‌کند، اما خودِ این تحمل، تربیت و ریاضت الهى او را پیش مى‌برد. جلسات درس را ادامه مى‌دهد. استاد را (آن‌چنان‌که حق آن استاد بوده) گرامى مى‌دارد و به مجلس درس او مى‌رود. این، شکستن آن منِ متعرضِ فضولِ موجب شرکِ انسانى، در وجود انسان است. این، آن منیت و خودبزرگ‌بینى و خودشیفتگى و براى خود ارزش و مقامى در مقابل حق قایل شدن را از بین مى‌برد و او را وارد جاده‌اى مى‌کند و به مدارج کمالى مى‌رساند که مرحوم میرزا جواد آقاى ملکى تبریزى به آن مقامات رسید. او در زمان حیات خود، قبله اهل معنا بود و امروز قبر آن بزرگوار، محل توجه اهل باطن و اهل معناست. بنابراین قدم اول، شکستن منِ درونى هر انسانى است که اگر انسان، دائم او را با توجه و تذکر و موعظه و ریاضت (همین‌طور ریاضت‌ها) پَست و زبون و حقیر نکند، در وجود او رشد خواهد کرد و فرعونى خواهد شد. (مقام معظم رهبری؛ ۱۳۶۹/۰۱/۳۰) @sooyesama
حضرت زهرا به امیر مؤمنین علیهما السلام وصیّت کردند که تدفین و محلّ قبرشان را از آن دو نفر مخفی کنند. به جانم سوگند این وصیّت حضرت صلوات الله علیها یک مبارزه و پیروزیی در دین خدا بود که برای اثبات مذهب شیعه و ابطال مذهب عامّه [در موضوع شهادت ایشان] از هر نشانه و استدلالی سودمندتر بود؛ زیرا [موضوع] پنهانی‌بودن تدفین و قبر آن حضرت در طول تاریخ مخفی نمی‌ماند و هرگاه کسی از علت آن بپرسد و بداند که به وصیّت خود آن حضرت بوده، برای او مانند روز روشن می‌شود که آن حضرت با خشم و ناراحتی نسبت به شیخین از دنیا رفتند و با شکایت از آنها پدرشان را ملاقات کردند. این زشتی و رسوایی برای آنهاست که بالاتر از آن نیست. (المراقبات، ص۶۴) @sooyesama
علم با وجود غفلت سودی نمی‌رساند تا زمانی که انسان متذکّر شود. یادآوری نیز فایده‌اش دوام نخواهد داشت مگر آن‌که انسان در آن‌چه متذکّر شده دائماً فکر کند. نشانۀ فکر سودمند آن است که در تغییر حال او تأثیر داشته باشد. (اسرار الصلوة، ص۲۲۱) @sooyesama